سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

پرزیدنت گرسنگان


پرزیدنت گرسنگان

بدون شک خستگی ناپذیری واعتماد به نفس بالای هوگو چاوس فریاس درپیگیری واتخاذ تصمیمات سریع یکی ازمهمترین عوامل ماندگاری وی در مدیریت سیاسی ونزوئلاست

بدون شک خستگی‌ناپذیری واعتماد به نفس بالای هوگو چاوس فریاس درپیگیری واتخاذ تصمیمات سریع یکی ازمهمترین عوامل ماندگاری وی در مدیریت سیاسی ونزوئلاست.او ازجمله رئیس‌جمهورهای پرکاری است که همزمان به شکل چندجانبه عمل می‌کند یعنی علاوه براینکه فعال گرایی درسیاست خارجی را هدایت می‌کند؛مجددا برنامه تلویزیونی رئیس‌جمهور سلام را اجرا می‌کند وبا نظارت دقیق برشرکت‌های چندملیتی با منشأ آمریکایی مترصد کوچکترین فرصتی است تا صنایع وشرکت‌های مربوطه را درچارچوب منافع ملی کشورش به سرعت ملی اعلام کند که آخرین آن ملی کردن شرکت آمریکایی کارگیل - کارخانه فرآوری برنج - به دلیل تخلف از توزیع فرآورده‌های غذایی برابر قیمت مصوب بود که البته تهدید بزرگترین شرکت تولید مواد غذایی به نام امپرساس پولار کماکان ادامه دارد. مهمترین تحول در دوره تصدی سیاسی وی این بود که با حمله به سرمایه داری آمریکایی دموکراسی را با واژه مشارکتی و سوسیالیسم پیوند زد وبرای پیشبرد سوسیالیسم قرن ۲۱ رفراندوم اصلاحات در قانون اساسی را طرح کردتا به عنوان مدیر پیشبرد پروژه سوسیالیسم قرن ۲۱ تا سال ۲۰۱۸ بر مسند ریاست جمهوری باقی بماند. زمینه تغییر واصلاحات قانون اساسی به تئوریهای چاوس در زمینه حکومت‌داری باز می‌گردد.هوگو چاوس معتقد است قانون اساسی ۱۹۹۹ دارای نواقصی است که با انتخاب مجدد وی در ۲۰۰۶ باید رفع شود به علاوه هدف حرکت به سمت سوسیالیسم قرن بیست و یکم ایجاب می‌کند، ساختار بوروکراسی فاسد و ناکارآمد کشور از طریق تغییر قانون اساسی به سمت سپردن اختیارات بیشتر به مردم صورت گیرد. در ۲ دسامبر ۲۰۰۷ تغییر قانون اساسی در مجلس ملی صورت گرفت، لازمه تغییر قانون اساسی تصویب دو سوم نمایندگان بود.

البته دولت اظهار داشت از ۲۵۰ ماده قانون اساسی باید ۳۳ ماده آن تغییر یابد و مجلس نیز ۳۶ ماده را مستلزم تغییر دانست. از جمله تغییرات مذکور افزایش قدرت رئیس جمهور، مدت زمان ریاست جمهوری از ۶ به ۷ سال، افزایش قدرت رئیس جمهور در بحث تقسیمات کشوری، اداره فرمانداری و استان زیر نظر مستقیم دولت، کاهش استقلال بانک مرکزی و لغو محدودیت برای دولت در استفاده از ذخایر ارزی بوده است. در مباحث اجتماعی لغو خصوصی‌سازی‌ها، اهمیت دادن به مالکیت تعاونی و جمعی، شناسایی حق مدنی، ایجاد مسکن برای حاشیه‌نشین‌ها، ممانعت از دلالی‌گری و افزایش قیمت‌ها، کاهش سن رای دهندگان به ۱۶ سال، کاهش کار به ۶ ساعت، اعطای حقوق به بومیان و آفریقایی‌تباران، افزایش اختیارات شوراها و اعطای حق انتخاب مدیریت موسسات آموزشی به دانشجویان حائز اهمیت بود. جریان تغییر قانون اساسی نیز منتقدانی داشت که معتقد بودند قانون فعلی ظرفیت کافی برای اجرا دارد و اتکا به درآمد نفت برای استفاده از برنامه‌های اجتماعی شایسته نیست، لذا هدف باید مدرنیزه کردن اقتصاد باشد.

به هر حال چاوس در رفراندوم تغییر قانون اساسی با رأی ۵۱ درصدی مخالفان نتیجه را به اپوزیسیون واگذار کرد و برای اولین بار از ۱۹۹۹ شکست را پذیرفت و اعلام کرد که به تصمیم رای دهندگان احترام می‌گذارد. البته دونالد رامسفلد وزیر دفاع سابق ایالات متحده نیز در واکنش به اقدام چاوس پیشنهاد کرد نهادهایی مانند ناتو با تهدید نئوپوپولیست‌ها مقابله کنند.این شکست اپوزیسیون را شادکرد امااین شادکامی‌دیری نپایید و چاوس مقتدرانه پس از پیروزی ۵۴ درصدی موافقان در ۱۵ فوریه ۲۰۰۹ رفراندوم دوم در بالکن کاخ میرافلورس به احساسات هواداران خود پاسخ داد و خود را سربازمردمی‌نامید که با رای مثبت سوسیالیسم و انقلاب را تایید کرده و رسما کاندیداتوری‌اش را برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ اعلام کرد مگر اینکه خدا و مردم تصمیم دیگری بگیرند. تمام تحولات سال‌های اخیرنشان می‌دهد که جامعه سیاسی ونزوئلا به شدت دو قطبی شده است.همانگونه که ۵۴ درصد موافق تغییرات و اصلاحات در قانون اساسی بوده‌اند ۴۵ درصد از مردم نیز مخالفانی هستند که در راس آنها راستگرایان صاحب منافع قدرت و ثروت ومالکینی می‌باشند که اکنون به شدت از کاهش فاصله طبقاتی بین فقرا و اغنیا رنجیده خاطر شده‌اند.

البته در سال‌های اخیر کارنامه اپوزیسیون نیز مملو از کارشکنی و دسیسه برای ناتوان جلوه دادن و طرح عدم کفایت چاوس بوده است.حتی در جریان اصلاحات ازنوامبر ۲۰۰۷ دانشجویان در کاراکاس به پیشنهاد تغییر قانون اساسی شدیدا اعتراض کرده و سربازان نیز با استفاده از گاز اشک‌آور و آب آن‌ها را سرکوب کردند. این مهمترین خشونت در سال‌های اخیر در کشور است که در اعتراض به اقدام مجلس ملی در موافقت با تغییر قانون اساسی روی می‌دهد.اکنون مهمترین دلیل رای موافقان به هوگو چاوس شعارهای او درباره آموزش رایگان، غذای با حداقل قیمت، سیستم مراقبت‌های بهداشتی مناسب، خدمتگزاری ارتش در تمام نقاط کشور به ویژه مناطق محروم، توزیع درآمد نفت هم‌جهت با برنامه‌های ساختاری فقرزدایی و تلاش گسترده در جهت رفع فاصله بین فقر و ثروت است اما مهمترین دغدغه مخالفان در داخل هزینه بدون ضابطه درآمد نفت، گام‌های بیشتر به سمت استبداد و دیکتاتوری با جریان تمدید دوره ریاست‌جمهوری چاوس تا ۲۰۱۸، صرف منابع ملی در جذب آرای مردم، پوپولیسم‌گرایی، بی‌معنا شدن تفکیک قوا در پی نفوذ چاوس در همه ارکان حکومت، ورود گسترده ارتش به مناصب اداری، گسترش ۳۱ درصدی تورم، افزایش آمار قتل و خشونت در کشور، ضربه به دموکراسی از طریق بستن رسانه‌های منتقد، تعطیلی کانال گلوب ویژن و دستگیری سانتانا یکی از رهبران مخالف به اتهام ارتباط با سیا می‌باشد و نقطه تمرکز مطبوعات آمریکایی نظیر واشنگتن پست نیز رفتن چاوس به سمت دیکتاتوری می‌باشد. مخالفان چاوس به‌رغم پیروزی در انتخابات محلی شوراها و شهرداری در۵ استان پر جمعیت کشور در ۲۰۰۸ اقدام به برگزاری تظاهرات گسترده در ۷ فوریه ۲۰۰۹ با شعار «نه یعنی نه» کردند اما کماکان از سازماندهی درونی قدرتمند و رهبر جریان خود محروم هستند. چاوس جریان اپوزیسیون داخلی را مستقیم با ایالات متحده مرتبط می‌داندو هرگاه قصد تهدید اپوزیسیون را دارد ابتدا به ایالات متحده هشدار می‌دهد حتی در جریان برگزاری رفراندوم نتیجه مداخله احتمالی عوامل آمریکا را توقف جریان صدور نفت دانست.پیروزی وی گرچه سبب ساز تحکیم و تثبیت قدرتش در کوتاه‌مدت است امادر دوره طولانی‌مدت مهمترین چالش‌های وی در زمینه داخلی بحث اقتصادی خواهد بود.در حوزه اقتصاد، کشور با تورم ۳۱ درصدی روبه‌روست.

دراین حوزه چاوس در شرایط جنگ سرد با ایالات متحده بسر می‌برد. یک سلسله از اقدامات چاوس رفع چالش‌های اقتصادی است.واحد پول جدیدی به نام بولیوار قوی که ارزش بیشتری در مقابل دلار دارد از اوایل ۲۰۰۸ در کشور به جریان افتاد. استراتژی کلان چاوس در کشور گسست از نظام سرمایه‌داری است که ابتدا با سرمایه‌گذاری‌های نفتی و دوجانبه با سایر کشورهای جهان مانند هند، روسیه، چین، بلاروس، سوریه و ایران به تدریج از وابستگی اقتصادی خود به ایالات متحده بکاهد و پالایشگاه‌های خود را در ایالات متحده به فروش برساند یا تعطیل کند،بر این مبنا ونزوئلا فروش گسترده نفت در خارج از مرزها را دنبال می‌کند.البته چالش‌های ونزوئلا با ایالات متحده و شرکت‌های چند ملیتی تا فوریه ۲۰۰۸ ادامه داشته است. دولت چاوس در ژوئن ۲۰۰۷ قانونی مصوب کرد که براساس آن شرکت‌های چندملیتی موظف شدند دست کم ۶۰ درصد از ارزش سرمایه‌گذاری خود در ونزوئلا را به شرکت دولتی نفت این کشور واگذار کنند که شرکت اکسون‌موبیل و کونوکو فیلیپس فانون مذکور را نپذیرفته و فعالیت خود را در کشور متوقف کردند. سپس اکسون‌موبیل ایالات متحده در فوریه ۲۰۰۸ توانست حکم دیوان عالی لندن را برای توقیف ۱۲ میلیارد دلار از اموال شرکت نفت دولتی ونزوئلا را از سراسر جهان بگیرد. به واقع شرکت‌های چند ملیتی با ونزوئلا وارد جنگی جدی در حوزه اقتصاد شده‌اند که بر این مبنا سعی کرده‌اند از ابزارهای حقوقی بین‌المللی بهره‌گیری کنند.

چاوس نیز در اقدامی‌متقابل با خطاب قرار دادن بوش به عنوان مرد خطرناک ایالات متحده را تهدید کرد که جریان صدور نفت به آن کشور را قطع خواهد کرد و در فوریه ۲۰۰۸، شرکت نفت ونزوئلا طی بیانیه‌ای رسما قطع جریان نفت به آمریکا را اعلام کرد` سپس یک مقام آگاه در وزارت خارجه آمریکا در ۱۴ فوریه ۲۰۰۸با ابراز امیدواری از رفع مشکل در روابط دو جانبه اظهار داشت که نفت جایگزین وارده از ونزوئلا از کشورهای خاورمیانه تامین خواهد شد و آمریکا از این بابت دچار مشکل نخواهد شد. لذا به نظر می‌رسد قطع نفت و کاهش درآمدهای پولی ناشی از صادرات بیشترین چالشی برای چاوس باشد که باید آن را مدیریت نماید.در حال حاضر با روی کار آمدن اوباما روابط شفاف نشده است گرچه تهدید به قطع صدور نفت در جریان رفراندوم تکرارشد.با این‌حال برخی گزارش‌ها نیز از بهبود اوضاع حکایت دارد.مرکز تحقیقات سیاسی و اقتصادی مستقر در واشنگتن CEPR در فوریه ۲۰۰۹ گزارشی ارائه داد که در آن اشاره شده است شاخص‌های دوره ۱۰ ساله چاوس نشان می‌دهد که نرخ فقر به نصف کاهش یافته است یعنی از ۵۴ درصد در اوایل ۲۰۰۲ به ۲۶ درصد در اواخر ۲۰۰۸ کاهش یافته و لذا می‌توان گفت ادامه زمامداری چاوس ارتباط مستقیم با نحوه مدیریت وی بر معیشت مردم و راضی نگهداشتن طبقه محروم و متوسط کشور دارد که بدنه موافقان چاوس را تشکیل می‌دهند.

هادی اعلمی‌فریمان

کارشناس مسائل آمریکای لاتین