یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
راه دشوار دموکراسی
با گذشت دو دهه از سقوط كمونیسم هنوز مردم بعضی از كشورهای اروپای شرقی نتوانستهاند شاهد برقراری دموكراسیهای باثبات در كشورشان باشند.
عرصه سیاسی این كشورها به صحنه تقابل راستگرایان افراطی و تمركزگرایان پساكمونیست تبدیلشده و عدم حضور میانهروهایی كارآمد در این بین بهشدت ملموس است.
رئیسجمهور، ترایان باسسكو پشت میكروفون قرار میگیرد، چهرهاش اندكی خسته است، گویی توانسته كودتایی را با موفقیت بهسرانجام برساند و در این لحظات از پیروزی خود سرمست است. او میگوید: مردم رومانی اجازه نمیدهند كه بیش از این كشورشان در دست الیگارشها باشد.
سهچهارم نمایندگان مجلس باسسكو را متهم كرده بودند كه از حدود پست تشریفاتیاش فراتر رفته و برخلاف قانون اساسی در كار دولت مداخله كرده است. نمایندگان مجلس او را از مقامش عزل كردند، اما این تعلیق از كار چندان به درازا نكشید.
سهچهارم مردم طی یك رفراندوم به نفع رئیسجمهور رای دادند و باسسكو را بار دیگر بر مسندش نشاندند. او بیآنكه به شرح وظایف و اختیاراتش توجه داشته باشد، خود را مبارزی علیه فساد اقتصادی، باندبازی و خاندانسالاری معرفی میكند و دفترش را سرویس اطلاعاتی كشور میداند.
از زمان پیوستن به اتحادیه اروپا (ژانویه ۲۰۰۷)، جنگ و جدالهای حزبی در كشورهای حوزه شرق اروپا شدت یافته است و جناحهای سیاسی یكدیگر را متهم به فساد، كارشكنی و سوءاستفاده از قدرت میكنند. برگزاری رفراندوم در رومانی فصل دیگری از این مناقشات بود.
در سایر كشورهای این حوزه نیز چنین منازعاتی جریان دارد و دولتها بهسختی تلاش میكنند تا سكان كشتی خود را در این دریای پرتلاطم از دست نداده و به حركت ادامه دهند.
● اعتراضات خشونتآمیز
بحران از رومانی به سمت غرب در حال حركت است. از مجارستان، جمهوری چك، لهستان و اسلواكی خبرهای نگرانكنندهای بهگوش میرسد؛ خبرهایی كه وقوع یك بحران در سراسر این جهان پساكمونیست را هشدار میدهند: شایعاتی در مورد وجود دستگاههای استراق سمع، اعتراضات خیابانی خشونتبار، درگیریهای نژادپرستانه و... . عاملان این ناآرامیها، سیاستمداران نوپا و سرویسهای اطلاعاتی قدیمی هستند كه در عمل كاملا شبیه هم فعالیت میكنند.
آنها كمونیستهای تغییر شكل یافتهای هستند كه نئولیبرال نامیده میشوند و با نام دموكراسی و بازار آزاد، با هر چیز و هر كسی كه بر سر راه آنها قرار گیرد، مبارزه میكنند و در این بین مقررات اتحادیه اروپا، قوانین مجلس و حقوق اقلیتها اصلیترین موانع بر سر راه آنهاست.
دولت جمهوری چك، بقای خود را مدیون زیركی معاون نخستوزیر و رهبر حزب دموكرات مسیحی، ژیری چونك میداند، با این حال هماكنون از او خواسته تا استعفایش را تقدیم هیاتدولت كند، چراكه وی به اتهام فساد تحت بازجویی قرار دارد و بهتر است مانند سیاستمداران رم باستان دست به خودكشی سیاسی بزند.
چونك خشم اقلیت كولی كشور را برانگیخته است، او در یك سخنرانی عمومی گفتهبود: «هركس میخواهد از كمكهای دولت بهرهمند شود، صورتش را كثیف و سیاه كند، خانمانش را نابود كند و سپس در میدان شهر بنشیند و آتشی روشن كند.»
نظیر چنین اقدامات تندروانهای را میتوان در اسلواكی نیز مشاهده كرد. یان اسلوتا، دبیركل حزب SNS، یكی از احزاب ائتلاف حاكم، در اولین گام اقلیت مجارستانی ساكن در اسلواكی را آماج حملات نیشدار خود قرار داد و آنها را از «تیرهوتبار منگلهای بدقیافه و چلاقی» دانست «كه سوار قاطر میشوند» و سپس دست به بازی بزرگتری زد؛ رویارویی با آمریكا، بزرگترین متحد اسلواكی در جهان. او آمریكا را متهمكرد با برچیدن همه ملتها و بمباران كشورهای مخالف، در حال برقراری یك دیكتاتوری جهانی است.
در مجارستان اوضاع موقتا كمی آرام شده است. تا چندی پیش شورشهای گسترده و خشونتباری در خیابانها و مقابل ساختمان مجلس جریان داشت. اعتراضات توسط اپوزیسیون محافظهكار و راستگرایان افراطی رهبری میشد. آنان خواستار بركناری فرانس گئوركسانی، نخستوزیر هستند و او را نخستوزیر دروغگویان مینامند.
در جریان این ناآرامیها در اوائل ماه می، اسكلت بدن یانوس كادار، رئیس پیشین دولت و جعبه محتوی خاكستر بدن همسر وی از گورستان فیومه بوداپست بیرون كشیدهشد. گویا احزاب متخاصم، پس از جنگ و جدالی كه برسر این قضیه به راه انداختند، برای مدت كوتاهی اعلام آتشبس كردهاند.
● فقدان جامعه مدنی
لهستان، ۱۵ می ۲۰۰۷، دادگاه قانون اساسی رای به محكومیت اقدامات تندروانه برادران كازینسكی (رئیسجمهور و نخستوزیر) داد. قضات دادگاه اعلام كردند، تفحص دولت در گذشته افراد و سازمانها و تحقیق درباره ارتباط آنها با سرویسهای اطلاعاتی دوران كمونیسم، برخلاف قانون اساسی است.
در بخشی از این حكم آمده است: یك دولت قانونی و دموكراتیك نمیتواند بر مبنای انتقامجویی حكومت كند. ۱۶ سال پیش لخ والسا، یوزف آنتال و واسلاو هاول طی مراسمی در ویزگراد متعهد به برقراری اتحاد كامل میان لهستان، مجارستان و چكسلواكی شدند.
گذار اروپای شرقی به دموكراسی در آن روزها، آرام و بهدور از خشونت بود: اعتصاب كارگران در كارگاههای كشتیسازی گدانسك لهستان، بریدن سیمخاردارها در مرزهای مجارستان و تظاهرات آرام در میدان ونسسلاس پراگ. انقلابیون آن روزها، امیدوار بودند تا روزی این بخش چندپاره اروپای مركزی، بتواند دوباره از خردهسنگهای بلوك متلاشیشده سوسیالیست بههم بپیوندد و به انسجام دست یابد، امیدی كه دیگر امروز از دست رفته مینماید.
هاول، والسا و بسیاری از قهرمانان دیگر انقلاب ۱۹۸۹ مدتهاست كه از سیاست كناره گرفتهاند. بعضی دیگر چون ویكتور اوربان، از فعالان انقلاب ۱۹۸۹ و رهبر اپوزیسیون فعلی مجارستان، آرزوی دستیابی به جامعه مدنی را به فراموشی سپرده و الگوهای میهنپرستانه را جانشین آن ساختهاند و متعصبانه میكوشند تا جامعه را از لوث وجود كمونیستهای سابق پاك كنند.
انقلاب ۱۹۸۹ طلایهدار جامعه مدنی بود، اما امروز كشورهای اروپای شرقی از مواهب جامعه مدنی محرومند. آنها فرهنگ گفتوگو و تعامل خود را از دست دادهاند و انتقال قدرت از دولتی به دولت دیگر با مشكلات زیادی روبهرو است.
ناسیونالیستها، پوپولیستها و تكنوكراتها بهشدت در تصمیمگیریها اثرگذارند و عاملان اصلی ایجاد تشتت در فضای سیاسی این كشورها هستند. این پردهنشینان، ابزار قدرتمندی در دست دارند و آن، توان برآوردن نیازهای مردم و رفع نگرانیهای آنان است.
در مجارستان و لهستان، راستگرایان قصد دارند تا با ارائه طرحی، سابقه افراد در عصر كمونیسم بررسیشود و دادگاهها پیرامون گناهكاری یا بیگناهی آنها اعلامنظر كنند.
در حالی كه از مدتها قبل از سال ۱۹۸۹، این دو كشور واجد نظام تكحزبی بودهاند و طبعا عضویت در حزب یا همكاری با آن امر غیرمعمولی نبوده است. در جمهوری چك و اسلواكی، مردم تمایلی برای زنده كردن گذشته ندارند و نزاعها بیشتر به خاطر قدرت و منافع اقتصادی است.
● غوغاسالاری
میرك توپولانك، نخستوزیر محافظهكار جمهوری چك و عضو فعلی اتحادیه اروپا در نطق آتشین خود كه نشانی از رهبری با قاطعیت اوست، پیشنویس قانون اساسی اروپا را «مشتی مهملات» لقب میدهد.
زمانی كه وی رهبر اپوزیسیون بود، وعدههای انتخاباتی حریفانش را «دروغ آشویتس» نامید و برای توصیف نیروهای پلیس تحت فرمان استانیسلاو گراس، نخستوزیر سابق واژه «گراستاپو» [در قیاس با گشتاپو] را جعلكرد.
یان اسلوتا، دبیركل حزب SNS اسلواكی، چندی قبل اعلام كرد كه حاضر است كولیهای كشورش را با یك ویلای كوچك معاوضه كند و اقلیت مجار را تهدید كرد كه تانكها را روانه «بوداپست خرابشده» میكند تا اسلواكها بار دیگر بتوانند «التماسكردن به زبان مجاری» را بشنوند.
این در حالی است كه مجارها روزگاری طبقه حاكم بر اسلواكی بودهاند و امروزه هم ۱۰ درصد جمعیت این كشور را شامل میشوند. یان اسلوتا از محبوبترین سیاستمداران اسلواكی است و چون مبارزی مردمی در دفترش و زیر پرترهای از یوزف تیسو(از پیروان هیتلر) مینشیند و دشمنان اسلواكی را شناسایی میكند. او آمریكا را متهم میكند كه «شاخهای از القاعده در قلب اروپا» ایجاد كردهاست و بدین طریق آمریكا را بهخاطر حمایت از آلبانیتبارهای كوزوو محكوم میكند و با این كار بهطور ضمنی بیگانههراسی وسختگیری اروپاییان در پیوستن اسلواكی به اتحادیه اروپا را تلافی میكند، او میگوید: «آلمان و فرانسه تراشهچوبی در چشمهای اسلواكی را میبینند، اما چماقی را در جلو خودشان نمیبینند.»
لهستانی كه روزگاری سرزمین مقاومت در برابر نظام تكحزبی بود و از زمان انعقاد پیمان ورشو تا به امروز دوست و متحد آمریكا باقیمانده است، امروزه خانه سیاستمدارانی شده است كه تنها به میهنپرستی متعصبانه باور دارند.
والتر ماریه
ترجمه: جواد ربیعی
منبع: اشپیگل
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست