چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024
مجله ویستا

شاید تو آن شقایق باشی


شاید تو آن شقایق باشی

مجموعه شعر «از این آسمان سبز» سلمان هراتی هم از لحاظ زبانی و اسلوب بیان و هم از نظر درونمایه به شعر فروغ نزدیک می‌شود. اما در مجموعه شعر «دری به خانه‌خورشید»، نزدیکی به مختصات شعری …

مجموعه شعر «از این آسمان سبز» سلمان هراتی هم از لحاظ زبانی و اسلوب بیان و هم از نظر درونمایه به شعر فروغ نزدیک می‌شود. اما در مجموعه شعر «دری به خانه‌خورشید»، نزدیکی به مختصات شعری سهراب سپهری آشکار‌تر می‌شود.

غم زوال و میل جاودانگی، رنج از ابتذال روزمرگی و شوق حرکت، درونمایه اشعار سلمان را در رابطه باموضوع دفاع مقدس تشکیل می‌دهد. فرهنگ و زبان نرم و صمیمی گفتار و بیان نثر وار نیز با ته رنگی از طنز، زبان و بیان سلمان را به زبان و بیان «فروغ» نزدیک می‌کند.

«وقتی که عزم تو ماندن باشد

حتی روز

پنجره‌ها

به سمت تاریکی باز می‌شوند

اگر بتوانی موقع رسیدن را درک کنی

برای رفتن

همیشه فرصت هست

این دریچه را باز کن

چه همهمه‌ای می‌آید

گویا

«مرغ و متکا» توزیع می‌کنند

این‌ها که در صف ایستاده‌اند

به‌خوردن و خوابیدن معتادند

وقتی بهانه‌ای

برای بودن نداشته باشی

در صف ایستادن

خود بهانه می‌شود...»

شعر از بی خطی تا خط مقدم

و یا در این شعر خطاب به یک سرباز:

«یک سیب از درخت می‌افتد

یک اتفاق

در شرف وقوع است

تو نیستی

لبخند نیست

پنجره تنهاست

من دلتنگم

فکر می‌کنم تو هم پرنده شده‌ای

اگر نه

چرا مادر امروز

این همه به آسمان شباهت دارد

و شب‌ها خواب گل سرخ می‌بیند

شاید تو آن شقایقی باشی

که در دفتر فردای مادر می‌درخشی

و من که به اندازه یک فانوس

روشنایی ندارم

چقدر تاریکم- چقدر می‌ترسم»

شعر سرباز

که کم‌کم رد پای «سهراب» با واژگان آشنا و طبیعت گرایی آشکارش پیدا می‌شود.

«آه اطراف من آن چشم کجاست؟

و درختی که بیاسایم من

باغ را دریابید!

خواب پیشانی او

مثل خاموشی فکری تازه است

در دل خاک بکارید او را

شوق سر بر کردن با خاک است

و گلی را که از این پس باران

با لبی تشنه بر او می‌بارد

چون نسیمی محزون

او در اطراف درختان می‌زیست

باغ را می‌مانست

با بهاری در ذات

و شکفتن عادت بود او را

دل تنگی داشت

دل تنگی همچون جاده کوهستان‌ها

و در آنجا یکدست