پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

فیلم های متفاوت, شخصیت های یکسان


فیلم های متفاوت, شخصیت های یکسان

نگاهی به بازیگرانی که همه نقش هایشان روی پرده شبیه به هم است

بازیگران احتمالا مهم‌ترین بخش صنعت نمایش هستند. آنها هستند که تفکرات نویسنده و کارگردان و هر آنچه که مردم می‌خواهند را روی پرده به نمایش درمی‌آورند. بعضی از این بازیگران تا آخر عمر ستاره‌های بزرگی باقی می‌مانند و برخی دیگر بعد از چند سال محو می‌شوند. بعضی‌ها اعتقاد دارند که رمز ماندگاری بازیگران در نقش‌هایی است که بازی می‌کنند. هر چه نقش‌ها متفاوت‌تر و چالشی‌تر باشند قاعدتا بازیگر هم بیشتر به چشم می‌آید. هالیوود پر از ستاره‌هایی است که کارنامه کاری‌شان پر است از نقش‌های یکسان و تکراری. این امر دو دلیل می‌تواند داشته باشد: یکی اینکه همیشه به آنها نقش‌های یکسانی پیشنهاد می‌شود و دیگر اینکه آنها قادر به ایفای نقش دیگری نیستند. یک تبصره هم وجود دارد که البته در مورد بازیگران خیلی بزرگ و خیلی خاص صادق است. آنها فقط یک نقش بازی می‌کنند چون آنقدر شخصیت متمایز و متفاوتی دارند که اگر نقش‌های متفاوتی هم بازی کنند باز شخصیت بازیگر بر آن نقش‌ها غالب می‌شود و همه کاراکترهایی که بازی می‌کنند شبیه هم به‌نظر می‌رسند. بخش سینمایی سایت یاهو فهرستی تهیه کرده از بازیگرانی که هر بار آنها را روی پرده می‌بینیم به‌نظرمان آشنا می‌رسند. البته بعضی از آنها بازیگران بسیار خوبی هم هستند اما به هر حال جزو ویژگی‌هایشان است که همیشه روی پرده برای تماشاگر یکسان هستند.

● هیو گرانت

شخصیتی که بازی می‌کند معمولا یک آدم مجرد خودنما و ازخودراضی است که هر دیالوگی به زبان می‌آورد، انگار بعد از مدت‌ها لکنت زبان موفق به ادای آن شده است. سبک زندگی شخصیت‌هایی که بازی می‌کند بی‌نظم و پرهرج و مرج و روشنفکرانه است.

فیلم‌هایی که در آنها شخصیت‌های یکسانی داشته: «چهار عروسی و یک تشییع جنازه»، «ناتینگ هیل» و «میکی چشم آبی».

● کاترین هیگل

در فیلم‌هایش اغلب نقش کاراکترهایی را بازی می‌کند که خشمگین و دارای اختلالات عصبی هستند. کسی که زندگی را بیش از حد جدی می‌گیرد. فقط هم وقتی روش‌اش را عوض می‌کند که طی یکسری اتفاقات مجبور به همنشینی با آدم‌هایی می‌شود که از آنها و شیوه زندگی‌شان متنفر است. آدم‌هایی که دست آخر به او یاد می‌دهند چطور از زندگی‌اش لذت ببرد.

فیلم‌هایی که در آنها شخصیت‌های یکسانی داشته: «قاتلان»، «حقیقت زشت» و کمدی‌های جاد آپاتو.

● ویل فرل

معمولا نقش آدم‌های دستپاچه را بازی می‌کند. آدم‌هایی که برمبنای غریزه‌شان هر کاری انجام می‌دهند و انگار هنوز بزرگ نشده‌اند. انگار بچه‌ای است که تمایل به خرابکاری دارد. بامزه است اما از مضحک بودن خودش آگاه نیست. معمولا آخر فیلم به یک خودشناسی می‌رسد.

فیلم‌هایی که در آنها شخصیت یکسانی داشته: «الف»، «برادرخوانده‌ها».

● جیسن استاتهام

نقش آدم‌های احمق را بازی می‌کند. کت و شلوارهای خوش دوخت لندنی می‌پوشد و موهایش را هم کوتاه نگه‌می‌دارد. اهل ریسک کردن است و اگر تنها باشد دائم زیر لب با خودش حرف می‌زند.

فیلم‌هایی که در آنها شخصیت یکسانی داشته: سری فیلم‌های «ترنسپورتر» و «روولور».

● مورگان فریمن

مردی با موهای فلفل‌نمکی که به‌نظر می‌رسد از زندگی خسته شده و همیشه با دانش فوق‌العاده‌اش به داد کره زمین و مردم می‌رسد. وجه متمایزش صدای عمیق و گرفته‌ای است که دارد. همیشه آرام است و مردی است که می‌شود روی او و راهنمایی‌هایش حساب کرد.

فیلم‌هایی که در آنها شخصیت یکسانی داشته: «تاثیر عمیق»، «رابین‌هود؛ پادشاه دزدان» و «شکست‌ناپذیر».

● کریستوفر واکن

موجودی متغیر و بی‌ثبات اما عمیق و جدی که همیشه دیگران را از نظر روانی با هم مقایسه می‌کند. چه نقش شخصیت شریر فیلم جیمز باند را بازی کند و چه معلم مدرسه باشد، حرف‌هایش همیشه با مکث‌های طولانی و تاکید روی کلمات همراه است. درنتیجه این لحن همزمان هم مضحک و هم ترسناک می‌شود.

فیلم‌هایی که در آنها شخصیت یکسانی داشته: «آنی هال» وودی آلن و «داستان‌های عامه‌پسند» کوئنتین تارانتینو.

این فهرست خیلی طولانی‌تر از این‌ها می‌شود. مثلا می‌توان از ست‌روگن مثال زد که هرچند خیلی بامزه است و نقطه قوت کمدی‌های جاد آپاتو به شمار می‌رود اما همیشه نقش یک آدم لاابالی را دارد یا جنیفر انیستون که اغلب در کمدی-رمانتیک‌ها نقش زنان شکست‌خورده را بازی می‌کند. سوال مهمی که بعد از خواندن این فهرست مطرح می‌شود این است که آیا بازی در نقش‌های متفاوت و به طور کلی شکستن تصویر ذهنی تماشاگر و مخاطب، به خودی خود امر مثبتی محسوب می‌شود یا نه؟ نقش بعدی آل پاچینو و رابرت دونیرو را نمی‌شود حدس زد. می‌توانند در یک نقش کمدی ظاهر شوند یا یک قاتل بیرحم باشند یا پلیسی وظیفه‌شناس. اما از طرف دیگر دیدن آنها روی پرده همان‌قدر لذت بخش است که دیدن مورگان فریمن(که امسال در گلدن گلوب هم به پاس یک عمر فعالیت هنری از وی تقدیر شد) در نقش‌هایی که دائما تکرار می‌شوند.

هرمز سلامی