جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

دوگانه نویسی بهرنگی


دوگانه نویسی بهرنگی

از بچه ها عذر می خواهم كه این كتاب را به یك آدم بزرگ هدیه كرده ام عذر من موجه است, چون این آدم بزرگ, بهترین دوستی است كه در دنیا دارم

بررسی مخاطبان كودك و بزرگسال در داستان های صمد

«از بچه ها عذر می خواهم كه این كتاب را به یك آدم بزرگ هدیه كرده ام. عذر من موجه است، چون این آدم بزرگ، بهترین دوستی است كه در دنیا دارم. عذر دیگری [هم] دارم. این آدم بزرگ می تواند همه چیز، حتی كتاب بچه ها را بفهمد. عذر سومی هم دارم. این آدم بزرگ ساكن فرانسه است و در آن جا سرما [می كشد] و گرسنگی میخورد و نیاز به دلجویی دارد. اگر همه این عذرها كافی نباشد، می خواهم این كتاب را به بچگی آن [آدم] بزرگ تقدیم كنم. تمام آدم بزرگ ها اول بچه بوده اند؛ اگر چه كمی از ایشان به یاد می آورند. تقدیم به لئون ورث آن وقت كه پسركی بود(شازده كوچولو، سنت اگزوپری) (ترجمه قاضی ص ۱۱)

و هیچ آدم بزرگی هرگز نخواهد فهمید كه این مسئله، این همه اهمیت دارد.» (ص۱۱۲)

«بچه ها سلام. روزی سرگذشتم را برایش گفتم. آقای بهرنگ خوشش آمد و گقت: اگر اجازه بدهی، سرگذشت تو و كلاغ ها را قصه می كنم و تو كتاب می نویسم. من قبول كردم به چند شرط: اولش این كه قصه مرا فقط برای بچه ها بنویسد. چون آدم بزرگ ها آن قدر حواس شان پرت است كه قصه ی مرا نمی فهمند و لذت نمی برند.»

قصه های بهرنگ ـ نشر سرایش ۱۳۷۹ـ ص ۱۲

قصه های صمد را شاید بتوان به سه دسته تقسیم كرد:

دسته ی اول، شامل بازگویی و بازنویسی قصه ها و افسانه های قدیمی است. چنین قصه هایی را به سختی می توان در رده ی خواندنی های كودكان و نوجوانان جای داد. در واقع چنین متونی، به سبب خصیصه بنیادی خود متكی بر نقل و روایت است، حتی برای خواننده ی بزرگسال نیز در صورتی كه آن ها را به صورت شفاهی از دهان یك قصه گو بشنود، دلنشین تر است تا صورت مكتوب آن ها و باز بدین سبب كه این قصه ها و افسانه ها اساساً بیان كننده ی احساسات یا طرز تفكر و تلقی یك قوم، طایفه، قبیله و مبتنی بر اندیشه ها و تفكرات فراادبی، اخلاقی یا اسطوره ای است، برای فهم و درك كودك و گاه حتی نوجوان مشكل می نماید مگر آن كه راوی یا نقال، هنگام نقل با توضیحات خود، آن چه را در ذهن شنونده ی كودك و نوجوان معما می نماید، آشكار و گشوده كند. افسانه ها و قصه های عامیانه، اگر چه ساده و عاری از هرگونه تكلف و پیچیدگی داستان های امروزی است، چون متنی ناگشوده محسوب می شود، هر كس بنا به درك و فهم خود، چیزی از آن می گشاید و فهم می كند. اینگونه متون صمد، عبارتند از : كوراوغلو و كچل حمزه، افسانه محبت، سرگذشت دومرول دیوانه سر.....دسته دوم، داستان هایی است كه در واقع داستان بزرگسال به حساب می آید، اما بسیار روان و ساده نوشته شده است. این داستان ها مضامین اجتماعی با رویكردی انتقادی و گاه طنز گونه دارند. نمونه این داستان ها، قصه بی نام است كه به خیانت زن و شوهر مربوط می شود و طنز تلخی دارد.

دسته سوم، داستان های ذووجهین است. به ظاهر داستان كودكان و نوجوانان است، اما نویسنده هر از گاهی، كم و زیاد،‌فضای كودكانه داستان را رها می كند و كاملاً بزرگسالانه می نویسد و نشان می دهد كه روی سخن او با بزرگسالان است(منظور از كودكان، سن بین نه سال تا حدود اواخر سن نوجوانی است.) البته گاهی، این مخاطب قرار دادن بزرگسالان آشكار نیست و به قول آسترید لیندگرین«از بالای سر خوانندگان كودك خود، خواننده ی بزرگسال را در نظر دارد.» به عبارتی، این گونه متون صمد دارای اسناد دوگانه است. شاید از این جنبه بتوان این گون آثار صمدرا با آثار چند نویسنده ی روسی كه آنان نیز بدین شیوه می نوشتند، مشابه دانست؛ نویسندگانی چون كورنی شوكفسكی (۱۹۶۲- ۱۸۸۲)، میخائیل زوشچنگو(۱۹۵۸- ۱۸۹۵) و ذیل خازمر (۱۹۴۲- ۱۹۰۵). این نویسندگان در آثار كودك خود (یا به اسم كودك)، به انتقاد از شرایط اجتماعی و سیاسی و...می پرداختند (این مشابهت، به هیچ وجه به جهت عقاید ایدئولوژیكی و یا سیاسی نیست و من فقط به شیوه ی نوشتن نویسندگان مذكور نظر داردم. این نویسندگان نه تنها از نظر سیاسی و عقیدتی وجه مشتركی با صمد بهرنگی نداشتند، بلكه مخالف سرسخت حكومت كمونیستی روسیه بودند. [امیدوارم در آینده، این گفته من از قول منتسب كنندگان صمد به نهضت چپ به شكل نصفه و نیمه نقل نشود تا او را چهره ای روسی نشان دهد.] منتقدانی از جمله لارریسا خلین تومانف(Larrissa klein Tumanov) دكترای ادبیات مقایسه ای روسی (ساكن لندن)، داستان های نویسندگان مذكور، روسی را كه دارای اسناد دوگانه است، ادبیات ایزوپی (دارای زبان افسانه های ایزوپ) نامیده اند كه معنای آن، استفاده از زبانی با معنایی نهفته و گول زننده است و سه نویسنده ذكر شده ی روسی، در آثار كودك خود، از چنین زبانی استفاده كرده اند. داستان هایی از صمد كه از این جنبه قابل تأمل و بررسی است: اولدوز و كلاغ ها، اولدوز و عروسك سخنگو، ۲۴ ساعت درخواب و بیداری، یك هلو و هزار هلو و نمونه بارز آن، ماهی سیاه كوچولو است كه زبان طنز و تعریض و تمثیل هویدای آن، وجهی خاص به آن بخشیده و معروف خاص و عام شده است. شیوه ی نوشتن صمد، در این قسم سوم، به سه صورت قابل تشخیص است:

الف ـ جایی كه مخاطبان كودك و بزرگسال تا حد قابل توجهی، از هم قابل تشخیص هستند و می توان مرز بخش های مربوط به كودكان را با قسمت های مربوط به بزرگسالان، به راحتی تشخیص داد. در چنین جایی، صمد آگاهانه (یا شاید ناآگاهانه به لحاظ روایت قصه خود) مخاطب كودك خود را رها می كند و به سراغ مخاطب بزرگسال می رود و یا بر عكس.

ب ـ داستانی (یا بخشی از داستانی) كه روی سخنش با كودكان است و گاه اشارات ضمنی و طنز و تعریض هایی را بیان می كند كه نمی توان گفت مخاطب آن كودكان هستند و این همان وجهی است كه آسترید لیندگرین، آن را «نشان كردن بزرگسال از بالای سر كودك می داند» و در واقع در این قسم، مرز بین كودك و بزرگسال را می توان تشخیص داد، اما نه به راحتی قسم اول و دقت نظر و توجه خاصی را می طلبد.

ج ـ و سرانجام، قسم سوم كه كاملاً به زبان طنز و تعریض و تمثیل است. داستان به ظاهر كودكانه است، اما این جا مرز بین مخاطب كودك و بزرگسال كاملاً مخدوش و در هم ریخته است و مشكل بتوان معنای پنهان آن را دریافت. آن چه در مورد این گونه متون بسیار جالب توجه است درك و دریافت مخاطبان دوگانه ی آن، به نسبت سن و سال شان است؛ یعنی كودك آن را می خواند و از آن به عنوان داستانی مخصوص كودكان لذت می برد. بدون آن كه از معنای پنهان آن چیزی دریابد و نیز خواننده ی بزرگسال با خواندن آن، در عین حال كه آن را متنی بزرگسالانه نمی داند، اما اشارات ضمنی و طنز و كنایه های موجود در آن را به میزان درك و فهم خود تشخیص می دهد و پی می برد كه در پس این قصه ی كودكانه، اندیشه ای بزرگسالانه و پیامی برای بزرگسالان نهفته است. نمونه ی بارز اثر صمد در این قسم، ماهی سیاه كوچولو است.

اینك به بررسی نمونه های گفته شده می پردازیم:

در داستان اولدوز و كلاغ ها، عروسك سخنگو، ۲۴ ساعت خواب و بیداری و یك هلو و هزار هلو دو قسم الف و ب را به نسبت های مختلف می توان یافت. بخش هایی كه مخاطب آن كودكان هستند شامل سخن گفتن كودكان داستان های با یكدیگر یا با خودشان و نیز سخن گفتن كودكان با اسباب بازی ها، اشیای بی جان و نیز حیوانات است.

اولدوز و كلاغ ها


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید