چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
بررسی توان مندسازی زنان در ایران
با تأکید بر رسانهها و کتابهای درسی
زنان در کشور ایران هنوز از امکانات کمی برخوردارند و بهرغم این که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل میدهند در بیشتر موارد به نحو اصولی در ادارهی امور کشور فعالیت ندارند. برنامههای سازمان ملل و دفاتر و شعب آن طی دو دههی اخیر بر محور گسترش توسعهی پایدار در دنیا همواره با توانمندسازی زنان همراه بوده است. هدف توسعهی پایدار بهرهبرداری مفید از قابلیتهای انسانی در راه ایجاد محیطی مناسب از نظر اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی برای حال و آینده است و چنین توسعهیی بدون مشارکت انسانها، چه زن و چه مرد، به اهداف خود دست پیدا نخواهد کرد. ارائهی کلیشههای تحقیرکننده همراه با تبعیض جنسیتی در کتابهای درسی و رسانههای عمومی باعث تنزل مقام و منزلت زنان شده و پایمال شدن حقوق نیمی از جمعیت کشور را در بر داشته است که نتیجهی آن چیزی جز به هدر رفتن قابلیتهای انسانی و نرسیدن به اهداف توسعهی پایدار نخواهد بود. تلویزیون تأثیر زیادی بر نگرشها، عقاید، ارزشها، نوع خرید و حتا درک افراد از زمان دارد. تماشای دائم تلویزیون اثر مستقیمی بر برداشتها، القاء و ایجاد خشونت، کاهش قدرت خواندن مطلب و کاهش قدرت تخیل نوجوان دارد. افزون بر این، تفکر انتقادی و تصویر فرد از خویشتن و برداشت نوجوانان از دیگران به شدت تحت تأثیر این رسانه قرار دارد.
از آنجا که دوران بلوغ و نوجوانی همراه با تغییر و تنش است، کودک نه تنها از نظر حسی تغییر میکند، بلکه در جستوجوی هویت و پیدا کردن الگوهایی برای نقشبرداریست. نوجوانان اغلب در جستوجوی این گونه هویتها و الگوها به تلویزیون رجوع میکند و در بیشتر موارد، سردرگم و پریشانخیال میشوند.
به توانمندسازی زنان در توسعهی پایدار باید به صورت پدیدهیی ملموس و واقعی، یعنی چنان که هست، به صورت عینی و با توجه به محتوای فلسفی ویژهاش برخورد کرد، چون هر گونه برنامهریزی ناگزیر با توجه به الگوهای غربی موجود خواهد بود. توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر منطقه و در نهایت کشور از اهمیت ویژهیی برخوردار است. هر گونه بیتوجهی به موارد مذکور و اشتباه ممکن است موجب واکنشهای منفی و واپسگرایانه و یا مثبت غیرمعقولانه شود که نتیجهی هر دو مورد، یأس و ناامیدی و ناتوانی در جذب و پذیرش یک روند علمیست.
● پیشدرآمد
برنامههای سازمان ملل و دفاتر و شعب مختلف آن طی دو دههی اخیر گسترش توسعهی پایدار در دنیا بوده است. هدف توسعهی پایدار بهرهبرداری مفید از قابلیتهای انسانی در راه ایجاد محیطی مناسب از نظر اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی برای حال و آینده است و چنین توسعهیی بدون مشارکت انسانها، چه زن چه مرد، امکانپذیر نخواهد بود. بهرهبرداری از نیروی انسانی در جهت توسعهی پایدار در دنیا نیاز به تربیت و پیشرفت زنان و مردان در همهی جنبهها دارد. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، توسعهی پایدار دارای سه جنبهی اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطیست. این جنبهها در تمام جوامع دنیا کاربرد و مصداق دارند، چراکه هیچ کشوری نتوانسته است در دنیا به تمام ابعاد توسعهی پایدار دست یابد و تا رسیدن به مفهوم آرمانی آن، راه درازی در پیش است. در این مقاله مسائل و عواملی که در ایران از جنبههای فرهنگی آموزشی باعث عقبافتادهگی زنان میشوند در ارتباط با کتابهای درسی و رسانههای گروهی بررسی شدهاند و سعی شده پیشنهاداتی برای بر طرف شدن و یا کاهش این مسائل و موانع ارائه گردد تا بتوان با توانمندسازی زنان، که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل میدهند، رشد و پویایی و سهم آنها را در رشد و توسعهی پایدار کشور افزایش داد.
● نگاهی به وضعیت زنان در دنیا و ایران
آمارهای جهانی تصویری بسیار منفی و ناراحتکننده از وضعیت زنان به دست میدهند. طبق گزارش سازمان ملل، تعداد بسیاری از تقریبا صد میلیون جمعیت آواره و بیمسکن دنیا را زنان تشکیل میدهند. هفتاد درصد از ۱.۳ میلیارد نفر از جمعیت کرهی زمین که زیر خط فقر زندهگی میکنند، زنان و دختران هستند که منجر به وجود آمدن پدیدهیی به نام زنانه شدن فقر در جهان شده است؛ این که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، ولی درصد بسیار بسیار کمی از ثروت جهانی در دست آنها است. در چند ماه اخیر در کشور ایران گزارشها و تحلیلهای زیادی از مشکلات زنان و دختران در رسانههای عمومی ارائه شده است. آمار اعتیاد در بین زنان به شدت بالا رفته است. در تهران روزانه پنج تن مواد مخدر مصرف میشود و سن فحشا به زیر بیست سال رسیده است. صفحهی حوادث روزنامههای کشور پر از اخبار دستگیری دختران جوانیست که با لباس پسرانه در پارکها و خیابانها به ولگردی مشغولاند که متأسفانه آمار دقیقی هم از این مشکلات در دست نیست. بررسی کامل و جامع این نوع آسیبهای اجتماعی خود مستلزم صرف وقت، پژوهش، هزینه و برنامههای مدون و درازمدت است.
تبعیض و نابرابری و تحقیر زنان که نیمی از جامعهی جهانی را تشکیل میدهند باعث تنزل مقام و منزلت انسانهاست. تبعیض باعث عقبماندهگی میشود و عقبماندهگی مانع رشد و پویایی زنان است و مشارکت انسانها در عرصهی فردی، اجتماعی، خانوادهگی و جهانی را مخدوش میکند. عکس العمل زنان در برابر تبعیض به روشهای مختلف ابراز میشود و تأثیرات مضر بر خانواده و تربیت فرزندان دارد، به جامعه آسیب میرساند و مشکلات کنونی دنیا را افزایش میدهد. تبعیض و عقبماندهگی باعث ایجاد بحران هویت، سرگردانی و سرگشتهگی نیز میشود.
● تأثیر رسانهها و کتابهای درسی بر زنان
شیلا اچ. تروپ (۱۹۸۴) معتقد است که تلویزیون قدرتی همانند هیپنوتیزم روی انسانها دارد. سونیا پوریامین (به نقل از بدیعی،۱۳۷۳) معتقد است «نویسندهگان و فیلمنامهنویسان سینما و تلویزیون ... هیچ درک و فهم انسانی و درستی از زن در آثار خود مطرح نمیکنند ... چهرهی زن در سینما و تلویزیون چهرهیی انتزاعی، به دور از واقعیت و غیر انسانیست». ناصر پیرحیاتی در تحقیقی تحت عنوان «چهگونهگی ارائهی شخصیت واقعی زن در برنامههای تلویزیون از نگاه مردم تهران» نظرات مردم را مطرح میکند: ۶۶ درصد از پاسخدهندهگان گفتهاند که نقش زنان بیشتر در امور خانهداری مطرح میشود و زنان حضوری فعال در سطح جامعه ندارند. هجده درصد نیز موفقیت در ارائهی شخصیت واقعی زنان را در حد کم و خیلی کم عنوان کردهاند.
اعزازی (۱۳۷۳) در بررسی یک مجموعهی تلویزیونی نشان میدهد که زنان عملا نقش فعال و مثبتی ندارند. «حل مشکل در خانواده وظیفهی مردان است و زنان قادرند از طریق اشک ریختن نارضایتی خود را از وضع موجود نشان دهند». بدون شک ارائهی این نوع کلیشههای تلویزیونی باعث آسیب شخصیتی در نوجوانان دختر میشود و قدرت پویایی و تصمیمگیری دختران جوان را تحت تأثیر قرار میدهد.
مبحث دیگری که در رشد و پیشرفت نوجوانان و شکلگیری شخصیت آنان مؤثر است، کتابهای درسی و نحوهی ارائهی نقش و تصویر زن و مرد در تکامل خانوادهگی، فردی و اجتماعیست. آندره میشل در فصلی از کتاب «حروف سیاه» به کلیشههای تبعیض جنسی در مدرسه و در کتابهای درسی چندین کشور میپردازد. وی معتقد است «کودکان، طرفداری از تبعیض جنسی را نه فقط از کتابهای درسی و غیر درسی، بلکه از سلسله مراتب نظام آموزشی نیز یاد میگیرند».
در ایران چندین تحقیق در مورد نقش زن در کتابهای درسی ابتدایی صورت پذیرفته است. برای مثال، پژوهشی که با عنوان تصویر زن در کتابهای فارسی ابتدایی (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۵۷) انجام شده، تأکید بر این مسأله دارد که بین محتوا و واقعیتهای جامعه فاصلهی فاحشی وجود دارد. پژوهشی که به وسیلهی مؤسسهی مطالعات و تحقیقات فرهنگی با عنوان بررسی نحوهی معرفی نقش و سیمای زن در کتابهای درسی پنچ پایهی دورهی ابتدایی در سال ۱۳۶۸ انجام شده، نشانگر آن است که اکثریت قریب به اتفاق مشاغل خارج از منزل (۸۹.۷ درصد) مربوط به مردان و تنها ۱۰.۳ درصد آنها به زنان اختصاص داشته است.
همین پژوهش نشان میدهد که کمترین درصد تصاویر ارائهشده از زنان مربوط به کتابهای دینی و فرهنگ اسلامیست، در حالی که کتابهای ریاضی کمترین فضای مردانه را نشان میدهند. قاسمزاده در گزارشی از یک بررسی، تأثیرات نامناسب تبعیض و نابرابری را روی دختران مورد پژوهش قرار میدهد. از صد پسر و دختر (چهارده تا هجده ساله) دو سؤال پرسیده شد که آیا از جنسیت خود راضی هستند و آیا دوست دارند جنسیت دیگری داشته باشند و دلایل جواب مثبت یا منفی خود را بنویسند. ۸۶ درصد از دختران نمیخواستند دختر باشند و دلایل آنها «تبعیض، تحقیر و بدرفتاری از طرف پدر و مادر و گاه برادران در سطح جامعه» بود. ۹۳ درصد پسران از جنسیت خود راضی بودند و ناراضیها نمیخواستند دختر باشند.
کلاین پلاتز، مک کاری و کاتب در پژوهشی اثر نقش جنسیتی هویت را در اعتماد به نفس و رضایت خاطر و تضاد زنان بررسی کردند. زنان سنتی امتیاز کمتری در اعتماد به نفس، رضایت خاطر و امتیاز بیشتری در اضطراب و تضاد به دست آوردند.
پگی اورناستاین در کتاب «دختر مدرسهییها: زنان جوان، اعتماد به نفس و فاصلهی فاحش اعتماد» گزارشی از دو مدرسهی آمریکایی با دو وضعیت اقتصادی متفاوت ارائه میکند. در آن دو جا درس مشترکی از سوی والدین، پسرها، دخترهای دیگر و معلمها به دخترها داده میشود که نشانگر آن است که نقشها و قابلیتهای دختران کمارزشتر از پسران است. اورناستاین عناصر بسیاری را در این موضوع دخیل میداند، از جمله تبعیض جنسیتی در کلاس، ارتباط با فامیل و دیگران و توقعات فرهنگی. نکتهی جالب در این کتاب این است که نویسنده از پسرها و دخترها سؤال میکند که اگر جنس دیگر به دنیا آمده بودند زندهگیشان چهگونه میبود. جواب پسرها در بارهی مؤنث بودن شامل «مجبور بودن» و «باید انجام دادن» میشد، در حالی که جواب دخترها در بارهی مذکر بودن شامل «میتوانستم» بود.
نویسنده نتیجه میگیرد که جامعه، دختران نوجوان را توانمند نمیکند. این عدم توانمندی تا سالهای آینده ادامه خواهد یافت و نه تنها بر زندهگی زنان، بلکه بر کل جامعه تأثیر میگذارد. کدام جامعه میتواند در جهت مثبت حرکت کند، در حالی که نیمی از اعضای آن اعتماد به نفس و عزت به نفس ندارند؟
● چالشها
تغییرات اجتماعی که از سال ۱۳۴۲ با انجام تقسیم اراضی و زوال نگرش فئودالی در کشور ایران آغاز شد با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ نمودهای سیاسی و اجتماعی خود را آشکار ساخت. این تحولات مقدمات عینی و
عملی تغییر زمینهی اجتماعی را برای تغییر جامعهیی جمعگرا به جامعهیی فردگرا فراهم کرد. بهرغم این تحولات عظیم، به ویژه در بیست سالهی اخیر، زنان که نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل میدهند، در بیشتر موارد
به نحو اصولی در ادارهی امور کشور فعالیت نداشتهاند و هنوز از امکانات بسیار کمی برخوردار هستند. در هر حال، با توجه به هشت سال جنگ، رشد بسیار بالای جمعیت، تداوم رشد شهرنشینی، مشکلات اقتصادی و تبعات آن و نیز به وجود آمدن گروههای فکری متعدد در جامعه، زنان در شرایطی ویژه قرار گرفتهاند و توانمندسازی آنان در کشور نیازمند توجه خاص از جنبههای مختلف است.
به نظر میرسد تبعیض و عقبماندهگی در زنان به صورت چرخهی فجیعی از هزاران سال پیش وجود داشته است. بنا بر این، مبارزه با این تبعیض نیاز به برنامهریزی دقیق درازمدت و صرف هزینه و وقت دارد. اگرچه عرف اجتماعی را به سختی میتوان تغییر داد، اما در نهایت برای حفظ اساس خانواده و بقای بشر در این کره، تغییر و کوشش در جهت استمرار این تغییر از نیازهای اساسی انسان است. از جمله موانع بر سر راه پیشرفت زنان و برداشتن تبعیض، کلیشههای موجود در نظام آموزشی و رسانههای جمعیست. امروزه اکثر دختران به مدرسه میروند (حداقل تا پایان دورهی ابتدایی) و رادیو و تلویزیون در دسترس اکثر مردم قرار دارد و کودکان و نوجوانان تحت تأثیر سیستم آموزشی و مطالبی که از کودکی به آنها القا میشود، قرار میگیرند.
رادیو و مخصوصا تلویزیون اثر شگرفی در تأثیرپذیری نوجوانان دارند و کلیشههای تلویزیونی به سرعت در ذهن و مغز نوجوانان، چه دختر چه پسر، جای میگیرد. بنا بر این، تلویزیون هم میتواند مخرب باشد و شخصیت دختران نوجوان را با ارائهی تصاویر و کلیشههای منفی دچار آسیب کند هم میتواند با استفاده از نظرات جامعهشناسان، روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت، ابزاری در جهت رشد و ارتقای دختر و پسر باشد. وظیفهی انسانها و دولتها این است که تبعیض، تحقیر و عقبماندهگی را با ایجاد برنامههای مدرن و منظم که با استفادهی صحیح و مدبرانه از رسانههای عمومی چون کتابهای درسی، رادیو و تلویزیون کشور عموماو آموزش داده میشوند، برطرف کنند. اما آمار ناهنجاریهای موجود اجتماعی به وضوح نیاز به برنامههایی بسیار گستردهتر و تغییرات فرهنگی عمیقتری را نشان میدهد. تبعیض جنسیتی تعلق به کشور، نژاد و ملت خاصی ندارد، بلکه میتوان نوع ظریفتر و زیرکانهتر از آن را در جوامع پیشرفته نیز یافت. تحقیق آندره میشل نشان میدهد که معلمان زن خود نیز در ایجاد این تبعیض نقش دارند. در نتیجه، آموزش فقط به محدودهی کتابهای درسی ختم نمیشود، بلکه باید کادر آموزشی را نیز از عواقب رفتارها و نگرشهایشان آگاه کرد.
با استفاده از جنبههای سازندهی فرهنگ، مذهب، علم، عرف و شرع، دولت وظیفه دارد که در راه تعالی انسانها و جامعه بکوشد. رمز بقای هر ملتی در استفادهی صحیح از نیروهای انسانیست تا بتوان با استفاده از فنآوری و علم دنیای بهتری ساخت. در پذیرش فنآوری باید به کشورهای غربی به عنوان یک الگوی معرفتی جدید که راه بریدن از گذشته را نشان میدهد و منطق ویژهی خود را دارد، توجه و از هر گونه شیفتهگی خودداری کرد. هیچ کدام از مسائل زنان را نمیتوان به صورت انفرادی و بدون توجه به ساختار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی - که با یکدیگر در تقابل و ارتباط هستند - مورد مطالعه قرار داد. در واقع، مشکلات زنان را نمیتوان به عنوان واحدهای طبیعی بدون مسأله در نظر گرفت، زیرا دادن شعار، ارائهی طریق و حتا تصویب قوانین به منظور توانمندسازی زنان یک مسأله است و کاربرد آن در رابطه با مسائل انسانی و فرهنگ کلی جامعه و نگرشهای مردسالارانهی حاکم بر اجتماع مورد دیگریست و بدون توجه به آنها نمیتوان تحلیل بعدی مناسبی از راهکارهای ارائه شده داشت. مهمترین مشکل عدم موفقیت نسبی روشهای به کار گرفته شده در کشور، نسخهبرداری از قوانین و مقررات موجود در کشورهای پیشرفته، بدون توجه به مسائل انسانی منطقهیی و بومی بوده است که واکنش در مقابل این روشها به صورت خودداری از پذیرش، همراه با ستیزهجویی و عدم اعتماد بروز کرده است.
فعالیتهای زنان و مردان در واحدهای مختلف اداری و خصوصی ممکن است به جای همآهنگی ظاهری، حالت تناقض داشته باشد، ولی تا کنون در کشور تحقیقاتی در این زمینه صورت نگرفته است.
واضح است که توسعهی پایدار بدون مشارکت همهجانبهی همهی انسانها، اعم از زن و مرد، امکانپذیر نیست و تا فراهم آوردن یک نوع همکاری و همگامی برای پیشرفت پویا و مداوم و توجه به ابعاد مختلف برنامههای پیشنهادی کوتاهمدت، هر گونه تلاشی بیهوده به نظر میرسد.
هر برنامهیی باید اعتماد و عزت نفس زنان را تشویق و ترغیت کند، زیرا اعتماد و عزت نفس برای سلامت هر فردی لازم است. اعتماد به نفس در حقیقت درک از مقدار و اهمیت فرد است و داشتن شخصیتی که برای خود فرد قابل قبول باشد و در برابر دیگران
مسؤولانه برخورد کند. در کودکی، اطفال دو یا سه ساله یاد میگیرند که خودشان را دختر یا پسر ببینند. در سالهای نوجوانی، سیزده تا نوزده سالهگی، آنها در بارهی ارزش خود قضاوت میکنند. کارن دی بورد (۱۹۹۹) معتقد است که اعتماد به نفس یعنی احساسی که در بارهی خود وجود دارد. ارزشهای فامیلی، دادههای فرهنگی و سیستمهای حمایتی همه به نحوی در برداشت فرد از خویشتن نقش مهمی بازی میکنند. سلامت روانی به نحوی مثبت با نوع و تعداد نقشهای هر فرد در ارتباط است. بنا بر این، تنها ارائهی نقشهایی محدود به دختر نوجوان کافی نیست. دختر نوجوان نیازمند است که احساس کند میتواند به افقهای دورتری دست یابد، زیرا جامعه نیازمند تلاش هرچه بیشتر این نوجوانان است.
توضیح توانمند سازی در بند چهار دستور العمل توانمندسازی تهیهشده به وسیلهی سازمان ملل متحد شامل پنج بخش عمده است که عبارتاند از:
۱) احساس ارزش داشتن؛
۲) حق مالکیت و تصمیمگیری؛
۳) حق دسترسی به فرصتها و منابع؛
۴) حق کنترل زندهگی خود در داخل و بیرون از خانه و
۵) قدرت تأثیرگذاری بر جریان تغییرات اجتماعی برای به وجود آوردن نظام عادلانهتر اقتصادی اجتماعی در محدودهی ملی و جهانی.
باید توجه کرد نقشهایی که زنان و مردان در جامعه بازی میکنند از طریق بیولوژی تعیین نمیشود، بلکه جامعه است که این نقش را تعیین میکند؛ اگرچه گفته میشود که این نقشها جزء ملزومات دین و یا فرهنگ هستند و یا از منطقهیی به منطقهی دیگر و تحت شرایط مختلف به طور دائم در حال تغییر هستند.
● سخن آخر
میباید به توانمندسازی زنان به صورت پدیدهیی ملموس و واقعی، یعنی چنان که هست، به صورت عینی و با توجه به محتوای فلسفی ویژهاش بر خورد کرد. بنا بر این برنامهریزیها و ارائهی طریقها باید با توجه به مسائل فرهنگی و چالشهایی که در سنتها، راه و رسم زندهگی و شیوهی تفکر افراد ایجاد میشود، صورت پذیرد تا از همان آغاز، منجر به واکنشهای نامناسب، پیشداوری غیرمنطقی همراه با ارزیابیهای اخلاقی احتمالی به وسیلهی افراد با نگرشهای مختلف نگردد.
از آنجا که هر گونه برنامهریزی برای توانمندسازی زنان در یک توسعهی پایدار، ناگزیر با توجه به الگوها و نگرشها و یافتههای غربی موجود خواهد بود، توجه به شرایط اجتماعی اقتصادی و سیاسی هر منطقه و در نهایت کشور از اهمیت ویژهیی برخوردار است. به این ترتیب، مسألهی مهم، ایجاد رابطهیی ظریف و دقیق بین فنآوری جهانی - هیچ عاملی نمیتواند آن را از پیشروی باز دارد - و فرهنگها و فضیلتهای تصوری و یا واقعی موجود در جامعه است. هر گونه بیتوجهی به موارد مذکور و اشتباه ممکن است موجب واکنشهای منفی و واپسگرایانه و یا مثبت غیرمعقولانه شود.
رسانهها و کتابهای درسی در ایجاد تغییر و حذف کلیشههای نقش سنتی و کهنه از زنان و مردان نقش مهمی را میتوانند ایفا کنند. ارائهی تصویر مثبت از مشارکت زن و مرد در خانواده، جامعه و زندهگی فردی باعث پویایی و تداوم توسعهی پایدار خواهد شد، اعتماد و عزت نفس به دختران نوجوان داده میشود و دوگانهگی شخصیتی پیدا نخواهند کرد. اعتماد به نظام اجتماعی و آموزش و نهادهای جامعه مستحکم خواهد شد و هر چهقدر تعداد زنان آگاه، تحصیلکرده، ماهر و متخصص افزایش یابد، گسترهی تواناییهای جامعه نیز وسعت مییابد. و کلام آخر آن که اقدامات نمادین و نمایشی چارهی کار نیست.
فریده پورگیو
خانم دکتر پورگیو استادیار بخش زبانهای خارجی و زبانشناسی در دانشگاه شیراز است.
برخی از منابع:
· آیتاله احمدی راد (مترجم)، «زنان و کودکان و تحمل فشار فقر جهانی»، بانک و کشاورزی، شمارهی ۵۶ (آذر و دی ۱۳۷۵)، ص ۴۹.
·شهلا اعزازی، «خانواده در سریالهای تلویزیونی». جامعهی سالم، سال چهارم، شمارهی ۱۶ (شهریور ۱۳۷۳)، صص ۳۷-۳۴.
·مینو بدیعی، «زن و رسانهها»، رسانه، سال پنجم، شمارهی ۴ (زمستان ۱۳۷۳)، صص ۹۴-۹۲.
· سیدکمال عندلیب، «فمینیسم و چالش زنمداری»، روزنامهی نیمنگاه، شمارهی ۶۸۹ (یکشنبه، ۲۳ مرداد ۱۳۷۹)، ص ۳.
· فاطمه قاسمزاده، «ریشههای نگرشی منفی در نوجوانان دختر و پسر»، جامعهی سالم، سال چهارم، شمارهی ۱۹ (اسفند ۱۳۷۳)، صص ۵۰-۴۸.
· آندره میشل، «کلیشههای تبعیض جنسی در مدرسه و در کتابهای درسی».
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست