پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
آیا دنیای آنلاین بر روزنامه های چاپی غلبه می کند
مدیران رسانههای مهمدنیا از آینده روزنامهها میگویند.
میگویند پایان روزنامهها فرا رسیده است؛ یعنی دیگر کسی روزنامه نمیخواند. نتایج نظرسنجیها در کشورهای پیشرفتهای که اینترنت در آنها فراگیر شده نشان میدهد مردم بیشتر دوست دارند اخبار را در سایتهای خبری آنلاین دنبال کنند تا روزنامههای چاپی و اینکه، دنیای آینده، دنیای روزنامههای آنلاین است.
اما آیا براستی این رسانه دیرپا که پدر اطلاعرسانی محسوب میشود، در حال نابودی است؟ یعنی خریدن روزنامه از کیوسک به یک خاطره در گنجینه افکار پیرمردها تبدیل میشود؟ راستی اگر روزنامهها به محاق بروند چه میشود؟ و اگر این دروغ، راست باشد؟ و اگر شایعه باشد، نه دروغ؛ تا چند سال دیگر تحقق مییابد؟ آیا کسی هست که بگوید ما با یک دروغ طرفیم یا واقعیت؟ آیا روزنامههای آنلاین همه نیازهای ما را جواب خواهند داد و آیا هیچ نیازی باقی نمانده است تا روزنامههای چاپی به آن پاسخ دهند.
تحلیلگران و مدیران رسانهای انگلیس میگویند هنوز روزنامهنگاری با کیفیت را باید در روزنامههای چاپی جستوجو کرد و حتی معتقدند عمده آنچه در اینترنت به نام اخبار ارائه میشود روزنامهنگاری با کیفیت نیست؛ بلکه روزنامهنگاری انگلی است که استقلال و هویت روزنامهنگاری موجود در روزنامههای پر محتوا مثل گاردین، ایندیپندنت و دیلی میل را ندارد.
برخی از کارشناسان رسانهای افت تیراژ روزنامهها را منطقهای و مختص برخی از کشورها از جمله آمریکا و بخشهایی از اروپا میدانند و معتقدند که در سراسر جهان چنین اتفاقی نیفتاده است و بالعکس روزنامهها از رشد خوبی برخوردار بودهاند.
با این همه نمیتوان این حقیقت را نیز نادیده گرفت که عصر پادکستها، بلاگرهای منطقه جنگی و سایر منابع اطلاعاتی بیشمار آنلاین، روزنامهها را حقیقتاً با بزرگترین چالشی که تاکنون داشتهاند مواجه کرده است و اگر روزنامهها فکر درستی برای بقای خود نکنند با آیندهای نامعلوم دست به گریبان خواهند بود.
اما چگونه باید با این چالش کنار آمد؟ آیا آینده محتوم زوال، در انتظار روزنامههای چاپی است و یا اینکه آنها میتوانند مجدداً خود را بازیابند و مورد پسند نسلی قرار گیرند که با تماشای تلویزیون و نشستن پای اینترنت بار آمده است؟
ایان بورل (Ian Burrell) دبیر بخش رسانه روزنامه آنلاین ایندیپندنت انگلستان در پی یافتن پاسخی برای این سؤالها، با چند تن از بزرگان و صاحبنظران رسانهای این کشور به گفتوگو نشسته است. آنچه میخوانید شنیدههای ایان بورل از نامآوران و مدیران رسانهای انگلستان درباره آینده روزنامهها است که در چند قسمت از نظرتان میگذرد.
● پیتر هیل، سردبیر دیلی اکسپرس
روزنامهها باید مخارج خود را به شدت تحت کنترل درآوردند چرا که احتمالاً نمیتوانند مانند برخی دیگر از روزنامهها پول خرج کنند.
مدتها است که برای جذب خوانندگان و تشویق آنها برای خرید دیلی میل به همراه روزنامه یک دیویدی مجانی به آنها میدهیم اما هزینهها آنقدر بالا رفته است که دیر یا زود باید قید این کار را بزنیم زیرا همانطور که همه میدانند تأثیر چندانی در نگهداشتن و حفظ خوانندگانمان ندارد.
من فکر میکنم مشکل اصلی درآمد است؛ یعنی اگر روزنامهها درآمد و سودآوری داشته باشند آیندهای خوب و طولانیمدت در انتظار آنها است. به نظر من این شرایط هم اینک در روزنامههای اکسپرس حاکم است.
میلیونها میلیون روزنامه هر روز فروخته میشوند و در این کشور نیز روزنامهها هنوز محبوب هستند. رقابتهای شدیدی از هر گوشه در جریان است، اما من فکر میکنم روزنامهها همچنان سر حال و قبراق هستند. روزنامهها برای حیات کشور ضروری هستند و من هرگز پایانی برای آنها نمیبینم. مردم همیشه برداشتن و خریدن روزنامه از کیوسک را مثل برداشتن و خریدن کتاب از کتابفروشی دوست دارند. آیا شما دوست دارید یک کتاب را روی اینترنت بخوانید؟ من که فکر نمیکنم.
هیچ چیز برای خواندن تا به حال راحتتر از روزنامه نبوده است، شما میتوانید آن را در خانه، روی تخت، پشت میز، داخل توالت، داخل وان حمام، سوار بر هواپیما یا قطار بخوانید اما برای خواند آنلاین حتماً به مکان مناسبی نیاز دارید. پسر من هشت ساله است و میخواهد یک روز وارد روزنامه شود. مطمئنم تا آن زمان روزنامهها خواهند بود.
● سیمون کلنر، سردبیر روزنامه ایندپندنت
در اکتبر سال ۲۰۰۳ مجموع تیراژ چهار روزنامه مهم و با کیفیت انگلیس دو میلیون و ۱۷۳ هزار و ۲۴۸ (۲.۱۷۳.۲۴۸) نسخه بود.
نباید فراموش کرد که عامل مهمی در بالا رفتن تیراژ این روزنامههای باکیفیت وجود داشته و آن نوآوری بوده است.
در اکتبر ۲۰۰۶ مجموع تیراژ همین چهار روزنامه دو میلیون و صد و نود و هشت هزار و چهار صد و چهل و نه (۲.۱۹۸.۴۴۹) نسخه بوده است بنابراین اگرچه به نظر باور نکردنی میآید، همه پیشبینیها در مورد افول این رسانه، مزخرفی بیش نیست و حقیقت این است که امروزه مردم بیش از هر زمان دیگری بابت روزنامههای باکیفیت پول میدهند.
سایرین البته به این خوبی سودآوری نداشتهاند اما اگر رشد و گسترش روزنامههای رایگان و نحوه وسیع توزیع آنها را در نظر بگیرید متوجه میشوید که مردم بیشتری نسبت به گذشته روزنامه میخوانند و نیز اشتهای بیشتری در بین آگهیدهندگان برای رجوع به این روزنامهها پدید آمده است. نباید فراموش کرد که عامل مهمی در بالا رفتن تیراژ این روزنامههای باکیفیت وجود داشته و آن نوآوری بوده است.
در سپتامبر ۲۰۰۳ روزنامه ایندپندنت با تغییر اندازه روزنامه به تابلوئید، انقلابی در فشردهسازی روزنامه پدید آورد.
این کار بلافاصله توسط روزنامه تایمز که متوجه موفقیت آن شده بود دنبال شد و پاییز گذشته نیز گاردین برای رسیدن به اندازه و قیافه روزنامههای نیم قطع سرمایهگذاری هنگفتی کرد.
پوشش خبری ما بسیار عمیقتر و دقیقتر از رسانههای آنلاین و صنعت پخش است، ما لحن و نگرش مخصوص خود را داریم. در دنیایی که هر کس برای خود یک وبلاگ دارد ارائه تحلیلهای موشکافانه، سبک نگارش ماهرانه و اظهارنظرهای کارگشا، بزرگترین نقطه اتکا و مزیت روزنامهها است.
همه این روزنامهها مزد زحمات و سرمایهگذاری خود را گرفتند و آن، افزایش تیراژ و درآمدزایی بود و این باید سرلوحه کار روزنامههای دیگر باشد. تغییر محتوا، تغییر زاویه دید، تغییر شکل و قیافه همه اینها، چیزهایی است که خوانندگان به آن نیاز دارند و الا اطلاعات و اخبار به صورت آزاد از هر منبع دیگری قابل دسترسی است و هیچ روزنامهای طبیعتاً این روزها، نمیتواند مدعی باشد که تنها منبع خبری یک رویداد است.
ما باید بر روی نقاط قوت و کیفیتهای منحصر به فرد خود تمرکز کنیم. روزنامهها سابقه و نفوذی دارند که جهان آنلاین هنوز راه زیادی تا رسیدن به آن دارد.
پوشش خبری ما بسیار عمیقتر و دقیقتر از رسانههای آنلاین و صنعت پخش است، ما لحن و نگرش مخصوص خود را داریم. در دنیایی که هر کس برای خود یک وبلاگ دارد ارائه تحلیلهای موشکافانه، سبک نگارش ماهرانه و اظهارنظرهای کارگشا، بزرگترین نقطه اتکا و مزیت روزنامهها است. با این حال عمده تلاش و انرژی ما مصرف موضوعاتی کسلکننده خواهد شد: چگونه در حالی که با افزایش هزینه تولید روزنامه دست و پنجه نرم میکنیم مراقب افتادن به ورطه چاپ روزنامه با کیفیت چاپی نامناسب که هزینهای بسیار کمتر دارد و نیز مراقب خرد شدن و از بین رفتن بازار آگهیها باشیم.
● ویل لوئیس، سردبیر دیلی تلگراف
یک دلیل این که ما جهان دیجیتال را میپذیریم و سعی داریم بر آن تسلط پیدا کنیم این است که فکر میکنیم که میتواند روزنامههای بهتری تولید کند. این به آن بستگی دارد که شما شرایط موجود را چگونه ببینید، چه به عمق آن نفوذ کنید - مانند خوانندگان یا آگهیدهندگانی که به سرعت برای خواندن و تماشای محتویاتی خارج از روزنامهها به سمت آن کوچ کردهاند یا این که صرفاً آن را بپذیرید باید از آن بهره بگیرید. شما میگویید: «کمی صبر کنید، اگر ما یک بسته ورزشی دیجیتالی فوقالعاده خوب ارائه دهیم، آن وقت آیا محتمل نخواهد بود که مردم را به سمت بخش ورزشی فوقالعاده خوب روزنامهمان متوجه کنیم؟»
من کاملاً متقاعد شدهام که این یک دایره بسیار تکامل یافته و قابل قبول است.
روزنامه نگاری آنلاین درخشان و فوقالعاده ما در خلال روز، بدون شک مردم را وامیدارد تا روزنامهنگاری درخشان و فوقالعاده ما در روزنامه را صبح روز بعد پیگیری کنند.
من با خواندن بخش ورزشی روزنامه تلگراف عاشق آن شدم. موضوعی که ما با آن روبهرو هستیم این است که شاید عده زیادی از ۱۵ سالهها دستشان به بخش ورزشی تلگراف نرسد اما همانها پوشش معرکه خبری ما درباره مسابقات کریکت را به صورت آنلاین میبینند و بدون شک میروند و پوشش کاملتر اخبار ورزشی ما در روزنامه را میخوانند. مطمئن باشید اگر شما در طول روز مطلب خوبی در سایت آنلاین خود داشته باشید، همان مطلب مردم را تشویق خواهد کرد تا کاملتر آن را یا مشابه آن را روز بعد در روزنامه چاپی بخوانند. مطمئن باشید که روزنامهنگاری خوب و درخشان در اینترنت برنده است.
وقتی امبروس ایوانز پریچارد، چیزی در اینترنت مینویسد میلیونها نفر در سراسر جهان برای خواندن آن هجوم میآورند. وقتی سر جان کیگان مطلبی مینویسد به سرعت در رأس پرمخاطبترین مطالب ما قرار میگیرد.
اینترنت هم اینک در خطر احاطه و ملوث شدن به پسزنی الفاظ و تصاویر بیارزش و غیراستاندارد است؛ لذا اگر شما بتوانید از آن دوری کنید، اگر شما بتوانید به همه ثابت کنید که محتوای خوبی تولید میکنید، آنگاه مردم میآیند و از آن استفاده میکنند.
ما کاملاً بر این باوریم که تولید هر روزنامه عالی و بینقصی و در عین حال ارائه یک سری محصولات و خدمات دیجیتالی امکانپذیر است.
● هلن بودن، مدیر خبر BBC
من فکر میکنم چالش اصلی رسانههای سنتی این است که چگونه میتوانند در این دنیای جدید پول دربیاورند. هیچکس تاکنون جواب دقیقی به این پرسش نداده است.
اما اگر شما هم مثل من هر روز در واگن قطار مینشستید و میدیدید که زیر سی سالهها چگونه با اشتیاق تمام مترو را میخوانند و از خوراک اطلاعاتی درون آن ارتزاق میکنند، شک نداشتید که هنوز محتویات روزنامهها، اشتها برانگیز است. مردم همچنان در پی یافتن اطلاعات هستند اما روزنامهها باید راههای جدید و نوآورانهای را برای برآورده کردن این خواسته فراهم کنند.
موضوع دیگر این که از لحاظ جمعیتشناسی این کشور روز به روز در حال پیر شدن است و لذا شما جمعیت انبوهی از مردم را دارید که جزو خوانندگان سنتی روزنامهها هستند و همچنان به عادت گذشته خود در سراسر زندگی ادامه خواهند داد. مشکل اصلی آنجاست که چگونه در حالی که خوانندگان جدیدی را که میتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع بیشمار دیگری به دست آورند به مخاطبان خود میافزاییم، رضایت خوانندگان سنتی، قدیمی را نیز به منظور همگام نگهداشتن آنها با خود به دست آوریم.
روزنامهها نیز مانند سایر ما در برزخ دو جهان گرفتار شده و در حال انتقال از دنیایی به دنیای دیگر هستند، دنیای آنالوگ و دنیای دیجیتال و یا به عبارتی دیگر روزنامه در برابر پادکست.
به طور قطع روزنامهها در یک دوره کوتاه تا متوسط همچنان در کنار ما خواهند بود و به حیات خود ادامه خواهند داد. اما اگر من روزنامهای داشتم چیزی که نگرانم میکرد چگونگی پول درآوردن با آن بود. ممکن است شما بخش زیادی از اطلاعات و مخاطبان خود را به روی وب کوچ دهید اما چگونه میتوانید از این طریق پول دربیاورید؟ چگونه میتوانید آنقدر پول دربیاورید که بتوانید تحریریه را سرپا نگه دارید؛ حالا سود سهامداران و شرکت به کنار؟
● استیو اوکلند، رئیس بخش روزنامههای رایگان آسوشیتدپرس نیوز پیپرز
اگر به رشد روزنامههای رایگان نگاه کنید و آن را با افت روزنامههای پولی مقایسه کنید به گمانم هنوز در بازی جلو هستیم. تعداد آدمهایی که در لندن هنوز روزنامه به دست دارند و میخوانند نسبت به همین دو ماه پیش، خیلی زیادتر شده است.
به گمانم نهایتاً به نوعی از روزنامههای پاداش محور (دارای ضمایم و لاییهای رایگان) و با کیفیت مثل ساندی تایمز با آن روزنامه دو پوندیاش برسیم که به سمت گرایش محوری حرکت میکند، روزنامههایی که تعریف روشنی دارند و این که تنها آنهایی که در بازار مربوط به خودشان هستند باقی خواهند ماند. روی همین حساب دوست داشته باشیم یا نه روزنامه دیلی میل بازاری بسیار قوی دارد، این روزنامه به شدت راستگرا و متعصب است و به خوبی اهداف خود را تعقیب میکند.
دیلی میل گرایش خود را انتخاب کرده و به خوبی روی آن کار میکند. همین گرایش محوری سبب موفقیت مترو بوده است. مترو روزنامهای شهری و جوانگرا است که مخاطبان آن را مسافرانی تشکیل میدهند که مترو توانسته نیازهای آنها را در زمان و مکان مناسب فراهم نماید.
[به عنوان مسوول مستقیم این روزنامه] ما نه دنبال خوانندگان پیر هستیم، نه خوانندگان خیلی جوان. به این میگویند گرایش محوری.
با توجه به [روزنامههای] آنلاین دیگر قرار نیست ما اولین کسی باشیم که خبری را اعلام میکنیم اما میتوانیم از این هم سریعتر باشیم و به تصویر دقیقی از آن بازار دست یابیم. من این را یک تهدید نمیبینم بلکه تنها آن را راه دیگری میپندارم که از طریق آن میتوانیم کار و حرفه خود را توسعه دهیم.
● تیم بودلر، مدیرعامل جانستون پرس
ما بر این باوریم که این صنعت در بازارهای محلی که ما در آن مشغولیم بسیار خوب جواب داده و رسانهای بسیار حیاتی و لازم است.
منظورم این نیست که روزنامهها میتوانند بدون ایجاد تغییر همچنان باقی بمانند و با وضعیت کنونی انتظار حیات داشته باشند. مشخصاً فضای دیجیتالی جایی است که از موانع کمتری برای ورود برخوردار است و در آنجا رقابت بسیار زیاد است، اما از سوی دیگر نیز بدون شک ما صاحب حرفهای قوی هستیم. ما ارتباطات بسیار نزدیک و خوبی با گروههای هدفمان داریم و از آن گذشته به سطح بسیار بالا و باور نکردنی از اطلاعات محلی و تماس با مشتریانمان دسترسی داریم.
با تجربهای که ما در کار روزنامهنگاری محلی داریم هم اینک با رشد بسیار زیادی در این بخش و کاربران منحصر به فرد آن مواجهیم و به همین دلیل در حال استفاده از امکانات تعاملی برای شکل دادن به محتوای روزنامه هستیم. با تجربیاتی که در اتاق خبر چند رسانهای لانکشایر ایونینگ پست به دست آوردهایم، هم اینک روزنامهنگاران مشتاق زیادی برای گزارشگری در این حوزه جدید از روزنامهنگاری اعلام آمادگی کردهاند.
● نیکلاس کولریج، مدیرعامل شرکت انتشاراتی کنده ناست
روزنامه خواندن برای من خیلی مهم است، در واقع یکی از اصلیترین عادات من در همه عمرم بوده است. اگرچه من اخبار را هم از طریق رادیو و هم از اینترنت پیگیری میکنم اما مادامی که آنها را روی کاغذ چاپی روزنامه نبینم باور نمیکنم.
خواندن روزنامههایی که دارای تحریریهای قوی و توانمند با گرایشهای سیاسی مشخص مثل گاردین، دیلی میل یا دیلی تلگراف هستند را ترجیح میدهم.
جریانسازی سرمقالهها من را آزار نمیدهد، برعکس دوست دارم گرایشات روزنامهها را بدانم. اخبار اینترنتی برای ذائقه من خیلی ساده و عامیانه است. دورنمای جهان بدون روزنامه با آن تحلیلهای سرمقاله ای ناب و ستوننویسان مقتدر که به تحریریهای فوقالعاده متصلند برای من خیلی وحشتناک است. من اغلب روزی شش ساعت روزنامه میخوانم و البته وجود انواع روزنامههای با کیفیت در اینجا یکی از مزایای زندگی در انگلستان است.
روزنامه تلگراف همچنان انتخاب اول من است اگرچه در حال حاضر اندکی درباره آینده آن نگرانم. این روزنامه متأسفانه دیگر مثل گذشته با اقتدار نمینویسد، برخی از ویژگیهای مقتدرانه و پرستیژ همیشگی آن دیگر به چشم نمیخورد و من امیدوارم همه اینها به تلگراف بازگردد.
«مجلهای کردن» روزنامهها در همه جا به چشم میخورد. من اعتراض خاصی به آن ندارم. در واقع انجام دادن این کار برای روزنامهها کار سختی است چرا که کاغذ چاپی روزنامه نسبت به کاغذ مجله از کیفیت پایینی برخوردار است. اما دلیل این که من روزنامه میخرم به خاطر مطالبی نیست که ممکن است یک ماهنامه یا یک مجله هفتگی خیلی بهتر به آن بپردازد. من به خاطر اخبار، روزنامه میخوانم و به خاطر مطالب پشت اخبار و مطالبی که مربوط به آن است، نوشتههای سیاسی، پاورقیها، شنیدهها و مطالب ستوننویسان خوب (مثل چارلز مور و بوریس جانسون).
به نظرم در آیندهای قابل پیشبینی روزنامهها همچنان بازار آگهی و تیراژ خود را از دست خواهند داد. مجلهها برای چهارمین سال متوالی بازار سهام خوبی داشتهاند.
اگرچه من اهل مجله هستم اما این خیلی غمانگیز خواهد بود که جوانان عادت روزنامه خواندن را از دست بدهند، چرا که حقیقتاً متضرر خواهند شد.
● جان گیبی، رئیس شرکت مدیا گروپ، یاهو اروپا
چند روز پیش برای انجام یک پرواز کوتاه در سالن انتظار فرودگاه پاریس نشسته بودم. دو نفر که معلوم بود از یک مهمانی بازمیگردند و به دنبال روزنامههای تابلوئید انگلیسی هستند پشت ویترین مغازه روزنامهفروشی ایستادند.
در این هنگام یکی از آنها به دیگری که درآستانه وارد شدن به مغازه و خریدن یک تابلوئید بود گفت «به خودت زحمت خرید نده. وقتی خانه رسیدیم می توانیم اخبار را آنلاین چک کنیم». این اظهارنظر واقعاً حیرتانگیز بود چون زمانی این اتفاق میافتاد که آنها قصد سوار شدن به هواپیما را داشتند و راحت میتوانستند با اندک پولی با خواندن روزنامه در هواپیما خود را سرگرم کنند.
از خودم می پرسم آیا روزنامهها در وضعیت بحرانی هستند؟ بله، مگر این که خود را بازسازی کنند زیرا خوانندگان به سرعت در حال گریز از نمونه چاپی اخبارند. میگویم آیاروزنامهها آیندهای دارند؟ البته که دارند، اما آیندهای که کاملاً با آنچه قبلاً روزنامهها به آن عادت داشتهاند تفاوت دارد. وقتی شما مجبورید محتوا را به صورت آنلاین ارائه دهید، باید به گونهای عمل کنید که صحت اخبار و روزنامهنگاری با کیفیت در روزنامهها به عنوان رسانهای که دموکراتتر و تعاملیتر است بیشتر شود و آن را از صفحهای خشک و بیروح درآورید.
اما احساس واقعی من این است که اگر یک جوان ۲۱ ساله پرجنب و جوش و مشتاق روزنامهنگاری بودم و از من خواسته میشد که از بین دو شغل خالی موجود یکی کار کردن در یک روزنامه چاپی سنتی و دیگری اشتغال در بخش آنلاین، یکی را انتخاب کنم، مطمئناً بخش آنلاین را انتخاب میکردم و مطمئنم بیشتر مردم نیز دومی را انتخاب میکردند. بهترین راه برای تشخیص این که آیا یک صنعت رو به رکود گذاشته یا نه این است که خود را به جای یک جوان ۲۱ ساله بگذارید و آنگاه ببینید چه کار میکردید؟
● بیل هگرتی، سردبیر بریتیش جورنالیزم ریویو
روزنامههای چاپی در وضعیتی بحرانی به سر میبرند اما به طور قطع آیندهای در انتظار آنها هست و بدون شک چند رسانهای شدن پاسخ مناسبی برای آن است.
به آن سوی آتلانتیک نگاه کنید، به واشنگتن پست و نیویورک تایمز، آیا آنها آیندهای دارند؟ میگویند تلگراف اولین روزنامهای است که دارای اتاق خبر چند رسانهای است؛ این بیشتر به شوخی میماند که به گوییم آیندهای در انتظار آنها نیست.
من چند وقت پیش به اتاق خبر واشنگتن پست و نیویورک تایمز رفتم.
در آنجا هر چیزی که به یک اتاق خبر چند رسانهای مربوط است به چشم میخورد، حتی بسیار بهتر و مجهزتر از آنچه تلگراف دارد؛ رادیو، تلویزیون، آنلاین، روزنامه چاپی و... و همه دوشادوش یکدیگر همراه و همگام کار میکردند.
یک همگرایی چند رسانهای به معنی کامل در واشنگتن پست و نیویورک تایمز در جریان است و همین چیزی است که سایر روزنامهها باید به سمت آن حرکت کنند. اگر به انتشار روزنامه چاپی بسنده شود و کار دیگری صورت نگیرد، بله به طور قطع همین رکود و زوال ادامه خواهد داشت.
● استفانو هتفیلد، سردبیر یکی از روزنامههای نیوز اینترنشنال
من همه سه سال گذشته را در یک بخش بسیار موفق گذراندهام، بخش روزنامههای رایگان که جزیی از جهان روزنامه است. این فکر کاملاً احمقانهای است که خیال کنیم روزنامهها نباید مثل جهان اطرافشان که سراسر پیشرفت و ترقی کرده است رشد کنند.
هیچ چیز وحشتناکتر از این گرایش نیست که به روزهای خوش قدیم بچسبیم و تلاشی برای تغییر نکنیم، هیچ یک از افراد تیم من اینگونه فکر نمیکنند. ما در لحظه زندگی میکنیم و از این که همه چیز را به گونهای متفاوت انجام میدهیم لذت میبریم.
ما کمتر در برج عاج مینشینیم و از آن بالا خوانندگانمان را موعظه میکنیم. ما بیشتر به ارتباطاتی دوسویه با خوانندگان میاندیشیم. ما قصد نداریم افکار و نظریاتمان را در قالب یک روش علمی و روشنفکرانه به خورد خوانندگان بدهیم. در واقع ما به ساختن یک اتحاد و همگرایی میان تحریریه روزنامه و خوانندگانمان میاندیشیم.
مردم همچنان به خواندن روزنامهها ادامه خواهند داد. این درست نیست که بگوییم مردم دیگر روزنامه نمیخوانند، آنها روزنامه میخوانند اما شما باید دقیقاً چیزهای مناسبی را که آنها دوست دارند بخوانند فراهم کنید. من فکر میکنم همیشه اتاقی برای محصولات پولی وجود خواهد داشت اگرچه روزنامههای رایگان بیشتر و بیشتر شوند.
ترجمه: محمدرضا نوروزپور
ایان بورل
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست