جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

توسعه اقتصادی ژاپن و عوامل كلیدی آن


توسعه اقتصادی ژاپن و عوامل كلیدی آن

فرهنگ كار و توسعه, ساختار مدیریتی كارآمد و سیاست ها و برنامه های دولت, همه در جهت حفظ اقتدار ژاپن بوده است در این بررسی خواهیم دید, كه اعتقاد و غرور ملی ژاپنی ها چگونه به خلق مزیتهای مطلق رقابتی برای ژاپن منجر شده است علاوه بر آن به تصمیم گیری مدیران جهت داده و ضمن تقویت انگیزه حركت, روند رفع موانع و مقابله با بحران ها را تسهیل كرده است

●مقدمه

حركت از فقر به سمت رفاه، از بیسوادی به سوی تخصص و مهارت و از وابستگی فنی به سمت استقلال و پیشتازی در علوم، آرمان بسیاری از كشورهاست. استقلال اقتصادی، امنیت قضایی و سیاسی، حفظ استقلال و كیان كشور وتحقق عدالت اجتماعی، بدون تردید از اهداف توسعه كشور است، كه برای تعالی و الهی گونه شدن انسان‌ها، دنبال می‌شود.

لیكن نمی‌توان برای دستیابی به اهداف مذكور فقط یك "تصویر مقطعی از مسیر توسعه صنعتی" یك كشور را الگو قرار داده و طبق آن برنامه‌ریزی و سیاستگذاری كرد. زیرا برای خروج از سكون، ▪نهادهای بسیاری باید ایجاد شوند و نهادهای بسیاری باید تغییر كنند. عوامل سركوب انگیزه و موانع تحرك، باید شناسایی و رفع شوند. بدون شك توسعه در جایی رخ می‌دهد كه نهادهای ▪اجتماعی آن ظرفیت توسعه پذیری داشته باشند. لذا قبل از پیروی ساده‌لوحانه از الگوهای استعماری غربی، لازم است تا "ایجاد تحول فرهنگی و فكری" و "رونق تفكر اقتصادی" در اولویت استراتژی‌های توسعه قرار گیرند.

تجربه ژاپن در توسعه، گواه خوبی بر مدعای ماست. ژاپنی‌ها در برابر نفوذ فرهنگ و سلطه اجنبی، بسیار آگاهانه، كاملاً فعال و در راستای حفظ برتری ژاپن، عكس العمل نشان داده‌اند. غرور ملی ژاپنی‌ها، مطمئناً مهمترین عامل توسعه ژاپن است، كه بدون آن هیچ یك از موفقیت‌‌های ژاپن قابل كسب نبود. فرهنگ كار و توسعه، ساختار مدیریتی كارآمد و سیاست‌ها و برنامه‌های دولت، همه در جهت حفظ اقتدار ژاپن بوده است. در این بررسی خواهیم دید، كه اعتقاد و غرور ملی ژاپنی‌ها چگونه به خلق مزیتهای مطلق رقابتی برای ژاپن منجر شده است. علاوه بر آن به تصمیم‌گیری مدیران جهت داده و ضمن تقویت انگیزه حركت، روند رفع موانع و مقابله با بحران‌ها را تسهیل كرده است.

۱ـ سیر توسعه ژاپن

۱ـ۱ ژاپن در ابتدای راه

در آگوست ۱۹۴۵، پس از یك سری بمباران سراسری، بالاخره بمباران اتمی هیروشیما و ناكازاكی، ژاپن را به تسلیم واداشت. پس از این شكست، ژاپن با بیش از ۱۳ میلیون نفر بیكار مواجه بود. كمبود مواد غذایی به شدت وجود داشت. تورم به حدی بود كه حقوق افراد، مكفی مخارج جاری هم نبود، افراد برای سیر كردن شكم خود، اقدام به فروش دارایی‌های خود كرده بودند. برای كالاهای ضروری بازار سیاه درست شده بود. قیمت‌ها ۳۰ تا ۶۰ برابر قیمت رسمی دولت بود. در مورد برنج این رقم به ۱۵۰ برابر نیز می‌رسید. ژاپن اشغال شده بود و مردم ژاپن مسئول بازسازی اقتصاد خود و علاوه بر آن مسئول پرداخت خسارت به متفقین بودند. جنگ برای ژاپن، به جز ۸ میلیون كشته و زخمی به بهای ویرانی ۲۵% از دارایی‌های غیر نظامی و نابودی ۵/۴۱ درصد از ثروت ملی تمام شد.

۱ـ۲ ژاپن بازسازی شده

مجمع الجزایر ژاپن، با داشتن ۳/ درصد از سطح كره زمین (كه تنها ۱۷% آن مناسب كشاورزی است) و ۳/۲ درصد از جمعیت جهانی ، توانسته است با بهره‌گیری از بهره‌وری مطلوب نیروی انسانی مولد خود، بیش از ۲۴ درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص دهد . در شاخص‌هایی چون تولید سرانه، نسبت جمعیت مولد، پزشك و تخت بیمارستان، تحقیق و توسعه و نفوذ در بازارهای جهانی، رتبه اول یا دوم جهان را در كنار آلمان یا آمریكا، در دست دارد . به رغم شهرنشینی بسیار متراكم، از جرم و جنایت نسبتاً به دور مانده است. نسبت سرقت ژاپن در مقایسه با آمریكا، چیزی كمتر از ۷/ درصد است! پیشرفت اقتصادی ژاپن چنان چشم‌گیر بوده است كه در مقطعی آمریكا را به انتقاد از سخت كوشی، كم مصرفی و حجم كلان پس‌انداز ژاپنی‌ها واداشت!

۲ـ عوامل رشد

آنچه تصویر ویران ژاپن سال ۱۹۴۵ را به ژاپن ابرقدرت اقتصادی امروز مبدل كرده است، فرآیندی است كه عده‌ای آن را معجزه اقتصادی نامیده‌اند. لیكن این معجزه، واقعیتی آموزنده برای كشورهایی است كه هنوز خود را در كاغذ بازی‌های نسخه‌های پرزرق و برق توسعه‌ی غرب، غرق كرده‌اند. ریشه‌های این معجزه را از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی قرار داده‌ایم و در سه بخش آتی بیان كرده‌ایم؛ حقیقت این است كه شكل‌گیری تدریجی فرهنگ كار و توسعه، به مدیران و سیاستگذاران ژاپنی كمك كرد تا ضمن مدیریت صحیح منابع انسانی، منابع مادی و منابع مالی، بتوانند تصمیم‌گیری درستی در مواجهه با بحران‌ها و استفاده از فرصت‌ها داشته باشند همزمان ساختار و چارچوب نهادی لازم برای توسعه را، اندك اندك به وجود آورند.

۲ـ ۱ فرهنگ كار و توسعه

"فرهنگ هم می‌تواند عامل توسعه باشد و هم مانع توسعه" . به همین دلیل است كه "تا محیط فرهنگی و اندیشه عمیق لازم جهت توسعه اقتصادی، به هر شیوه و هر سیستم، هم در میان نیروهای مولد و هم رهبران اقتصادی ـ سیاسی یك جامعه حاكم نباشد، برنامه‌های كاغذی مدرنیزاسیون و .... نتیجه‌ای به بار نخواهد داد. نمونه كاملاً عینی این مدعا را در غالب كشورهای صادر كنندهٔ مواد خام، نظیر نفت، می‌توان مشاهده كرد. "غالب این كشورها تمام اندیشه اقتصادی خویش را مصروف چگونگی صدور (تخلیه) سرمایه‌های میهنی و مردمی خود به بازارهای جهانی كرده و حتی به رقابت با یكدیگر بر سر عرضه منابع خدادادی خود برخواسته‌اند، دست از تلاش برای انقلاب فرهنگ و اندیشه اقتصادی متكی به تولید كشیده و هیچ نیازی به آن نمی‌بینند، بدون آینده نگری و كاملاً ناآگاهانه با عنوان كردن سیاستهای به اصطلاح رفاه نمایشی و كاذب، چشم و گوش بسته با اتكاء به تئوری‌های اقتصاد استعماری، الگوی مصرف داخلی را به عوض تطبیق با امكانات تولیدی داخلی، براساس تولیدات شرق و غرب تنظیم كرده‌اند و گمان كرده‌اند كه این غربی‌ها هستند كه به منابع آنها وابسته‌اند". غافل از آنكه "حرص مصرف نمی‌تواند انگیزه توسعه باشد".

۲ـ ۱ـ الف: شكل‌گیری مكاتب فكری

این بی‌توجهی به نقش تعیین كننده ارزش‌ها و نهادها بر رفتار اقتصادی و بر توسعه اقتصادی یكی از عوامل اصلی توسعه‌نیافتگی كشورهاست. از زمان داروین، اعتقاد به این مطلب كه "محیط بر فرد مقدم است و لزوماً فرد خود را با محیط انطباق می‌دهد" منجر به این شد كه بدون توجه به ارزش‌ها و انگیزه‌ها، لازمهٔ تغییر و بهبود را تنها در آرایش محیط بدانند. لیكن امروزه تقریباً همهٔ علمای توسعه بر این باورند كه عقاید و ارزش‌های فرهنگی و مذهبی از عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی جوامع و توسعه‌اند. همان گونه كه "ترویج خرافات" مانع تفكر علمی اقتصادی است، در مقابل "میزان بالای انگیزه موفقیت" و همچنین "شدت احساس نیاز به قدرت و اكتساب" زمینه فعالیت‌های شدید اقتصادی را مهیا خواهند كرد.

امروزه تقویت و جایگزینی نگرش‌ها و باورهای مطلوب و سازندهٔ توحیدی و انسانی، از ضروریات فرهنگی و از لوازم توسعه اقتصادی است. لازم است بین توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی تعادل ایجاد شود، در غیر این صورت، با بی‌توجهی به توسعه فرهنگی، تن دادن سریع‌تر به حاكمیت نظام مادی جهانی، گریز ناپذیر است. ژاپنی‌ها با آگاهی كامل از این واقعیت كه اعتقادات، ارزش‌ها و نوع فرهنگ، تمام ابعاد زندگی جامعه را متأثر می‌كند، در طول تاریخ، علیرغم تهاجم فرهنگی كنفسیوس و بودا و غرب، همواره به حفظ ارزش‌ها و اصول فرهنگ اصیل خود (آئین شینتو) توجه كامل داشته و از میان آموزه‌های مكاتب دیگر، دست به انتخاب زدند و بهترین آموزه‌های هر یك را گلچین كرده‌اند.

مجموعه فرهنگی شكل گرفته در این بین، انگیزه‌های رفتاری و حركت‌های جمعی مردم را جهت داده است. این ارزشها و اصول، خصوصیات ویژه‌ای برای ژاپنی‌ها ایجاد كرده‌اند. خصوصیاتی چون: الگوی مصرفی ساده، میل به پس انداز بالا، وجدان كاری، جامعه متشكل گروه گرا، تسلیم ناپذیری در مقابل اجنبی و ... كه به شدت رفتار اقتصادی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. آئین شینتو به عنوان مذهب این ملت، نقشی تعیین كننده، در مسیر توسعه داشته است.

●آئین شنیتو

مذهب در هر كشوری كه سابقه تاریخی طولانی دارد، ارزش‌ها و معیارهای اصلی حاكم بر آن جامعه را شكل می‌بخشد. آئین شینتو، به معنی راه و رسم برتر و مافوق بودن، تقدس سرزمین و امپراطور را برای ژاپن به ارمغان آورد. به شكلی كه امروزه نیز، امپراطور به عنوان سمبل وحدت و عاملی جهت تشكل و اتحاد در برابر آشوب‌های داخلی و تجاوزات خارجی عمل می‌كند. تقدس سرزمین به شكل افراطی‌اش تا برتری نژادی ژاپنی‌ها هم كشیده شده بود. دولت ژاپن هم، این آئین را به نقطه قوت مردم سرزمین ژاپن مبدل كرد و در سال ۱۹۱۳، به منظور تجمع تمام افراد و گروهها، طی تبلیغاتی وسیع اعلام كرد كه شینتو یك نهاد ملی با هویت تاریخی و معنوی است و هركس بدون توجه به ایدئولوژی و مرامش، به عنوان یك وظیفهٔ میهنی و نشانه‌ای از وفاداری و صداقتش به میهن، باید در معابد شینتو حضور یابد.

●آئین بودا

ژاپنی‌ها، از بودا آموختند كه هركس می‌تواند با تمرین و خودسازی و انضباط فردی، به تدریج به مرتبه بودا، نائل آید. اصول اخلاقی علمی، وجدان كار خیر و رفاه انسانها و مبانی اخلاقی خانواده، كوشش فردی و خودسازی در آئین بودا تأكید شده است. در مقابل، خودخواهی، اندیشه به خواسته‌ها و گرایشات فردی، مانعی برای درك حقیقت قلمداد می‌شود.

●آئین كنفوسیوس

نكته قابل توجه این است كه هم آئین بودا و هم آئین كنفوسیوس به وسیلهٔ فرهنگ و اعتقادات سنتی ژاپن (شینتو) بر محور تقدس سرزمین و امپراطور تعدیل و اصلاح شدند. ژاپنی‌ها از كنفوسیوس، حاكمیت اصالت عقل را گرفتند و با رهایی از خرافات و جمود فكری، خلاقیت و سازندگی لازم برای توسعه اقتصادی را در جامعه بنیان نهادند. طبق آئین كنفوسیوس، وظیفه انسان در برابر رحمات و نعمتهای خداوند، سعی و كوشش در شكرگزاری و جبران نعمتهای خداست. خود پسندی بزرگترین گناه است و ایثار و فداكاری و از خودگذشتگی حتی تا سر حد فدا كردن جان، در راه معبود لازم است. كلیه كارهای روزانه، خدمتی به خداوند و رهبران سیاسی كشور است. اجرای كامل تعهدات به خانواده، خیرخواهی، عدالت، دانش، آگاهی و وفاداری از اصول اساسی تعالیم كنفوسیوس است. در مقابل وفاداری فرزندان خانواده بزرگ ژاپن به امپراطور، حاكم نیز باید از طریق تعالیم اخلاقی حاكمیت كرده و خصوصیات او، الگویی برای مردمش باشد.

اصل احترام به خانواده، تكریم امپراطور و اصل مشهور "تفاهم و توافق" موجب ترویج فرهنگ تصمیم‌گیری بر مبنای مشاوره شده و از كشمكشها و ناآرامی‌ها در جامعهٔ به شدت طبقاتی ژاپن كاسته بود. بسیاری از مشاجرات، هنوز هم از طریق افراد میانجی حل و فصل می‌شوند. توجه به "تفاهم و توافق" مدیریت ژاپنی را در جهان منحصر به فرد ساخته است، به شكلی كه به صورت مكتبی در برابر مدیریت غربی، قد علم كرده است.

۲ ـ ۱ ـ ب: ویژگی‌های فرهنگی ژاپنی (ناشی از مكاتب فكری)

ژاپنی‌ها با حس ناسیونالیستی شدید خود همواره فرهنگ اصیل خود را در بر خورد با فرهنگ غربی حفظ كرده‌اند. برای پیشرفت و سربلندی كشور خود، آگاهانه و هدفدار از علم و تكنیك سود جسته‌اند.

ضمن داشتن تصویری روشن از خود (اصیل، یكتا و بی‌هتما) و با داشتن حس قوی همبستگی ملی، پذیرش سلطه اجنبی را حرام می‌دانند؛ و با انعطاف فكری و نو پذیری علمی، از میان همه جریانهای غربی به راحتی دست به انتخاب زده‌اند. همبستگی اجتماعی، دیدن سود فردی در تأمین منافع گروه، احترام به قوانین و مشاركت صمیمانه در كار، شركت‌های موفق ژاپنی را ایجاد كرده است كه در دنیای رقابت حرف اول را می‌زنند. الگوی مصرفی ژاپنی‌ها براساس تعالیم بودا، بر قناعت و اعتدال در مصرف استوار است، به این ترتیب درآمد مازاد دوباره به چرخه تولید باز می‌گردد.

الگوی كاری ژاپن برای تأمین سود نیست. ژاپنی‌ها از حرص مصرف نیست كه به دنبال كار رفته‌اند. در نظر آنها كار امری مقدس است و فعالیت تولیدی، عبادت خدا محسوب می‌شود. به همین خاطر، حتی سود ناچیز نیز، سرمایه‌دار ژاپنی را از تولید باز نمی‌دارد.

الگوی صادرات ژاپن مبتنی بر صادرات كالاهای ساخته شده و با ارزش افزوده بالاست و نه بر صادرات مواد اولیه. درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعه كشور، هزینه می‌شود.

الگوی واردات مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیه مورد نیاز صنایع این كشور است. اولویت در ذهن مدیران "تولید" است و نه سود كوتاه مدت، لذا الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی است بر ۴ گزاره است: "واردات مواد خام از خارج" برای "تولید در وطن" به منظور "مصرف كالای ساخت وطن" و "صادرات كالای ساخت ژاپن" برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.

تجربه ژاپنی‌ها خاطر نشان می‌كند كه "عامل توسعه، سیستم یا نوع خاصی از روابط تولید نیست، بلكه چگونگی اندیشه و فرهنگ اقتصادی نهفته در جامعه است.

نویسنده:ایمان حقیقی

پانوشت‌ها:

- شریف النسبی، مرتضی، صص ۳ تا۸.

- متوسلی، محمود،۱۳۸۲ ، ص ۶.

- مدنی، امیرباقر، ۱۳۷۴ ، صص ۲۹۴و ۲۹۵.

- ستوده، سهراب، ۱۳۷۴ ، صص۳۱ تا۴۲.

- مهدوی ایزدی، فرخشاد، ۱۳۷۹، ص ۲۰۵.

- ترشیزی، مجید، ۱۳۷۲ ،صص۱۸ و ۱۹.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، ص ۵۱.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص۳.

- نیلی، مسعود و همكاران، ۱۳۸۲ ، ص۱۸۸.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، صص سه تا پنج.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، صص۲۲۰ و ۲۱۳.

- همان ص۱۵۵.

- ترشیزی، مجید، ۱۳۷۲ ، مقدمه. (به نقل از دكتر بشیریه)

- همان . (به نقل از دكتر نقی زاده)

- همان . (به نقل از دكتر سروش)

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص۵۳.

- - همان، ص ۶۸.

- همان، ص ۷۲.

- همان ، ص ۷۴.

- ترشیزی، مجید، ۱۳۷۲ ، مقدمه.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، صص ۸۱ تا ۹۳.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص ۱۹۲.

- همان ،صص ۱۹۴ تا ۱۹۶.

آلمان و ژاپن در الگوی ارتش و نظام آموزشی قبل از جنگ جهانی دوم بسیار شبیه بودند، هر دو علاوه بر آغاز جنگ جهانی، شكست خورد و ویران شدند و امروزه هر دو جزء قدرتهای اول تا سوم اقتصادی دنیا هستند.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص ۱۶۶.

- ترشیزی، مجید، ۱۳۷۲ ،صص ۱۳۸ تا ۱۵۶.

- مهدوی ایزدی، فرخشاد، ۱۳۷۹، ص ۲۳۶.

- ترشیزی، مجید، ۱۳۷۲ ،ص۱۵۶.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، ص ۲۳.

- ترشیزی، مجید، ۱۳۷۲ ،ص۱۸۴.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، صص ۳۶ تا ۴۰.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، ص۲۲۲.

- همان، ص ۵۶.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، ص ۵۶.

- همان، صص۶۱ تا ۶۲.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص ۲۰۳.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، صص ۷۲ و ۷۳.

- فهیمی فر، جمشید، ۱۳۷۹، فصل اول.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، ص ۲۲۴.

- مهدوی ایزدی، فرخشاد، ۱۳۷۹، ص ۲۰۷.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص ۲۱۴.

- مهدوی ایزدی، فرخشاد، ۱۳۷۹، ص ۲۲۶.

- اسمیت، دنیس، ۱۳۷۷ ، صص ۲۱۳ و ۲۱۲.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص۲۱۲.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، صص ۲۶ تا ۲۱۱.

- متوسلی، محمود، ۱۳۷۴ ، ص ۲۱۳.

- ترشیزی، مجید، ۱۳۷۲ ،صص ۱۲۰ تا ۱۳۲.

منابع:

۱- شریف النسبی، مرتضی، چرخه توسعه: راهنمای توسعه شتابان توسعه اقتصادی- صنعتی كشورهای جنوب شرقی آسیا، تهران؛ رسا، ۱۳۷۵.

۲- متوسلی، محمود، توسعه اقتصادی: مفاهیم، مبانی نظری، نهادگرایی و روش شناسی، تهران؛ سمت، ۱۳۸۲.

۳- مدنی، امیرباقر، موانع توسعه اقتصادی ایران: مقایسه با ژاپن، تهران؛ نشر علوم دانشگاهی، ۱۳۷۴.

۴- ستوده، سهراب، سامورایی‌های اقتصادی، تهران؛ نشر رامین،۱۳۷۴.

۵- مهدوی ایزدی، فرخشاد، از ایدئولوژی تا عمل در كشورهای : آمریكا، شوروی سابق، روسیه و ژاپن، تهران؛ ورق، ۱۳۷۹.

۶- ترشیزی، مجید، ارزیابی تجربه ژاپن برای طراحی سیاست صنعتی كردن ایران، رساله كارشناسی ارشد، دانشگاه امام صادق u ، ۱۳۷۲.

۷- اسمیت، دنیس، تاریخ اقتصادی ژاپن ۱۹۴۵-۱۹۹۵، مترجم: وقار، محمد حسین، تهران؛ اطلاعات، ۱۳۷۷.

۸- متوسلی، محمود، توسعه اقتصادی ژاپن با تاكید بر آموزش نیروی انسانی، تهران؛ موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی،۱۳۷۴.

۹- نیلی، مسعود و همكاران، خلاصه مطالعات طرح استراتژی توسعه صنعتی كشور، تهران؛ دانشگاه صنعتی شریف موسسه انتشارات علمی، ۱۳۸۲.

۱۰- فهیمی فر، جمشید، ژاپن و تجربه آن در توسعه، تهران؛ موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، ۱۳۷۹.

منبع:فصلنامه راهبرد یاس ، شماره ۴


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.