دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

افسانه های امریکایی و منافع روسیه در خاور میانه


افسانه های امریکایی و منافع روسیه در خاور میانه

محققان مسایل خاور میانه اغلب در بند پیش داوری ها و افسانه هایی قرار می گیرند که سیاستمداران آمریکایی با علاقه زیادی آنها را ساخته و تبلیغ می کنند

محققان مسایل خاور‌میانه اغلب در بند پیش‌داوری‌ها و افسانه‌‌هایی قرار می‌‌گیرند که سیاستمداران آمریکایی با علاقه زیادی آنها را ساخته و تبلیغ می‌کنند. واشنگتن طی نیم قرن اخیر از این منطقه سیمایی ساخته که به با واقعیات موجود تطابقی ندارد. متاسفانه، به‌رغم اینکه روسیه در خاورمیانه منافع ملموس و عینی دارد، اما روندها به ویژه تحولات اخیر گواه آن است که این کشور نیز در برخی موارد از تبلیغات امریکایی تأثیر پذیرفته و به تبع آن در مواضع خود نیز تغییراتی را داده است. هرچند این انتقادها از سوی مقامات کرملین رد شده و آنها بر هم‌راستایی سمت‌گیری‌های غربی خود با منافع روسیه تأکید دارند، اما همچنان هستند که بر منافع عینی در خاورمیانه تأکید کرده و خواستار بازبینی رویکرد کرملین در قبال این منطقه هستند.

● افسانة‌ ریشه‌‌های ‌تاریخی ‌مسایل امروزی ‌خاورمیانه

برداشت مسلط در بین محافل تحلیلی و خبری این است ‌که ‌علت ‌همه ‌مسایل ‌و ‌مشکلات ‌منطقه ‌خاور‌میانه ‌در ‌اختلافات ‌داخلی ‌قومی، ‌مذهبی، ‌سرزمینی ‌و ‌اقتصادی ‌و ‌نیز ‌در ‌سنتی بودن ‌رژیم‌های ‌حاکم در این منطقه ‌نهفته ‌است. اما واقعیت این است که ‌خاور‌میانه ‌در ‌طول ‌دو ‌قرن ‌اخیر ‌صحنه ‌مبارزه ‌بی‌‌وقفه ‌و ‌شدید ‌نیروهای ‌خارجی ‌بر ‌سر ‌بهره‌‌برداری ‌از ‌منابع ‌عظیم ‌منطقه ‌و ‌موقعیت ‌راهبردی ‌آن ‌بوده ‌است. ‌در ‌این ‌رابطه ‌غربی‌ها ‌همیشه ‌برنده بوده‌اند، ‌زیرا ‌در ‌زمینه ‌بازی‌‌های ‌پشت ‌پرده‌ای ‌که ‌ماهیت ‌سیاست ‌خاورمیانه ‌را ‌تشکیل ‌می‌‌دهد، بسیار ماهر ‌هستند.

‌طبیعی ‌است ‌که ‌اگر ‌بعضی ‌کشورهای ‌منطقه ‌بخواهند ‌نقش ‌مستقلی ‌بازی ‌کنند، ‌غرب ‌با ‌این منظور ‌مخالفت کرده ‌و ‌افسانه‌های ‌جدیدی ‌درباره ‌توسعه ‌نیافته بودن ‌نخبگان ‌ملی ‌محلی ‌و ‌پیچیده ‌بودن ‌مشکلات ‌منطقه ساخته و تبلیغ می‌کند. ‌بعد ‌از ‌پایان ‌جنگ ‌جهانی ‌دوم، ‌خاور‌میانه ‌به ‌داغ‌ترین ‌نقطه ‌جهان ‌تبدیل ‌شده است. ‌رویارویی ‌شرق و غرب در این منطقه نیز ‌با ‌فروپاشی ‌امپراتوری‌‌های ‌استعماری ‌شروع ‌شد ‌که ‌هر ‌یک ‌از ‌آن‌ها ‌الگوی ‌توسعه ‌خود ‌را ‌به ‌کشورهای ‌منطقه ‌عرضه ‌و به عبارتی تحمیل کردند.

● افسانة ‌دوستان ‌اتحاد ‌شوروی ‌و ‌محکم ‌بودن ‌مواضع آن ‌در ‌خاور‌میانه

واقعیت این است که ‌مسکو ‌هرگز ‌نتوانسته ‌راهبرد ‌روابط ‌با ‌رژیم‌‌های ‌«ترقی‌خواه» ‌را ‌طراحی ‌کند ‌(چه ‌رسد ‌به ‌رژیم‌های ‌«ارتجاعی» ‌یعنی ‌اقمار ‌آمریکا). ‌مقامات ‌حزبی ‌شوروی به‌جز ‌شعارها ‌و رهنمود‌‌‌های ‌عمومی ‌ایدئولوژیکی ‌چیز دیگری برای ابلاغ به ‌دیپلمات‌‌های ‌شوروی ‌در ‌خاور‌میانه نداشتند تا آن‌ها بتوانند فعالیت خاصی داشته باشند. ‌لذا ‌شوروی ‌فقط ‌به تحولاتی در این منطقه ‌واکنش‌‌نشان ‌می‌‌داد ‌که ‌نمی‌‌توانست آنها را ‌نادیده ‌بگیرد و نکتة قابل تأمل این که این واکنش عموماً‌ ضعیف بود. ‌کشورهای ‌خاور‌میانه ‌که ‌به ‌شوروی ‌قول ‌دوستی ‌می‌‌دادند، ‌در ازاء این دوستی، استمداد ‌کمک ‌اقتصادی ‌و ‌دفاع ‌در ‌برابر ‌دشمنان ‌خارجی ‌داشتند. ‌مسکو ‌شرایط ‌آن‌ها ‌را ‌قبول ‌می‌‌کرد ‌و ‌طرح‌‌های ‌‌عظیم چندین ‌میلیاردی ‌را ‌اجرا ‌می‌‌کرد، اما از این تلاش‌های ‌هیچ ‌بهره‌ای ‌نمی‌‌گرفت.

این در حالی بود که ‌از ‌خود ‌گذشتگی مسکو ‌به ‌عنوان ‌ضعف آن ‌تلقی ‌شده ‌و ‌بر«دوستان» آن ‌اثر ‌فاسد‌‌کننده‌ای ‌می‌‌گذاشت. بر همین اساس بود ‌که ‌آن‌ها ‌بدون هرگونه تأملی شوروی ‌را ‌شانتاژ کرده ‌و به ضرر آن رفتار می‌کردند. ‌در این زمینه، می‌‌توان ‌به ‌رفتار ‌سوریه ‌اشاره ‌کرد ‌که ‌در ‌سال ‌۱۹۷۶ ‌همزمان ‌با ‌دیدار ‌آلکسی ‌کاسیگین، ‌رئیس ‌شورای ‌وزیران ‌شوروی ‌از ‌دمشق، ‌نیروهای ‌خود ‌را ‌به ‌لبنان ‌فرستاد. با ‌وجود ‌حضور ‌هزارها ‌متخصص ‌شوروی ‌در ‌خاور‌میانه، ‌ما ‌نتوانستیم حتی «‌دیپلماسی ‌مردمی» ‌را در این منطقه ‌برقرار ‌کنیم، ‌زیرا ‌«تماس ‌با ‌جمعیت ‌محلی ‌خارج ‌از ‌محیط ‌خدمت» ‌ممنوع ‌بود. ‌رفتار ‌متخصصین ‌شوروی ‌که همیشه ‌به ‌شدت ‌صرفه‌جویی ‌می‌کردند ‌تا ‌بتوانند ‌پولی ‌برای ‌خرید ‌ماشین ‌یا ‌منزل ‌جمع ‌کنند، نیز ‌برای ‌توسعه ‌روابط ‌مساعد ‌نبود. ‌با ‌وجود ‌تلاش‌‌های ‌شوروی ‌برای ‌جلب ‌نخبگان ‌نیمه‌‌فئودالی ‌و ‌نظامی ‌بروکراتیک ‌محلی، ‌نفوذ ‌آن ‌در ‌منطقه توسعه‌ نمی‌یافت. مقامات ‌محلی ‌می‌‌دیدند ‌که ‌رهبران ‌سالخورده ‌شوروی ‌قادر ‌نیستند ‌به ‌سرعت ‌تصمیمات ‌سیاسی ‌مهمی ‌بگیرند.

مسئولین ‌شوروی ‌طی ‌۳۰ ‌سال ‌پایانی ‌اردوگاه ‌سوسیالیستی ‌از زیر بار هر گونه ‌مسئولیت ‌در ‌قبال ‌حل ‌اختلافات ‌در ‌کشورهای ‌وابسته ‌شانه خالی می‌کردند. ‌از ‌این ‌نظر، ‌حوادث ‌قبل ‌از ‌بروز ‌جنگ ‌داخلی ‌در ‌یمن ‌در ‌سال ‌۱۹۸۶ ‌جالب ‌توجه ‌است ‌که ‌مسکو ‌به ‌رهبران ‌یمن ‌جنوبی ‌هیچ راهبردی ‌توصیه ‌نکرد. این در حالی بود که ‌آن‌ها ‌منتظر ‌کمک ‌شوروی ‌برای ‌حل ‌و ‌فصل ‌اختلافات ‌قبیله‌ای خود ‌بودند. ‌رهبران ‌شوروی ‌که ‌نتوانسته ‌بودند ‌نقش ‌داور ‌بی‌طرف ‌را ‌بازی ‌کنند، ‌صبر ‌کردند ‌تا ‌درگیری‌های ‌خونین ‌یمنی خود به خود به ‌پایان ‌برسد. ‌بعد از آن ‌رهبر ‌گروه ‌برنده ‌را به مسکو دعوت کردند، ‌ولی نهایتاً نفوذ شوروی ‌در ‌این ‌کشور ‌از ‌دست ‌رفت. ‌نمونه ‌دیگر ‌سیاست ‌غیر ‌معقولانه شوروی را می‌توان در تحولات ‌سال‌‌های دهة ‌۱۹۸۰ ‌مشاهده کرد که طی آن ‌گروهی ‌از ‌متخصصین ‌شوروی ‌به ‌رهبران ‌شوروی‌گرای ‌یمن ‌جنوبی ‌کمک ‌می‌‌کردند ‌که ‌به ‌یمن ‌شمالی ‌هجوم ‌ببرند، ‌در ‌حالی ‌که ‌گروه ‌دیگری از ‌کارشناسان ‌شوروی ‌در ‌یمن ‌شمالی ‌مقدمات اعمال ضربه به یمن جنوبی ‌را در دست تهیه داشتند. در سوی دیگر، ایالات ‌متحده ‌رفتار ‌معقولانه‌ای‌در ‌خاور‌میانه ‌از ‌خود به نمایش می‌گذاشت ‌و ‌نه ‌تنها ‌با ‌نفوذ ‌شوروی ‌مقابله ‌می‌‌کرد، ‌بلکه ‌تلاش داشت تا آزادی عمل ‌بازیگران ‌منطقه‌ای ‌را ‌کاهش ‌دهد ‌تا ‌آن‌ها ‌نتوانند ‌اربابان ‌آمریکایی ‌خود ‌را ‌به ‌چالش ‌بکشانند.

● افسانة رهبران ‌تجمل‌پرست کشورهای عربی خاورمیانه

واقعیت آن است که ‌حکام ‌منطقه ‌خاور‌میانه آن قدر که به نظر م‌رسد «‌ابتدایی» ‌نیستند. ‌اکثر ‌آنها ‌سعی ‌می‌کنند ‌دولت‌ها ‌و ‌پایگاه ‌اجتماعی ‌خود ‌را ‌تقویت ‌کنند و هم‌ از این رو ‌تصادفی ‌نیست ‌که ‌کشورهای ‌صادر ‌کننده ‌نفت ‌به ‌فکر ‌واگذاری ‌صنعت ‌نفت به بخش خصوصی ‌نیستند. ‌رهبران ‌دولت‌‌های ‌خاور‌میانه ‌بارها به این مهم اندیشیده‌اند ‌که ‌پول ‌کاغذی ‌آمریکایی ‌را ‌که به تدریج ‌ارزش ‌خود ‌را ‌از ‌دست ‌می‌‌دهد، ‌چگونه ‌خرج ‌کنند. این پول‌ها را ‌در ‌بانک‌‌های ‌غربی ‌نگه ‌دارند، ‌برای ‌خرید ‌تسلیحات ‌تحمیلی ‌آمریکا ‌خرج ‌کنند ‌یا ‌قسمت‌های ‌سودآور ‌صنایع ‌آمریکا ‌و ‌اروپا ‌را ‌بخرند. ‌در ‌سال‌های دهة ‌۱۹۸۰ ‌که ‌دولت‌‌های ‌حاشیه ‌خلیج ‌فارس ‌سعی ‌کردند ‌گزینه ‌دوم ‌را ‌اجرا ‌کنند و سهام شرکت‌های غربی را بخرند، ‌«بازار ‌آزاد» ‌اعتراض ‌شدیدی ‌کرد. ‌وقتی طراحان ‌راهبرد ‌آمریکایی فهمیدند ‌که ‌درآمدهای ‌کویت ‌از ‌محل ‌سرمایه‌‌گذاری ‌در ‌اقتصاد ‌غرب ‌از ‌درآمدهای ‌نفتی ‌این ‌کشور ‌بیشتر ‌است، ‌صدام ‌حسین ‌را ‌تحریک ‌کردند ‌که ‌به ‌کویت ‌حمله ‌کند ‌و ‌سپس ‌عراق ‌را ‌که ‌به ‌قدرت ‌منطقه‌ای ‌با ‌ادعاهای ‌خاص ‌خود ‌تبدیل ‌شد بود، ‌قلع ‌و ‌قمع ‌کردند.

پس ‌از ‌خروج ‌اتحاد ‌شوروی ‌از عرصه‌های ‌منطقه‌ای، ‌کشورهای خاورمیانه ‌طی ‌مدت ‌زیادی ‌نمی‌‌توانستند ‌با موج ‌جهانی ‌شدن ‌مقابله ‌کنند. ‌در ‌آن ‌زمان ‌ناظران ‌زیادی ‌فکر ‌می‌کردند ‌که ‌واشنگتن ‌به ‌آسانی ‌سلطه ‌خود ‌را ‌بر ‌خاور‌میانه ‌برقرار ‌کرده ‌است. در این میان، برخورد ‌آمریکایی‌ها ‌با ‌اسراییل نیز ‌به ‌تدریج ‌تغییر ‌‌‌کرد، ‌زیرا ‌اسراییل ‌از ‌متحد ‌اساسی واشنگتن ‌به ‌مانعی ‌بر ‌سر ‌راه ‌بهره‌برداری ‌از ‌منابع ‌عظیم خاورمیانه ‌تبدیل ‌شده بود.

‌ولی ‌کشورهای ‌خاور‌میانه ‌(از جمله امارات ‌متحده ‌عربی، ‌عربستان ‌سعودی ‌و ‌ایران) ‌که ‌نمی‌‌خواستند ‌فقط ‌نقش ‌صادر ‌کنندگان ‌مواد ‌خام ‌را ‌بازی ‌کنند ‌و ‌ثروت‌‌های ‌ملی ‌خود ‌را ‌در ‌برابر ‌پول بی‌پشتوانه آمریکا ‌بفروشند، ‌خط ‌توسعه ‌صنایع ‌چندین ‌شاخه‌ای ‌خود ‌را ‌دنبال ‌کردند. ‌آن‌ها ‌از ‌دلارهای ‌نفتی ‌برای ‌خرید ‌فناوری‌‌ها ‌و ‌تأمین ‌امنیت ‌اقتصادی ‌و ‌مالی ‌خود ‌استفاده ‌کردند. ‌طبیعی ‌است ‌که ‌این ‌وضع ‌باب ‌طبع ‌آمریکا ‌نیست. واقعیت این است که ‌آمریکا از ‌هیچ اقدامی ‌فروگذار ‌نمی‌کند ‌تا ‌جلوی ‌اعتلای ‌قدرت‌‌های ‌مستقل ‌منطقه‌ خاومیانه ‌را ‌بگیرد.‌

● افسانة ‌وقوع ‌اجتناب‌‌ناپذیر ‌انقلاب ‌در ‌خاور‌میانه

طراحان ‌راهبرد ‌آمریکایی ‌به ‌منظور ‌رسیدن ‌به ‌اهداف ‌خود ‌قصد ‌دارند ‌مرزهای ‌کشورهای ‌خاور‌میانه ‌را ‌تغییر داده ‌و ‌نظریه ‌«هرج ‌و ‌مرج ‌سازنده» ‌را ‌که ‌در ‌سال ‌۲۰۰۶ ‌توسط ‌کندولیزا ‌رایس ‌وزیر ‌وقت ‌امور ‌خارجه ‌آمریکا ‌اعلام ‌شد، اجرایی ‌کنند. ‌در ‌نقشه‌‌هایی ‌که ‌دولت ‌بوش ‌طراحی ‌کرده ‌بود، ‌تقسیم ‌بی‌رحمانه ‌دولت‌‌های ‌خاور‌میانه پیش‌بینی ‌شده بود ‌که ‌این ‌تبلور ‌برخورد ‌سلطه‌جویانه ‌آمریکا ‌با ‌سرنوشت این منطقه است. ‌فراموش ‌نکنیم ‌که «‌زبیگنیو ‌برژینسکی» ‌که ‌در ‌سیاست ‌خارجی ‌باراک ‌اوباما، ‌رئیس ‌جمهور ‌آمریکا ‌نفوذ ‌زیادی ‌دارد، ‌طرفدار ‌این ‌شیوه ‌عمل ‌است. ‌بدیهی ‌است ‌که ‌بحث ‌درباره ‌دموکراتیک ‌کردن ‌منطقه ‌و ‌ایجاد ‌دولت‌‌های ‌مدرن ‌به ‌جای ‌دولت‌‌های ‌سنتی ‌قدیمی، ‌چیزی ‌جز ‌بلوف ‌آمریکایی ‌نیست. ‌کافی ‌است ‌به ‌عراق ‌اشاره ‌شود ‌که ‌در ‌زمان ‌اشغال این کشور از سوی ‌آمریکا ‌به ‌منطقه‌ای ‌آزاد برای ‌گروه‌‌های ‌تروریستی ‌که ‌کشورهای ‌همسایه ‌را ‌تهدید ‌می‌‌کنند، ‌تبدیل ‌شده ‌است.

● افسانة ‌نفت ‌به ‌عنوان ‌هدف ‌سیاست ‌آمریکا ‌در ‌خاور‌میانه

هرچند مردم ‌عادی ‌می‌‌توانند ‌این ‌افسانه ‌را ‌قبول ‌کنند، ‌ولی ‌کارشناسان ‌روابط ‌بین‌‌الملل ‌نباید آن را باور کنند. ‌آنها ‌آمارهایی در اختیار دارند که ‌نشان ‌می‌‌دهد ‌نفت ‌خاور‌میانه ‌تنها ‌۱۸-۱۶ درصد ‌نفت ‌وارداتی ‌و ‌۱۳-۱۲ درصد ‌نفت ‌مورد ‌مصرف ‌آمریکا ‌را ‌تشکیل می‌دهد. ‌خاور‌میانه ‌هرگز ‌صادر‌‌کننده ‌اساسی ‌نفت ‌به ‌آمریکا ‌نبوده، اما نفت این منطقه در ‌بازار ‌مواد ‌انرژی‌زای ‌اروپا ‌نقش ‌کلیدی داشته و دارد ‌(۴۵ درصد ‌نفت ‌مورد ‌مصرف ‌اروپا). ‌سهم نفت ‌این ‌منطقه ‌در ‌واردات ‌چین ‌برابر ‌۶۰ درصد‌، ‌کره ‌جنوبی ‌۶۵ درصد ‌و ‌هند ‌۷۵ درصد است. ‌ایالات ‌متحده ‌به ‌بهانه ‌تأمین ‌امنیت ‌انرژی ‌خود، ‌حضور ‌نظامیش ‌را ‌در ‌منطقه ‌گسترش ‌می‌‌دهد. این ‌در ‌حالی است ‌که ‌این ‌منطقه، منطقه ‌حیاتی ‌نه ‌برای ‌آمریکا، ‌بلکه ‌برای ‌رقیبان این کشور ‌در ‌امور ‌مالی ‌و ‌اقتصادی ‌جهان ‌است.

● افسانة ‌«حساس ‌بودن» ‌سیاست ‌خاور‌میانه

این ‌افسانه ‌ساخت ‌کارشناسانی ‌است ‌که درآمد خود را از محل ‌«دانش ‌استثنایی» ‌درباره ‌سیاست ‌پیچیده ‌خاور‌میانه تأمین می‌کنند. اما واقعیت‌ها گواه آن است که ‌این ‌اطلاعات ‌برای ‌درک ‌ذهنیت ‌ملت‌های ‌منطقه ‌چندان ‌مهم ‌نیست. ‌همه ‌ملت‌های ‌خاور‌میانه ‌به ‌دولت‌هایی ‌احترام ‌می‌‌گذارند ‌که ‌نه ‌تنها ‌زور ‌و ‌توان ‌واقعی ‌دارند، ‌بلکه ‌از ‌آن ‌به ‌نفع ‌خود ‌استفاده ‌می‌کنند. ‌ولی ‌اگر ‌کشوری ‌توان ‌بالقوه قابل ملاحظه‌ای ‌داشته ‌باشد، ‌ولی ‌نتواند ‌از ‌آن ‌بهره ‌بگیرد، ‌به ‌این ‌کشور ‌با ‌چشم ‌تحقیر ‌نگریسته ‌و ‌از ‌آن ‌سوءاستفاده ‌می‌‌کنند. ‌این ‌واقعیت ‌خاور‌میانه ‌است. ‌ویژگی‌های ‌دیگر ‌برای ‌درک ‌ذهنیت مردم و نخبگان ‌محلی در خاورمیانه ‌مهم ‌نیستند. ‌همچنین ‌نباید ‌فراموش ‌کرد ‌که ‌نخبگان ‌خاور‌میانه ‌روابط ‌خاندانی ‌و ‌قبیله‌ای ‌خود ‌را ‌حفظ ‌می‌کنند. ‌اتحاد ‌شوروی ‌این ‌عامل ‌را ‌به ‌دلایل ‌ایدئولوژیکی ‌نادیده ‌می‌‌گرفت ‌و ‌حالا ‌غربی‌ها ‌اشتباه ‌شوروی ‌را ‌تکرار ‌می‌کنند.

● افسانه ‌لاینحل ‌بودن ‌مسأله ‌فلسطین

‌اراده ‌سیاسی، مسئله‌ای ‌است که ‌قبل ‌از هرچیز ‌برای ‌حل ‌و ‌فصل ‌مناقشه ‌اسراییلی ‌– ‌فلسطینی ‌لازم ‌است. ‌بسیاری ‌از ‌بازیگران ‌نمایشنامه ‌خاور‌میانه ‌وضعیت ‌کنونی ‌را ‌برای ‌خود ‌مفید ‌می‌‌دانند ‌و ‌از ‌مسأله ‌فلسطینی ‌به ‌عنوان ‌برگ ‌برنده ‌استفاده ‌می‌‌کنند. ‌واشنگتن ‌که ‌به ‌بی‌ثباتی ‌منطقه ‌علاقه‌مند ‌است، ‌از ‌لاینحل ‌ماندن ‌این ‌مسأله ‌راضی ‌است. ‌حتی ‌بروز ‌مناقشه ‌«ناگهانی» ‌در ‌خاور‌میانه ‌با ‌توسل ‌به ‌سلاح‌‌های ‌هسته‌ای ‌باعث ‌ترس ‌و ‌نگرانی ‌آمریکا ‌نخواهد ‌شد، ‌زیرا ‌این ‌مناقشه ‌دور ‌از ‌مرزهای ‌آمریکا ‌و ‌در ‌نزدیکی ‌مرزهای ‌حریفان ‌ژئوپلتیکی این کشور رخ ‌خواهد داد.

● منافع ‌روسیه در منطقه

مسکو ‌باید ‌بفهمد ‌که ‌می‌‌تواند ‌از ‌طریق ‌تحکیم ‌مواضع ‌خود ‌در ‌منطقه ‌و ‌تبدیل ‌شدن ‌به ‌ضامن ‌واقعی ‌امنیت ‌منطقه‌ای، مانع از ‌اجرای ‌سناریوی ‌آمریکا در این منطقه شود. ‌ایالات ‌متحده ‌برای ‌تدارک ‌عملیات ‌جنگی ‌در ‌منطقه به ‌وقت ‌زیادی ‌نیاز ‌دارد ‌(در ‌سال ‌۱۹۹۰ ‌برای ‌گرد ‌هم ‌آوردن ‌نیروهای ‌نیم ‌میلیونی ‌آمریکا ‌در ‌عربستان ‌سعودی ‌شش ‌ماه ‌وقت ‌صرف شد). ‌در مقابل، ‌روسیه ‌و ‌کشورهای ‌عضو ‌سازمان ‌پیمان ‌امنیت ‌‌جمعی ‌با ‌خاور‌میانه ‌هم‌مرز ‌هستند ‌و ‌در صورت ‌لزوم ‌می‌‌توانند ‌خیلی ‌سریع نسبت به ‌اوضاع و پیامدهای پیش‌بینی‌ نشده در این منطقه ‌واکنش ‌نشان ‌دهند. مسکو باید ‌از ‌فروشنده ‌ساده سلاح به کشورهای خاورمیانه، ‌به ‌«پلیس ‌منطقه‌ای» ‌تبدیل ‌شود. ‌دیپلمات‌ها ‌و ‌خاورشناسان ‌روس ‌باید ‌به ‌جای ‌اینکه ‌درباره ‌روابط ‌ویژه‌ای ‌که ‌در زمان ‌شوروی ‌شکل ‌گرفته بود، ‌صحبت کننده، ‌به ‌پیوندهای ‌خود ‌با ‌فئودال‌های ‌محلی ‌افتخار ‌کنند و مسئولیت ‌معینی نیز در این منطقه به عهده گیرند.

محکوم ‌کردن ‌شیوه ‌عمل ‌آمریکایی ‌بدون ‌اتخاذ ‌اقدامات ‌واقعی ‌برای ‌تأمین ‌امنیت ‌منطقه ‌کار ‌ساده‌ای ‌است. ‌ولی ‌در ‌شرایطی ‌که ‌آمریکایی‌ها ‌برای ‌منحرف ‌کردن ‌توجه ‌از ‌بدهی‌‌های ‌خود ‌به ‌کشورهای ‌خاور‌میانه «‌ککتل ‌مولوتوف ‌و ‌کبریت» ‌توزیع ‌می‌کند، ‌این ‌نشانه ‌لاابالی‌گری ‌بازیگران ‌بزرگ ‌منطقه‌ای ‌است ‌که ‌نمی‌‌توانند ‌در «‌خانه» ‌خود ‌نظم ‌برقرار ‌کنند. اگر روسیه در اسارت افسانه‌‌ها و قواعد بازی آمریکایی بماند، خاور‌میانه بزودی به یک بشکه باروت تبدیل شده و انفجار آن باعث خواهد شد که جهانیان شکست هرم مالی آمریکا و بدهی‌های عظیم ایالات متحده را که هرگز بازپرداخت نخواهد شد، فراموش کنند.

نویسنده: واسیلی - برزوفسکی

منبع: سایت - ایراس - تاریخ شمسی نشر ۲۵/۵/۱۳۸۹ - به نقل از مجله «اودناکو»