جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
خراباتی سرای نوین
![خراباتی سرای نوین](/web/imgs/16/166/4ovuu1.jpeg)
قبل از هر سخن، باید متذکر شوم آنچه در این نوشتار مورد توجه قرار میگیرد، توجه از منظر ارزشگذاری و نگرش طولی نیست. بلکه حاصل نگاهی عرضی است و بررسی طیفی را به عنوان محصول بازخوانی کتاب یکی از شاعران جوان و موفق سالهای اخیر قلمی کرده و در اختیار شما قرار داده است.
باری، توجه یک شاعر به شاعران دیگر و بهرهمندی از مکتب دیگر شاعران در همه عصرها و زمانها، در میان شاعران رواج داشته است.
اگر در بررسی خویش موشکافانه این بحث را مورد تامل قرار دهیم، درمییابیم حتی در سدههای نخستین و در میان پیشگامان شعر فارسی نیز این نکته رعایت میشده و توجه به سنت شعری بازمانده از دوران پیش از اسلام و تجربههای شعری آنان ـ هرچند نه به گستردگی ـ یکی از راهکارهای غنابخشی به آثار ادبی محسوب میشده است.
این مساله در عهد بازگشت، به صورتی افراطی پی گرفته شد که حاصل آن بهرهمندی از گذشتگان به تقلید بازسازی و کپی کاری عمدتا ضعیف از غولهای گذشته بود. ناگفته پیداست که حاصل این کپیکاری، تصویر کاریکاتوری از چهرههای باشکوه گذشته بوده است.
ریشه این امر نیز به باور کارشناسان در افراطگرایی بوده است، چنانچه درباره آنان نوشتهاند: «این افراد از باورداشتها و معتقدات و علایق شاعران قدیم [شاعران پیش از خود] تقلید کردهاند.» و نباید شک داشت که حاصل این تقلید، ارائه شعرهایی کاریکاتوری است.
● من ریشه دارم، پس هستم ...
با این همه، در عهد ما هنوز که هنوز است سنت گرامی داشته میشود و بهرهمندی از خوان لطافت و سفره ملاحت طبع پیشینیان برچیده نشده است. اگر در دورانی قرائت مدرن باب طبع مردم صاحبنظر بود و به سبب آن شکاف بین سنت و مدرنیت کاملا آشکار مینمود، در روزگار امروز خوانش پسامدرن سکه روز است و سبب شده نوخوانی از متون دیرینه مقبول نگاه اهل بینش افتد.
باری این همه مقدمه، از آن رو قلمی شد که میخواهم در اندک مجال پیش رو به واکاوی شعرهای شاعری جوان بپردازم که شعرش، صاحب ریشه و شناسنامه است و میتوان در ژرفای گذشته و پیشینه کارهایش تامل کرد. سخن از ارزشگذاری و قوی یا ضعیف دانستن شعر نیست. سخن از بررسی است، آن هم با نگرش عرفی و از این روست که معتقدم «میخانه بیخواب» مهدی فرجی شاعر جوان کاشانی شعری شناسنامهدار است و میتوان گذشته شاعر و پیشینیان را در آن یافت.
اگر این واکاوی را بعد جغرافیایی ببخشیم و از منظر مکان به آن بنگریم، قضیه جالبتر نیز میشود، رسم معهود و امرمعمول آن است که شاعران هر خطه معمولا به بهرهمندی از مکتب گذشتگان دیار خویش و نامآوران خطه خود، خاصه که صاحب شأن و منزلت باشند و عنوانی در شعر داشته باشند گرایش آشکارتری دارند. سنت غزلسرایی و عاشقانهسرایی در فارس، قصیدهسرایی و زبان فخیم در خراسان را میتوان از این زاویه بررسی کرد.
اگر شعر مهدی فرجی را نیز چنین به عرصه نقد بکشانیم، میتوانیم ریشه جغرافیایی کاشان و قم را در شعرهای او بیابیم. به عبارت دیگر معتقدم شعر مهدی فرجی «غزل خراباتی نوین» است. از آنگونه که نمونه دلنشین و نامآورش از آن شاطرعباس صبوحی قمی بوده است. با این تفاوت که فرجی هم خراباتیسراست و هم بسیار محکم و قدرتمند حرکت کرده و برای خویش جایگاه و منزلتی در غزل جوان کسب کرده که علت آن اندیشهورزی و وسعت مطالعهاش نسبت به بسیاری از همنسلانش است.
● خراباتیسرای معاصر
اشاره کردم غزل فرجی، غزل خراباتی است. شاید این مجال را یارای آن نباشد که به بررسی کامل و همهجانبه ابعاد غزل خراباتی بپردازیم، اما به چند نمونه میتوان چنین اشاره کرد، چنانکه از عمدهترین شاخصههای شعرهای منتسب به خرابات و خراباتی، مثلا بهرهمندی از عبارات عوامانه و گاه غیرشاعرانه (در آن زمان ) و به کارگیری هنرمندانه و شاعرانه آنها بوده است.
به این نمونهها از شاطرعباس صبوحی دقت کنید:
ـ گندم خال تو ای حور بهشتی طلعت
به خدا از همه عالم پدر آورده برون (دیوان شاطرعباس/ ص ۴۷)
ـ مرا غلام خودت کن که هیچ خواجه ندارد
چنین غلام هنرپیشهای چو من که تو داری (دیوان شاطرعباس/ ص ۵۲)
ـ سرد شد گرمی بازار تو، احوالت چطور است!
تلخ شد لعل شکر بار تو، احوالت چطور است! (دیوان شاطرعباس/ ص ۲۳)
ترکیبها و عباراتی مثل پدر برونآورده، غلام هنرپیشه و احوالت چطور است را در این کارها ببینید که به عنوان یک شاخصه در شعرهای این شاعر دلسوخته و عامی خراباتیسرا آمده و وی تلاش کرده به این عبارات لباس شعریت بپوشاند.
حال به شعر فرجی برمیگردیم و نمونه این تلاش را در شعرهای او میبینیم.
ـ این مستهای بی سر و پا را جواب کن
امشب شب من است مرا انتخاب کن
مهمان من تمامی اینها و پای من
قلیان و چای مشتریان را حساب کن (میخانه بیخواب/ ص ۷۲)
ـ دور سر تو گشتهام و پرت ... هیچ وقت
دلگیر از مرام فلاخن نبودهام (میخانه بیخواب/ ص ۹۷)
ـ فکرش نباش مال کسی جز تو نیستم
دیگر به فکر همنفسی جز تو نیستم (میخانه بیخواب/ ص ۲۵)
انصافا عبارات جواب کردن و پای من و حساب کن و دور سرگشتن و فکرش نباش، همگی به شیوهای قدرتمندانه و قابل قبول لباس شعر را به تن کردهاند.
● زمزمهپذیری
ویژگی دیگر این غزلها، زمزمهپذیر و قابل اجرا بودن آنهاست، تا آنجاکه عدهای این غزلهای خراباتی را به عنوان «غزل کوچه باغی» میشناختند، چرا که این دسته از غزلها توسط افرادی از عوام، در کوچه باغها زمزمه و به صورت آواز اجرا میشده است.
باز هم از شاطر عباس این کارها را بخوانید و ببینید تا چه حد مایه اجرای کوچه باغی دارند!
ـ من اگر رندم و تلاشم اگر درویشم
ـ هرچهام عاشق رخسار تو کافر کیشم (دیوان شاطر عباس/ ص ۴۳)
ـ کی روا باشد که گر دو عاشق غمخوار، خوار
در ره عشق تو اندر کوچه و بازار، زار... (دیوان شاطر عباس/ ص ۳۸)
این مساله ریشه در غنای موسیقایی شعر دارد و اگر در متن کامل همین دو غزلی که مطلع آنها ذکر شد دقت شود، قدرت و قوت آنها از زاویه موسیقی شعر و تناسبهای موسیقایی را میتوان بخوبی دریافت. همین مساله و قوت و قدرت موسیقایی و غنای موسیقایی در شعرهای مهدی فرجی نیز دیده میشود.
● خود افشاگریهای یک شاعر
با این همه شعرهای فرجی ویژگیهای قابل تامل دیگری نیز دارد که نباید بسادگی از کنار آنها گذشت. از جمله نکات مهم شعرهای فرجی، صداقت و بیریایی در برخی اشعار است که سبب میشود به گونهای خود افشاگری برسیم، اتفاقی که در جوامع دیگر ریشهدار است و کتابهایی تحت عنوان «اعترافات» منتشر میشود.
اینجا البته قرار نبوده که شاهد اعترافات فرجی باشیم، اما نباید فراموش کرد که بهرهگیری از تجربیات فردی و استفاده از آنها در زمان سرایش میتواند آثار منحصر به فردی را پدید آورد. مثلا به این شعر توجه کنید که نوعی عصیان و دردآلودگی در آن مشاهده میشود که اگر حاصل تجربه فردی نبود قطعا نمیتوانست تا این درجه باورپذیر و قابل فهم باشد.
▪ نکته:
شاعر جوان همروزگار ما مانند سایر همنسلان خویش و همسالان ما اسیر این دوراهی است، گرچه شعرهایش بیشتر رنگ سیاهی و اندوه دارد اما نباید فراموش کرد که در شعرهایش میتوان تامل کرد و دریچههایی به خانه خورشید یافت
ـ وقتی به دنیا آمدم، دنیا، ناف مرا با درد قیچی کرد
افتاد بر دوشم همان اول، بار گناه خاندان من (میخانه بیخواب/ ص ۳۰)
ـ حرفهای قشنگ پشت سرم، آرزوهای مادر و پدرم
آه، خیلی از آن شکسته ترم، که عصای غم پدر بشوم
پدرم گفت: «دوستت دارم، پس دعا میکنم پدر نشوی»
مادرم بیشتر پشیمان که، از خدا خواست من پسر بشوم (میخانه بیخواب/ ص ۴۵)
ـ هی قهوهچی! ستاره به قلیان من بریز
جای زغال، روشنش از آفتاب کن (میخانه بیخواب/ ص ۷۳)
● زبان یک نسل
روال نوشتار حاضر چنین است که نگارنده، مجموعه چند نکته که حاصل برداشتهای شخصی خویش بوده را نوشته است و مگر بازخوانی شعرهای یک شاعر به عنوان فرزند روان او و محصول عرقریزان روحی او چیست جز همین؟
حال که بحثمان به گونهای به بررسی بیشتر درونمایه رسید، باید اشاره کنم در شعرهای فرجی گونهای لاقیدی وجود دارد که تمام تلاش شاعر این است، خود را با کمک آن به مخاطب معرفی کند.
این مساله به نظر میرسد به نوعی ریشه در نگاهی دارد که او و همنسلانش (درست یا غلط) دارند و براساس آن خود را از همه زمین و زمان رانده شده و درمانده میدانند و به همین اعتبار فرجی تلاش میکند در عین آن که در برخی شعرها تصویر تجربههای فردی و کاملا شخصی و خود افشاگرانه خویش باشد، در برخی شعرهای دیگر سیمای مردی از نسل دلمردهها باشد.
ـ کرمهایی که در تن خشکم، شادمان میخزند و میلولند
سالها پیش در بهاری سبز، ریشهها میجویدهاند از من
خشکیام را بهانه میگیرند که رهایم کنند و در بروند
خودشان نیز خوب میدانند، رگ به رگ خون مکیدهاند از من (میخانه بیخواب/ ص۵۴)
ـ قو آسمانی و من، جوجه «باز» کوچکیام
که فکر فتح توام در جهان کودکیام (میخانه بیخواب/ ص۴۰)
ـ خوابیدهام، دقیقه شمار شکستهام
پاییز دیگریست بهار شکستهام (میخانه بیخواب/ ص۹۳)
با این همه فرجی هنوز در شعرهایش گرفتار دوراهی قدیمی و شگفت است. هنوز نمیداند باید تسلیم این دلمردگی و لاقیدی شود یا باید خود را مبارزی بداند که چشم به افقهای روبهرو دارد و اهل سر فرود آوردن نیست. این گونه است که مهدی فرجی گاهی در اوج ناامیدی تسلیم میشود و در مقابل این دلمردگی سر فرو میآورد و ناامیدانه میسراید:
ـ من برکهای حقیر شدم، رود نیستم
امروز آن که باب دلت بود، نیستم (میخانه بیخواب/ ص۹۱)
ـ میدان ندیده نیستم، اما چه فایده
شمشیر پیر، دست سوار شکستهام (میخانه بیخواب/ ص۹۴)
ـ گم کن مرا و فکر کن اصلا نبودهام
غرقم کن و خیال کن این من، نبودهام (میخانه بیخواب/ ص۹۷)
اما در اوج این سیاهسراییها، ناگاه با روی دیگر سکه شاعر روبهرو میشوی که حاکی از امیدواریهای همین شاعر دلشکسته و خسته است و اگر نیک بنگری این نیز مرام و اندیشه همین نسل است و آنان نیز دچار همین بیقراریها و ناآرامیها هستند و البته یادمان نرود آرام و قرار، مرام دریا نیست که دریا گهواره موجهاست و مرداب آرامگاه آبهای راکد و یکجانشین. باری شاید به همین دلیل است که فرجی نیز چهره دیگر خویش را در این شعرها عرضه میکند.
ـ تو پا گذاشتهای در جهان تازه من
خوش آمدی، بنشین قهرمان تازه من (میخانه بیخواب/ ص۱۰۵)
ـ آنقدر داغم که آتش نیست، نورم را ببین
شعله را خاموش کن من آفتاب آوردهام (میخانه بیخواب/ ص۷۳)
باری، شاعر جوان همروزگار ما، مانند سایر همنسلان خویش و همسالان ما، اسیر این دوراهی است، گرچه شعرهایش بیشتر رنگ سیاهی و اندوه دارد، اما نباید فراموش کرد که در شعرهایش میتوان تامل کرد و دریچههایی به خانه خورشید یافت، چه آن که او به آواز بلند از نور خویش سخن گفته و ادعایش آوردن آفتاب است که اشاره کردیم.
و...
آنچه در این مجال خواندیم مجموعه چند نکته از کتاب میخانه بیخواب مهدی فرجی بود. کار، کار ارجمندی است و اگر قرار باشد نقدی بر کار نوشته شود، یقینا محصولی جامعتر و جذابتر را خواهید دید تا آن زمان باید متذکر شوم شعرهای فرجی در عین حال که ریشه در سنت شاعران همجغرافیای فرجی در عهد ماضی داشت و به عبارتی آن را «غزل خراباتی نوین» میدانم، اما قوت و قدرت بیشتری نسبت به کارهای موسوم به غزل خراباتی و غزل کوچه باغی دارد که این مساله ناشی از تجربه و توان شاعری بالای فرجی است.
غنای موسیقایی و قوت شاعر در بهرهگیری از انرژی لغات عامیانه از دیگر ویژگیهای فرجی و شعرهای اوست، اما نباید فراموش کرد قوت شعر فرجی تنها محدود به همین موارد نیست، چه آن که در برخی کارهای فرجی، صداقت و بیریایی تا حدی است که شاعر به نوعی خود افشاگری میرسد.
نهایت این که شعر فرجی، زبان حال یک نسل است. همنسلان شاعر که دچار سردرگمیاند. گاه رو به تسلیم و دلخستگی دارند و گاه سربلند و آفتاباندیش. چهره شعرهای فرجی را پر از آفتاب میخواهیم چنین باد، انشاءالله!
هاشم کرونی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست