جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

فقط ۵ درصد مراجعان ما روان پریش هستند


فقط ۵ درصد مراجعان ما روان پریش هستند

پرسشی از دکتر مریم رسولیان کی برویم روان پزشک

تغییر فرهنگی یا نیاز اجباری؟ معلوم نیست کدام یک از این دو، ما را بیشتر از گذشته به سوی کلینیک‌های مشاوره و روان‌پزشکی هدایت می‌کند...

اما یک چیز کاملا معلوم است؛ جامعه پیچیده، خشن و نامهربان امروز، نیاز به مشاوره‌های روان‌پزشکی را بیشتر کرده است؛ نیازی که برای برآورده کردن درست آن باید با فرهنگ مشاوره، بیش از پیش آشنا شویم. گفتگوی ما با دکتر مریم رسولیان، روان‌پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در همین رابطه است.

▪ «توانگار حالت خوش نیست، یه سری به روان‌پزشک بزن!» حتما شما هم عبارت‌هایی مشابه این را در سطح جامعه ما زیاد شنیده‌اید. واقعا آیا همه کسانی که به شما مراجعه می‌کنند، حالشان خوش نیست؟‍!

ـ اگر بخواهم دقیق به این سوال پاسخ دهم، باید بگویم که منظور از «واقعا حالشان خوش نیست» چیست؟ مسلما اگر کسی به روان‌پزشک یا هر پزشک دیگری مراجعه کند، حالش خوش نیست یا مشکلی دارد اما اینکه اگر کسی رفتار نادرستی انجام داد، به او بگویند به روان‌پزشک مراجعه کن یا با بیان جملاتی، کار او را به معنای جنون یا دیوانگی‌اش بدانند، مسلما نادرست است. معمولا افراد، وقتی با رفتار یا قضاوتی مخالف نظر خود روبه‌رو می‌شوند، از کوره در می‌روند و از این حرف‌ها می‌زنند. این‌گونه عبارت‌ها روشی برای نشان دادن خشم یا ناسزاگویی است و تحلیل آن در اینجا مناسبتی ندارد. اصولا طرح این نوع سوالات در ذهن مردم جامعه به دلیل برچسب (استیگما)ی خاصی است که به بیماران روان‌پزشکی ‌زده می‌شود. اصولا کسی نمی‌پرسد مردم چه وقت به متخصص داخلی یا قلب مراجعه می‌کنند؛ چون حساسیتی بر این مراجعات وجود ندارد. اما واقعیت این است که افراد به دلایل بسیار متفاوتی به روان‌پزشک مراجعه دارند.

▪ اگر بخواهیم دسته‌بندی ساده‌ای در این زمینه داشته باشیم، باید بگوییم که در یک جامعه سالم، چه ‌جور آدم‌هایی به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند؟

ـ من ترجیح می‌دهم سوال را این گونه طرح کنم که اصولا مردم به چه دلایلی به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند؛ نه اینکه «چه‌جور آدم‌هایی» به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند؟! هر فردی ممکن است به روان‌پزشک مراجعه کند اما دلیل مراجعه افراد، بسیار متفاوت است. در یک طبقه‌بندی کلی مردم به دلایل زیر به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند:

۱) گروه اول، مشکل را در درون خود می‌بینند؛ مانند فرد مضطربی که هر اتفاقی او را نگران می‌کند و او واکنش‌های شدید نشان می‌دهد یا اینکه همواره در مورد وقایع معمول زندگی خود دچار دل‌نگرانی شده و این دل‌نگرانی سبب ناراحتی خود و بستگانش می‌شود یا افراد مبتلا به وسواس که قادر به کنترل افکار مزاحم خود در زمینه‌های مختلف نیستند و به ناچار وقت زیادی را صرف شست‌وشو یا کنترل کردن یا نظافت می‌کنند و این امر باعث عذاب خود و نزدیکان‌شان می‌شود. افراد مبتلا به افسردگی هم که شاد نبوده و انگیزه انجام کارها را از دست داده‌اند، به دلیل ناخرسندی از علایم‌شان به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند.

۲) گروه دوم، افرادی هستند که در روابط بین‌فردی دچار مشکل و نارضایتی می‌شوند. این افراد بیش از آنکه به مشکل خود توجه کنند در سازگاری با رفتارهای دیگران (که مطابق میلشان نباشد) دچار تنش و نارضایتی می‌شوند و علت مراجعه خود را نیاز به افزایش تحمل برای سازگاری با محیط و افراد مهم زندگی خود می‌دانند اما نگرش‌ها و رفتارهای غیرانطباقی خود را قبول ندارند.

۳) گروه سوم، افرادی هستند که اصولا علایم و مشکلات رفتاری خود را قبول نداشته و باوری به تاثیر مراجعه به روان‌پزشک هم ندارند. این افراد بیشتر در گروه اختلالات شخصیت شدید یا بیماران روان‌پریش قرار می‌گیرند. بین مراجعان روان‌پزشکی سرپایی کمتر از ۱۰ درصد را این گروه تشکیل می‌دهد. این افراد به اصرار اطرافیان و گاهی با حکم پزشکی قانونی و به اجبار مراجعه می‌کنند.

۴) گروه چهارم، افرادی هستند که برای گرفتن تصمیم خاصی یا مدیریت مسایل معمول زندگی خود جهت مشاوره مراجعه می‌کنند. از طرفی زندگی پیچیده امروزی و امکانات و انتخابات متعددی که انسان‌ها دارند و از طرف دیگر میل به بهتر شدن و کمال‌طلبی انسان زمینه‌ای می‌شود تا افراد برای انتخاب برتر با فردی که در این زمینه تخصص دارد مشاوره کنند. مشاوره در زمینه چگونگی رفتار با فرزند نوجوان، ازدواج خود فرد یا فرزند و... انواع دلایلی است که مردم به ما مراجعه می‌کنند. مشاوره در زمینه انتخاب رشته تحصیلی، خرید خانه یا ماشین با افراد متخصص در این زمینه‌ها در جامعه رواج زیادی دارد که نشان‌دهنده رشد فکری و بررسی افراد برای تصمیمات مهم زندگی‌شان است. در این مشاوره‌ها، در واقع، نقشی که در گذشته ریش‌سفیدان فامیل اجرا می‌کردند، به عهده یک فرد متخصص گذاشته می‌شود.

▪ حالا وضعیت جامعه ما از نظر مراجعه به روان‌پزشک چطور است؟

ـ در جامعه ما همه دلایلی که ذکر کردم، علت مراجعه افراد به روان‌پزشک هستند. در ۱۰ سال اخیر به دلایل متعددی از جمله کاهش ارتباطات خانوادگی، تغییر و شکاف بزرگ بین‌نسلی، افزایش آگاهی مردم در زمینه مشکلات روان‌پزشکی و مشاوره‌ای (نقش برنامه‌های رسانه‌ها در این زمینه، پررنگ است) و پیچیدگی‌های جامعه امروزی، نیاز مراجعه به روان‌پزشک بیشتر احساس می‌شود و مردم بدون ترس از قضاوت دیگران بسیار آسان‌تر به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند.

▪ آیا تا به حال، شده است کسی به شما مراجعه کند و بگوید می‌خواهم شغلم را عوض کنم و برای همین، آمده‌ام مشاوره روان‌پزشکی؟

ـ خب، وقتی کسی تصمیم به تغییر شغل بگیرد، اگر در این تصمیم دچار تردید شود یا دلیل این تصمیم مشکلات بین فردی و ارتباطی باشد، احتمال مراجعه‌اش به روان‌پزشک یا مشاور بیشتر می‌شود. مراجعه به دلیل تغییر شغل، تعیین رشته تحصیلی، تصمیم برای ادامه تحصیل یا کار و ازدواج و... همه اینها از مواردی هستند که می‌تواند علت مراجعه باشد.

▪ آیا آمار دقیقی در کشور ما وجود دارد که نشان بدهد افراد به تفکیک به چه دلیلی به روان‌پزشک مراجعه می‌کنند؟

ـ من اطلاعی در این زمینه ندارم اما در مورد مراجعه به خودم به‌عنوان یک روان‌پزشک باید بگویم که اختلالات روان‌پزشکی (مخصوصا افسردگی، اضطراب و وسواس) شایع‌ترین علت‌ها هستند و در درجه دوم، مشاوره‌ها هستند و در درجه بعدی، مبتلایان به بیماری‌های شدید روان‌پزشکی (روان‌پریشی) که در مجموع حدود ۵ درصد مراجعان سرپایی را تشکیل می‌دهد؛‌ یعنی۹۵ درصد مراجعان به روان‌پزشکان،‌افراد غیرروان‌پریش هستند.

دکتر مهران صالحیان