شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

من راهنمای شما نیستم


من راهنمای شما نیستم

نگاهی به فیلم «ما یک پاپ داریم»

۱ زندگی مملو از لحظاتی است که باید تصمیم گرفت و انتخاب کرد. در تمام طول این راه پرپیچ‌وخم، زمان‌هایی فرا می‌رسد که شک می‌کنیم و در شک خود به فکر می‌رویم و باز شک می‌کنیم به آنچه فکر کرده‌ایم. در این روند گاهی هم هست که به شک‌مان چیره می‌شویم و انتخاب می‌کنیم و فکر می‌کنیم که درست انتخاب کرده‌ایم. اگر شک ما در مورد انتخابی بزرگ باشد، همه چیز با شدت بیشتری اتفاق می‌افتد، قلب‌مان با فشار و به سرعت شروع به تپیدن می‌کند! اینجاست که مشکلات و ضعف‌هایمان گریبانگیر می‌شوند. کدام راه را باید انتخاب کنم؟ اگر اشتباه کنم چه؟ با انتخابی که می‌کنم بر سر دیگران چه خواهد آمد؟ آیا بهتر نیست کمی بیشتر انتخابم را به تعویق بیندازم؟ گاهی شک‌مان تبدیل می‌شود به انکار. یاد آن کشیش «نور زمستانی» اینگمار برگمان می‌افتیم، آن روحانی که ایمانش از بین رفته و زندگی‌اش مختل شده بود. نمونه قابل تامل دیگری که در چند سال اخیر ساخته شد، «شک» ساخته جان پاتریک شنلی، با نقش‌آفرینی‌های درخشان مریل استریپ و فیلیپ سیمور هافمن است. این بار نانی مورتی شک و تردید و بحران روانی ناشی از آنها را سر وقت روحانی مسیحی دیگری می‌برد و او را در مسیر تصمیم‌گیری طاقت‌فرسایی که به زعم خودش پروردگار برایش گرفته است، تصویر ‌می‌کند. صحبت بر سر آن خواهد بود که کارگردان و گروهش به چه میزان موفقیت در رویکرد سینمایی‌شان دست می‌یابند.

۲ خیل عظیمی از جمعیت انسانی در شب، بیرون کلیسای واتیکان در میدان سنت پیتر، شمع به دست در تکاپو هستند. تیتراژ شروع می‌شود. صبح فرا می‌رسد و شمار زیادی از مردم مدام به سمت میدان می‌آیند. داخل کلیسا که می‌شویم، پی می‌بریم پاپ مرده است و مراسم مربوط به تشییع جنازه اوست. دوباره با دوربین مورتی بیرون می‌رویم تا همانند قبل به شکلی گزارش‌وار نظاره‌گر مراسم و جمعیت در حال تماشا شویم. همراه صف کاردینال‌هایی که از سراسر دنیا برای ادای این مراسم گرد آمده‌اند، داخل کلیسا می‌رویم. در ادامه مسیر صف کاردینال‌ها به محلی می‌رسیم که در آنجا تعدادی از خبرنگاران در حال تهیه گزارش از این مراسم‌ هستند. زمانی که یکی از خبرنگاران موفق به مصاحبه با سخنگوی واتیکان می‌شود، دوربین مورتی به همان جایی می‌رود که باقی دوربین‌های تلویزیونی وقایع‌ را ثبت می‌کنند. به مخاطب حسی القا می‌شود دال بر اینکه کارگردان سعی بر این دارد که با کمترین میزان دخل و تصرف برای ما گزارشی تصویری از آنچه در این لوکیشن می‌گذرد، تصویر کند و تا آنجا که امکان دارد فضایی واقعی به وجود آورد. طی کردن مسیر روحانیان را تا سالنی مخصوص دنبال می‌کنیم و تصویر فید می‌شود و تیتراژ با ذکر نام کارگردان پایان می‌یابد. «ما یک پاپ داریم» با مجموع این تصاویر آغاز می‌شود، تا اینجای کار هیچ طنزی به چشم نمی‌خورد. در نزدیک به شش دقیقه‌ ابتدایی فیلم، نیمی از زمان را بدون دیالوگ و با همراهی موسیقی می‌گذرانیم. اما به محض پایان تیتراژ سینمای آشنای مولف خودنمایی می‌کند و طنزی فراگیر تا انتها، اثر را در برمی‌گیرد. قسمت بعد مربوط به رأی‌گیری ۱۰۸ کاردینالی است که برای تعیین پاپ جدید گرد هم آمده‌اند. طی چند مرحله عاقبت ملویل با نقش‌آفرینی میشل پیکولی برگزیده می‌شود و با معرفی ملویل به مخاطب، بازی گیرا و تاثیرگذار پیکولی نیز شروع می‌شود. کاردینال‌ها، او را همراهی می‌کنند تا آماده‌ معرفی و سخنرانی برای توده مردم در انتظار شود. زمانی که پاپ باید در بالکن واتیکان معرفی شود با گره‌افکنی اصلی فیلم روبه‌رو می‌شویم. ملویل فریاد سر می‌دهد و کمک می‌خواهد. می‌گوید: «نمی‌توانم انجامش دهم» و به سالنی می‌گریزد. واتیکان در آستانه یک رسوایی است و صورت همه روحانیون و البته مردم در انتظار، درهم می‌شود. قانون واتیکان حکم می‌کند که هیچ کاردینالی تا وقتی که پاپ معرفی نشود، اجازه ارتباط با خارج را نخواهد داشت. بنابراین همه روحانیون و هرکس دیگری که پاپ را می‌شناسد در واتیکان‌گیر افتاده‌اند! چاره چیست؟ باید ملویل را متقاعد کرد که بیاید و برای همگان معرفی شود. در ادامه روایت به راه‌های مختلف سعی بر انجام این کار می‌شود. اول که پزشکی می‌آید تا از سلامت ملویل آگاه شود و بعد از آن هم که دکتری روان‌شناس با نقش‌آفرینی نانی‌مورتی سر و کله‌اش پیدا می‌شود تا شاید بتواند به داد این معرکه برسد و البته خود او نیز زندانی آنجا می‌شود. ملویل بحران‌زده شده و دچار اختلال روانی. واتیکان و مورتی باید راهی برای درمان بیابند و مشکل را برطرف کنند. داستان پیش می‌رود و ملویل موفق به فرار می‌شود و در این راه با انسان‌ها و موقعیت‌های متفاوتی مواجه می‌شود، از سوی دیگر و به طور موازی، جمعیت کاردینال‌های درون واتیکان و روان‌پزشک آنها را نظاره می‌کنیم. ملویل به تئاتر می‌رود که از سال‌های دور عاشق آن بوده است و آن طرف در واتیکان همه بر این خیالند که وی در اتاق مخصوصش مشغول عبادت و انجام باقی امور است. فیلم پیش می‌رود تا آنجا که پاپ در طی طریقش به این نتیجه می‌رسد که بازگردد و برای آنان که انتظارش را می‌کشند، سخنرانی ایراد کند. در انتهای این سخنرانی می‌گوید: «برایم دعا کنید. راهنمایی که شما به آن نیاز دارید من نیستم...»

۳ نانی مورتی با جهان‌بینی مارکسیستی و نوع خاص سینمای‌اش این‌بار دست به نقد واتیکان می‌زند. او سابق بر این هم از مواضع مختلفی به انتقاد از دیگر منابع قدرت در کشورش پرداخته بود، او حتی اعتراضی‌خیابانی را علیه سیلویو برلوسکنی ترتیب داده بود. جهان فیلم‌های او قبل از هر چیز وابسته به دیالوگ است. در آثار او کمتر می‌توان در سکوت همراه تصاویر شد. در واقع بسیاری از کنش‌ها و موقعیت‌های ایجاد‌شده در فیلم‌های او از دیالوگ‌ها و به عبارتی از کلام نشأت می‌گیرد. از این حیث، سینمای مورتی شبیه به سینمای وودی آلن می‌شود؛ در سینمای هردو آنها در اغلب موارد، حجم زیاد دیالوگ است که درام را پیش می‌برد؛ همچنین هر دو کارگردان در اکثر اوقات در فیلم‌هایشان نقش شخصیتی کلیدی را ایفا می‌کنند؛ در سینمای هر دو کارگردان از بازیگری‌های شاخص و به‌یادماندنی، کمتر خبری است همچنین از لحاظ زیبایی‌شناسی تصاویر، کمتر می‌شود روی آثار این دو تامل کرد. بیشتر نوع رویکرد محتوایی این دو فیلمساز است که با چاشنی طنز و انتقاد، البته با رویکردهای متفاوت که بیشتر در مورد آلن فلسفی و در مورد مورتی روان‌شناختی/جامعه‌شناختی است، در خاطر مخاطبان‌شان می‌ماند. «ما یک پاپ داریم» به سبب انتخاب محتوایش از همان ابتدای اکران در جشنواره‌ کن خبرساز شد. کلیسای واتیکان فیلم را تحریم کرد و دست به نکوهش آن زد. مورتی هم بر این موضع پافشاری می‌کرد که این فیلم نوع نگاهی است که او به واتیکان دارد. اما جدای همه این مسایل، این انتقاد هجوآمیز مورتی از واتیکان را تا چه اندازه می‌توان جدی پنداشت؟ تلاش کارگردان و همراهانش در این فیلم در لوکیشنی با این دکور عظیم که به گفته کارگردان سعی‌شده بسیار شبیه به واقعیت باشد و با وجود بازی عالی پیکولی چقدر رضایت‌بخش از کار درآمده؟ متاسفانه مورتی آنقدر اثرش را مملو از کمدی کرده است که خیلی نمی‌شود آن را جدی گرفت. در نگاهی اجمالی به عوامل فیلم نیز ابتدا به طراحی صحنه و لباسی خوب برمی‌خوریم و بعد به تیم بازیگرانی که به‌خوبی از پس کار برآمده‌اند و تدوین، فیلمبرداری و کارگردانی‌ به‌شدت ساده. رگه‌هایی از این سادگی را می‌توان در علاقه مورتی به سینمای عباس کیارستمی جست و یاد آن فیلم کوتاه مورتی در ستایش از «نمای نزدیک» کیارستمی افتاد. مورتی در «ما یک پاپ داریم» در نقش روان‌شناس/فیلمنامه نویس/کارگردان، فیلمش را تا جملات آخر پیکولی می‌رساند تا نشان دهد که پاپ قبل از آنکه بخواهد هدایتگر ‌میلیون‌ها انسان دیگر باشد خود محتاج کمک است و بهتر آن است که در فکر سر و سامان دادن به زندگی خود باشد.

بابک کریمی