یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

پیوند اخلاق سیاست و دیانت


پیوند اخلاق سیاست و دیانت

با توجه به شرایط فعلی این طور به نظر می رسد که متاسفانه بحث اخلاقیات و آموزه های دینی در کشور ما مظلوم واقع شده است و هر روز نیز که می گذرد این مظلومیت بیش از پیش به چشم می آید جمله معروفی است که می گوید «دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست »

با توجه به شرایط فعلی این طور به نظر می رسد که متاسفانه بحث اخلاقیات و آموزه های دینی در کشور ما مظلوم واقع شده است و هر روز نیز که می گذرد این مظلومیت بیش از پیش به چشم می آید. جمله معروفی است که می گوید؛ «دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست.»

در حقیقت باید اعتقاد داشت این گزاره در مقام عمل قرار گیرد تا شرایط رو به بهبود رود اما متاسفانه روز به روز فاصله مان با این ادعا در مقام عمل بیشتر می شود.

گویی این جمله معروف که در زمان شهید مدرس گفته شد فقط در همان زمان کاربرد داشت. اما به عقیده من این جمله فقط برای زمان یا مکان خاصی گفته نشده است و می توان از آن در تمام ادوار استفاده کرد چرا که می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.

بنابراین آنچه باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد این است که در دین به مسائل مهم پرداخته شده که می توان از آنها در جهت حل و فصل یا عملکردهای مطلوب تر استفاده کرد.

اگر این جمله معروف را سرلوحه بسیاری از اعمال خود قرار می دادیم بسیاری از مشکلاتی که اکنون شاهد آن هستیم، هرگز به وجود نمی آمد و این می تواند درس عبرتی باشد برای عملکردهای بهتر در اقدامات بعدی. از طرف دیگر نباید اجازه دهیم حال و هوای غربی یا فرنگی در کشور حاکم شود و جوانان ما به سمت و سوی غرب و فرنگ متمایل شوند.

آنچه اکنون دیده می شود حاکی از این مساله است که رفتارها تا حدودی متاثر از منش یا همان حال و هوای غربی بوده است. نکته مورد توجه دیگر آنکه اخلاق و سیاست، مطابق دین تفکیک ناپذیرند و این سه پیوند عمیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و در صورتی که پیوند میان شان گسسته شود، عواقب و تاثیرات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.

سیاستمدار باید به گونه یی عمل کند که از ناسوت به لاهوت و از خاک به خدا برسد.

آنچه پسندیده است این است که عملکردهای سیاستمدار باید ارتقابخش شرایط اخلاقی و سیاسی باشد، یعنی باید به گونه یی عمل کند که در ابتدا رضای خدا را در نظر بگیرد. امام خمینی(ره) گفته اند؛ «سیاستمدار کسی است که بتواند مسیر از خاک به خدا را به درستی بپیماید.» از این جمله تعابیر زیاد و مفیدی برمی آید که مهم ترین آن این است که سیاستمدار باید بهترین مسیر را انتخاب کند؛ مسیری که در آن خدا هرگز فراموش نمی شود و در نهایت بازگشت به سوی او با کوله باری پر از عملکرد مثبت همیشه در نظر گرفته می شود. از این رو نباید فراموش کرد که اخلاقیات جزء ذات بشر و لاینفک است. یک سیاستمدار باید در قالب این مولفه به وظایفش عمل کند. مثلاً نمی شود سیاستمدار بود و دروغگو هم بود یا نمی شود سیاستمدار بود و کلاهبردار هم بود چراکه دروغگویی، کلاهبرداری و مال مردم خوردن در دین جایی ندارند و چنین امری در آموزه های دین اسلام که کامل ترین دین است جایگاهی ندارد.

بنابراین آنچه خلاف دین است نباید در عملکردهای یک سیاستمدار دیندار، عادل و متعهد به نظام دیده شود. به عقیده من آنچه ضداخلاق به شمار می رود در سیاستمداری و کار سیاسی وجود ندارد. شاید بی انصافی نباشد اگر بگوییم این روزها سیاستمدار واقعی کمتر دیده می شود.

امروز سیاسی کاران جای سیاستمداران را گرفته اند. این دو تعبیر بسیار با یکدیگر فرق دارند و این در حالی است که با توجه به تمام تفاوت های موجود میان شان گاهی جایگزین یکدیگر می شوند. دیده می شود در رده های مختلف حکومتی، سیاسی، فرهنگی و حتی اجتماعی کم کم سیاسی کاری جای خود را به سیاستمداری می دهد و این می تواند زنگ خطری برای سیاستمداران باشد.

سیاسی کاری به این معناست که سیاست واقعی و عمل سیاسی جای خود را به فعالیت ها و رفتارهایی خارج از این چارچوب اما به نام سیاست و سیاستمداری می دهد و این مساله یی نیست که بتوان به راحتی از آن عبور کرد چراکه اگر گسترش پیدا کند پیامدهای زیادی در پی خواهد داشت.

در نهایت نباید به گونه یی عمل شود که هم اخلاق و هم سیاست مظلوم واقع شود چرا که اگر چنین اتفاقی بیفتد باید شاهد برخی تبعات دیگر ناشی از عدول از چارچوب ها بود و حتی شاهد رخت بربستن اخلاق از جامعه باشیم و این برای هیچ کس خوشایند و سودمند نیست.

تنها راهکاری هم که برای اینکه شرایط جامعه به حالت طبیعی برگردد می توان به کار برد این است که تقوا را افزایش دهیم. اگر تقوا افزایش پیدا کند دروغگویی، ریاکاری، تهمت زدن و... دیگر جایی در جامعه و میان مردم نخواهند داشت. متاسفانه ناروا نیست اگر گفته شود اکنون جامعه اسلامی ما با آنچه اسلام گفته است فاصله زیادی دارد، بنابراین باید در جهت کاستن این فاصله تلاش کرد و جامعه یی را پدید آورد که در آن موازین اسلامی به طور کامل و به درستی در راس امور قرار بگیرد و مردم و از جمله سیاستمداران در انجام تمام امور خود تقوا را در راس کارهایشان در نظر بگیرند.

علی زادسر

عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس هفتم