شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

خواهش


خواهش

شیر مادر، بوی ادکلن می‌داد
دست پدر، بوی عرق
(گفتم بچه‌ام نمی‌فهمم)
نان، بوی نفت می‌داد
زندگی، بوی گند
(گفتم جوانم نمی‌فهمم)
حالا که بازنشسته‌ شده‌ام
هر چیز، بوی هر چیز می‌دهد، …

شیر مادر، بوی ادکلن می‌داد

دست پدر، بوی عرق

(گفتم بچه‌ام نمی‌فهمم)

نان، بوی نفت می‌داد

زندگی، بوی گند

(گفتم جوانم نمی‌فهمم)

حالا که بازنشسته‌ شده‌ام

هر چیز، بوی هر چیز می‌دهد، بدهد

فقط پارک

بوی گورستان

و شانه تخم مرغ

بوی کتاب ندهد!

اکبر اکسیر