جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
احترام به مخاطب, اصل فراموش شده در رسانه ملی
اینکه صداوسیمای جمهوری اسلامیایران برای مخاطبان خود احترام زیادی قائل نیست موضوعی نیست که فقط در شعار مطرح باشد. عملکرد صداوسیما به خوبی این امر را اثبات میکند. در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی ورزشی میتوان این امر را مشاهده کرد. در حقیقت صداوسیما به دلیل آنکه در فضایی غیررقابتی فعالیت میکند، نیازی نمیبیند که مخاطبان را راضی نگه دارد و به همین دلیل هر گونه که تمایل دارد عمل میکند. به همین دلیل است که تمایل مخاطبان به سمت شبکههای ماهوارهای روز به روز بیشتر میشود. اگر زمانی تصور میشد مردم صرفا به خاطر ساز و آواز و ترانه به سمت شبکههای ماهواره ای سوق پیدا میکنند، طی سالهای اخیر آنچه بیشتر موجب تمایل مخاطبان به سمت شبکههای ماهواره ای فارسی زبان شده، سریالهای تلویزیونی و برنامههای خبری بوده است و این امر نشان میدهد که صدا و سیما حتی در شناخت نیازهای مخاطبین خود نیز وامانده و به همین دلیل چندان غیرطبیعی نیست که شاهد بی توجهی به نیازهای مخاطبان و حتی عدم احترام به مخاطب باشیم. مروری بر چند نمونه، وضعیت را آشکارتر میسازد.
۱- حوزه سیاسی: صداوسیما در حوزه سیاسی همچنان بر همان دور باطلی میچرخد که سالها پیش میچرخید. هواداری از یک جناح سیاسی، نمونه آشکار عملکرد صدا و سیماست. در طول دوره اصلاحات، صدا و سیما همواره در پی ضدیت با جریان اصلاحات بود و نه تنها در طول ۸ سال ریاستجمهوری سید محمدخاتمی، هیچ برنامه ای در حمایت از عملکرد او پخش نشد، بلکه بارها شاهد برنامهسازیهایی بر ضد جریان اصلاحات بودیم. مصداق بارز آن برنامهسازیها برنامه چراغ بود که قتلهای زنجیرهای را به جریان اصلاحات نسبت میداد. این عملکرد در طول سالهای ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به نوع دیگری خود را نشان داد. بر خلاف دوره اصلاحات، در این دوره صدا و سیما به طور کامل در خدمت دولت بود و به بولتن تصویری دولت احمدینژاد تبدیل شده بود. این روند تا آخرین ماههای فعالیت هشت ساله این دولت نیز ادامه داشت. در طول این مدت به ویژه در چهار سال دوم حیات دولت احمدینژاد که حتی اصولگرایان نیز به شدت بر دولت میتاختند و کار به جایی رسیده بود که رییسجمهور وقت به دلیل عدم عمل فوری به نامه رهبری در مورد معاون اولی اسفندیار رحیم مشایی تحت شدیدترین انتقادهای اصولگرایان قرار داشت، باز هم صدا و سیما سکوت کرد. اوج عملکرد انتقادبرانگیز صداوسیما در مورد حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بود که عامل اصلی افزایش توجه مردم به رسانههای بیگانه محسوب میشد.
صداوسیما تا مدتها معترضان و منتقدان را ندید و زمانی هم که تصمیم گرفت در برنامههای مناظره تلویزیونی به بررسی این موضوع بپردازد توان پرداختن به این مسایل را در بیش از دو برنامه پیدا نکرد و ابتدا جواد اطاعت و سپس مصطفی کواکبیان که در مناظره تلویزیونی پربیننده با حسین شریعتمداری شرکت کرده بود اولین و آخرین اصلاحطلبانی بودند که در طول یکی دو سال پس از انتخابات در صدا و سیما فرصت بیان نظرات خود را یافتند و آنقدر اظهارات آنها مقبولیت پیدا کرد که صدا و سیما تصمیم گرفت پرونده این مناظرههای دو سویه را در همان زمان ببندد. در طول دو سال پایانی دولت احمدی نژاد نیز تنها پس از آنکه انتقادها از دولت وقت به شدت افزایش یافت، صداوسیما در جریان برخی برنامههای محدود خود از نظر زمانی همچون برنامه «صرفا جهت اطلاع» به انتقاد از دولت میپرداخت و چشم خود را بر روی مشکلات فراوان ایجاد شده توسط دولت وقت برای مردم بسته بود. در این دوره برخی مناظرههای محدود نیز از صداوسیما پخش شد و افرادی همچون ابراهیم اصغرزاده و معصومه ابتکار و... هم توانستند از اردوگاه اصلاحطلبان فرصتی برای حضور در رسانه به اصطلاح ملی پیدا کنند اما تریبون صدا و سیما عموما و در اغلب زمانها در اختیار اصولگرایان بود و آنها فرصت پیدا میکردند در برنامههای مختلف تلویزیونی به هر بهانه ای حاضر شده و از سیاست خارجی و سیاست داخلی گرفته، تا پزشکی و تاریخ و حقوق بشر و حتی علم و فرهنگ به سخنرانی بپردازند. حتی نظرسنجیهای عمومیدر برنامههای سیاسی صداوسیما به گونهای طراحی شده که گویی مخاطبان، از کمترین سطح تحلیل برخوردار نیستند.
طرح پرسشهای چندگزینهای با پاسخهایی که همه یک معنا دارد و مخاطب را به سمتی که برنامهریزان صدا و سیما تمایل دارند سوق میدهد نشانهای دیگر از بیتوجهی به خواست و نیاز مخاطب است. در موسم انتخابات ریاستجمهوری یازدهم نیز اگرچه همه چیز در ظاهر به طور مساوی بین کاندیداها تقسیم شده بود اما نوع تصویربرداری و پخش صحنههای کاندیداها بسیار گزینشی و حاوی پیام بود. به عنوان مثال هنگامیکه تصاویر سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف و... پخش میشد شاهد پخش صحنههایی حاوی شور فراوان جمعیت از نماهایی باز بودیم که اینگونه القا میکرد که کاندیداهای اصولگرا دارای حامیان متعددی هستند.
در حالی که وقتی از محمدرضا عارف و حسن روحانی شاهد پخش تصاویری بودیم، نماها کاملا بسته بود به گونه ای که گویی آنها دارای کمترین تعداد هوادار هستند. تصاویر حامیان آنها هم عموما از صحنههایی انتخاب شده بود که در حاشیه مراسم و عموما پیشاز ورود روحانی و عارف در جمع هوادارانشان بودند و آنها را در حالت بیتوجهی کامل یا باد زدن خود با روزنامه و صحنههایی مشابه به تصویر میکشید. این روند که تا پایان زمان تبلیغات انتخاباتی ادامه داشت با اعتراض ستادهای کاندیداهای اصلاحطلب مواجه شده بود. البته پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری که با تدبیر مقام معظم رهبری به بهترین نحو ممکن انجام شد و آرای واقعی مردم از صندوقها بیرون آمد و شایعهها رنگ باخت، رهبری در پیامیاین انتخابات را حماسه نامیدند و به همین دلیل تا مدتی شاهد عملکرد مثبت صدا و سیما در قبال رییسجمهور منتخب بودیم. اما این روند که میتوان از آن به عنوان ماه عسل صدا و سیما و دولت اعتدال یاد کرد خیلی زود تمام شد و حالا در شرایطی که حتی صد روز هم از آغاز به کار دولت جدید سپری نشده، شاهد طرح انتقادات پر نیش و کنایه بر ضد دولت هستیم که نشان میدهد صدا و سیمای آقای ضرغامیدر ضدیت با اصلاح طلبان بر همان پاشنه سابق میچرخد.
۲- حوزه اقتصادی: در حوزه اقتصادی که با معیشت مردم سر و کار دارد در دولت سیدمحمد خاتمیشاهد پخش برنامههای سنگین انتقادی بر ضد اصلاحطلبان بودیم تا اینگونه وانمود کنند که دولت اصلاحات به معیشت مردم بی توجه است. این در حالیست که به استناد آمار و ارقام، در آن دوره شاهد بهترین وضعیت اقتصادی در کشور بودیم که دولت اصلاحات کشور را با نرخ تورم ۱۰ درصد که اکنون دیگر رسیدن مجدد به آن آرزو تلقی میشود به دولت احمدینژاد تحویل داد.
با این حال بارها در صداوسیما شاهد بودیم که دولت اصلاحات به دلیل متقدم دانستن توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی توسط برخی صاحبنظرانی که گویی در برنامههای صداوسیما دارای سرقفلی هستند مورد شدیدترین انتقادها قرار گرفت و مجموع عملکرد دولت خاتمیکه نشانههای مثبت اقتصادی چه در حوزه کلان و چه در معیشت مردم در پی داشت زیر سوال رفت. اما در دولت احمدی نژاد و در طول هشت سال، صداوسیما به غیر از چند ماه آخر حیات دولت دهم، چشم خود را بر مشکلات اقتصادی مردم که ناشی از سوء مدیریت، سیاستهای نادرست اقتصادی، بیثباتی در مدیریتها و اجرای نادرست قوانین مصوب مجلس بویژه طرح هدفمندی یارانهها بود به طور کامل بست و به گونهای وانمود کرد که گویی مردم در بهترین شرایط اقتصادی به سر میبرند. صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی که در سراسر کشور نفوذ دارد میتوانست عاملی برای هشدار به مسئولان باشد تا تورم ۱۰ درصدی به ۴۵ درصد افزایش نیابد اما مدیران سازمان عریض و طویل صداوسیما ترجیح دادند در این زمینه سکوت کنند و به همین دلیل آنها را هم میتوان در پدید آمدن شرایط ناگوار اقتصادی در کشور شریک دانست. صداوسیما به نیازهای اقتصادی مخاطبان خود که کل مردم سرزمین ایران بودند بی توجهی نشان داد که حاصلش شرایط اقتصادی فعلی کشور است.
۳- حوزه فرهنگی - اجتماعی: در حوزه فرهنگی اجتماعی که با نیازهای مخاطبان عام و خاص به دو شکل مختلف سر و کار دارد، صدا و سیما با عملکرد ضعیف خود روند توجه و گرایش مردم کشورمان حتی در روستاهای دورافتاده را به سمت شبکههای ماهوارهای تسهیل کرد تا دیگر در اغلب خانهها، مردم بیننده سریالهای شبکه فارسی وانوپیامسی و در یک سال اخیر سریالهای ترکیه ای در شبکههای متعدد ماهوارهای باشند و تعداد شبکههای ماهوارهای که سریالهایی با دوبله فارسی برای مخاطبان ایرانی پخش میکردند درابتدا یک کانال بود اما اکنون تعداد شبکههای مربوطه از تعداد انگشتان دو دست هم فراتر رفته که این امر تنها یک موضوع را اثبات میکند و آن هم افزایش تمایل مخاطبان فارسی زبان به این شبکهها است. در حقیقت اگر مخاطبی برای این سریالها نبود، مدیران آنها هرگز تا این حد شبکههای مربوط به پخش این سریالها را افزایش نمیدادند. در طول این سالها صداوسیما به سمت تولید فیلمهای تلویزیونی رفت که در اغلب موارد کیفیت پایینی داشتند.
معدود سریالهای پخش شده نیز کمتر توانست رضایت مخاطبان را جلب کند و به غیر از چند مورد سریالهای مناسبتی و معدودی سریالهای غیرمناسبتی، هرگز صداوسیما با بهرهمندی از بودجههای کلان و جذب تبلیغات تلویزیونی در محیطی غیررقابتی نتوانست در عرصه رقابت، موفق باشد. برای مدیران صدا و سیما گویی آنچه مهم است پر کردن آنتن است چرا که هنوز هم تصور میکنند مردم مثل سالهای نه چندان دور مجبورند فقط همان چند کانال معدود تلویزیونی را ببینند. احترام به مخاطب به معنای توجه به نیازهای مخاطب است که صداوسیما چندان برای این موضوع ارزش قائل نیست.
آخرین نمونه از عدم احترام به مخاطب را در برنامه تلویزیونی «روز از نو» که صبحها از شبکه دو سیما پخش میشود شاهد بودیم که بخش داستان این برنامه که اتفاقا از معدود برنامههای تعاملی صداوسیما بود که داستانهای ارسالی توسط مخاطبان را پخش میکرد به طور ناگهانی و بدون ذکر هیچ دلیل روشنی متوقف شد. صدا و سیما حتی در برنامههای تعاملی نیز احترامی برای مخاطبان خود قائل نیست پس چگونه انتظار داریم در سایر برنامههای فرهنگی اجتماعی، آنگونه که مخاطب میپسندد عمل کند. عدم احترام به مخاطب حتی در برنامههای ویژه محرم نیز آشکار بود. در روزهای تاسوعا و عاشورا تصاویری از عزاداری در برخی شهرهای کشور پخش میشد که تقریبا به طور کامل مشابه همان شهرهایی بودند که سال گذشته هم از آنها تصاویر عزاداریها پخش میشد. اما صرفنظر از این نوع گزینش تکراری، به نظر میرسید که هدف صداوسیما صرفا پر کردن آنتن بود چرا که در برخی موارد تصاویری که پخش میشد با صدا مطابقت نداشت و صدا از عزاداری یک شهر و تصویر از عزاداری شهری دیگر بود. حتی تصاویر پخش شده از شبکههای مختلف صداوسیما هم به طور همزمان، شبیه به هم بود و شبکههای ۱ و ۲ و ۳ و ۶، تصاویری مشابه پخش میکردند. آیا صداوسیما امکان پخش تصاویر عزاداری از سایر شهرها را نداشت؟
۴- حوزه ورزشی: در حوزه ورزشی، برنامه تلویزیونی ۹۰ و سبکی که عادل فردوسیپور ایجاد کرد، تا حد زیادی ضعفهای صداوسیما را پوشش داده، اما بخش ورزشی هم بی اشکال نیست و علیرغم ایجاد یک شبکه ورزشی همچنان شاهد بیاحترامیبه مخاطب هستیم. به عنوان مثال در پوشش تصویری مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران و حتی بازیهای ملی رشتههای مختلف ورزشی، شاهد هستیم که صداوسیما سعی میکند تا آخرین لحظه از امکان پخش تبلیغات تلویزیونی بهرهمند شود و به همین دلیل اغلب اوقات، مخاطبان مسابقات ورزشی، از تماشای بخشهای جذاب پیشاز مسابقه همچون ورود تیمها به داخل زمین و مقدمات انجام مسابقه محروم میشوند. در پایان مسابقه هم اغلب اوقات مخاطبان نمیتوانند حاشیههای پایان بازی و حتی آمارهای مربوط به مسابقه را ببینند چرا که صداوسیما با موجی از برنامههای کمبیننده همچنان کمبود وقت دارد و ترجیح میدهد وقت صداوسیما به جای پخش برنامههای مورد نظر مخاطب، به پخش تبلیغات تلویزیونی سپری شود تا خدای نکرده به درآمدزایی صداوسیما از طریق تبلیغات تلویزیونی خدشهای وارد نشود.
مجموع عملکرد صداوسیما در حوزههای مختلف نشان میدهد که صداوسیما کمترین احترامیبرای مخاطبان خود قائل نیست و مدیران این سازمان، یا چشم خود را به روی موج افزایش گرایش مردم به سمت شبکههای ماهوارهای بسته اند یا اینکه همچنان خواب روزهایی را میبینند که صداوسیما کلا دو کانال تلویزیونی داشت و مردم چارهای نداشتند جز اینکه به همان دو کانال تلویزیونی بسنده کنند.
نویسنده : کیان راد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات احمد وحیدی حسن روحانی حجاب پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی مجلس
سیل هواشناسی تهران آتش سوزی یسنا شهرداری تهران قوه قضاییه پلیس روز معلم معلم آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی مالیات طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ ساواک سینمای ایران نمایشگاه کتاب مهران مدیری مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر جواد نکونام بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
هوش مصنوعی فناوری اپل گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
طب سنتی خواب فشار خون کبد چرب