سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا

ضرورت تبیین تربیت


ضرورت تبیین تربیت

فلسفه تعلیم و تربیت صرفاً ابزاری برای نگریستن به اندیشه ها نیست, بلکه وسیله ای است برای اینکه بیاموزیم چگونه از اندیشه ها به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم

فلسفه تعلیم و تربیت صرفاً ابزاری برای نگریستن به اندیشه‌ها نیست، بلکه وسیله‌ای است برای اینکه بیاموزیم چگونه از اندیشه‌ها به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. تا زمانی که دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت کارها را صرفاً به این دلیل که قبلاً انجام شده تکرار کنند با هیچ فلسفه هوشمندانه‌ای برای تعلیم و تربیت سروکار نخواهد داشت. زمانی فلسفه تعلیم و تربیت دارای اهمیت و ارزش است که مربیان تربیتی پی ببرند که باید درباره هر کاری که انجام می‌دهند، دقیقا فکر کنند و کارها را در بافت رشد فردی و اجتماعی ببینند.

همانطوری که می‌دانیم تعلیم و تربیت با اندیشه‌ها و همچنین با دنیای فعالیت های علمی سروکار دارد، عقاید خوب به کردار خوب رهنمون می‌شود و کردار نیکو، اندیشه‌های خوب به دنبال دارد و تمامی این‌ها ناشی از تعلیم و تربیت است.

علمای تعلیم و تربیت تعاریف متعددی در این خصوص ارائه کرده‌اند از جمله:

ـ تعلیم و تربیت معمولاً در کنار یکدیگر به کار می‌روند و منظور از این قرابت اساساً دو چیز است: اول آن که هیچ تربیتی چه به عنوان علمی با ارزش و چه در حد یک تاثیر ساده بدون تعلیم میسر نیست. مثلاً شخصی که عملی پسندیده را انجام می‌دهد با ارزش بدون آن را از قبل درک کرده است و این آگاهی را یا از دیگران آموخته و یا خود به تجربه آن را درک کرده است. بنابراین هر مربی باید ابتدا ذهن متربی را نسبت به انجام رفتاری قانع کند و سپس انجام این عمل را از او انتظار داشته باشد. دوم این که بسیاری از علمای تعلیم و تربیت خواسته‌اند از برگزیدن این دو لفظ، این تصور که مدرسه فقط جای تعلیم است از اذهان بزدایند بنا بر این تعبیر تعلیم و تربیت ظاهرا دلالت بر اینکه مدرسه هم جای تعلیم است هم جای تربیت دارد.

تعلیم یعنی انتقال معلومات و اطلاعات از یاددهنده به یادگیرنده در جهت پرورش ذهن و قوه تفکر فراگیرندگان و تربیت یعنی شکوفایی استعدادها و قابلیت‌های افراد از بالقوه به بالفعل در جنبه‌های شخصیتی و رشدی.

واژه تعلیم و تربیت ممکن است بر هر کوشش سنجیده شده‌ای که به منظور پرورش، اصلاح و تغییر یا توسعه رفتار انسان صورت می‌گیرد، یا بر فعالیت سازمان یافته مدرسه‌ای دلالت داشته باشد.

در تعلیم و تربیت به این معنا دو جنبه یافت می‌شود:

۱) ترجیح صریح یا ضمنی برنامه‌های معین، منابع و هدفها در جریان تربیت

۲) به کار بردن میزان‌ها، اصول راهنما یا دلایلی که با کمک آنها منابع و هدف‌ها تعیین یا تشکیل شده‌اند به عبارت دیگر معلمان، مدیران و دیگر افرادی که در کارهای تربیتی شرکت دارند نسبت به انتخاب برنامه‌های مفید، منابع و هدف‌ها با توجه به میزان‌ها و دلایل به طور ضمنی یا صریح و از روی دقت یا بدون دقت تصمیم می‌گیرند. اگر در موقع انتخاب برنامه‌ها، منابع و هدف‌ها برای قبول یا رد امری دلایل و میزان‌های مختلف را در نظر آورند در این صورت انتخاب آنها با دقت صورت می‌گیرد.

میزان‌هایی که در انتخاب مشی، روش و هدف، نقش راهنما را ایفا می‌کند. برای پی بردن به اهمیت تعلیم و تربیت و رفع نیازهای اجتماعی، ابتدا باید نیازهای اساسی افراد را بشناسیم و سپس با برنامه‌ریزی و انتخاب مشی مناسب در جهت رشد طبیعی آنان گام برداریم. باید به این نکته مهم توجه داشت که نیروی انسانی مفید برای اعتلای همه جانبه جامعه تنها در سایه پاسخ به احتیاجات فرد تامین خواهد شد. اگر افراد به لحاظ جسمی و روحی در بستری مناسب رشد نکنند هرگز نیروهای کاری و مفید برای اجتماع نخواهند بود. حال باید به اهمیت تعلیم و تربیت بیشتر توجه شود.

● از جمله احتیاجات فرد در دوره بچگی

۱) توسعه نظر صحیح درباره خود به عنوان یک موجود رشدکننده: در این زمینه ایجاد عادات لازم برای توجه به بدن، پاکیزه نگاهداشتن آن، محافظت بدن و داشتن نظر صحیح درباره امور جنسی ضروری است. چنانچه در اجرای این وظیفه موفقیت حاصل شود، شخصیت متعادل در فرد به وجود می‌آید.

۲) طرز بسر بردن با دیگران، ایجاد رفاقت و انتخاب رفیق و رشد یک شخصیت اجتماعی: مربی باید کیفیت همکاری کودکان را با هم در بازی‌های مختلف به ایشان بیاموزد.

۳) یادگیری نقشی که به عنوان یک فرد مذکر یا مونث از لحاظ اجتماعی به عهده افراد است. منظور این که پسرها آنچه را لازمه پسر بودن است و دخترها آنچه را که جامعه از آنها انتظار دارد انجام دهند. بچه‌ها اجرای این نقش را ابتدا در خانه و بعد از رفقای همسن خود یاد می‌گیرند. در مدرسه باید نسبت به افرادی که در خانه یا در میان گروه همسن اجرای این نقش را نیاموخته‌اند به طور انفرادی اقدام شود.

۴) یادگیری مهارت‌های اساسی در خواندن، نوشتن و حساب کردن آن قدر که فرد بتواند تا حدی احتیاجات خود را در جامعه تامین کند.

۵) رشد مفاهیم و معانی اموری که بچه در زندگی روزمره با آنها سروکار دارد.

۶) توسعه و رشد وجدان اخلاقی، احترام به قوانین اخلاقی و تهیه میزان یا مقیاس عقلی جهت ارزش‌ها.

۷) اجرای استقلال شخصی: منظور از این وظیفه این است که بچه مستقل بار آید و بتواند بدون کمک والدین یا دیگران به اداره امور خود در زمان حاضر یا آینده بپردازد.

۸) یادگیری مهارت‌های بدنی که برای شرکت در بازی‌های معمولی ضروری است. اگر افراد در این زمینه درست آموزش نبینند هرگز به صورت فردی موثر در اجتماع حضور نخواهند داشت.

۹) رشد و تمایلات اجتماعی یا داشتن نظر مساعد نسبت به گروه‌ها و موسسات اجتماعی: مدرسه باید با شرکت دادن بچه‌ها در کارهای گروهی و بحث جمعی آنها را به احترام افراد، به رعایت حقوق دیگران، به بررسی منطقی افکار و عقاید مختلف و تحمل افکار و عقاید دیگران تشویق کند.

● احتیاجات اساسی جوانان در دوره بلوغ

۱) احتیاج به بدن سالم و سلامت روح: ایجاد عادت بهداشتی، رشد مهارت‌های لازم برای محافظت بدن در مقابل امراض و حوادث و علاقه‌مند کردن جوانان به حفظ سلامت بدن نیز از وظایف مربیان است.

۲) احتیاج به استقلال عاطفی: جوانان در دوره بلوغ میل دارند کمتر به والدین خود در زمینه عاطفی متکی باشند و به تدریج روابط خود را با دیگران توسعه می‌دهند. معلمان باید با کمک والدین در اجرای استقلال عاطفی به جوانان کمک کنند تا آنان در اجرای این امر دچار اشکال نشوند.

۳) احتیاج به استقلال اقتصادی و تربیت حرفه‌ای: مدرسه باید از طریق راهنمایی در انتخاب شغل و تربیت معیشت به شاگردان کمک کند.

۴) احتیاج به فهم و حقوق و وظایف خود در جامعه: مدرسه باید با شرکت دادن بچه‌ها در امور اجتماعی و آشنا کردن آنها با موسسات اجتماعی، آنها را به وظایف و حقوق خود آشنا کند.

۵) احتیاج به فهم و روش علمی و نقش علوم در زندگی بشر: مطالعه رشته‌های مختلف علمی باید شاگردان را به نقش علوم در زندگی بشر آشنا و حس قدردانی آنها را در مقابل علوم و مبانی علمی تحریک کند.

۶) احتیاج به رشد اخلاقی: در این زمینه جوانان باید خوب و بد را از لحاظ میزان‌های جامعه درک کنند و به تدریج وجدان اخلاقی یا قوه تمیز خوب و بد را در خود رشد دهند.

۷) احتیاج به فهم و امور هنری: جوانان باید به تدریج ارزش آثار هنری را درک کنند و حس زیباپرستی را در خود رشد دهند.

۸) احتیاج به درک ارزش‌های دینی و معنوی: جوانان باید ارزش مبانی دینی را درک کنند و تاثیر دین را در زندگی اجتماعی و اخلاقی مورد توجه قرار دهند.

۹) احتیاج به درک اهمیت خانواده: آمادگی برای تشکیل خانواده و آشنایی به مشکلاتی که در خانواده پیش می‌آید برای جوانان ضروری است. طرز اداره خانواده، تربیت بچه و تامین وضع اقتصادی خانواده‌ها اموری هستند که باید جوانان فرابگیرند.

۱۰) احتیاج به درک اینکه چگونه باید اوقات بی‌کاری را صرف کرد. معلمان باید در تهیه برنامه‌های سودمند و فرح‌انگیز برای ایام بیکاری به شاگردان کمک کنند. عادت به مطالعه، عادت به ورزش و تفریح سالم در این زمینه مفید است.

تامین احتیاجات افراد در بهداشت روحی و جسمی بزرگسالان و خردسالان کاملا موثر است و ما را به آماده کردن نیروی انسانی مفید برای جامعه کمک خواهد کرد. لذا باید به تعلیم صحیح افراد توجه کرد تا تربیت مورد نظر حاصل شود.

بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت، معتقدند فرد برای شناختن خود و محیط خویش نیازمند تعلیم و تربیت است.

در این راستا فرد هدایت‌کننده می‌خواهد از طریق بحث و گفت‌وگو و ارائه راه‌های مختلف و توجه دادن فرد به امکان خود به او در حل مسایل و مشکلات کمک کند. به نظر می‌‌رسد برای داشتن اجتماعی ایده‌آل باید افراد آن جامعه را مورد تعلیم و تربیت قرار داد.

«جان دیویی» فیلسوف آمریکایی در کتاب «دموکراسی تعلیم و تربیت» راجع به نقش تعلیم و تربیت در ادامه حیات اجتماعی این طور اظهارنظر می‌کند: «در ادامه هر تجربه از طریق تجدید حیات اجتماعی حقیقتی مسلم است. تعلیم و تربیت در معنی وسیع آن وسیله‌ای برای ادامه حیات اجتماعی زندگی است». یکی از امور مهمی که در رشد و ادامه حیات اجتماعی مردم یک جامعه تاثیر دارد فلسفه اجتماعی آن جامعه است. منظور از فلسفه اجتماعی ممکن است ایده‌آل‌های اجتماعی مردم یک جامعه باشد. بعضی فلسفه اجتماعی را نظام ارزشی یا ارزش‌هایی که برای مردم یک جامعه اهمیت دارند، دانسته‌اند. در هر حال فلسفه اجتماعی یک قوم یا ملت یعنی آنچه اکثریت یا تمام افراد این قوم یا ملت بدان اعتقاد دارند و آن را مهمتر از همه چیز می‌دانند و در تمامی شئون زندگی هدف آنها نیل به ایده‌آل‌هایی است که با آن فلسفه توافق دارند.

برای نیل به آرمان‌ها و تقویت و دوام حیات اجتماعی ناگزیر از توسعه هستیم. توسعه در کلی‌ترین معنای آن یعنی از قوه به فعل درآمدن استعدادها و توانایی‌ها. هنگامی که برنامه‌ریزان توسعه، انتظارات اجتماعی، آرمان‌های دینی و فرهنگی و نیازهای بخش‌های اقتصادی به نیروی انسانی ماهر را برای یک برهه زمانی خاص و در قالب برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشخص می‌کنند، برنامه‌ریزان آموزشی نیز تا آنجا که به نظام آموزش و پرورش مربوط می‌شود این انتظارات، آرمان‌ها و نیازها را در قالب اهداف آموزشی ترجمه و بیان می‌کنند آنگاه برای تحقق این اهداف به برآورد منابع مادی و انسانی دست می‌زنند و یا به کارگیری خط‌مشی‌های مناسب و بهره‌گیری از منابع مادی و انسانی، راه وصول به اهداف مورد نظر را هموار می‌کنند.

آنچه در اهمیت تعلیم و تربیت مسلم است، نقش آن در ادامه حیات اجتماعی با تربیت افراد متخصص و کارآمد است. برای داشتن جامعه‌ای ایده‌آل باید نیروی انسانی غنی داشت و این در گرو تعلیم و تربیت به دست مربیان بزرگ و فرهیخته است.

● نتیجه‌گیری

برای تحقق جامعه‌ای سالم و نیل به ایده‌آل‌های یک قوم یا ملت باید افراد آن جامعه مورد تعلیم و تربیت، با به کارگیری خط‌مشی‌های مناسب و بهره‌گیری از منابع مادی و انسانی، قرار گیرند.

تربیت باید به صورت آگاهانه صورت گیرد. مربی باید به احتیاجات متربی واقف باشد و او را به نیازهایش آگاه کند. با آگاهی از احتیاجات متربی است که معلمان و مدیران و دیگر افرادی که در کارهای تربیتی شرکت دارند نسبت به انتخاب برنامه‌های مفید، منابع و هدف‌ها از روی دقت تصمیم می‌گیرند و متربیان خود را برای حضور در عرصه‌های اجتماعی آماده می‌کنند. در توسعه اجتماعی هم برنامه‌ریزی به گونه‌ای است که افراد شایسته، با کارآمدی بالا در فعالیت‌های اجتماعی جذب می‌شوند. بنابراین هر مربی باید ابتدا ذهن متربی را نسبت به انجام رفتاری قانع کند و سپس انجام این عمل را از او انتظار داشته باشد.

رباب تهمنش

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی

منابع و مآخذ:

۱- علی شریعتمداری، تعلیم و تربیت اسلامی

۲ـ علی شریعتمداری، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت

۳- یحیی فیوضات، مبانی برنامه‌ریزی آموزشی

۴- عبدالحسین نقیب‌زاده، اصول فلسفه تعلیم و تربیت