پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آینده روسیه و تحرکات سیاسی


آینده روسیه و تحرکات سیاسی

«رئیس جمهور روسیه هفته گذشته از دیمتری مدودف, معاون اول نخست وزیر روسیه و رئیس کمپانی گازی گازپروم روسیه به عنوان جانشین خود در سمت ریاست جمهوری حمایت کرد حمایتی که با توجه به محبوبیت پوتین و نفوذ بسیار وی در کرملین, تقریبا پیروزی مدودف در انتخابات ریاست جمهوری روسیه در ماه مارس اسفند را تضمین خواهد کرد »

«رئیس جمهور روسیه هفته گذشته از دیمتری مدودف، معاون اول نخست وزیر روسیه و رئیس کمپانی گازی گازپروم روسیه به عنوان جانشین خود در سمت ریاست جمهوری حمایت کرد. حمایتی که با توجه به محبوبیت پوتین و نفوذ بسیار وی در کرملین، تقریبا پیروزی مدودف در انتخابات ریاست جمهوری روسیه در ماه مارس (اسفند) را تضمین خواهد کرد.»

روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در گزارشی افزوده است: «براساس قانون اساسی روسیه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور نمی تواند برای سومین دوره پیاپی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود. وی تاکنون به طور صریح اعلام نکرده که آیا پس از اتمام دوره ریاست جمهوری اش، در سمت دیگری به کار خود ادامه خواهد داد یا خیر. اما پوتین در ماه اکتبر (مهر) پیشنهاد ادامه کار در سمت نخست وزیری را کاملا واقع بینانه توصیف کرد و دیمتری مدودف نیز این هفته پیشنهاد کرد پوتین به منظور تضمین انسجام دولت، این کار را انجام دهد. کشورهای غربی این جانشینی را به دقت زیر نظر دارند و در حال بررسی این مسأله هستند که روسیه به یک کشور دموکراتیک تر بدل خواهد شد یا یک کشور خودکامه تر.» این گزارش می افزاید: «دیمتری مدودف کیست؟ از میان کاندیداهای احتمالی جانشینی پوتین، مدودف، لیبرال ترین و غرب گراترین آنها محسوب می شود. برخلاف پوتین که در دوره جنگ سرد یک عامل اطلاعاتی بود و سپس ریاست سرویس اصلی امنیتی روسیه را بر عهده گرفت، مدودف هیچ ارتباط آشکاری با ارتش و آژانس های اطلاعاتی روسیه ندارد. اما مدودف از وفاداران پوتین است و به نظر نمی رسد که به میزان زیادی سیاست پوتین را تغییر دهد.

مدودف به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور، عقب راندن نهادهای دموکراتیک (به عقیده منتقدان) از جمله انتخاب فرمانداران منطقه ای، هدایت رای گیری برای اعضای پارلمان و کنترل رسانه ها و اقتصاد روسیه از سوی کرملین را، تحت نظر داشته است. مدودف به عنوان رئیس شرکت گازپروم به طور روز افزون از روش های ستیزه جویانه برای خارج کردن کنترل دو پروژه بزرگ ازدستان شرکت های خارجی و روش تهدید به قطع صادرات گاز به همسایگان استفاده کرده است.» این روزنامه نوشته است: «آیا پوتین سعی خواهد کرد که در قدرت باقی بماند؟ این دشوار است که بگوییم پوتین صرفا برای جلوگیری از بدل شدن به یک رئیس جمهور ناتوان، درباره آینده خود گمانه زنی کند. پوتین در صورت نخست وزیری، نسبت به ریاست جمهوری اختیارات کمتری خواهد داشت. با توجه به اینکه پوتین در سال ۲۰۱۲ مجددا می تواند کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود، این گمانه زنی مطرح است که دیمتری مدودف صرفا یک نگهدارنده منصب تا زمان اتمام دوره تصدی اش در سال ۲۰۱۲ خواهد بود. در جریان انتخابات پارلمانی اگرچه نتایج نظرسنجی ها حاکی از این بود که حزب روسیه متحد (حزب پوتین) با هیچ چالش جدی مواجه نیست، ولی پوتین مبارزات انتخاباتی جانانه ای را برای پیروزی این حزب انجام داد. حزب روسیه متحد ۴۶ درصد آرا را به خود اختصاص داد و احزاب متحد روسیه در مجموع حدود ۸۰ درصد آرا را احراز کردند. ناظران انتخابات از سازمان امنیت و همکاری اروپا گفتند که مقامات روس نتایج انتخابات را مخدوش کرده اند. برای مثال میزان حضور مردم در انتخابات در منطقه بسیار ناآرام چچن ۹۹ درصد و میزان آرا حزب روسیه متحد در این منطقه ۹۹ درصد اعلام شد.» وال استریت ژورنال می افزاید: «روسیه در دوران ریاست جمهوری پوتین چه تغییراتی کرده است؟ به دلیل افزایش فراوان قیمت نفت که رشد اقتصادی، ارتقاء استانداردهای زندگی و افزایش غرور ملی مردم روسیه را به همراه داشته، این کشور در دوران پوتین شاهد یک تحول اقتصادی شگرف بوده است. نقش روسیه به عنوان تأمین کننده انرژی اروپا و آسیای میانه به احیای جایگاه مسکو در امور جهان پس از سقوط شوروی سابق کمک کرده است. روسیه روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت تولید می کند که قیمت هر بشکه حدود ۹۰ دلار است این در حالی است که در سال ۱۹۹۹ این کشور روزانه شش میلیون بشکه نفت تولید می کرد و قیمت هر بشکه ۹ دلار بود. از مان بحران مالی روسیه در سال ،۱۹۹۸ میانگین رشد این کشور هفت درصد بوده است. اما بنابر گزارش بانک جهانی میانگین درآمد سرانه روسیه در سال های ۱۹۹۹ تا۲۰۰۵ ، ۸۰۰۰دلار بوده است که هنوز معادل ۲۸ درصد درآمد سرانه کشورهای غرب اروپا در همین بازده زمانی است. رشد اقتصادی روسیه با دلارهای نفتی، باعث افزایش ارزش روبل روسیه شده ولی در عوض لطمه به صادرات، کاهش رقابت در بخش صنایع غیر نفتی و دشوارتر شدن کنترل تورم را به همراه داشته است. روسیه همچنین دربخش جذب سرمایه های خارجی از دیگر اقتصادهای در حال ظهور عقب تر است و طی چهار سال گذشته دائما شاهد ملی شدن مکرر صنایع انرژی، حمل ونقل و تولیدی بوده است. همچنین به گفته بانک بازسازی و توسعه اروپا میزان تولید ناخالص داخلی شرکت های خصوصی از ۷۰ درصد در سال ۱۹۹۹ به ۶۵ درصد در سال ۲۰۰۵ رسیده است.»

نظر کارشناسان خبرگزاری نووستی هم در این رابطه نظر تعدادی از فعالان سیاسی روسیه را جویا شده است. «استانیسلاو بلکوفسکی» کارشناس سیاسی می گوید: «داستان نخست وزیری پوتین، همانند داستان رهبری ملی وی در دوره پیش از انتخابات پارلمان اجرا خواهد شد. وجهه مدویدیف که فردی ملایم و لیبرال است، چندان مطابق تصور مردم از رهبر، بویژه در مقایسه با پوتین نیست، و تصمیم گرفته شده که از آن حمایت شود». این کارشناس عدم تمایل پوتین برای کسب مقام نخست وزیری را چنین توضیح می دهد که بحرانی در حال پیشرفت است و دولت جدید باید پاسخگوی آن باشد. علاوه بر آن، پوتین قاطعانه تصمیم گرفته که از حکومت کناره گیری کند و این کار را خواهد کرد. بالعکس، «الگا کریشتانوفسکایا» مدیر انستیتو سیاست کاربردی که سال گذشته اولین نفری بود که نخست وزیری پوتین را پیش بینی کرد، چنین سناریویی را کاملا تحقق پذیر می داند. وی گفت: «شکی نیست که پوتین موافقت خواهد کرد. این طور بنظر می رسد که مدویدیف تنها تصمیم اتخاذ شده از سوی پوتین را اعلام کرد». به گفته کریشتانوفسکایا، این سبب دو شاخه شدن حکومت می شود و هر چند که پوتین وعده داد قانون را بخاطر خود تغییر ندهد، اما یک چنین نوع حکومتی نیز بدون تغییر در بند ۳۲ قانون اساسی درباره دولت ممکن نیست. وی افزود: «اصلاح در بند ۳۲ به معنای تغییر قانون اساسی نیست، اما مسئولین امنیتی-نظامی که منبع اصلی قدرت در کشور هستند، تحت اطاعت پوتین در می آیند و فرمانده کل کشور رئیس جمهور باقی می ماند. بسیاری موارد به تناسب شخصیتی پوتین و مدویدیف بستگی دارد. در مدت آغازین، پوتین توصیه می کند و تصمیم می گیرد و مدویدیف به وظایفی مطابق پروتکل عمل می کند». کارشناسان در این رابطه اتفاق نظر دارند که کابینه وزرا در صورت نخست وزیری پوتین، مرکز اتخاذ تصمیمات استراتژیک خواهد بود و دولت به کرملین منتقل می شود. کریشتانوفسکایا می گوید: «هیچ قانونی برای پوتین بعنوان نخست وزیر این را ممنوع نمی کند که در کرملین کار کند. کرملین، نماد قدرت است. من نمی توانم تصور کنم که پوتین-نخست وزیر به درخواست مدویدیف-رئیس جمهور عازم کرملین شود و یا بالعکس».