جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
عراق, چین, ایران مباحث اصلی در سال ۲۰۰۶
جهان در سال جدید شاهد حوادث و تحولات جدید خواهد بود. برخی از روندهای گذشته گرچه ادامه خواهند یافت، اما بیتردید وارد مرحله جدیدی میشوند که میتواند آثار تازهای از خود بر جای بگذارند.
● تحولات عراق
نخست میتوان به موضوع عراق پرداخت. تحولات عراق، انتخابات و رأیگیریهای فراوان در آن کشور از مهمترین تحولاتی بود که آمریکا، متحدان اروپائی و غیراروپائی آن، خاورمیانه و به تعبیری تمام جهان را به خود مشغول کرد. تحولات گویای آن بود که عراق به صحنه رقابتها و نزاع طرفهای مختلف بینالمللی بدل گشته است. اعمال خشونتهای بیرحمانه و وحشیانه در عراق نتیجه این رقابتها بود. آمریکا و متحدانش، که به خاطر قربانی شدن جانهای بیگناه به شدت مورد انتقاد جامعه داخلی و بینالمللی قرار گرفته بود. تلاش کرد هرچه زودتر نظامی دموکراتیک و با ثبات را بر عراق حاکم و از آن بهعنوان مهمترین دستاورد خود در حمله به عراق یاد کند. در عین حال کار خود را بهتدریج تمام شده تلقی کرده و از معرکه عقبنشینی کند. اما آمریکائیان با وضعیت بغرنجی روبهرو شدند که همانا قدرت یافتن شیعیان و کردها بود. روابط حسنه کردها و شیعیان، بهویژه توأم شدن آن با تعلقات مذهبی، وضع مطلوبی برای ایالات متحده آمریکا نیست. از سوی دیگر کشورهای عربی که سقوط صدام و طرفداران یعنی او را از بین رفتن یک نظام سنی تلقی میکردند از به قدرت یافتن شیعیان و کردها بود. روابط حسنه کردها و شیعیان، بهویژه توأم شدن آن با تعلقات مذهبی، وضع مطلوبی برای ایالات متحده آمریکا نیست.
از سوی دیگر کشورهای عربی که سقوط صدام و طرفداران بعثی او را از بین رفتن یک نظام سنی تلقی میکردند از به قدرت رسیدن نظامی شیعی، که در عین حال روابط حسنهای با ایران داشته باشد، به هراس افتادند. به همین دلیل این کشورها از روابط خوب خود با آمریکا و انگلیس استفاده کرده، سعی در قانع کردن آنان برای حمایت از خشونتگرایان عراق داشتند. بنابراین در حالیکه از یک سو تلاش برای تسهیل روند دموکراتیک در عراق در جریان بود، از سوی دیگر تلاشهائی برای توجیه اقدامات خشونتگرایان عراق و حمایت از خواستهای آنان در جریان بود. به خاطر همین وضعیت بغرنج و پارادوکس پدید آمده بسیاری از نظریهپردازان غرب به بحث درباره ماهیت دموکراسی پرداختند. پرسش آنان این بود که آیا دموکراسی فرآیند انتخابات آزاد و گردن نهادن به نتیجه آن است و یا اینکه دموکراسی فرآیندی است که الزاماً باید به روی کار آمدن حکومتی لیبرال منجر شود؟ به هر روی آمریکا و متحدانش مجبور به پیش بردن دو بازی موازی شدند. از یک سور از انتخابات دموکراتیک و کمک به ثبات حمایت کنند و از سوی دیگر کوشش کنند نامزدهائی با گرایش بعثی و سکولار و مهمتر با رویکردی منفی نسبت به ایران روی کار بیایند.
مبنای استدلالی این تلاش نیز آن بود که تحولات عراق و سرنگونی صدام و حزب بعث موجب قدرتمند شدن ایران گشته است و باید وضع را تغییر داد.
بر چنین بستری باید به اندیشه درباره این پرسشها پرداخت که آیا عراق با انتخابات اخیر خود به سمت ثبات پیش میرود؟ آیا این ثبات چنان است که از دغدغههای آمریکا و متحدان آن کشور بکاهد و مجال بیشتری برای تمرکز بر مسائل و نقاط دیگر جهان بدهد؟ در پاسخ میتوان گفت که قرائن مختلف نشاندهنده آن است که آمریکا از این پس نیروی کمتری را مصروف عراق خواهد کرد. در واقع آمریکا از این پس نیروی کمتری را مصروف عراق خواهد کرد. در واقع آمریکا با وجود اینکه نسبت به ثبات عراق مطمئن نیست و استقرار دموکراسی در آن کشور را انجامیافته تلقی نمیکند، ولی مسئولیتها را به دیگران واگذار خواهد کرد و از اعراب نگران از شیعیان خواهد خواست خود به مصاف عراق جدید بروند. در عین حال از بازمانده عناصر بعثی برای ایجاد توازن در میان جناحها و کنترل سیاست خارجی معطوف به ایران نزد سیاستمداران و دولت عراق بهره خواهد گرفت. بنابراین عراق بهعنوان بزرگترین دغدغه آمریکا در سال ۲۰۰۶ تا حدودی از اولویتهای ایالات متحده خارج خواهد شد. طبعاً باید در انتظار ماند و دید که کدام موضوع و یا کشور جایگزین اولویت عراق خوهد شد؟
در عین حال بیان یک نکته خالی از فایده نیست. ایران از سقوط صدام بهره برده است. همچنین از به قدرت رسیدن گروه شیعیان و حتی کردها خرسند است و آنها را در راستای منافع ملی خود ارزیابی میکند. حال پرسش این است چگونه میتوان موقعیت پدید آمده را حفظ کرد؟ و آیا با به قدرت رسیدن دولتی شیعی و مذهبی در عراق میتوانیم بر وزن منطقهای خود بیافزائیم؟
● چشمانداز قدرت گرفتن چین
موضوع در خور توجه دیگر در سال ۲۰۰۶ خیزش قدرتمند چین در صحنه اقتصادی جهانی است. چین در پی دو دهه رشد حدود ۱۰ درصد توانست به کشوری تأثیرگذار بر روند تحولات اقتصادی جهان بدل شود. امروزه چین، پس از آمریکا، دومین مصرفکننده انرژی در جهان است. این رتبه سالها در اختیار ژاپن بود. بدینترتیب چین با رشد بالا درصدد گسترش نفوذ خود در مناطق انرژی دنیا است و سیاستهای خود را برای رسیدن به این هدف طراحی کرده است. چین برای رسیدن به این مقصود با ایران قراردادهای گاز و نفت بلندمدت منعقد نموده است. چین همچنین در پی بیرون رانده شدن شرکت آمریکائی اکسان موبایل از قزاقستان وارد صحنه شد، خط لوله نفت قزاقستان - چین را در دسامبر ۲۰۰۵ افتتاح کرد و قصد دارد در آینده مقدار نفت انتقالی از طریق آن را افزایش دهد. توأمان گروه شانگهای را تقویت نموده و با کشورهای آسیای میانه روابط اقتصادی و سیاسی نزدیکی برقرار کرد. در واقع چین نه تنها وارد صحنه بازی بزرگ در آسیای میانه شده، بلکه در طرف برنده آن قرار گرفته است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست