جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
وندالیسم
تعریف و شناخت موضوع
وندال در لغت به معنای فرد یا آدم تخریب كار است و كلمه وندالیسم به معنای تخریب است. ولی در حالت عمومی و اجتماعی وندالیسم بیشتر به تخریبهای اجتماعی و یا حركتی اطلاق میشود كه در آن فرد یا گروهی از افراد به خرابكاری بپردازند. البته وقتی واژه خرابكاری بكار برده میشود غالباً مواردی در نظر است كه تخریبها اجتماعی و متعلق به عموم جامعه باشد به این معنا كه در مواردی كه فرد به خودتخریبی میپردازد و یا صدمات فردی به زندگی خود وارد میكند كلمه وندالیسم به كار برده نمیشود. این پدیده در سال های اخیر در بسیاری از كشورهای دنیا مشاهده شده و غالب متصدیان اجتماعی جامعه سعی در شناخت و كنترل آن دارند. در كشور ما نیز در برخی از موارد خاص این اتفاق افتاده و یا به صورت خیلی سبك هر روز اتفاق می افتد. وندالیسم را شاید بتوان به دو دستة كلی تقسیم كرد ۱- وندالیسمی كه در آن برنامه و یا هدف مشخصی دیده میشود كه غالباً هم گروهی است. ۲- وندالیسمی كه در آن برنامهریزی و اهداف از پیش تعیین شده وجود ندارد و در بیشتر موارد فردی است.
اگرچه نوع اول در جامعه بیشتر بوده و پررنگتر جلوه میكند ولی باید خاطر نشان كرد كه نوع دوم آن بیشتر خسارت به جامعه وارد میسازد و فقط به دلیل محسوس نبودن آن كم تر مورد توجه قرار گرفته است. امروز تقریباً عادی شده است كه فردی در برخورد با تلفن عمومی به آن مشت و لگد بزند و یا دیدن كیوسكهای بدون شیشه دیگر طبیعی است ولی آیا واقعاً درست و طبیعی است؟ آیا میتوان فقط با الفاظ جوانی كردن و یا برخی این گونهاند از كنار این مساله گذشت؟
انواع و یا گسترة تخریبی كه امروزه در جامعه دیده میشود بسیار وسیع و فراگیر است. یعنی بنوعی در تمامی ابعاد اجتماعی میتوان آن را دید. در ادارات، اماكن ورزشی، فروشگاهها، مدارس، تفریحگاههای عمومی، وسایل مورد استفاده جمع و ... و در هر مورد نیز دارای خصایص و سبك و روش خاص خود است و حتی دلایل منحصر به فرد خود را داراست. در ادارات تخریبها مربوط به وسایل اداری و عمومی است، غالباً فردی و دور از چشم دیگران انجام میشود. در اماكن ورزشی غالباً تخریبها اجتماعی و در جمع بوده حتی در برخی موارد موجب افتخار تخریب كننده نیز میشود. در مورد وسایل عمومی غالباً جمعی صورت گرفته و سعی میشود تا دیگران كمتر ماجرا را ببینند و به همین ترتیب بقیه موارد دیگر. در برخی موارد نیز تخریبها پنهانی و كاملاً فردی است به طور مثال تخریب سرویسهای بهداشتی عمومی از اینگونه است. جالب این كه در بررسی جمعیت شناختی موضوع به قشرهای بسیار متفاوتی برمیخوریم و بنوعی نمیتوان موضوع را به گروه و یا قشر خاصی از جامعه نسبت داد. در اینگونه موارد جوانان، بزرگسالان، افراد تحصیلكرده، بیسواد، فقیر و غنی و به نوعی همه درگیر هستند از سویی دیگر تبعات آن نیز شامل تمامی اقشار جامعه میشود یعنی خسارات وارده تنها قشر یا گروه خاصی را در برنمیگیرد و نمیتوان گفت كه بار مسئولیتی آن فقط بر عهده عده خاصی است.
از همه جالب تر این كه در موارد برخورد با تخریبهای انجام شده افراد مخرب بیشتر از سایر گروههای جامعه احساس منفی ابراز میكنند به طور مثال وقتی فردی با یك تلفن عمومی خراب برخورد میكند بسیار عصبانی شده و حتی در برخی موارد به افرادی كه آن را خراب كردهاند، فحش هم میدهد در حالی كه خود او نیز در شرایط دیگری یكی از وندالها یا تخریب كنندگان است. فقط نوع و یا سبك كار او متفاوت بوده و یا شاید در حال حاضر قابل پیگیری و بررسی نباشد. بسیار مشاهده كردیم رانندهای كه خود قوانین را رعایت نمیكند در شرایط برخورد با راننده متخلف دیگر بسیار واكنش تندی نشان داده و او را متهم میكند. و یا كارمندی كه در كار خود نسبت وسایل موجود در اداره حساسیت لازم را ندارد و حتی به خراب كردن برخی موارد نیز میپردازد، خود یكی از بزرگترین مدعیان رعایت نظم و انضباط و یا شعور اجتماعی است و به راحتی میتواند حتی ساعتها در مضموم بودن این گونه رفتارها و حركات داد سخن را به دست گرفته و مثالهای فراوانی ارائه كند.
پس مساله وندالیسم و وجود وندالهای در جامعه كنونی موضوعی است كه در سطحی نسبتاً گسترده مطرح است و ارگانها و سازمانها و دولت و در نهایت ملت، هزینه بسیار زیادی را برای این خرابكاریها باید پرداخت كنند. هزینههایی كه هركدام میتواند بخشی از مشكلات جامعه را تا حدودی مرتفع كرده و باری از دوش این ملت بردارد. هزینههای كه باید صرف آبادانی و رشد و توسعه قرار گیرد بیشتر برای تعمیر و نگهداری میشود. و همه این موارد تفكر ما را به سمتی سوق میدهد كه تا كی باید این هزینه پرداخت شده و شاهد مسائلی مانند وندالیسم باشیم و سوال دیگر این كه آیا در تمامی این موارد تنها دولت باید به فكر چاره باشد و یا ما نیز میتوانیم در برخی از مواقع كمك كرده و بخشهایی هر چند كوچك از مسالهای بزرگ را حل كنیم.
علل و سببشناسی موضوع
در علت شناسی موضوع میتوان به دو مورد كلی اشاره داشت :
۱- عدم امكان تخلیه هیجانی در مردم
۲- احساس تضاد و تعارض منافع با سیستم.
در مورد علت شماره یك باید عنوان داشت كه همه افراد بشر نیاز دارند تا در مواقعی هیجانات خود را تخلیه كنند همه ما نیاز داریم تا در مواقعی بلند بخندیم یا گریه كنیم، فریاد بكشیم و یا حتی برخی اعمالی را انجام دهیم كه با سن و یا موقعیت اجتماعیمان سنخیت كامل نداشته باشد مثلاً در سنین بزرگسالی شیطنت كنیم و یا خوراكیهای كودكانه مصرف كنیم. این نیاز یك مورد كاملاً طبیعی و عمومی در بین همه افراد بشر است. به طور معمول نیز یا مواقعی پیش میآید تا بتوانیم این اعمال را انجام دهیم و یا مواقعی را پیش میآوریم تا بتوانیم برخی از این رفتارها را انجام دهیم. چرا كه در هر صورت باید شرایطی موجود باشد تا این انرژی راهی برای تخلیه شدن داشته باشد.
حال هر چه سن فرد كمتر باشد میزان انرژی او بیشتر است به طوری كه عنوان میشود انرژی یك كودك در سنین ۴ تا ۷ سالگی نزدیك به هفت برابر والدین خود است. و هر چه انرژی بیشتر باشد، برای تخلیه آن باید راههای بیشتر و متنوعتری را ایجاد كرد. برای كودكان بازی كردن یكی از مهمترین راههای تخلیه هیجانی شمرده میشود كه میتواند بسیاری از عواطف و هیجانات فرد را تخلیه كرده و او را به آرامش برساند این امر تا حدی در روانشناسی مورد توافق است كه حتی بازی را نوعی درمان برای برخی ناراحتیهای روانی كودكان میدانند. ولی آیا بزرگسالان نیز این موصوع را پذیرفتهاند؟ آیا تا به حال پیشآمده است كه به فرزندان خود راهها و روشهایی را بیاموزیم تا با آن بتوانند انرژی خود را در مسیرهای مثبت مصرف كنند؟ آیا تا كنون به غیر از درس خواندن هیچ كار دیگری را از فرزندان خود خواستهایم یا این كه در تمامی طول روز آنها را با واژة "نكن" از انجام كارها منع كردهایم. جملاتی مانند نخند، شلوغ نكن، حرف نزن، صدا نكن، ندو، داد نزن، دست نزن، و ... را تا به حال چند صدبار تكرار كردهایم؟ اما از سویی دیگر آیا تاكنون هیچگاه حتی در شرایطی مطلوب از فرزند خود خواستهاید تا رفتاری را انجام دهد؟ رفتاری كه كمی هیجان و یا شیطنت در آن باشد؟ آیا هیچگاه به او گفتهاید كه میتواند در این شرایط مشخص داد بزند؟ آب بازی كند؟ آتش روشن كند؟ و یا رفتاری دیگر. با نگاهی به آن چه گفته شد و كمی تفكر درمییابیم كه ما كمتر به مقوله تخلیه هیجانات كودكان و نوجوانان خود پرداختهایم و در نهایت این انرژیهای تخلیه نشده روزی با شدت بیشتری و در مسیری كه شاید درست نباشد تخلیه خواهد شد و آن زمان است كه ما واژههایی مانند وندالیسم را ابداع كرده و سعی در توجیه و یا تبیین حركت نوجوانان و یا دیگر اقشار جامعه كه این حركت را انجام دادهاند میكنیم.
جا انداختن موضوع برای افراد در سنین كودكی شاید كار خیلی سختی نباشد و بسیاری از ما پذیرفتهایم كه كودكان مقداری شیطنت باید داشته باشند ولی در مورد دیگران چه؟ . آیا جامعه پذیرفته است كه نوجوانان نیز دارای انرژیهایی هستند كه باید در زمان و مكان مناسب تخلیه شود؟ آیا قبول داریم كه در شرایطی خاص خود ما نیز كاملاً مطابق با قوانین رفتار نمیكنیم؟ آیا به این مساله فكر كردهایم كه اگر این توان و انرژی، این هیجان و عاطفه، این احساس در یك مسیل و مسیر مشخصی قرار نگیرد شاید همانند یك سیل، ویرانگری كرده و عوارض فردی و اجتماعی داشته باشد؟ مثالهایی را در مورد كودكان ارائه كردیم ولی در مورد نوجوانان و جوانان نیز مساله همین گونه است فقط با این تفاوت كه در مورد ایجاد محدودیت در نوجوانان و جوانان تنها خانواده مقصر نبوده و نهادها و ارگانهای دیگر نیز سهیم هستند. اگر در مورد كودكان واژه "نكن" فقط از سمت والدین خطاب میشد، در مورد نوجوانان و جوانان از سمت جامعه نیز بسیار تحت تاثیر این لفظ قرار میگیرند. البته جلوگیری از برخی رفتارهای نادرست و ناشایست وظیفه والدین و در برخی موارد ارگانهاست ولی بحث ما جلوگیری از رفتارهایی است كه منع خاصی نداشته و امكان بروز آن وجود دارد نه رفتارهایی كه هم قانون و هم شرع و عرف ما آنها را منع كرده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست