یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

به همان میزانی که هزینه می کنیم فایده می بریم


به همان میزانی که هزینه می کنیم فایده می بریم

برآورد اقتصادی طرح های سیاستی آب و هوایی پس از سال ۲۰۱۲

سیاست‌گذارها باید هرچه سریع‌تر درباره یک قرارداد آب‌و‌هوایی پسا کیوتویی به توافق برسند تا در سال ۲۰۱۲ عملی گردد. در این مقاله با استفاده از یک سری شاخص‌های کمی، برخی از طرح‌های سیاستی بین‌المللی پیشنهاد شده در باب تغییرات آب‌و‌هوایی بررسی گردیده و کارآیی اقتصادی، اثرات زیست‌محیطی، تاثیرات توزیعی و قابلیت اجرایی‌شدن آن‌ها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. متاسفانه موثرترین سیاست‌ها، پرهزینه‌ترین آن‌ها بوده و سخت‌ترین شرایط را برای اجرایی‌شدن دارند.

مذاکرات بین‌المللی درباره توافق‌نامه‌ای بالقوه برای کاهش انتشار کربن که باید پس از اتمام اولین دوره پروتکل کیوتو در ۲۰۱۲ عملی گردد، دارد وارد مرحله حساسی می‌شود. در طی دو سال آینده، اگر بتوان به سیاست موثری دست یافت که امکان پرداخت هزینه‌هایش وجود داشته باشد. باید ویژگی‌های اصلی هرگونه توافقی درباره شرایط آب‌و‌هوایی مورد پذیرش قرار گیرند. حتی اگر ملاحظات سیاسی را کنار بگذاریم، باز هم چنین انتخابی آسان نخواهد بود. گرم‌شدن زمین پدیده‌ای طولانی و بادوام است و لذا هم سیاستی که در آینده اتخاذ نشود، باید شرایط بلندمدتی را فراهم آورد که با هدف نهایی محدودساختن افزایش دمای زمین، سازگار باشد. دستیابی به این هدف مستلزم افزایش بی‌سابقه سرمایه‌گذاری و منابع در چندین بخش است و از این‌رو می‌تواند منجر به تاثیرگذاری منفی بر روی فعالیت‌‌های اقتصادی شود. چنین سیاستی بخش‌های اقتصادی بسیار متفاوتی، از تولید آلومینیوم گرفته تا مدیریت وام‌ها را در بر می‌گیرد و عملکرد هماهنگ کشورها را می‌طلبد. این احتمال می‌رود که عواقب توزیعی این طرح، محرک‌های خاصی را افزایش داده و منجر به آسان‌گیرترشدن هرگونه پیمان آب‌و‌هوایی شود. سیاست‌گذارهای مرتبط با این فرآیند، با کاری دشوار که اولویت‌بندی پیچیده‌ای دارد روبه‌رو هستند. یک راه برای کاهش چند بعدی بودن و پیچیدگی این مشکل، این است که توافق‌های بالقوه درباره تغییرات آب‌و‌هوایی به گونه‌ای منسجم و از طریق مجموعه‌ای از شاخص‌های کمی مورد ارزیابی قرار گیرند، که این روش باعث می‌شود که بتوان حداقل بخشی از این پیچیدگی را مدل‌سازی نمود.

در چند سال گذشته، چند پیشنهاد برای موافقت‌نامه پس از پیمان کیوتو از سوی دانشمندان و متخصصین سیاست‌گذاری ارائه شده است. آلدی واستاونیز (۲۰۰۷) یک مجموعه طرح را ارائه کرده‌اند که در چارچوب پروژه موافقت‌نامه‌های آب‌‌و‌هوایی بین‌المللی دانشگاه‌ هاروارد قرار دارند.

نویسندگان مقاله حاضر در مقاله CEPR ۶۹۹۵ تعدادی از این پیشنهادهای سیاستی را با استفاده از یک مدل ارزیابی یکپارچه بررسی کرده‌ایم و بدین‌گونه، یکی از محدود ارزیابی‌هایی را ارائه نموده‌ایم که از چارچوبی مشترک و سازگار برای تحلیل در آن‌ها استفاده شده است.

هشت پیشنهاد برای موافقت‌نامه بین‌المللی آب و هوایی پس از ۲۰۱۲، بررسی گردیده و از لحاظ چهار بعد مرتبط، یعنی تاثیرات زیست‌محیطی، کارآیی اقتصادی، اثرات توزیعی و قابلیت اجرایی شدن بالقوه با یکدیگر مقایسه شده‌اند. هدف از استفاده از این شاخص‌ها، این است که تصویری واضح از تاثیرات عمده برخی از گزینه‌های سیاستی که در‌حال‌حاضر مطرح هستند. برای سیاست‌گذارها فراهم آید. هشت پیشنهاد سیاستی که تحلیل شده و مورد مقایسه قرار گرفته‌اند، در جدول ۱ نشان داده شده‌اند.

موافقت‌نامه‌های عمومی همه مناطق را در بر می‌گیرند، اما توافق‌های جزئی تنها هماهنگی میان زیرمجموعه‌ای از آنها را می‌طلبند. ممکن است در این توافق‌ها نیاز به تلاش‌های فوری از سوی کشورهای شرکت‌کننده برای کاهش انتشار کربن باشد یا اینکه تفاوت در توانایی کشورها برای این کار را در نظر گرفته و لذا همکاری و شرکت را در بر داشته باشند، یعنی برخی مناطق که معمولا اقتصادهای در حال گذار و کشورهای در حال توسعه هستند، مجاز باشند که شرکت در این طرح را به تاخیر انداخته و زمانی وارد این موافقت‌نامه‌ها شوند که برخی معیارهای مورد قبول واقع شده را به آورده سازند. تفاوتی دیگر در این طرح‌ها به نوع ابزارهای سیاستی مربوط بازمی‌گردد. اکثر آنها از روش Trade استفاده می‌کنند، اما سیاست‌های مالیات بر کربن و R&D (امور مربوط به تحقیق و توسعه)نیز مورد ملاحظه قرار گرفته‌اند. معیارهای مختلفی نیز برای تخصیص میزان انتشار مجاز مفروض واقع شده‌اند. (از پایین به بالا، مثلا برابر با میزان سرانه یا تاریخی انتشار، در مقابل از بالا به پایین، مثل درجه‌بندی)

قبل از آن‌که چگونگی عملکرد هشت طرح فوق مورد ارزیابی قرار گیرند، دوجنبه کلیدی را باید خاطرنشان ساخت. اول این‌که همه پیشنهادهای ارائه شده تنها بر کاهش دی‌اکسید کربن متمرکز شده و دیگر گازهای گلخانه‌ای را مدنظر قرار نداده‌اند. دوم این‌که همه این طرح‌ها پیش‌بینی می‌کنند که کشورها برای جلوگیری از افزایش میزان کربن، حداقل متعهد هستند که از میزان انتشار کربن برنامه‌ریزی شده تحت سناریوهای BAV(روال عادی کار تجاری) فراتر نروند، یعنی در واقع به میزانی کربن منتشر کنند که اگر هیچ سیاست آب‌‌و‌هوایی جدیدی به کار گرفته نشود، برای آن‌ مقدار برنامه‌ریزی کرده‌اند. کشورها مایلند به این میزان حداقلی از شراکت متعهد باشند، چرا که به آن‌ها اجازه می‌دهد که در بازار کربن مجاز هنوز داشته باشند، هزینه کمتری برای کاهش انتشار کربن بپردازند و از فواید مالی آن بهره ببرند. نتایج تحلیل مقایسه‌ای در جدول ۲ خلاصه شده است.

با تمرکز بر روی طرح‌ها و توجه عمده به بسیاری از وجوه مسائل و مشکلات، تفاوت‌های قابل توجهی میان این پیشنهادها مشاهده می‌گردند. چند شاخص عمومی پدیدار می‌شوند. اول از همه توجه داشته باشید که طرح‌های جدول شماره ۲، به ترتیب افزایش کارآیی زیست‌محیطی چیده شده‌اند. با این وجود، این ترتیب مشابه رتبه‌بندی آن‌ها بر اساس کاهش کارآیی اقتصادی (ستون دوم) است، یعنی در ستون دوم به ترتیب و از بالا به پایین،‌ هزینه طرح‌ها افزایش می‌یابند. این ترتیب همچنین با کاهش قابلیت اجرایی شدن موافقت‌نامه‌ها همخوانی دارد. بنابراین واضح است که میان کارآیی زیست‌محیطی و کارآیی اقتصادی و قابلیت اجرایی شدن، رابطه معکوسی وجود دارد. به عبارت دیگر هرچه هزینه‌های طرح بالاتر باشند، کارآیی زیست‌محیطی این پیشنهاد سیاستی بالاتر بوده و قابلیت اجرای آن کمتر است سیاست‌های بلند پروازانه‌تر، لزوما هزینه بیشتری به همراه دارند.

در درجه دوم باید توجه داشت که جدول ۲ میزان سختی کنترل گرمایش زمین را نشان می‌دهد. هیچ یک از این طرح‌های سیاستی نمی‌توانند افزایش دمای ۲۱۰۰ نسبت به سطوح پیشا صنعتی را به کمتر از ۲ درجه سانتی‌گراد کاهش دهند. در اغلب آنها این افزایش دما، نزدیک به ۳ درجه سانتی‌گراد است.

شمول پیشگیری از جنگل‌زدایی در طرح (REDD) هزینه سیاست‌گذاری را کاهش داده و لذا قابلیت اجرایی شدن موافقت‌نامه‌ها در آینده را افزایش می‌دهد چرا که محرک‌هایی اضافی برای شرکت برخی کشورهای در حال توسعه فراهم می‌آورد. این احتمال وجود دارد که نتیجه فوق، که براساس جلوگیری از انتشار کربن در جنگل آمازون محاسبه شده است، با گسترش حوزه برنامه REDD به دیگر کشورهای جنگلی استوایی، از قبیل کنگوو اندونزی بیش از این تقویت شود.

همه طرح‌های سیاستی با توجه به توزیع فواید و هزینه‌های اقتصادی موافقت‌نامه‌های آتی، بهبود در توزیع درآمد را در کشورها بر اساس معیار ضریب جینی در ۲۱۰۰ در پی خواهند داشت، اگرچه این اثر در طرح درجه‌بندی و باشگاه‌های آب و هوایی بیشتر است.

نهایتا ثابت شده است که سیاستی که در آن برای توسعه و به کارگیری تکنولوژی‌های عاری از کربن،‌ بر همکاری‌های R&D تمرکز شده است. سیگنال قیمتی خاصی برای کربن به همراه ندارد، اما اثری مثبت بر روی فعالیت‌های اقتصادی خواهد داشت و از این‌رو، این احتمال وجود دارد که تنها پیشنهادی باشد که بتواند به موافقت‌نامه‌ای جهانی تبدیل شده و عملی گردد. در عین حال همچنین احتمال می‌رود که اثر بسیار محدودی بر غلظت‌های کربن داشته باشد و لذا این نکته حاکی از آن است که تدارک R&D جزیی لازم اما غیر کافی برای آن است که موافقت‌نامه‌ای موثر درباره شرایط آب‌وهوایی حاصل شود.

والنتینو بوستی/ والنتینو بوستی،‌ محقق ارشد بنیاد این انریکوماتی در ایتالیا است.

کارلو کارارو / کارلو کارارو، استاد اقتصاد و اقتصادسنجی محیط زیست در دانشگاه ونیز و همکار پروژه تحقیقاتی CEPR است.

الساندرو اسگوبی / الساندرو اسگوبی، محقق بنیاد انی یکوماتی در ایتالیا است.

ماسیمو تاوونی / ماسیمو تاوونی، محقق بنیادانی یکوماتی (FEEM) و اقتصاددان موسسه زیست محیطی پرینستون است.

مترجم: محسن رنجبر