جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
از چاوخانه تا چاپخانه
تاریخنویسان متعددی در تاریخ اختراعات، نام افرادی را بهدرست یا غلط ثبت کردهاند که میبایست نام آن افراد را دوبارهنویسی کرد که گاه این تاریخنویسان نام این افراد را از خد یک نام تا تغییر یک جریان درست، بهغلط ثبت کردهاند، این جریانات تا حدی است کهدرست را از غلط نمیتوان تشخیص داد. بههمین سبب باید، تاریخ اختراعات و روز صنعت چاپ را دوباره تعیین کرد. زمانیکه ایرانیان برای اولین بار خط میخی را اختراع کردند باید آغاز اختراع صنعت چاپ نامید و همزمان با آن اولین قالبهای حروف میخی که از جنس چوب تراشیده شد یعنی از جنس همان قالبهائی بودند که در قرن ۱۶ میلادی در آلمان دوباره اختراع شد. ولی ایرانیان برای گسترش علم، با قلمهای چوبی خود که به شکل مثلثهای نوک تیز ساخته میشد خطوط خود را بر روی گلهای رس چاپ میکردند و چون از دست، بهجای دستگاه استفاده میکردند. آن تاریخنویس که از این مطلب اطلاع زیادی نداشت، نتوانست تا این اختراع را بهنام ایرانیان ثبت کند.
از آن دوران تا دوران باستان که فنیقیهایها در آسیای صغیر و بعدها در آسیای خاوری، توسط مصریها و مدتها قبل در قرن ششم قبل از میلاد مسیح، خط و چاپ را برای دنیا به ارمغان آوردند، باز هم آن تاریخنویس حضور نداشت تا، این اختراع را هم بهنام آنان بهثبت برساند. تا دوران قرن هفتم میلادی که چینیها موفق شدند، تا دستگاه چاپ را اختراع کنند و ظاهراً تاریخنویس ما که تازه قدری راه افتاده بود و از سر اتفاق از آنجا میگذشت، یادداشت کوچکی از این واقعه مهم برداشت. ولی بعدها یادش رفت تا آن را به دیگران نشان دهد، تا آنکه از آن تاریخ، سالها گذشت؛ دوران صنایع دستی در اروپا به همراه ظهور ابداعات و اختراعات از راه رسید.این زمان مصادف بود با خانواده تنگدستی که فرزند خود را برای کسب درآمد، کشانکشان به طرف صومعهٔ نزدیک خانه خود میبردند. مادر گوتنبرگ برای کسب درآمد و امرارمعاش، پسر خود را به پدران روحانی که مشغول کپیبرداری از روی کتابهای مقدس مسیحی بودند سپرد؛ و پدران مقدس به گوتنبرگ جوان آموختند که، چگونه میتواند از روی کتابهای خطی کپیبرداری نماید.
ولی این کار که باید با دقت و حوصله و صرف وقت زیاد صورت میگرفت؛ کاری نبود که در حوصلهٔ گوتنبرگ جوان باشد و این کار برای گوتنبرگ جوان عملی سخت و طاقتفرسا بود؛ و گوتنبرگ جوان به بهانههای فراوان از زیر این کار فرار میکرد؛ تا آنکه پدران روحانی به پدر غیرروحانی گوتنبرگ شکایت کردند که، بچه شما از زیر کار در میرود و این مطلب نقطه عطفی در دروحیه گوتنبرگ جوان شد. و وقتی پدر غیر روحانی گوتنبرگ از او علت را جویا شد. گوتنبرگ جوان گفت: این کار عملی بیهوده و اتلاف وقتی بیدلیل است. این حرف در آن زمان توهینی علنی و اعلان جنگی با مقدسات تلقی میشد؛ و برای اینکه گوتنبرگ جوان خدای ناکرده از طرف کلیسای قرون وسطی به مرگ تهدید نشود، به یاد این جمله معروف افتاد که: احتیاج، مادر اختراعات است بنابراین گوتنبرگ به این فکر افتاد که چگونه میتواند حروفی را بسازد که؛ از کنار هم قرار دادن آنها بتواند به یک جمله واحد دست پیداکند و با تلاش فراوان شروع به کندن حروف لاتین از روی چوب نمود و موفق شد تا اولین و آخرین اختراع خود را توسط آن تاریخنویس به ثبت برساند. و این شد که کلی تلاش برای اختراع و نشر به کناری رفت و ناگهان تاریخ دوباره متولد شد و با نام گوتنبرگ شکل دوبارهای پیدا کرد. اما آن تاریخنویس به نفعگیر، یادش رفت تا بگوید، که از آن تاریخ و سالها قبلتر از آن، با ورود کاغذ و چاپ چینی به ایران؛ و قبل از اختراع گوتنبرگ تنبل که دوست نداشت، با قلم و مرکب کار کند، چاپ در چین اختراع شده بود.
و همه از آن اطلاع داشتند و حتی چینیها در کار صادرات آن بودند و آن تکنولوژی به همراه نام چینی چاپ به ایران فروخته شد؛ و در آن زمان دستگاه چاپ و با نام اصلی آن یعنی کااو CaoA خوانده میشد. این کلمه در حدود قرن هفتم هجری با نام چاو در ایران مطرح گردید که تلفظ فارسی این لغت چینی بود و چون چاو بر روی کاغذ چاپ میشد، مبنای پول کاغذی قرار گرفت که بههمین نام چاو خوانده شد،این امر در زمان امیر طغاجا و آقبوق و صدر جهان ثبت گردیده است؛ و در این زمان بود که اولین اسکناس و پول کاغذی چاپ شد، و تاریخنویس، این زمان را آغاز اولین پولهای کاغذی ثبت کرد. ولی آن تاریخنویس نیز هنوز از آن بیخبر بود که چه اتفاقی د رحال افتادن است و در همین زمان مبلغ هر پول کاغذی معادل نیم درهم تا ده دینار ارائه میگردید که با نام چاو منتشر شد. در آن زمان تبریز پایتخت ایران بود. اما مردم از قبول این پول امتناع ورزیدند و سر به شورش برداشتند و این هم اولین مخالفت مردم بر علیه پول چاپی بود که در تاریخ ثبت شده است. بالاخره گیخاتو مجبور شد فرمان دیگری دایر بر فسخ چاو صادر کند و چاو را چاو نامبارک خواند و مردم، صدر جهان وزیر سلطان را به لقب چاویان نامیدند، و این هم اولین شکست پول کاغذی، و بهتبع آن ورشکستگی بانک مرکزی وقت بود که هنوز راه نیفتاده، شکست خورد. البته این موارد را تاریخنویس ما نوشت.
نه آن تاریخنویس اولیه! و شاید بههمین علت و عدم قبول مردم در آن زمان بود که مردم احساس میکردند دولت وقت میخواهد، طلا و نقرهٔ با ارزش آنها را بگیرد و در مقابل مشتی کاغذ بیارزش به آنها بدهد بههمین خاطر این طرح با شکست روبهرو شد و مردم طلا و نقره خود را با مشتی کاغذ عوض نکردند و این امر تبدیل به سابقهای فریبکارانه برای چاو گردید که تا امروز در زبان فارسی تبدیل به اصطلاحات و لغاتی از قبیل (کتاب صنعت چاپ ـ هوشنگ دانشور ـ انتشارات سازمان جغرافیائی) چاو زدن یا چاپ زدن به معنی دروغ گفتن و چاپچی به معنی دروغ گفتن به کار میرود و نیز لغت بسیار متداول چاپیدن (فرهنگ عمید) به معنی غرت کردن و به یغما بردن و سرکیسه کردن برده شده است و این خاطرهٔ بد سبب شد تا صنعت چاپ تا سالها به تأخیر بنفتد ولی روند چاپ دوباره در جای دیگر آغاز شد. نخستین کتابی که به خط فارسی منتشر شد کتاب سیرت مسیح بود، که در سال ۱۰۹۴ قمری در شهر لیدن هلند منتشر شد و این اولین کتاب فارسی بود که، در خارج از کشور منتشر میشد و با این اقدامات سبب شد تا، سالها تلاش در مسیر رشد و شکوفائی چاپ در ایران شکل بگیرد.
تا امروز که ایران همپای یکی از مصرفکنندهترین تکنولوژیهای جهانی در زمینه چاپ قرار گیرد و به صنعت عظیمی تبدیل شود که هزاران نفر را در قسمتهای مختلف خود جای داده است و از اولین کلمه چینی خود فاصله زیادی گرفته است تا حدیکه، کمتر چاپخانهداری میداند که عنوان حرفهای خود را وامدار چه کشوری است. امروز ایران دیگر نگران آن نیست که پول کاغذی چاو را مردم استفاده نکنند بلکه، امروز نگران آن است تا بر مشکلات تکنولوژیک و فناوریهای دیجیتالی و سختافزاری روز پیروز شوند. امروز نگران سرعت تکنولوژیک دستگاههای مدرن روز و عدم آشنائی نیروهای کارآمد و متخصص هستیم، امروز نگران عقبماندگیهای دانش روز با قشر کارگران دیروز هستیم، و امروز نگران اخراج، تعطیلی و یا ورشکستگیهای زودرس و در گیرودار همان چاو میباشیم که امروز ما را ره دامن بانکها میکشاند؛ و امروز نگران مشکلات مدیریتهای قدیمی دیروز میباشیم، که چگونه، خود را با شرایط و امکانات روز هماهنگ کند.
این شرایط بسیار سختتر شده است بهنحویکه، نسبت به وظایف انجامشده در مورد انجام کار و نحوهٔ بهرهوری در تولید و خدمات بیشتر، همراه با سرعت فراتر از سرعتهای قبلی در جهت رشد و تعالی بر او تحمیل میشود. بدون شک دنیای امروز بدون صنعت چاپ معنا ندارد؛ تا حدی که هنر آمیخته با چاپ، همراه با هنر گرافیک، هر فردی را در هر لحظه با تکنولوژی چاپ مواجه میکند بهنحویکه، هر انسانی را متوجه این نکته میکند که دنیای امروز بدون چاپ معنائی ندارد. ابزاری که به واسطه آن هنر گرافیک و علوم ارتباطات و علوم رسانهای را با مقوله چاپ، پیوند میخورد و همه را به یکدیگر پیوند داده است.
نویسنده/نجمالدین فرخیار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست