ایالات متحده آمریکا در کشورهای مشترک المنافع اجبار به دموکراسی

در کشورهای بوجود آمده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی, شکست استراتژی جغرافیایی رخ می دهد آمریکا دیگر راغب به مبارزه با هر قیمتی برای حفاظت نسبی حکومت های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در کشورهای مشترک المنافع نمی باشد ارزیابی یا در جهت تضعیف آنها یا در جهت براندازی آنها می باشد

در کشورهای بوجود آمده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، شکست استراتژی جغرافیایی رخ می دهد. آمریکا دیگر راغب به مبارزه با هر قیمتی برای حفاظت نسبی حکومت های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در کشورهای مشترک المنافع نمی باشد: ارزیابی یا در جهت تضعیف آنها یا در جهت براندازی آنها می باشد.در چند روز گذشته رئیس جمهور آمریکا "جرج دبلیو بوش" برای رئیس جمهور کشور قزاقستان "نورسلطان نظربایف" درخواستی مبنی بر تضمین برگزاری انتخابات آزاد و دموکراتیک در این کشور ارسال نمود، بعلاوه پیش از این در کشور با تهدید استفاده ازنیروی نظامی، اقدام به اعتراض در هنگام برگزاری انتخابات را، قدغن نمودند. "تقاضاهای" مشابهی برای کشورهای آذربایجان و ارمنستان نیز ارسال شده است.کنگره آمریکا برای حمایت از گروه های مخالف در این کشورها وهمچنین کشور مولداوی، جایی که "ولادیمیر وارونین" توانست مجدداً با حمایت آمریکا انتخاب شود، تخصیص کمک های مالی را تصویب نمود. ترس قبل از "انقلاب"، حکومت های پس از اتحاد جماهیر شوروی را وادار می نماید که توصیه های غرب در خصوص فرآیند دموکراسی سازی حکومت ها را بپذیرند، اما همزمان بطور قابل توجهی ارزش دوستی با مسکو را افزایش می دهند.ریشه های تغییرات استراتژی جغرافیایی آمریکا را باید در حوادث ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی جستجو نمود. وقایع تروریستی در نیویورک ، آمریکا را وادار نمود که در روابط خود با رهبران وفادار، اما قدرت طلب یا خودسر کشورهای دیگر تجدید نظر نماید. اکنون آمریکا از فرمول دیگری که، برعهده گرفتن رل قیم دموکراسی جهانی می باشد، استفاده می نماید .دموکراسی در کشورهای بوجود آمده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با سطح زندگی خیلی پایین و همیشه ناپایدار، حکومت ضعیف و بروز مخالفت، عملا استثناً می باشد. دقیقا ایالات متحده آمریکا چنین حکومت هایی را در کشورهای مشترک المنافع می خواهد که ببیند و می پسندد.روشن ترین تصدیق این موضوع برخورد آمریکا با حوادث "آندیجان" می باشد: ازبکستان که همیشه به غرب تمایل داشت، تحت حمایت انتقاد غرب در خصوص کاهش شورش در این کشور قرار گرفت. آمریکا رابطه خود با "اسلام کریموف " را بخاطر یک هدف "قربانی" نمود: فرار نمودن از هواداران حقوق نیروی نظامی که ممکن است در مقابل مخالفان در کشورهای دیگر استفاده شود.زمانی که آمریکا صداقتی را گارانتی ننماید، روسیه تنها شریکی خواهد شد که می تواند با استدلال برای "انقلاب" مخالفت نماید، استدلالی که به نفع حکومت های حاکم می باشد. نمایندگان روسیه به دفعات اعلام داشته اند که، اگر در مقابل حکومت از روش های مبارزاتی خیانت آمیزی استفاده شود، حکومت این حق را دارد که از نیروی نظامی استفاده نماید .بدین ترتیب شرایطی بوجود می آید که برای کشورهای مشترک المنافع به صرفه نخواهد بود که روابط خود را با روسیه و یا با غرب خدشه دار کنند که نمونه واضح آن در کشورهای آسیای میانه می باشد.