چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
رانده شدگان انزوا طلب
دوران سالمندی و نحوه گذران آن معمولاً در كشورهای مختلف متفاوت است. بطوری كه همواره از دوران سالمندی در كشورهای در حال توسعه به عنوان سختترین دوران زندگی یاد میشود. دوره سالمندی در كشوری نظیر ایران با مشكلات و مصایب مختلفی همراه است. زیرا با ورود به این دوره، سالمند كه زمانی خود توانایی انجام كارهای فیزیكی سنگین و كسب درآمد را داشته، مجبور است از چرخه كار و فعالیت اجتماعی و اقتصادی خارج شده و به عنوان فردی منفعل عمل كند كه اكثریت سالمندان تحت چنین شرایطی بتدریج افسرده شده و ترجیح میدهند كه در انزوا بسر ببرند. این انزوا و شرایطی كه به آنها تحمیل شده، سبب میشود كه خانواده آنان بخصوص فرزندان، به مراكز و خانههای سالمندان مراجعه كرده و برای بقیه عمر آنان برنامهریزی كنند.
بنابر آمار درصد كمی از سالمندانی كه به اینگونه مراكز سپرده میشوند با این اقدام موافق هستند. دكتر «محمد اسماعیل مطلق» مدیركل دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت در این باره میگوید: «حدود ۶۵ درصد زنان سالمند و حدود ۷۵ درصد سالمندان مرد با خانواده خود در شهرها و روستاها زندگی میكنند.»این آمار نشان دهنده آن است كه اكثر سالمندان ترجیح میدهند به جای زندگی در مراكز خاص و همراه با سایر سالمندان، نزد خانواده خود زندگی كنند.
دكتر «غنچه راهب» روانشناس و مددكار اجتماعی درباره علت عدم تمایل سالمندان به زندگی در خانه سالمندان میگوید: «طبیعی است كه دور شدن از بافت زندگی اجتماعی و نوع روابط برای هیچكس خوشایند نباشد. یكی از مسائل مهم در زندگی سالمندان، مساله اختیار است. زیرا در صورتی كه فرد به خانه سالمندان سپرده شود، اختیار نحوه زندگی خود را از دست میدهد و مجبور است كه در فضایی خاص، سر ساعت مقرر از خواب بیدار شود، كارهای از پیش تعیین شده را انجام دهد و سر ساعت معینی دوباره بخوابد. تحت چنین شرایطی سالمندان دیگر هیچ اختیاری بر سرنوشت و زندگی خود نداشته و بتدریج احساس میكنند كه نقشهای اصلی خود را به عنوان كسی كه در خانه پدربزرگ یا مادربزگ نامیده میشده، از دست دادهاند. به عبارت دیگر سالمندان در این وضعیت احساس میكنند كه حضورشان معنای اصلی خود را در زندگی از دست داده است.»
وی ادامه میدهد: «مساله بعدی، نوع نگاه اجتماعی به خانه سالمندان و نوع خدماتی است كه در آنجا ارایه میشود. متاسفانه در جامعه ما به خانه سالمندان با نگاهی توام با طرد شدن از بافت اجتماعی و خانواده نگریسته میشود. بطوری كه اكثر سالمندان از این نوع نگاه اجتماعی خوششان نمیآید و براین باورند كه خانه سالمندان در اصل مكانی است كه افراد برای سپری كردن زندگی و نزدیك شدن به لحظات آخر به آنجا سپرده میشوند. پس برای تغییر دید سالمندان باید مشخص شود كه آیا فضای خانههای سالمندان برای زندگی پدر بزرگها و مادربزرگها واقعاً مناسب است؟ آیا در آنجا استقلال و آزادی افراد، همانند خانههایشان حفظ میشود؟ با پاسخ صحیح به این قبیل سوالات میتوان تاحدودی دید منفی نسبت به خانههای سالمندان را تغییر داد.»
● امكان افزایش افسردگی در میان سالمندان
به اعتقاد روانشناسان و آسیبشناسان اجتماعی اكثر افراد با ورود به دوران سالمندی به بیماریهای روحی و روانی نظیر افسردگی مبتلا میشوند. این در حالی است كه سالمندان كشورهای صنعتی و پیشرفته، دوران سالمندی را تولدی دوباره نامیده و با شروع آن سعی میكنند شیوه زندگی خود را تغییر داده و تفریحات و مسافرتهای مختلف را در برنامههای خود میگنجانند، اما در مقابل در كشورهایی نظیر ایران، اكثر سالمندان به بیماری افسردگی مبتلا میشوند.
دكتر راهب در این باره توضیح میدهد: «نوع برنامهریزی برای افراد در سایر كشورها و در طول زمانهای مختلف، متفاوت است. معمولاً در كشورهای پیشرفته، یك فرد تمام كار و فعالیت خود را انجام داده و پس از بازنشستگی و ورود به دوره سالمندی بیشتر اوقات خود را صرف گشت و گذار، تورهای تفریحی و مسافرتی و همچنین برقراری ارتباط با هم سن و سالهای خود میكنند. اما متاسفانه در ایران شرایط اینچنین نیست و هیچ تفریح خاصی برای سالمندان در نظر گرفته نمیشود. متاسفانه بسیاری از سالمندان پس از بازنشستگی هیچگونه تامین اقتصادی نداشته و مجبورند برای امرار معاش و گذراندن زندگی خود، مجددا كار كنند. عدم تامین اقتصادی و نگرانیهای آنان در این خصوص، زمینههای بروز ناراحتیهای روحی و افسردگی را افزایش میدهد.»
عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تاكید میكند: «امروزه افسردگی به میزان قابل توجهی در میان سالمندان افزایش یافته است زیرا پدربزرگها و مادربزرگهای امروزی، تمام انرژی و نیروی جوانی خود را صرف بزرگ كردن فرزندان، تامین نیازهای آنان، حمایتهای عاطفی و معنوی و... كرده و هماكنون انتظار دارند كه فرزندانشان حداقل به حرفهای آنان گوش سپارند. اما متاسفانه با توجه به شرایط كنونی جامعه، اكثر فرزندان و بخصوص جوانان گرفتار تامین مایحتاج و نیازهای زندگی بوده و دیگر كمتر كسی وقت دارد كه به صحبتها، خاطرات و تجربیات سالمندان گوش بدهد و پای درددل آنها بنشیند. امروزه دیگر ارتباط معنادار وجود ندارد و همین مساله بروز اختلالات روحی و روانی نظیر افسردگی را در میان سالمندان افزایش داده است.»
وی میافزاید: «یكی دیگر از مسائل در خور توجه، عدم تحقق ارزشهای اعمال شده در جوامع سنتی نسبت به سالمندان در جوامع شهری است كه این عدم ارزشگذاری صحیح منجر به بروز حالات افسردگی میشود. امروزه نحوه ارتباط میان نوهها و مادربزرگها و پدربزرگها نیز دستخوش تغییرات فراوانی شده است زیرا دیگر كمتر كسی حاضر است از تجربیات آنها استفاده كند.»
وی تاكید میكند: «سالمندان در جوامع شهری به دلیل كار و فعالیت زیاد، رعایت نشدن حرمت از سوی خانواده و طرد شدن آنها از سوی خانواده و جامعه به میزان قابل توجهی به افسردگی دچار میشوند. به نظر بنده میزان افسردگی در جوامع شهری بیش از جوامع روستایی و در مردان بیشتر از زنان است زیرا زنان سالمند بیش از مردان در بافت خانواده پذیرفته میشوند. بنابراین میتوان گفت كه مردان به دلیل مشكلات اقتصادی و اجتماعی پس از دوران بازنشستگی و كمرنگشدن ارتباط آنان با جامعه بیش از زنان به افسردگی مبتلا میشوند.»
فرمهر آریا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست