چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

هنر معاصر شخصیتی جدا از سایر بازارهای هنری دارد


هنر معاصر شخصیتی جدا از سایر بازارهای هنری دارد

اقتصاد هنر به شکل جدی از سال های بعد از جنگ جهانی دوم و با انتقال مرکز هنر از پاریس به نیویورک مورد توجه قرار گرفت

اقتصاد هنر به شکل جدی از سال های بعد از جنگ جهانی دوم و با انتقال مرکز هنر از پاریس به نیویورک مورد توجه قرار گرفت. بعد از جنگ جهانی دوم هنر همچون یک کالا مورد توجه قرار گرفت و نهادهای توسعه هنر دست به سرمایه گذاری در این عرصه زدند. در این سال ها و به خصوص در دهه ۵۰ ما شاهد دوران طلایی در اقتصاد امریکا بودیم و در این زمان هنرمندان نیز فرصت بی نظیری پیدا کردند تا به ارائه فکرهای هنری، فروش آثارشان و تبدیل این آثار بپردازند و در واقع در این عصر هنرمندان به عنوان افرادی متمول معرفی شدند که این اتفاق در تاریخ هنر بی سابقه بود. در دهه های ۶۰ و ۷۰ فضای سیاسی و اجتماعی اروپا و امریکا دچار فترت شد و جنبش های سیاسی و جریان های ساختارشکنی پدید آمد که از نوعی هنر دفاع می کردند که جنبه اقتصادی را به چالش می کشید.

وضعیت هنر در دهه های ۸۰ و ۹۰ شکل دیگری پیدا کرد. در این سال ها نوعی هنر توسط هنرمندان ماهر پدید آمد و بخش اعظمی از هنر پیشرو در این سال ها به دست دیگران خلق می شد و به جای اینکه کالایی برای مبادله باشد نیاز به اسپانسر داشت که این جریان ضربه بزرگی به فروش آثار هنری زد و جریان ابتدایی را که در امریکا شکل گرفته بود، زیر سوال برد. آنها فکر می کردند برای قطع ایدئولوژی کاپیتالیسم باید هنر را از زیر دست اقتصاد درآورد و برای این کار لازم است هنر از حالت شیء و کالا بودن خارج شود، درحالی که این گام تئوریک به شدت در مارکت هنر تاثیرگذار بود و خیلی ها دوست داشتند مجدداً فضای اقتصاد هنر به حالت اولیه خود بازگردد.در سال ۸۱ و از آن به بعد هنر به عنوان یک کالای ارزشمند اقتصادی مبادله می شد و خیلی از سرمایه گذاران وارد این عرصه شدند. این نمایشگاه ها قرار بود بازگشت دوباره نقاشی را گرامی بدارد و کار خود را با نقاشی های فیگوراتیو آغاز کرد و سه جریان مهم هنری را مورد توجه قرار داد.

البته در میان این آثار نقاشان نسل های قبل هم حضور داشتند و به طور شکوهمندی همگی از بازگشت نقاشی خبر دادند. آن زمان خیلی ها فکر می کردند نقاشی مرده است و این نمایشگاه یک ترفند سرمایه گذاری بود تا به رغم انتقادهای تندی که به آن شد به شکل گیری دوباره مارکت هنر بینجامد و از این زمان به بعد پروژه های بزرگ هنر مفهومی، مینی مال و پاپ به عنوان جریان های حاشیه یی مطرح شدند و نقاشی بار دیگر فضای مناسبی برای عرضه خود پیدا کرد. از نیمه دوم دهه ۸۰ حراج های هنری با رونق چشمگیری مواجه شدند و رکوردهای قابل توجهی در این حراج ها شکسته شد چه بسا که اولین و تاریخی ترین رکورد مربوط به تابلوی «شروع اشتباهی» جانز بود که در سال ۱۹۸۸ به قیمت ۵/۱۷ میلیون دلار به فروش رفت که در آن زمان رقم سرسام آوری برای یک هنرمند در قید حیات و نسبتاً جوان محسوب می شد و بعد از آن فضای عمومی هنر رونق چشمگیری پیدا کرد که مهم ترین آنها البته مربوط به هنرمندان امپرسیونیست بود.

در آن سال ها تابلوی «زنبق ها»ی ونگوک ۷۸ میلیون دلار و چند سال بعد ۱۰۲ میلیون دلار فروش رفت. فضای اقتصادی در سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ رو به رونق بود و اقتصاد جهانی بهترین سال های خود را طی می کرد اما آن زمان هیچ کس تصور نمی کرد این جریان با یک بحران اقتصاد جهانی زیر سوال برود. خیره کننده ترین رکورد آن سال ها متعلق به تابلوی «زن شماره ۳» بود که در اوایل ۱۹۹۰ از سوی موزه هنرهای معاصر تهران با ۱۱۸ برگ شاهنامه طهماسبی معاوضه شد و بعدها توسط یکی از مجموعه داران بزرگ امریکایی در سال ۲۰۰۶ در حراجی ساتبی به رقم ۱۰۷ میلیون دلار فروش رفت. این رکورد بسیار چشمگیر و فراتر از هنرمندان اول قرن بود اما بعد از آن تابلوی نقاشی «شماره ۵» از جکسون پولاک با ۱۵۰ میلیون دلار فروش رفت. از سال ۱۹۸۰ به بعد بازگشت هنری و مارکت هنر مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از سرمایه گذاران از ایده عرضه هنر به عنوان کالایی گران قیمت حمایت کردند و بعد از آن در نمایشگاه بزرگی که در رویال کالج لندن برگزار شد، نقاشانی همچون فرانسیس بیکن که تا قبل از سال های ۱۹۸۰ در خارج از انگلستان شناخته شده نبودند از آن سال به بعد به عنوان یکی از پرفروش ترین نقاشان مطرح شدند.

فراموش نکنید که در حوزه مارکت، هنر معاصر شخصیتی جدا از سایر بازارهای هنری دارد و اگر بخواهیم تقسیم بندی داشته باشیم، می توانیم از مارکت کلاسیک (آثار هنرمندان رنسانس و قرون بعدی)، مارکت هنرمندان قرن ۱۹، مارکت امپرسیونیست ها، کار هنرمندان مدرنیست، جریان های هنری بعد از جنگ و جریان های هنری ۲۰ ، ۳۰ سال اخیر (هنر معاصر) نام ببریم. سال ۲۰۰۸ به عنوان بی سابقه ترین سال خرید و فروش آثار هنری و سال اوج توجه به هنر مطرح می شود که ارقام نجومی را همراه خود دارد و در این سال بالاترین تعداد خرید و فروش به ترتیب مربوط به هنرمندانی همچون پیکاسو، بیکن، وارهول، دیمون، مونه، ژاکومتی و ... است که الزاماً این افراد گران ترین آثار را نداشتند، بلکه بیشترین فروش مربوط به آنهاست.

علیرضا سمیع آذر



همچنین مشاهده کنید