یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بررسی ابعاد مختلف گزارش جدید البرادعی


بررسی ابعاد مختلف گزارش جدید البرادعی

البرادعی دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی بار دیگر گزارش خود پیرامون هسته ای ایران را برای نشست فصلی شورای حکام منتشر ساخت انتشار این گزارش در حالی صورت گرفت که نومحافظه کاران آمریکا روزهای آخر عمر سیاسی خود را در کاخ سفید سپری می کنند

البرادعی دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر گزارش خود پیرامون هسته‌ای ایران را برای نشست فصلی شورای حکام منتشر ساخت. انتشار این گزارش در حالی صورت گرفت که نومحافظه‌کاران آمریکا روزهای آخر عمر سیاسی خود را در کاخ سفید سپری می‌کنند.

این گزارش با توجه به شرایط محیطی جدید چگونه ارزیابی می‌شود؟ آیا تفاوتی بین گزارش جدید با گزارش گذشته وجود دارد؟‌

۱) ابعاد گزارش : گزارش اخیر البرادعی دارای ابعاد مختلفی است و از جنبه‌های مختلف نیز قابل ارزیابی است. طبق معمول این گزارش دارای دو بعد منفی و مثبت است. بعد مثبت این گزارش ناظر به صلح‌آمیز اعلان نمودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران و اینکه ایران وظایف خود را در چارچوب‌های قانونی انجام داده و همه چیز تحت نظارت مستقیم و غیرمستقیم آژانس قرار دارد. پاراگراف‌های ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۷، و همچنین در بخش نتیجه‌گیری، به صراحت عادی بودن شرایط و عادی بودن از هر نوع انحراف از یک سو و همکاری بدون مانع ایران به آژانس از سوی دیگر اعلام شده است.

علی رغم پاراگراف‌های مثبت، این گزارش حاوی نکاتی است که بیانگر تداوم ابهام سازی‌ها و درخواست‌های فراقانونی است. این در حالیست که موضوع ابهامات و سوالات آژانس طی مدالیته‌ای بین ایران و آژانس توافق شد که یک بار برای همیشه همه سوالات مطرح و جمهوری اسلامی ایران در یک زمان‌بندی مشخص و با شیوه توافقی پاسخ دهد. بر اساس اسناد موجود آژانس این توافق به تمام و کمال اجراء شده و از نظر تخصصی بازرسان آژانس سوال بی‌پاسخی باقی نمانده است. اما اکنون بار دیگر دبیرکل آژانس سخن از سوالات و ابهامات باقی مانده به میان آورده و در این گزارش خود مجدداً تحت ذیل ابعاد نظامی، مدعی وجود سوالات است که بی‌پاسخ مانده‌اند.

مطالعات ادعایی، ارائه اطلاعات بیشتر درباره شرایط دستیابی به اسناد فلز اورانیوم، روشن‌سازی فعالیت‌های تامین مواد و تحقیق و توسعه موسسات و شرکت‌های نظامی که می‌تواند به امور هسته‌ای مرتبط باشد و روشن کردن تولید تجهیزات و قطعات هسته‌ای توسط شرکت‌های متعلق به صنایع دفاعی، درخواست‌هایی است که آژانس خواستار پاسخگویی ایران می‌باشد، در حالی که این درخواست اول در تعارض مدالیه توافقی ایران و آژانس است و ثانیاً فراتر از چارچوب‌های قانونی و اساسنامه‌ای آژانس می‌باشد. همچنین این سوالات کاملاً ماهیت سیاسی داشته و نه تنها برای چنین سوالات حد و حدودی وجود ندارد بلکه انگیزه‌های امنیتی آن آشکار است.

۲) روند گزارش‌ها: گزارش جدید البرادعی در فرایند گزارش‌های وی معنای ویژه و سیستماتیکی دارد. مجموعه گزارشهای آژانس از ابتدای سال ۱۳۸۲ را می‌توان در سه دسته تقسیم‌بندی کرد:

دسته اول) تاکید بر سوالات و ابهامات گذشته هسته‌ای ایران داشته است. دسته دوم گزارش‌ها که پس از ابهام‌زدایی نسبی در خصوص گذشته هسته‌ای ایران آغاز گردید، عمدتاً ناظر بر طرح سوالات و ابهامات فعالیت‌های جاری هسته‌ای ایران بوده‌اند. دسته سوم، پس از رفع سوالات فوق که در چارچوب مدالیته انجام شده بود، مطرح گردیده‌اند. این گزارشها بیشتر بر روی آینده هسته‌ای ایران متمرکز شده و حساسیت‌ها را متوجه نیات ایران کرده است.

جمهوری اسلامی ایران در خصوص دسته اول گزارش‌ها از طریق توافقنامه‌هایی که بر مبنای شفاف‌سازی و تعلیق داوطلبانه استوار بود توانست بحران موجود را پشت سرگذارد.

دسته دوم) گزارش‌ها از طریق مدالیته‌ای که برمبنای شفاف‌سازی بدون تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای بود،‌ موفق به ابهام زدایی نسبی شد. اکنون در خصوص دسته سوم گزار‌ش‌ها طرح‌هایی از سوی طرفین مطرح شده از جمله Nonepaper (سند غیررسمی) ایران و گروه ۱+۵، اما به جهت انگیزه‌های سیاسی حاکم بر بازیگر مداخله‌گر اصلی هسته‌ای ایران یعنی آمریکا، دچار بن‌بست شده است.

۳) جهت گزارش: اصولاً گزارش‌های آژانس پیرامون هسته‌ای ایران تاکنون نشان داده است که تنظیم‌کنندگان آن همواره متناسب با شرایط جهت خاصی را دنبال کرده‌اند. به عبارت دیگر گزارش‌ها به گونه‌ای تنظیم شده‌اند که مبنای عمل یکسری اقدامات یا طرح‌های بازیگران هسته‌ای ایران قرار گرفته‌ است. چند نوع مبنا و جهت‌گیری را در گزارش‌های گذشته می‌توان احصاء کرد.

در برخی مواقع گزارش‌ها طوری تنظیم گردید که مبنای فشارها و تحریم‌های آشکار ایران قرار گیرد. در بعضی موارد شاهد گزارش‌هایی بوده‌ایم که پیام اصلی آن جلوگیری از اقدامات غیرمتعارف و غیرعقلانی بود. در برخی اوقات گزارش‌های البرادعی به منظور بسترسازی برای مذاکرات طراحی گردیده است. در کنار این جهت‌گیریها، یک اصل ثابت نیز در گزارش‌های آژانس وجود داشته و آن گرو نگهداشتن پرونده ایران در وضعیت حساس به منظور مهار ایران می‌باشد. در گزارش اخیر البرادعی ضمن وجود اصل ثابت مذکور می‌توان یک جهت جدیدی که متناسب با شرایط سیاسی است، ملاحظه کرد. در واقع به نظر می‌رسد این گزارش با برجسته‌سازی صلح‌آمیز بودن هسته‌ای گذشته و حال ایران و ابراز نگرانی از آینده پروژه هسته‌ای، سعی دارد بسترسازی شرایط مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ و شکستن بن‌بست موجود را فراهم آورد.

از نظر شرایط جدید شاهد چند فاکتور آماده‌ساز مذاکره هستیم. جابجایی دولت جدید در کاخ سفید که رویکرد اعلامی‌اش مذاکره با ایران حتی بدون پیش‌شرط می‌باشد، یکی از این عوامل محسوب می‌شود. عاملی که از نظر البرادعی نیز قابل توجه است و در چندین نوبت ابراز امیدواری کرد، که با پیروزی اوباما و به حاشیه رفتن نومحافظه‌کاران تندرو شرایط مذاکرات مستقیم بدون شرط فراهم شده است. عامل دوم درخواست سولانا از ایران برای شروع مذاکرات است. اگرچه سولانا مسأله "فریز در برابر فریز" را مطرح کرده اما به نظر می‌رسد که آمادگی برای عقب‌نشینی از یکسری پیش‌شرطها در میان کشورهای اروپایی به وجود آمده است. عامل سوم نظر البرادعی است. البرادعی شرایط موجود را نگران کننده می‌داند، از این رو تنها راه برون‌رفت را در شروع دور جدید مذاکرات دنبال می کند. از نظر البرادعی اگر مذاکرات بدون پیش‌شرط انجام گیرد یکسری از همکاری‌های جدید نیز میان ایران و آژانس آغاز خواهد شد. به اعتقاد البرادعی مذاکرات باعث دلگرم شدن ایران شده و این کشور را بیشتر جهت همکاری با آژانس ترغیب خواهد کرد. در واقع البرادعی امیدوار است که با تحول در شرایط موجود، بسترهای اجرایی پروتکل الحاقی فراهم آید. اگر چند گزارش ارسالی اخیر وی را مورد ملاحظه قرار دهیم شاهد این نکته خواهیم بود که وی بخشی از حل نشدن ابهامات آژانس را در عدم اجرای پروتکل الحاقی قلمداد می‌کند. از سوی دیگر بر این اصل نیز واقف است که پروتکل الحاقی یک توافقنامه اجباری نیست بلکه دولت‌ها باید از روی رضایت آن را بپذیرند.

از سوی دیگر علی‌رغم نکات فوق، برخورد نومحافظه‌کاران کاخ سفید، با این گزارش قابل توجه است. واکنش اولیه کاخ سفید که از طریق سخنگوی آن ابراز شده دلالت بر وارونه‌سازی گزارش داشته و به نظر می‌رسد با برجسته‌سازی نکات منفی گزارش سعی در مبناسازی جهت فشار بر ایران را دارند. در واقع دولت بوش برای فراهم کردن کارنامه‌ای موفق در خصوص مهار ایران به دو پروژه نیازمند است؛ پروژه اول : مذاکره و اعلام اینکه ایران را از طریق پیش شرط مذاکره مهار کرده است. پروژه دوم: صدور قطعنامه جدید و اعلام اینکه تمام درهای ارتقاء هسته‌ای ایران را بسته است. پروژه اول را نومحافظه‌کاران غیرممکن می‌دانند، فلذا سعی دارند پروژه دوم را از طریق برجسته‌سازی بخش مبهم گزارش البرادعی اجرایی نماید.