جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جزیره


جزیره

از گنجه قدیمی رویاها پیراهنی به یاد تو می‌پوشم
آن‌گاه در پیاله‌ای از خورشید شب را سلامتی تو می‌نوشم
حس می‌کنم که صخره مرجانیت من را به سمت حادثه می‌خواند
من را که پر تلاطم و …

از گنجه قدیمی رویاها پیراهنی به یاد تو می‌پوشم

آن‌گاه در پیاله‌ای از خورشید شب را سلامتی تو می‌نوشم

حس می‌کنم که صخره مرجانیت من را به سمت حادثه می‌خواند

من را که پر تلاطم و توفانی من را که بی‌تحرک و خاموشم

گاهی چو موج سرکش سنگینی خود را به صخره‌های تو می‌کوبم

پس می‌زنی مرا به دل دریا من باز هم به قصد تو می‌کوشم

حتی اگر ز صخره مقاوم‌تر من دور می‌زنم دل سنگت را

آن‌گاه در جزیره رویاها می‌گیرمت چو موج در آغوشم

آن قله‌ام که پرچم فتحش را هرگز به دست جز تو نخواهد داد

آتشفشان خاطره‌ای هستم در خویش می‌گدازم و می‌جوشم

رویای عاشقانه شاعرها در باور محال نمی‌گنجد

شاید جزیره خاطره دوریست وقتی که سرگذاشته بر دوشم ...

رضا حساس- کرمانشاه