شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
ناگفته های مهران فر و تنابنده از پایتخت ۳
مجموعه «پایتخت۲» همانقدر خودش را در دل بینندگان جا کرد که «پایتخت۱» و البته شاید هم کمی بیشتر. مجموعه تلویزیونی که بازار نسبتا داغ شبکههای ماهوارهای را از رونق انداخت، در نوروز ۹۲ با همان داستانهای نقی و ارسطو و البته، بابا پنجعلی و این بار نیز دیالوگهای بی نظیرش مهمان عیدانه خانههای مردم بود. همین بود که بعد از نوروز همه دلتنگ گرم و گیرایی ارسطو و نقی شده و درباره این مجموعه صحبت میکردند. ما هم با خودمان وعده کردیم که قهرمانان نوروزی را در صفحات ایدهآل مهمان کنیم. چندین و چند تلفن، چند روز انتظار و کمی تاخیر روال قابل پیشبینی نهایی کردن قرار و مدارمان با محسن تنابنده و احمد مهرانفر بود. گفتوگو انجام شد اما خبری از نقی و ارسطو نبود. تنابنده و مهرانفر جدیتر از آنی بودند که تصورش را میکردیم. نه بگو بخندی در کار بود و نه فراغ بالی از سوی ما! مصاحبه را اما مردان محبوب نوروزی که جدیتشان کمی ما را معذب میکرد جلو میبرد هرچند روایتهایشان شنیدنی بود و جالب توجه.
● این جزو آرزوهایم نبود
در ایران مجموعه تلویزیونی که سریهای دوم و سوم آن ساخته شود و بتواند مخاطب خود را حفظ کند تقریبا ساخته نشده است. پایتخت ۲ در شرایطی به موفقیت رسید که تلویزیون در شرایط خاصی به سر میبرد و تعداد مخاطبهای تلویزیون روز به روز کم و زیاد و متفاوتتر از سالهای قبل میشد و تقریبا برخی خانوادهها به سریالهای ماهوارهای یا شبکه خانگی رو کردند علت این موفقیت را چه چیز میدانید؟
تنابنده: قبلا سریهای دو و سه سریال آسمان شهر و مرد دوهزار چهره و سه هزارچهره هم ساخته شده اما مجموعه پایتخت به لحاظ شکل و فرم خیلی با آن کارها متفاوت است. قصه سریال، شکل بازیگری و نحوه کارگردانی با بقیه سریالها فرق دارد حقیقت ماجرا این است که مشکل بسیار بزرگ سینما و تلویزیون ما این است که مهمترین عنصر سینما و تلویزیون را نادیده میگیریم درحالی که مدتها راجع به آن صحبت میشود اما عملا کاری که ما را به جلو پیش ببرد انجام نمیشود. من فکر میکنم مهمترین فاکتور شناخت مخاطب است. چیزی که ما اصلا راجع به آن فکر نمیکنیم. در تلویزیون کار مشکلتر از سینماست چون تلویزیون رسانه سهلالوصولتری است، هزینه کمتری برای ساخت برمیدارد و راحتتر دیده میشود. البته به همان اندازه نگه داشتن مخاطب آن کار دشوارتری است. آنچه مسلم است این است که از سیاستگذاران و تصمیمگیرندهها گرفته تا آرتیستها و بقیه عوامل کار تلویزیون را خیلی جدی نمیگیرند. فکر میکنم پایتخت پروژهای است که پای آن خیلی زحمت کشیده شده اما کار خاص و عجیب و غریبی نبود. به هر حال پایتخت برای من جزو آمال و آرزوهایم نبوده است.
تنابنده: میگفتند بیشتر تماشاچیها در تهران زندگی میکنند. ۱۴-۱۳ میلیون نفر در تهران را باید راضی نگه داشت ضمن اینکه ریخت کار برای آنها جالب نبود چون آنها کلیشههای شدید آپارتمانی داشتند که یک مقطعی بسیار راهگشا و عالی بودند. ترکیب بازیگران هم برای آنها قابل قبول نبود. همه میگفتند بازیگری را بیاورید که چهره باشد و مردم عاشق کارهایش باشند.
● برنامههای عروسکی که کاملا پوچ هستند
به نظرم در هر حرفه و شغل یک چیزی سکوی پرتاب رسیدن به یک مرحله دیگر است. مثلا یک فوتبالیست که در تیم ضعیف بازی میکند که بیشتر به چشم بیاید و به یک تیم بهتر دعوت شود. به نظر میآید برای شما هم پایتخت یک سکوی پرتاب بوده برای رسیدن به جایگاه بهتر. بعد از این همه به چشم آمدن و دیده شدن تواناییها قرار است درنهایت به کجا برسید؟
تنابنده: از نظر من رسیدن به جای خاصی وجود ندارد که ما بخواهیم الزاما دنبال آن باشیم.
● منظورم مرحله بعد آن است.
تنابنده: واقعیت این است که به مرحله بعد هم فکر نکردهام. معمولا بین کارهایم فاصله وجود دارد. یادم میآید وقتی پایتخت یک پخش شد تلویزیون یکی، دو جلسه کوچک برگزار کرد مبنی براینکه کسانی که کارهای شیرین میسازند دورهم جمع میشوند که کمی منسجمتر به تلویزیون فکر شود اما به همان یکی، دو جلسه ختم شد و هیچ پیشرفتی حاصل نشد. قرار بود بعد از پایتخت کمی معادلها و شیوه کار تغییر کند اما دوباره برنامههای تلویزیون به همان ورطه افتاد و حتی پایتخت در بعضی مواقع با اینکه پیشرو بود و فضا را تغییر داد - منظورم استفاده از لهجه و گویش شیرینی است که تا قبل از آن خیلی سخت میشد به آن پرداخت - اما باید مورد حراست قرار میگرفت و به جای آنکه از آن پاسداری کنند مبدأیی شد برای اینکه کارهای دیگر خیلی سهلانگارانه ساخته شوند. مثلا یکسری عروسکهایی که میشد خیلی راحتتر حرف بزنند شروع کردند با لهجه مازندرانی صحبت کردن و برنامههای کودک تلویزیونی که جز پوچی هیچچیز نداشتند شروع کردن با این لهجه صحبت کردن، خب این موضوع دقیقا ما را برمیگرداند به آن روزگاری که تا حرف لهجه میشد عدهای میگفتند ما را مسخره میکنی؟! به هر حال این حفظ و حراست باید از طرف سیاستگذارها و مدیران تلویزیون اتفاق میافتاد تا دوباره این فضا لوس نشود.
● اول باید خودمان خوش مان بیاید
درحال حاضر فارغ از استقبالی که از کار شده و خواستهای که مردم داشتند هنوز آن احساس را دارید که باید کار ادامه پیدا کند.
مهرانفر: فعلا برای من چنین حسی وجود ندارد. به هرحال ما فرصت این را داشتیم که هرکاری دوست داشتیم انجام بدهیم اما از حالا به بعد خالی هستیم و چیزی نداریم که بخواهیم ادامه بدهیم. مگر اینکه در طول ایامی که در پیشرو داریم اتفاقی بیفتد یا قصهای پیش بیاید که گروه بخواهد پایتخت۳ را هم بسازد.
تنابنده: خیلی طبیعی است که ما به عنوان بازیگر و نویسنده این خودخواهی را داشته باشیم که از کاری که میخواهیم انجام دهیم لذت ببریم. اگر خودت از قصه خوشت نیاید قطعا مخاطب هم از آن خوشش نخواهد آمد.
● هیچکس با ساختن پایتخت موافق نبود
مدت فیلمبرداری پایتخت۲ چقدر طول کشید؟
از ۴ دی فیلمبرداری را شروع کردیم تا ۹ فروردین.
این مدت زمان طولانی در کامیون نشستن سخت نبود؟
کامیون سوار و پیاده شدن واقعا کار سختی است به خصوص برای خانمها و بچهها. اما باید مرتب برای تنظیم صدا و تنظیم دوربین از کامیون پیاده میشدیم. سرمای وحشتناک هم خیلی ما را اذیت کرد.
قبل از پخش پایتخت ۲ پیشبینی کرده بودید با چنین استقبالی مواجه شوید؟
مهرانفر: واقعیت این است که اصلا فکر نمیکردیم پایتخت بتواند آنقدر سر و صدا به پا کند و به چشم بیاید. میدانستم که یک متن قوی دارد و نقش ارسطو ویژگیهایی دارد که من را قلقلک میدهد و دوست دارم در آن نقش قرار بگیرم. فکر میکنم هیچ کدام از افراد تیم نمیدانستند پایتخت تبدیل به کاری فراگیر می شود و بعد از تمام شدن کار آمدیم بررسی کردیم که پایتخت چه ویژگیهایی داشته و از بین آن ویژگیها یکسری از نکات را برای پایتخت ۲ برداشتیم و آنها را برجسته کردیم.
تنابنده: البته من با نظر احمد کاملا مخالفم چون من این کار را به وجود آوردم. از خیلی قبل حسابشدهتر به آن فکر کرده بودم چون من آدم ترسویی بودم و خیلی اهل تلویزیون نبودم، در سینما هم شرایط خوبی داشتم پس ملزم بودم خیلیخیلی فکر کنم و یک فیلمنامه خیلی دقیق بنویسم. احمد درست میگوید واقعا فکر نمیکردیم این همه از پایتخت۲ استقبال شود ولی قدمها را آهسته و دقیق برداشتیم.
مهرانفر: از ابتدا از روی متن مشخص بود کار حرفهای را در پیش داریم، هیچ کدام از ما کار تلویزیون انجام نمیدادیم ما سینمایی بودیم بنابراین گفتم حالا که میخواهیم به تلویزیون بیاییم یک کار خوب و متفاوت را شروع کنیم.
ایده اولیه قصه پایتخت از کجا نشات گرفت؟
تنابنده: ما قصه خانوادهای را ساختیم که شرایطی را پیدا میکنند که پشت کامیون زندگی کنند و کمکم زندگی آنجا برایشان به معناهای جدید میرسد همه اینها موضوعات دیداری است. همین جذابیت بصری ذهن مرا مشغول کرده و یکسالی با آن کلنجار میرفتم. تورج اصلانی یک ایده مطرح کرد. با احمد خیلی راجع به آن ایده حرف زدیم و بعدها من به تنهایی روی آن کار کردم تا تبدیل شد به پایتخت یک. به نظرم بصری بودن یک کار خیلی مهم است. برای من روزهای سختی بود چون همه مخالف صد درصد ایده من بودند اینکه بخواهند بیایند کاری را از آنتن حساس نوروز پخش کنند که آدمهای آن با لهجه صحبت کنند ، تلویزیون از این ماجرا فراری بود. میگفتند بیشتر تماشاچیها در تهران زندگی میکنند. ۱۴-۱۳ میلیون نفر در تهران را باید راضی نگه داشت ضمن اینکه ریخت کار برای آنها جالب نبود چون آنها کلیشههای شدید آپارتمانی داشتند که یک مقطعی بسیار راهگشا و عالی بود. ترکیب بازیگران هم برای آنها قابل قبول نبودند. همه میگفتند بازیگری را بیاورید که چهره باشد و مردم عاشق کارهایش باشند. همه این مسائل شرایطی بود که در بدو کار به آن فکر شده بود.
● فکر میکردند با من تلویزیون زمین میخورد اما...
محسن تنابندهای که سالها در سینمای هنری مشغول به کار بود چطور توانست با پارامترهای تلویزیون کنار بیاید.
تنابنده: خیلیها فکر میکردند که با آمدن من به تلویزیون، تلویزیون زمین میخورد. اصلا این اتفاق نیفتاد. خیلی چیزها از نظر آنها ریسک بود اما ما حتی به عنصر بسیار مهم دقیق برداشتن وسایلی که برای سفر لازم است هم فکر کردیم. منظورم این است که ما فکر مدیریتی نداشتیم و همان فکر اجرایی و تخصصی ما باعث شده بود از آنها بیشتر بدانیم. من آن روز میدانستم ارزش احمد مهرانفر کجاست و میفهمیدم چه بازیگری است و چه تواناییهایی دارد.
میدانستم ریما رامینفر و آقای خمسه چطور بازی میکنند. به همین دلیل خیلی چیزها از نظر آنها خیلی مبهم بود. حتی سیروس مقدم ریسک خیلی بالایی کرد و ممکن بود همه چیز به هم بریزد و شکست بخورد اما برای من از روز اول بارقههایی از امید وجود داشت، یک یقینی در من به وجود آمد که فکر میکردم اگر پایتخت تبدیل به کار پر سروصدایی هم نشود کار بسیار آبرومندی از آب درمیآید.
مهرانفر: چیزی که باعث شد پایتخت ۲ را بسازیم ۲ چیز بود؛ یکی مخاطبی که تشنه بود و دوست داشت باز این آدمها را ببیند و یک دلیل دیگر هم خود ما بودیم فکر میکردیم هنوز آن نقشها جای کار دارند و در ۱۳ قسمت ما نتوانستیم همه حسها و لحظهها را دربیاوریم بنابراین خود ما هم وقتی دیدیم تماشاگر از ما طلب میکند سریال را ادامه دهیم راغب شدیم سری ۲ آن را بسازیم.
چرا پایتخت۲ در عراق ساخته شد؟
اساسا در ایران به مبحث تحقیق هیچ توجهی نمیشود، نه برای تحقیق هزینهای در نظر میگیرند و نه زمانی برای آن اختصاص داده میشود. ممکن است کسی دوست داشته باشد ولی این کار را دلی انجام دهد اما درنهایت فضایی برای پرداختن به این موضوع وجود ندارد؟
تنابنده: بعد از اینکه پایتخت یک تمام شد با وسواس شدید دنبال قصه میگشتم یک قصهای که پیوندهای محکمی با مردم داشته باشد و از دل مردم بیرون بیاید و به دل مخاطب بنشیند به همین دلیل با احمد مهرانفر و آقای مقدم سفرهای زیادی کردیم. من و احمد چندروزی به عراق رفتیم، چون آن ایده اولی که در ذهن من بود در عراق اتفاق میافتاد. به همین دلیل یک سفر زمینی بسیار مشقتبار به کربلا و نجف و دربرگشت به بصره و شلمچه داشتیم و با دقت هرچه تمامتر این مرزها را بررسی میکردیم.
احمد: تا بدانیم کدامیک از مرزها برای ما بهتر و راحتتر است.
تنابنده: ندیدهام کسی برای یک کار شیرین آنقدر مرارت و سختی بکشد. این تنها به این دلیل بود که ما دنبال راضی کردن خودمان بیشتر از بقیه بودیم. خیلیها ماجرا را خودخواهی میبینند. راجع به خودخواهی محسن تنابنده نوشتهاند. من میگویم خودخواهی من، سیروس مقدم، الهام غفوری، احمد مهرانفر چنانچه به رشد و تعالی کار بینجامد کار درستی است. این سفر، سفر سختی بود. من هیچوقت فیلمنامهای ننوشتم که روی کار تسلط نداشته باشم اینکه بنشینم در خانه و راجع به قصهای فکر کنم که جلو برود را دوست ندارم. درنهایت وقتی به کربلا رسیدیم آنجا را به لحاظ رنگ و نور و تصاویر مناسب ندیدیم.
● ۲۰بار به مازندران سفر کردم
یعنی داستان همین داستان بود فقط مکان جایی دیگر بود؟
تنابنده: دنبال زمین مناسب بودیم. میخواستیم بررسی کنیم که کجا این امکان را به ما میدهد که تصاویر زیبا هم داشته باشیم. درنهایت متوجه شدیم با شرایط بسیار بدی مواجه هستیم. در کربلا سر هر کوچه یک نفر نگهبانی میداد، عملا امکان فیلمبرداری وجود نداشت.
مهرانفر: به لحاظ تولیدی هم امکان فیلمبرداری نداشتیم چون آنها سینما ندارند و خیلی چیزها را نمیدانند. از جهت حراستی هم مشکل داشتیم نمیدانستیم امنیت عوامل کار را چطور میشود تامین کرد.
تنابنده: بنابراین بیخیال فیلمبرداری در کربلا شدیم. بعد فکر کردیم کجا میتوان به لحاظ دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی شرایط بهتری داشته باشد و آدمها آنقدر عبوس و گرفته نباشند و فرم آن به پایتخت یک نزدیک باشد و بتوان در آن شیرین بود. به تاجیکستان رسیدیم چون آنها هم فارسی صحبت میکردند. آنجا هم دیدیم فصل بسیار سردی است و مرز درستی وجود ندارد و کلا با هواپیما باید رفتوآمد کنیم. به لحاظ منطق هم درست نبود کاراکترها با کامیون به تاجیکستان رسیده باشند، دیدیم این کار شدنی نیست. ضمن اینکه شرایط مذهبی- سیاسی حاکم بر تاجیکستان با قصه ما جور درنمیآمد چون قصه ما بوی شیعه داشت و در آن سنبل مساجد شیعه وجود داشت. خلاصه درنهایت با تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدیم که قصه در خود ایران اتفاق بیفتد، چون محمل اصلی پایتخت سفر است خلاصه اینطور بود که پایتخت۲ کلید خورد.
تنابنده: همین جا بگویم که مثلا در مورد نقی شغل نقی تنها شغلی بود که هرگز در تلویزیون و سینما از آن صحبت نشد. خب انتخاب این شغل بدون تحقیق نبوده و ماحصل ۲۰ سفر من به مازندران است. خیلی برایم مهم بود که شغل درستی انتخاب کنم که کلیشه نباشد ضمن اینکه کمک به روند داستان هم باشد.
● مسائل مادی برایم مهم نیست
یک وجه، وجه دلی و هنری قضیه است که آدم باید خودش ارضا شود. اما قاعدتا یک نگاه اقتصادی هم وجود دارد. وقتی یک کاری موفق میشود خود به خود یک ارادهای به وجود میآید که استفاده اقتصادی بیشتری از شرایط میشود.
تنابنده: این مسئله در مورد من صدق نمیکند به این دلیل که در دورهای که پایتخت۱ حسابی گرفته بود و به من پیشنهاد پایتخت۲و داده شد، میگفتند از لحاظ مالی به نفع توست و... اما من اینکار را نکردم.
مهرانفر: میترسم؛تنابنده: نمیترسم
نگران برچسبی که ممکن است عوام به شما و گروهتان بزنند، نیستید. ممکن است خیلیها بگویند این تیم، تیمی است که کار طنز را خیلی خوب انجام میدهند و انتظار داشته باشند فقط این ژانر را دنبال کنید.
احمد: دقیقا درست میگویید. این مسئله نگرانکننده است. به هر حال ممکن است در محیط کوچک سینما و تلویزیون در چنین کلیشهای جا بیفتی و ممکن است هر آن نقشهای دیگر از تو دریغ شود، به همین دلیل ما خیلی علاقه نداریم که پایتخت۳ را کار کنیم. چون به شخصه فکر میکنم دیگر نتوانم نقشهای دیگر را بازی کنم یا اگر بخواهم بازی کنم به من بگویند این همان ارسطو است. خب این مسئله برای منی که تحصیلات بازیگری دارم و دغدغه بازیگری دارم و دوست دارم در نقشهای متفاوت بازی کنم نگرانکننده است به همین دلیل هر دوی ما از پایتخت ۳ گریزان هستیم.
تنابنده: نه من گریزان نیستم قطعا برای هر بازیگری سایه سنگینی هست اما...
مهرانفر: آقای تنابنده شما کارت درست است (میخندد)
تنابنده: از شوخی گذشته بعد از پایتخت پیشنهادهایی که به من یا احمد میشود خیلی بالا و پایین دارد. به نظر من این مسئله خیلی نگرانکننده نیست.
مهرانفر: ببین محسن اتفاقا به شدت هم نگرانکننده است.
به هر حال سینمای ما رو به ورشکستگی است، سینمایی وجود ندارد. تلویزیون هم یک چیزهایی از تو میخواهد که کلیشه شده. میخواهد از نقشی استفاده کند که قبلا استفاده شده و جواب گرفته و موفق بوده مگر نه اینکه در پایتخت مدیران متفقالقول بودند که این بازیگران چهره نیستند. ما میترسیم از اینها استفاده کنیم.
تنابنده: اگر نمیترسم به این دلیل است که خودم تصمیم میگیرم و یک کاری را مینویسم و همه چیز آن را تغییر میدهم.
● هرکس تحملم نمیکند
پشت کار نویسندگی شما قریحه پنهان است یا نه، کار متمرکز پروژه را پیش میبرد؟
تنابنده: بله، برای من ذوقآوری است. خیلی سخت پای فیلمنامه مینشینم و هر قصهای را ماهها در ذهنم گسترش میدهم و هر روز شاید چیزهایی را در عبور و مرور در رفت و آمدهایم، در گپ و گفت با دوستانم نکتههایی که برای قصهام مناسب است را در دفترچهام مینویسم بعد که فکر میکنم قصهام کمکم رشد کرده و میتوان بیشتر راجع به آن فکر کرد، آن زمان آرامآرام شروع میکنم قصه را روی کاغذ آوردن.
در کل به هیچ عنوان آدم متمرکزی نیستم و خیلی پارتیزانی روی فیلمنامه کار میکنم. جز معدودی آدم که میتوانند با من کار کنند بقیه تحمل مرا ندارند و به لحاظ اقتصادی و زمانی برایشان به صرفه نیست که با من همکاری کنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست