پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به «شایعه» و «شایعه پراکن ها»


نگاهی به «شایعه» و «شایعه پراکن ها»

قدر مسلم در جامعه ای که شایعه به عنوان یک اصل, پذیرفته شده باشد, مناسبات اقتصادی, اجتماعی, سیاسی و فاقد سلامت کافی است

درها که بسته باشد از پنجره سرک می کشد؛

پنجره را که ببندی از دودکش می آید.

از «بابانوئل» حرف نمی زنم. از پدیده ای سخن می گویم که سال های سال میهمان ماست و در کنار هم زندگی می کنیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم «شایعه» هر روز جای خودش را در زندگی ما بیشتر باز می کند. شاید خود ما هم خواسته یا ناخواسته به شایعه دامن می زنیم.

● زمانی برای تاخت وتاز شایعه

گستردگی پدیده شایعه در جامعه، یکی از نشانه های بیماری به شمار می رود. بیماری خطرناکی که با واکسن «واقع بینی» قابل کنترل است، اما از آنجا که این واکسن در مملکت ما به تولید انبوه نرسیده، باید عوارض این بیماری را تحمل کنیم.

در یک دسته بندی کلی می توانیم پدیده شایعه را از دو منظر بررسی کنیم. برخی از شایعات، لطمه چندانی به پیکر جامعه وارد نمی کنند و به اصطلاح شایعات کم اثر نامیده می شوند و بعضی از شایعات نیز ضربات جبران ناپذیری بر بنیان های اجتماعی وارد می آورند و در صورت ضعف نهادهای نظارتی به سختی کنترل می شوند و زیان های جبران ناپذیری در پی خواهند داشت.

در نگاه اول، شایعه به ظاهر از «شیطنت» سرچشمه می گیرد، یعنی قلب واقعیت با هدف تفریح است اما این تمام ماجرا نیست. متاسفانه پشت بیشتر شایعات، حضور تفکری مسموم، قابل پیش بینی است؛ تفکری که از شیوع واقعیت قلب شده، سود می برد. معمولا سودجویانی که از شایعه پراکنی بهره می برند، هویت مشخصی ندارند و تاثیر آنان در فراگیر شدن شایعه، قابل اثبات نیست.

قدر مسلم در جامعه ای که شایعه به عنوان یک اصل، پذیرفته شده باشد، مناسبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... فاقد سلامت کافی است.دکتر احمد سمیعی -جامعه شناس- با اشاره به نقش تعیین کننده شایعه در جوامعی نظیر جهان سوم، می گوید: «در غیاب یک فرهنگ مکتوب که تاریخی چند ساله پشت سر دارد، یک خرده فرهنگ شفاهی شکل می گیرد که به سرعت نیز پذیرفته می شود. در چنین جامعه ای حتی قوانینی که در محافل قانون گذار به تصویب می رسد، از تاثیر شایعه برکنار نیست.برخورد ناشیانه با پدیده شایعه می تواند به رشد آن کمک کند. تکذیب شتابزده یک شایعه، گاه آن شایعه را به واقعیتی غیرقابل انکار مبدل می کند.

نمونه واضح این اتفاق را می توان در صفحات ورزشی رسانه های کشور جست وجو کرد. برای مثال رسانه ای شایعه می کند که فلان مربی از سمت خود برکنار شده و مربی دیگری تا چند روز آینده روی نیمکت خواهد نشست. همین شایعه ساده بعد از چند روز با حمایت افکار عمومی، رنگ واقعیت به خود می گیرد. حقیقت این است که چنین تحولی، هیچ گاه فایده ای به حال ورزش نخواهد داشت و انتخاب های بیمارگونه اینچنینی در درازمدت به ورزش کشور لطمه خواهد زد.

این اتفاق تلخ، به حوزه ورزش محدود نمی شود و تمامی حوزه های دیگر را نیز در بر می گیرد. فقط کافی است شایعاتی را که در چند ماه اخیر فراگیر شده، مرور کنید تا به این حقیقت برسید که شایعه در این سرزمین خیلی زود قد می کشد و جای واقعیت را می گیرد.دکتر سمیعی، اصطلاح «گمانه زنی» را یکی از شاخه های نورس درخت شایعه می داند و معتقد است: «گمانه زنی در نگاه نخست به معنای حدس زدن آن چیزی است که اتفاق خواهد افتاد اما اگر کمی باریک بین باشیم، در می یابیم گمانه زنی نوعی اهرم فشار است که می خواهد «شایعه» را به «واقعیت» نزدیک کند. بیشتر گمانه زنی ها، نوعی شایعه پراکنی به حساب می آیند که جز کسب اعتماد مردم و افکار عمومی، هدفی را دنبال نمی کنند».

غلبه شایعه بر تصمیم گیری های صحیح، خطری است که نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... را به شدت تهدید می کند. بی اعتنایی به پدیده شایعه از سوی هدایت کنندگان این نهادها یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که شاید متولیان امر به حیات شایعه احتیاج دارند و از شایعه پردازان حمایت می کنند.

● شایعات بر بلندای بادگیر

هرچند وقت یک بار این شایعه دهان به دهان می چرخد که پایتخت پیر قرار است هفت ریشتر (و شاید هم بیشتر) بلرزد؛ زلزله ای که از تهران جز ویرانه ای برجا نخواهد گذاشت. تقویت این شایعه و فراگیری آن از سوی برخی از رسانه ها، بسیاری از معادلات اقتصادی را به هم می ریزد. قیمت زمین و ملک بالا و پایین می رود و به تعداد صفرهای حساب بانکی خیلی ها اضافه می شود.در این بین هیچکس پاسخگوی آسیب های روانی ناشی از این شایعه که به شهروندان وارد می شود، نیست و هیچ نهاد یا ارگانی به راه حلی برای برون رفت از این بحران فکر نمی کند. حتی برخی از رسانه ها با ظرافت خاص به این شایعه دامن می زنند تا شاید از این نمد، کلاهی نصیب شان شود.

دکتر سیاوش صحت کار -استاد روان شناسی دانشگاه برکلی آمریکا- با تاکید بر آسیب های جبران ناپذیر شایعه به خبرنگار کارگزاران می گوید: «شایعه در بسیاری از موارد رگه هایی از واقعیت در خود دارد، اما برجسته سازی این رگه ها، گاهی امنیت روانی یک جامعه را به هم می ریزد. برای مثال شایعه زلزله تهران غیر از ناامنی فکری و اغتشاش روانی، پیامدی دیگر برای پایتخت نشینان ندارد. نهادهای مرتبط، تنها در صورتی حق دارند به این شایعه بی اعتنایی نشان دهند که برای وقوع یک زلزله بزرگ، تدبیری اندیشیده باشند. در کشور آمریکا، شایعه یک جرم آشکار شناخته شده است و شایعه پردازان به اشد مجازات محکوم می شوند؛ حتی اگر شایعه در حد بمب گذاری در یک رستوران کوچک باشد».

شایعه در کشور ما جرم به حساب نمی آید و بنابراین هر کس می تواند شایعه ای بسازد و با خیال آسوده، قد کشیدن آن را تماشا کند.دو سال پیش یک روزنامه پرتیراژ در روزهای پایانی سال از کج شدن برج میلاد خبر داد و مدعی شد این برج به زودی فرو خواهد ریخت. هرچند فردای همان روز اعلام کرد این خبر «دروغ سال» بوده و واقعیت ندارد.راستی چرا هیچکس به ساکنان اطراف برج میلاد فکر نکرد و دلش به حال آن همه چشم های نگران به رحم نیامد؟

● شایعات الکترونیکی

ورود به هزاره سوم و عصر ارتباطات و همچنین فراگیر شدن رایانه و به تبع آن گسترش اینترنت در ایران هم نتوانست با فرهنگ غالب شفاهی دست و پنجه نرم کند. استفاده از فناوری روز جهان در جهت تقویت فرهنگ شفاهی، یکی از نمره های منفی است که در کارنامه جامعه ما به چشم می خورد.

با رواج پیام کوتاه از طریق تلفن همراه (SMS) شایعه پردازی الکترونیکی هم به کمک شایعه پراکنی «ایمیلی» آمد تا سرعت شایعه پراکنی چند برابر شود. حتما شما هم تاکنون چندین بار خبر مرگ یا ازدواج و یا... چهره های مشهور را در صفحه نمایشگر تلفن همراه خود خوانده اید و شاید هم ناخواسته به تقویت شایعه کمک کرده اید.

دکتر سمیعی سکوت مراجع رسمی خبری را دلیل اصلی تکیه جامعه بر منابع غیررسمی می داند و می گوید: «وقتی نهادهای رسمی در برابر یک خبر سکوت اختیار می کنند، جامعه تشنه خبر، سراغ منابع غیررسمی می رود و با پذیرش بی چون و چرای اخبار کذب، یک فاجعه اجتماعی رقم می خورد. برای مثال شایعه افزایش قیمت بنزین در غیاب اطلاع رسانی منابع مرتبط، در مدت کوتاهی به بحرانی عمیق منتهی می شود که برای آسیب های آن نمی توان حد و مرز مشخصی قائل شد».

با تکیه بر آنچه گفته شد، می توان دریافت شایعه، حبابی است که بر آب ساخته می شود اما گاهی این حباب، رنگ واقعیت به خود می گیرد و فاجعه ای تلخ رقم می خورد که تبعات آن گریبانگیر جامعه می شود.

● در محاصره شایعه

نان، گران می شود. به زودی خاموشی های طولانی، سرتاسر مملکت را فرا خواهد گرفت. بهای سکه بهار آزادی، به دو برابر افزایش می یابد. دستمزد کارگران، نصف می شود. قیمت هر بشکه نفت در بازار جهانی به صد و ده دلار می رسد. نرخ....

شایعات دهان به دهان می چرخند و سکوت آزاردهنده منابع رسمی همچنان ادامه دارد. شاید تصمیم گیران سطح بالای کشور این شایعات را هم در ردیف شایعه ای چون ازدواج محمدرضا گلزار یا سفر بی بازگشت هدیه تهرانی به ینگه دنیا می دانند.

راستی شما هم شنیده اید که یک شرکت ایرانی در امارات برای سفر به کره مریخ ثبت نام می کند؟ می توانید همین حالا سری به سایت شرکت بزنید و ثبت نام کنید.

بال های «شایعه» همیشه برای «پریدن» آماده اند.

علیرضا بندری