یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
رهایی از بند
● درباره چنگیز آیتماتوف نویسنده روس
از یکی از نویسندگان معاصر روس «ویکتور ارانیف» در رمان اتوبیوگرافی اش به نام «استالین خوب» خواندم که «نویسنده نقطه مقابل دیپلمات است.» آیا اینچنین است؟
در خفقان ادبی دوران شوروی که نویسندگان مجاز با خلق آثار بی شمار و سطحی در چارچوب سیاست های تبیین شده توسط اتحادیه نویسندگان به توجیه نظام سیاسی موجود می پرداختند، چنگیز آیتماتوف پا به عرصه نویسندگی نهاد.
نویسندگان «سوسیال رئالیست» در ظاهر برای حل همه معضلات و تضادهای بشری و محو کامل استثمار و نابرابری و در واقع توجیه نظام جاری در سرزمین شوروی و اقمار آن دست به نوشتن اشعار و رمان های خوشبینانه و خام می زدند که به سرعت و در شمارگان بالا در تمام جمهوری ها پخش می شد.
در این آثار جامعه سعادتمند کمونیستی، زیبا و دلفریب و بی عیب، نمونه ایده آل برای تمامی جوامع بشری بود. عده یی که ساز دیگری می زدند یا بی رحمانه از دم تیغ گذشتند، یا قلم هاشان شکسته شد یا از کشور گریختند و ادبیات مهاجرت روس را بنیانگذاری کردند. تعداد انگشت شماری از نویسندگان این دوران توانستند با بهره بردن از قریحه نویسندگی و ذکاوت شخصی با استفاده از کنایات و حکایات چندپهلو، بی آنکه با نظام موجود رویارویی جدی پیدا کنند، مفاسد و معایب نظام اجتماعی - سیاسی کمونیستی را زیر سوال ببرند و بدین وسیله خود را در شمار نویسندگان مردمی «ماندگار» جا کنند.
یکی از این افراد چنگیز آیتماتوف است. نویسنده قرقیزی تباری که هم اکنون در کشورش و جمهوری های پیشین شوروی از شخصیت های سیاسی و ادبی محبوب و مشهور به شمار می رود. چنگیز آیتماتوف در سال ۱۹۲۸ در سواحل رود تالاس در روستای مهاجرنشین شکر (sheker) چشم به جهان گشود. پدرش از فعالان حزب کمونیست بود که بعدها در سال ۱۹۳۷ در تصفیه های استالینی به قتل رسید. در خانواده از کودکی با زبان و ادبیات روسی و جهان آشنا شد و خیلی زود پایش به فعالیت های اجتماعی کشیده شد.
جنگ جهانی دوم بود. چنگیز چهارده سال بیشتر نداشت. آن زمان که مردان بزرگ همه در جبهه مشغول جنگ بودند چنگیز در روستایش منشی کمیته اطلاعات حزب کمونیست شد؛ «هنوز خودم باور ندارم که از چهارده سالگی فعالیت های سیاسی ام را آغاز کردم و با آن سن کم باید تصمیمات بزرگی در حیطه های مختلف زندگی روستایمان، آن هم در شرایط جنگی، می گرفتم.» پس از اینکه پدرش را از دست داد تحت حمایت پدربزرگ قرار گرفت.
در دل طبیعت بکر کوه و جنگل بالید و با آن درهم آمیخت؛ آمیختگی یی که هنوز هم در آثار او به خوبی هویداست. در کشورش وارد انستیتوی جانورشناسی شد. در زمان دانشجویی او گاه به گاه داستان، گزارش یا مقاله یی کوتاه برای روزنامه ها می نوشت. از آنجا که خیلی زود استعداد نویسندگی خویش را نمایان ساخت توانست در سال ۱۹۵۶ برای تحصیلات عالی در رشته ادبیات وارد دانشکده ادبی گورکی مسکو شود.
پس از فارغ التحصیل شدن بلافاصله به کشورش بازگشت، به حزب کمونیست پیوست و سردبیری مجله «ادبیات قرقیزی» را به عهده گرفت و در همین حال به مدت پنج سال خبرنگار روزنامه معتبر «پراودا» در قرقیزستان هم بود. مدت های طولانی در زندگی اش، در طبیعت و اطرافیانش، در دل سنت ها و قوانین اجتماعی به دنبال قهرمانان و موضوعات داستان های خویش بود و توانست آنان را از دل وقایع و شرایط اجتماعی خویش بیرون و به تصویر بکشد. در آثار اولیه اش کارگران صادق، کوشا و ساده شوروی که با تمام وجود به پیشرفت کمونیسم می اندیشیدند و برای آن تلاش می کردند قهرمانان او را تشکیل می دادند.
کارگرانی که با باور و ایمان قوی به آینده یی روشن در پی آن در حرکت بودند. «زندگی مقدس است. زندگی معمولی مردمانی ساده.» شکلی از ایده آلیسم کمونیستی. این مردمان پاک هستند که درهای خیر را به روی دنیا می گشایند و با تلاش مداوم و خستگی ناپذیر خود در راه پویایی جامعه شان نقش آفرینی می کنند. ایشان کسانی هستند که در روابط با افراد دیگر صریح، شفاف و یکدست عمل می کنند.
خود او به عملی شدن سوسیالیسم باور داشت و در نوشته هایش به مشکلات و موانع بر سر احقاق آن می پردازد. در آثار اولیه اش با توجه به محیط سنتی یی که در آن رشد یافته است، بسیاری از آموزه های سنتی و گاه دینی را از موانع رشد اجتماعی می شمارد و می کوشد قهرمانانی بیافریند که خود را از این بندها رها می سازند و قهرمانانه به دنیای «روشن تری» می پیوندند. در ابتدا او داستان های کوتاهی به زبان قرقیزی در مجلات کشورش به چاپ می رساند ولی بعد از انتشار اولین داستانش «جمیله» که به زبان قرقیزی نوشته بود و با اقبال عمومی در کشورش مواجه شد، پس از ترجمه آن به زبان روسی و فرانسوی به تدریج وارد حیطه نویسندگان مطرح شوروی و سپس جهان شد.
«جمیله» (۱۹۵۸) اولین داستان بلند چنگیز نظر بسیاری از منتقدین را به خود جلب کرد. این اثر را شبیه به «پیرمرد و دریا»ی همینگوی به حساب می آورند. جمیله یا اون (نغمه نوا) داستانی عاشقانه است از زمان جنگ جهانی دوم. جمیله اثری است که در آن داستانی ساده به اثری شاعرانه و عاشقانه تبدیل می شود. تصاویر بی مانند زیبایی از طبیعت و آمیختگی اشکال زندگی و اندیشه های سنتی شرق و مدرن در کنار یکدیگر این اثر را مجذوب و خواندنی می کند. انسجام، صداقت و باور به زیبایی روان های کاراکترهای مورد علاقه اش در داستان، در قالب قوهای سپید رقصنده بر دریاچه ایسیکول شکل می گیرند؛ دریاچه یی که با ساحل زرد و سطح آبی و کوه های بلند و مغرور اطرافش به زیبایی مشهور است. زیبا و باوقار همچون ارواح بلند قهرمانانی که او می آفریند.
قهرمان اصلی داستان، جمیله، دختری است روستایی، خودآگاه و جسور و گستاخ که سعی دارد با سنت های جامعه اطرافش به مبارزه برخیزد. داستان از زبان برادرشوهر نوجوانش سعید بازگو می شود که جمیله را سخت می ستاید. جمیله روایت مبارزه با اخلاقیات و فرهنگ سنتی است که با آزادی های بشری در تضاد است. داستان به رهایی جمیله از بند همسر و جامعه اش می انجامد، کاری که از سوی اطرافیانش به جز سعید نکوهیده و ناپسند است.
صراحت و صداقتی که آیتماتوف در قهرمانانش می بیند شیوه ادبی او را دیکته می کند. سبکی متعالی که با وجود تنش ها و موانع بسیار خوش باورانه است و معمولاً از زبان راوی حکایت می شود. در موقعیت های دراماتیک و عجیبی که قهرمانانش در آن قرار می گیرند، مردمی صادق و توانا جلوه می کنند و با مشکلات و دشمنانی برخورد می کنند که به اندازه خود ایشان بزرگ و قوی هستند یا با باورها و سنت هایی درمی افتند که مانند جانوران درنده سرسخت اند. دشمنانی مثل بوروکرات های بانفوذی چون «سگیز بایف» در داستان «بدرود گل زری» یا افرادی خودخواه و کثیف مثل «آره اوکان» در «کشتی بخار سفید».
در «جمیله» و «اولین آ موزگار» نویسنده توانسته است تکه هایی از زندگی را شکار کند و از آن صحنه هایی تاثیرگذار و قوی بیافریند. این آثار به رغم محتوای دراماتیکی که دارند ظاهری دارند که از زیبایی و شادی می درخشند. تکه هایی که او شکار کرده دقیقاً همان هایی است که گرایش متعالی و آرمان گرایانه دارد. آثار اولیه اش در جهت بالا بردن روحیه همیاری، حس خوشبینی و نشاط در مردم است؛ ویژگی یی که پیش از این در «سرگذشت هایی از ایتالیا» اثر ماکسیم گورکی مورد توجه منتقدان قرار گرفته بود.
به همین دلیل، صرف نظر از ساختار واقع گرایانه یی که در آثارش دیده می شود، او را بیشتر از زمره نویسندگان رمانتیک به حساب می آورند. نوشته های او از عناصر رمانتیک به طرز ماهرانه یی اشباع شده اند. چنگیز در مصاحبه یی خود را نویسنده یی رئالیست معرفی می کند که از خیال کمک می گیرد. از میان نویسندگان پیش از خود او بیش از همه از داستایوفسکی، بولگاکف و همینگوی تاثیر گرفته است.
اگر نگاهی به روند نویسندگی او بیندازیم، هرچه می گذرد او بیش از پیش به ابعاد جدیدی از زندگی اجتماعی و لایه های درونی آن سرک می کشد و سعی می کند به رازهای پنهان در دل آن پی ببرد. از مطرح کردن پرسش ها و دغدغه های مهم انسان قرن بیستم ابایی ندارد و با شجاعت و مهارت آنها را دستمایه خلق آثار خویش قرار می دهد. او در اثر «دشت مادری» (۱۹۶۵) به رئالیسمی بی رحم و صریح روی می آورد و طی این روند در «بدرود گل زری» (۱۹۶۶) و کشتی بخار سفید (۱۹۷۰) و پرنده های زخمی آوازخوان (۱۹۷۵)، زبان چنگیز به اوج پختگی و روانی خود می رسد.
در «کشتی بخار سفید» تصاویر زندگی مدرن مانند تار و پود رنگارنگ فرش با عناصر افسانه های قدیمی آنچنان ماهرانه در می آمیزد که گاهی به سختی می توان میان اسکلت و بدنه متن با رنگ آمیزی های هنرمندانه چنگیز تمییز قائل شد. علاوه بر این، طبیعت آسیب دیده از جانب انسان، به واسطه همین آسیب ها، آنچنان با انسان درآمیخته که گویی طبیعت و انسان اجزای جدانشدنی یک پیکرند.
در رمان «روزی طولانی تر از یک قرن» (۱۹۸۰) چنگیز از دغدغه های کوچک قهرمانانش به دغدغه های فراگیر جهانشمول روی می آورد. از این پس در آثار او لایه یی کوچک و ویژه از زندگی نیست که به تصویر کشیده می شود، بلکه تمام جهان با زبان مخصوص نویسنده، با تمام گذشته، حال و آینده اش به هم پیوند می خورند و به خواننده عرضه می شوند؛ جهانی که حتی به این کره خاکی محدود نمی شود. شادی، غم و همه چیزهای خوشایند یا دردناک زمینی با یکپارچگی آن از یک طرف و مرزهای قراردادی از طرف دیگر در شکلی جدید در آثار او رنگ آمیزی می شود.
چنگیز بعد از این رمان تفکراتش استراتژیک می شود و به ایده های جهانی و فراملیتی علاقه مند. دغدغه یی که در «اولین آموزگار» محدود به زندگی و فرهنگ قرقیزی می شد، اکنون تبدیل به تفکری جهان وطنی شده است.
پی نوشت ها:
۱- قهرمان ملی اسطوره یی قرقیزستان
۲ - فرهنگ جامع شاهنامه دکتر محمود زنجانی، ژوان ژوانی ها اقوامی ترک بودند که بعد از عبور از رود ولگا در قسمت علیای دریای سیاه امپراتوری «ترکان آوار» را تشکیل دادند.
ز. یونسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست