یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
اما چرا این جوری آقای ده نمکی
احساس مسوولیت اجتماعی نسبت به گسترش فقر و عمیقشدن فاصله طبقاتی رسالتی انسانی و همگانی است. اهالی هنر و رسانه اگر حساسیت بیشتری در این زمینه نشان دهند چندان غریب نیست. بهشرط آنکه نشانههای این احساس مسوولیت کهنسال و از مدافتاده را همچنان بخش جوهری و جداییناپذیری از روح هنر و هنرمند بدانیم و بیابیم. کم نیستند از وابستگان این قبیله در صف از ما بهتران که نمایش فقر و تنگدستی را خوب و برابر اصل بازی میکنند. بازی میکنند و ما را بازی میدهند. خیلیوقت است با درآوردن اشک ما جماعت سادهدل و خوشباور از جنوبگان شهر به کوچهباغهای زعفرانی و فرمانفرمایی کوچیدهاند و هنرپرواربندان پول به سایر هنرهایشان میچربد. حالا محض زنده کردن خاطرات فراموش شده خودشان انگشتی در حفرههای نوستالژی باز روح ما میچرخانند تا یک تیرو دو هدف کرده باشند.
بعد از آن رکوردشکنی بیسابقه ۱۵میلیاردتومانی چیزی درباره اوضاع امروز و اکنون جناب مسعودخان دهنمکی نمیدانم و دوست ندارم بدانم. همینقدر آرزو میکنم که رفیق فقرستیز و اهل درد ما هنوز نفسش از جای گرم درنیاید. هر چند که مساله فقر و محرومیت در «رسوایی» اولویت اول نیست. دستمایه و بهانهای است برای تقدیس یک «نوع رفتار» قابل تحسین و آرمانی که اگر همگانی و همه جایی شود؛ چه شود!
شعارهای گلدرشت «رسوایی» از همان ابتدا و با اولین تصویر عنوانبندی آغاز میشود. با لوگوی پاشنهبلند سرخابی و آوای آشنای مرحوم موذنزاده اردبیلی که در قواره یک برند جهانی از اعتبار برخوردار است. تمهید شبهتصویری فیلمساز هم قابل درک است. بسته شدن پنجره وسط اذان یعنی بیاعتقادی دخترخانم قصه که قرار است در فصل نتیجهگیری و با گشوده شدن پنجره در هنگام اذان تصویری از تغییر و تحول روحی شخصیت اول قصه داشته باشیم. ایدهای که خیلی هم تازه نیست.
● راستی این «زن اونجوری!» را از قوطی کدام عطاری درآوردهاید؟
داریم، نه اینکه نداشته باشیم اما این مدلیاش را فقط در فانتزی «تام و جری» میشود پیدا کرد. یک زن تیز و همهفنحریف که قرار است همه دیالوگهای بامزه و متلکپرانیهای چهار شخصیت اصلی «اخراجیها» را مسلسلوار و یکتنه در فضای قصه شلیک کند برای انفجار خنده در سالن سینما که جواب نمیدهد.
همه آن جملههای چهارپهلو و کنایهآمیز که جابهجا از دهان بایرام لودر، امیر دودو و بیژن دودر و مجید سوزوکی در اخراجیها میشنیدیم و در (اخراجیهای یک) با مزه و معنادار هم بود، از زبان زن همهفنحریف «رسوایی» به جواب نمیرسد. اول که زن است و بخش عمدهای از این نیش و کنایهها حرفهای مردانه مارکدار است. نه اینکه زنها و دخترهای اینجوری با این نوع محاوره شیرین شورآبادی از اساس بیگانه باشند، بخشهایی از آن را در اجتماع اهل بنگ و قلقلی در ندامتگاه زنان و همایشهای مختلط پسوپلههای پارک جنگلی شنیدهاند و فوت آبند اما ...
هیچ نیازی به یک کاسه کردن نیش و کنایههای «عملیاتی» و پراندن آن از زبان یک شخصیت زنانه و اونجوری نبود. جملههایی که یکنفس و مسلسلوار و با ورود هر آدم فرعیای به جریان قصه از زبان زن میشنویم. نهتنها درک و جذب مفاهیم کنایی آن برای تماشاگر دشوار است که روخوانی آن از متن فیلمنامه هم با سردرگمی بازیگر همراه میشود و در فصلهایی از روایت قصه این سردرگمی در کنش و واکنشهای بازیگر محسوس و مشهود است. حالا ...
دهنمکی با دنبالهروی از یک اصل کلیدی و الفبایی ساختار درام که میگوید گسترش و اقتدار شخصیت منفی در یک روایت نمایشی رابطه معکوس و دوچندانی در گسترش ابعاد جبهه روشن و قدرت اثرگذار شخصیتمحوری و مثبت دارد اما فراموش میکند که اغراق بیش از اندازه در بازنمایی ابعاد منفی یک شخصیت تابع الگوی مهمتری است که عبور از محدوده باورپذیری و درک و شناخت مخاطب را بازگشت به نقطه صفر ارزیابی میکند.
نقطه صفر و نزول «رسوایی» اغراق بیش از حد در توصیف موقعیت و جایگاه اجتماعی زن جوان است. غوطهور شدن در کلیشههای کهنه و قدیمی به خودیخود نمیتواند یک وجه منفی تلقی شود. موفقترین آثار سینمای جهان و ایران هم برای جذب بیشتر تماشاگر از کلیشههای آشنا در ذهن مخاطب استفاده میکنند. این نشانهها از قبل اشکال مفهومی تعریفشدهای پیدا کردهاند و احساسهای متفاوت و متنوعی در ذهن تماشاگر برمیانگیزند و زحمت فضاسازی و شخصیتپردازی فیلمسازها را کمتر میکنند. پس استفاده از کلیشهها همیشه هم یک امتیاز منفی نیست. البته به شرط آنکه از این نشانههای آشنا به شکل کمی خلاقانهتر استفاده شود.
و این اصلیترین مشکل مسعود دهنمکی در «رسوایی» است. از تمام کلیشههای نخنما شده سینمای قبل و بعد از انقلاب به شیوهای شتابزده استفاده میشود. در همین راستا پیام اخلاقی و جذاب قصه که میتوانست حرف تاثیرگذاری درحد ادراک اکثریتی از عامه تماشاگران سینمای ایران باشد، در شتابزدگی سرسامآور و شبه کارتونی ارایه اطلاعات و شخصیتپردازی گم و گور و ناپدید میشود. درواقع رسوایی با شلیک مسلسلوار برخی اطلاعات غیرضروری و غالبا اغراقآمیز حتی آن بخش از عامه تماشاگران علاقهمند به این نوع از سینمای مفرح و بدون تکلف اجتماعی را به سردرگمی میکشد.
دلبستگی مسعود دهنمکی به اینگونه از سینما که ضمن ورود به معرکه روابط انسانی در محدوده زندگی اقشار فرودست اجتماعی فرصت مناسبی برای نقد ریاکاری و ظاهرسازی فراهم میکند، قابل دفاع است اما باید دید این روحیه مردمگرایانه و ضد تبعیض طبقاتی چه تغییر و تحولی در واقعیت رفتار و کردار و مناسبات اجتماعی خود ایشان و گروه همفکرانشان پدید آورده است.
چه بسیاری از منادیان جانبرکف دفاع از طبقه محروم که با وزش اولین نسیم کامروایی جا داده منزل عوض کردهاند و امروز در خنکای غروبگاهی از ایوان پنتهاووسی در طبقه بیستودوم یکی از بروج شمالی شعارهای دفاع از اقشار محروم و زیر خط فقر سر میدهند!
و اما... کلام آخر، شناخت میدانی و نفسبهنفس جناب مسعودخان دهنمکی از مردمان زیر بازارچه خیلی بهروز نیست.
دخترکان و زنانی از این دست البته هستند اما احمقترین از میان ایشان هم (آکلهبازی) را از محله زندگی خود آغاز نمیکنند.
آسه میآیند و آسه میروند و نگران از شاخ گربه، حداقل تا شعاع دو کیلومتری محله دم به تله آشوبگری و دلبری نمیدهند. اینجوریها نیست که با نیمکیلو رنگ و روغن پیش چشم بقال و چغال و قهوهچی محله عور و ادا بیایند و برق از چشم سیبزمینیفروش بپرانند!
اخوی، این جماعت زیر بازارچه و گذر را خیلی ندید بدید تصور و تصویر کردهای.
با چند تا ناخنک به خانه «گوزنها» و یکی، دو چشمه از گنج قارون و با گوشهچشمی به «قیامت عشق» مرحوم هوشنگ حسامی به اواخر دهه ۹۰ پل میزنی تا یک پیام اخلاقی- عرفانی داشته باشی در قالب یک قصه سینمایی.
نفس حق و نفس پاک و پالوده قهرمان اول قصهات را باور و تحسین میکنیم اما تو هم باور داشته باش که پاکسرشتی و شرف انسانی در تیول یک صنف و طبقه خاص اجتماعی نیست و...
ما که بخیل و تنگنظر نیستیم اما اگر رکوردشکنیات تکرار شود، آن حداقلهای هوش و سلیقه عامه تماشاگران ایرانی هم زیر سوال خواهد رفت. صادقانه و با هم دعا کنیم که نشود و نرود!
محسن سیف
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست