یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا
شکسپیر و من!
یک روز گرم و معتدل ماه تیر بود
شاعر درون دفتر شعرش اسیر بود
دستش میان صفحه شصت و یکم چکید
پایان داستان بد ــشاه لیر ــ بود
این صفحه کوردلیا مرده بود و بعد
در زیر دار لشکر کنت و امیر بود
و سطر بعد قصه ی هملت شروع شد
تنهایی پرنس جوانی که پیر بود!!
برداشت یک قلم و سر سطر ها نوشت...
ـــ پولی نیوس پدر زن من هم وزیر بود؛
در صفحه چهلم و سطر نهم نوشت:
اوفلیای خسته که از عشق سیر بود....
خوردم فریب ... اوفلیا خود کشی نکرد
قتل فجیع کار خود شکســــپیر بود!
... و خون تمام قلعه ی دانمارک را گرفت
در دست سرد و یخزده اش هفت تیر بود
ــ هی متن مرگ را تعارف او می نمود ــ پس!!!
قصد فرار کرد ... نه انگار دیر بود!
.....
هملت کنار دفتر شعرش نشست و مُرد
گفتم که قتل کار خود شکسپیر بود
امیر مرزبان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست