جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا

اصولگرایان حزبی ترند


اصولگرایان حزبی ترند

كار اصلی ام عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام است در كنار آن یكسری كارهای مطالعاتی نیز انجام می دهم كه بیشتر بتواند برای عضویت بنده در مجمع كمك باشد در این محل كه مصاحبه را انجام می دهیم نیز كارهای مطالعاتی انجام می شود كه نتیجه اش در فصلنامه راهبردی «یاس» منعكس می شود

سیدمرتضی نبوی همانقدر ساده و صمیمی است كه پیش از این درباره‌اش شنیده و خوانده بودم.

ـ اگر اجازه بدهید صحبت را از اینجا آغاز كنیم كه در حال حاضر به چه كاری مشغول هستید و در عرصه سیاست چه فعالیت‌هایی را دنبال می‌كنید؟

كار اصلی‌ام عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. در كنار آن یكسری كارهای مطالعاتی نیز انجام می‌دهم كه بیشتر بتواند برای عضویت بنده در مجمع كمك باشد. در این محل كه مصاحبه را انجام می‌دهیم نیز كارهای مطالعاتی انجام می‌شود كه نتیجه‌اش در فصلنامه راهبردی «یاس» منعكس می‌شود. تاكنون ۸ شماره‌ از این فصلنامه كه درباره ابعاد مختلف توسعه مباحثی را مطرح می‌كند، منتشر شده است. علاوه بر این، عضو شورای مركزی جامعه اسلامی مهندسین نیز هستم كه در آنجا مسوولیت حوزه سیاسی و آموزشی‌ را بر عهده دارم. فعالیت سیاسی‌ام هم در قالب همین تشكیلات انجام می‌شود. همچنین از دیرباز مدیرمسوول روزنامه رسالت بوده‌ام.

ـ با این معرفی، قصد دارم سوالی از شما درباره ارزیابی كلی‌تان از فضای سیاسی كنونی كشور بپرسم. این فضا به كدام سمت و سو پیش رفته است؟

به نظرم، فضای سیاسی كشور ما با نشاط و متحرك است. در آن هم رقابت هست، هم مشاركت. انتخابات اخیر شوراها، هم در حد بسیار خوبی از فضای رقابتی جدی برخوردار بود و هم مشاركت معقول و خوب. فضای سیاسی این مشخصه را نیز پیدا كرده كه از تنش‌های آزاردهنده برای مردم فاصله گرفته‌ و معتدل‌تر شده است. نمی‌شود گفت فضا بسته است، بلكه جریان‌های فعال در چارچوب قانون اساسی به رقابت كاملا جدی مشغولند. در همین حال به نظر می‌آید وضع می‌تواند بهتر از این هم باشد بدین‌ترتیب كه رقابت‌های سیاسی قاعده‌مندتر شوند. این امر باعث جلب اعتماد بیشتر مردم به احزاب می‌شود.

ـ براساس آنچه گفتید به نظرتان آیا احزاب به سوی شكوفایی گام برداشته‌اند؟ آیا رقابت‌های حزبی با توجه به الگوهای مشابه در دیگر كشورها به شكلی كه باید، وجود دارد و آیا ما پس از سه دهه پس از پیروزی انقلاب به الگوی بومی تحزب رسیده‌ایم؟

در گذشته رقابت‌های سیاسی به منازعات تبدیل می‌شد كه آزار دهنده بود. فضای سیاسی هر كشور متاثر از فرهنگ سیاسی و شرایط بومی آن كشور شكل می‌گیرد. در گذشته‌های دور كه فعالیت‌های سیاسی و تشكیل حزب به صورت تقلیدی انجام می‌شد، اصولا احزاب، دولتی و بعضی رسانه‌ها تا حدی وابسته بودند و چندان توجه مردم را به خود جلب نكردند. اما پس از پیروزی انقلاب جریانی را طی كردیم كه برخی فعالان سیاسی كه اوایل انقلاب ضدحزب بودند، امروز هوادار آن شده‌اند. اكنون جریان‌های فعال سیاسی كشور طرفدار حزب هستند. بخشی از قوانین مربوط به فعالیت‌های حزبی در چارچوب قانون اساسی مشخص شده و قسمتی از آن نیز قواعدی است كه خود احزاب باید در تعامل با یكدیگر رعایت كنند. اینها خوشبختانه در چند سال گذشته حاصل شده است. برای مثال در دوران وزارت كشور آقای موسوی لاری، یك مجموعه‌ای از دو جریان اصلی كشور كه زمانی چپ و راست می‌گفتند و حالا اصلاح‌طلب و اصولگرا گفته می‌شوند منشوری را تهیه كردند. قواعد این منشور درباره فعالیت‌های حزبی، در خانه احزاب نیز به تصویب رسید. این نشاندهنده نوعی بلوغ سیاسی است.

به خانه احزاب اشاره كردید، به نظر می‌رسد این تشكل تجربه موفقی نداشته است.

با این حال این تشكل باعث شد احزاب رقیب كنار هم بنشینند و تاحدی با هم همكاری داشته باشند. اگر چه فعالیت خانه احزاب با فراز و نشیب‌هایی رو‌به‌رو بوده است اما در حد زیادی مشكلات این نهاد برطرف شده است. یك زمان گروه‌های اصولگرا از خانه احزاب بیرون آمدند اما بعد با یكسری حكمیت‌ها، مسائل برطرف شد و در انتخابات اخیر هیات رئیسه خانه احزاب، همه حزب‌ها در حد بالایی مشاركت كردند. اكنون اصلاح‌طلبان در شورای مركزی اكثریت را در دست دارند. می‌توان انتظار داشت این خانه رقابت‌ها را قاعده‌مندتر كند و از احزاب حمایت كند. در كل از این بلوغ سیاسی راضی هستم.

ـ با توجه به این مباحثی كه مطرح شد، چه ارزیابی از فرهنگ رقابت سیاسی در كشورمان دارید؟

این فرهنگ در حال تكامل است. گرچه برخی می‌گویند فرهنگ تبعیت در كشور حاكم است، اما این طور نیست. در این سه‌دهه‌ای كه از انقلاب گذشته است، آگاهی‌های سیاسی در سطح جامعه رو به افزایش گذاشته و مردم چه به صورت انفرادی، چه در قالب نهادهای مدنی یا احزاب، به صورت آگاهانه در روندهای سیاسی و سرنوشت خود مشاركت دارند حتی می‌بینیم كه گرایش مردم است كه به مسوولان خط می‌دهد.

ـ با توجه به سپری شدن انتخابات ریاست جمهوری نهم و انتخابات شوراها، در حال حاضر طیف‌بندی موجود در جریان اصولگرا به چه صورت است؟

در جریان اصولگرایی سه طیف یا ضلع اصلی داریم و طیف‌های دیگری هم هستند كه ضلع چهارم این جریان را شكل می‌دهند. این طیف‌ها به نامزدهای‌شان گره خوردند. یك طیف نامزدشان محمدباقر قالیباف بود كه به عنوان جریان اصولگرایی تحولخواه معروف شد. برای مثال جمعیت ایثارگران در این جریان، فعال است. یك طیف حامی علی لاریجانی بود كه در این طیف می‌توان به جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری اشاره كرد. طیف دیگر حامی محمود احمدی‌نژاد بود كه در دور اول انتخابات با عنوان حامیان دولت یا رایحه خوش خدمت به میدان آمد. اینها سه ضلع اصلی هستند. طیف‌های دیگری هم مانند جبهه وفاق و كارآمدی كه در مجلس تشكیل شد و برخی دیگر طرفدار محسن رضایی بودند كه از انتخابات كنار رفت. با این حال طیف‌های دیگری هم هست و به طور كلی اصولگرایان طیف‌های گسترده‌ای دارند.

ـ به دلیل وجود این طیف‌های گسترده، در مقطع انتخابات ریاست جمهوری نهم شاهد نبود انسجام میان گروه‌های اصولگرا بودیم، به نوعی كه طبق اشاره شما نامزدهای مختلفی مطرح شدند. این نبود انسجام به هر حال باعث ضعف می‌شود. به نظر شما جریان اصولگرا برای رسیدن به وحدت در انتخابات آینده باید چه راهبردی را پیگیری كند؟ آیا این راهبرد در حال حاضر نیز پیگیری می‌شود؟

مجموعه اصولگرایان در چارچوب فعالیت در شورای هماهنگی یكپارچه بودند. چه در انتخابات شورای دوم شهر و چه مجلس هفتم این را شاهد بودیم. بعد در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم اصولگرایان به چند طیف تقسیم شدند. تلاش زیادی شد تا این وحدت یا ائتلاف اصولگرایان برقرار شود و برای مثال در شورای سوم هم شد، اما نتیجه نداد. با این حال این تلاش همچنان ادامه دارد. به نظر می‌آید با نگرانی‌های پدید آمده نزد طیف‌های مختلف اصولگرا، امید برای ائتلاف نزد آنها برای رقابت در مجلس هشتم بیش از گذشته شده باشد. گرچه صددرصد نمی‌شود امیدوار بود، اما این امید بیش از زمانی است كه وارد انتخابات شورای سوم شدیم.

ـ از ریش‌سفیدان و قدمای جریان اصولگرایی مانند شما انتظار می‌رود نقشی را در این بین بر عهده داشته باشید. اما وقتی از ائتلاف بین اصولگرایان صحبت كردید، از ضمایر و فعل‌های سوم شخص استفاده كردید. در حال حاضر خود شما چه اقدامی را برای همگرایی و ائتلاف نیروهای اصولگرا انجام می‌دهید؟

من خیلی نقشی ندارم. چون با همه این طیف‌ها رابطه صمیمی و دوستانه دارم، به هر یك كه می‌رسم از آنها تقاضا می‌كنم بلوغ سیاسی خود را بهتر به نمایش بگذارند و به شرط موفقیت كه ائتلاف یا ائتلاف حداكثری اصولگرایان است، برسند. من همیشه مبلغ این ایده بودم كه باید از یك سری خواست‌های سلیقه‌ای فاصله بگیریم و بتوانیم وحدت را در سطح كلان حفظ كنیم.

ـ برای رسیدن به هدف باید راهبرد داشت. جریان اصولگرا آیا راهبردی را برای رسیدن به ائتلاف دارد و آن را دنبال می‌كند؟

اگر پیروزی و كسب اكثریت در انتخابات مجلس هشتم را هدف قرار دهیم، راهبرد، ائتلاف حداكثری اصولگرایان خواهد بود. به‌خصوص كه رقیبی سرسخت و جدی مثل اصلاح‌طلبان هستند كه ائتلاف را در شوراهای سوم تجربه كردند.

ـ خوب است كه به اصلاح‌طلبان اشاره كردید. سوال بعدی‌ام در این باره بود كه به نظر شما این جناح چه حركتی را دنبال می‌كند؟

برای اصلاح‌طلبان نیز رسیدن به ائتلاف مشكل است. ما همگی در یك كشتی سواریم و ویژگی‌های ما مشابهت‌هایی به هم دارد. همان طور كه بین ما مسائلی وجود دارد، حتما بین آنها هم همین مشكل هست. چه بهتر كه نه فقط در مواقع صرفا اضطراری ائتلاف كنیم بلكه قواعد ائتلاف و رقابت رعایت شود و طوری جلو برویم كه بازی برد – برد را شاهد باشیم. این برای نظام هم مفید خواهد بود. البته تفاوتی هم هست آن اینكه شاید در بین اصولگرایان مساله وحدت در اصول آنچنان مشكل نباشد، چون اصول روشن است. اما ممكن است در طیف گسترده اصلاح‌طلبان این مشكل وجود داشته باشد كه بعضا در اصول هم با هم اختلافاتی داشته باشند؛ اصولی كه در قانون اساسی به اصول لایتغیر مشهور است مانند اسلامیت، جمهوریت و ولایت فقیه.

ـ یكی از مسائلی كه برخی چهره‌های شاخص جریان اصولگرایی مطرح كرده‌اند این است كه با توجه به ناموفق بودن تجربه تحزب در ایران، بهتر است بسیج و روحانیت به جای آن جایگزین شوند. شما چه نظری درباره این دیدگاه دارید؟

سراغ ندارم در اصولگرایان ، كسی به كار حزبی معتقد نباشد. همه طیف‌های اصولگرا به كار تشكیلاتی و حزبی معتقدند و خودشان هم دارند تشكیلاتی عمل می‌كنند. شاید بعضی طیف‌ها به بعضی دیگر از طیف‌ها انتقاد داشته باشند كه برنامه ندارند.

توجه به آنچه ما در انتخابات شوراهای شهر شاهد بودیم و همان‌طور كه قبل از این شما در جایی گفته‌اید، مردم در این انتخابات به چهره‌های اصولگرا و معتدل رای دادند و افراط‌گرایان و ساختارشكنان را نپذیرفتند. در حال حاضر گرایش افكار عمومی را به كدام سمت و سو می‌بینید؟

آنچه اتفاق افتاده نشان می‌دهد گرایش مردم در كل به سمت اصولگراهاست. شرط تداوم این گرایش آن است كه اصولگرایان افكار عمومی را برای خود حفظ كنند و پاسخگوی مطالبات مردم باشند. كلید این امر اثبات كارآمدی است.

ـ به نظر شما مطالبات مردم در مقطع فعلی چه مسائلی است؟

نظرسنجی‌های مختلف نشان می‌دهد همچنان مسائل اقتصادی در صدر مطالبات مردم است. امروزه مشكل مسكن یكی از مسائل مورد توجه مردم است، زیرا نسل جوان ما به هر حال به مسكن نیاز گسترده دارد. مسكن، هدف بورس‌بازی قرار گرفته است و قیمت‌ها ناخوشایند بالا رفته. اشتغال همچنان برای خانواده‌ها مهم است. پس از آن، ناهنجاری اجتماعی در صدر مسائل قرار دارد. مشكل اعتیاد و ناهنجاری‌های اخلاقی از جمله این مسائل هستند كه خوشبختانه برای حل این مسائل شاهد اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی هستیم. در همین حال اگر برای مثال به تهران نگاه كنیم، برای شهروندان تهرانی در صدر مطالباتشان مساله ترافیك و آلودگی هوا مطرح است.

ـ در انتخابات ۸۴ گفتید مردم به «گمشده» خود رای دادند. آیا این «گمشده» كه خواسته مردم است، در دور بعد انتخابات هم خواسته مردم خواهد ماند؟

من گفته بودم كه مردم در انتخابات ۷۶ هم دنبال تحول بودند. اما این تحول درست تفسیر و تاویل نشد و در حقیقت خواست جناح پیروز به اسم مطالبه مردم مطرح شد كه نتیجه نگرفتند. این مطالبه همچنان در انتخابات ۸۴ مطرح بود و مردم تحول می‌خواستند. این تحول در حقیقت یك قسمت كه به ظاهر برمی‌گشت و قسمت دیگرخواسته مردم تغییر در چهره مسوولان اجرایی بود، چون مسوولان گذشته از بعد از انقلاب یك مقدار به خصوص در چهر‌ه‌های كلیدی اقتصادی، تكراری شده بود و مردم فكر می‌كردند باید تحولی ایجاد شود كه حالا در این دولت این تحول انجام گرفته است. غیر از آن هم، تحول در ساختار اقتصادی و اجرای صحیح اصل ۴۴ كه به گفته صاحبنظران می‌تواند منشا انقلاب اقتصادی باشد، بستگی به این دارد كه این تحولات در چهره مسوولان به ساختارهای اداری و اقتصادی هم منتقل شود و مردم شاهد كارآمدی باشند.

ـ اصولگرایان در حال حاضر جریان حاكم هستند. دولت به عنوان نماینده‌ای از این جریان وظیفه تقویت و جلب محبوبیت بیشتر برای اصولگرایان را دارد. آیا در این مدت گذشته از فعالیت دولت نهم شاهد تقویت وجهه اصولگرایان هستیم؟ باتوجه به سوال قبلی دوباره می‌پرسم آیا تحولخواهی مردم ادامه می‌یابد یا دولتی كه در سال ۸۴ انتخاب شده، بازهم در مسند قدرت می‌ماند؟

قریب به دو سال گذشته تحولاتی صورت گرفته كه به نظرم مثبت است و به امید مردم افزوده است. برخی رفتارها باید با دقت بیشتری پیگیری شود و جاهایی كه نتایج مثبت به بار نیاورده است، باید مورد بازنگری و نقد قرار گیرد تا مسیر درستی اتخاذ شود. به طور ملموس مواجه هستیم با یكسری از تحولات در سیاست‌های پولی كه به نظرم همه قبول دارند اگر از روش‌های صحیح نرخ تسهیلات بانكی كاهش یابد می‌تواند به سرمایه‌گذاری و تولید كمك كند و فشار را از روی مردم بردارد و منجر به كارآیی بیشتر نظام بانكی شود. باید اینجا پخته عمل كرد و تحولات اقتصادی را با روش‌های اقتصادی انجام داد. اگر تحولات اقتصادی صرفا دستوری باشند و همه آثارش را نبینیم می‌تواند نتایجی را به بار آورد كه مورد نظر عاملان ایجاد تحول نخواهد بود. برای مثال اگر این تصمیم منجر شود قیمت مسكن از این هم بدتر یا نوعی فساد در گرفتن تسهیلات ایجاد شود، می‌تواند نتایج منفی به بار آورد. ما صددرصد طرفدار تحول هستیم. جامعه دنبال تحول است و می‌خواهد فساد از نظام اداری حذف شود اما تحولات باید از مسیرهای تخصصی خود طی شود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.