جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

طرحی برای والا زیستن


طرحی برای والا زیستن

سبک زندگی از جمله مباحثی است که ابتدا در روان شناسی مطرح شد و پس از آن به علوم دیگر هم راه یافت, به نحوی که این بحث امروزه از منظرهای مختلف مطرح می شود جامعه شناسی, روان شناسی, پزشکی, دین پژوهی, تاریخ و و در هر یک از این موارد چارچوب مشخصی دارد

سبک زندگی از جمله مباحثی است که ابتدا در روان‌شناسی مطرح شد و پس از آن به علوم دیگر هم راه یافت، به نحوی که این بحث امروزه از منظرهای مختلف مطرح می‌شود؛ جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، پزشکی، دین‌‌پژوهی، تاریخ و ... و در هر یک از این موارد چارچوب مشخصی دارد.

از جمله مباحثی که بتازگی در کشور ما‌ تحت تاثیر سخنان رهبر معظم انقلاب، مورد توجه دین‌پژوهان قرار گرفته، مساله سبک زندگی اسلامی است.

رهبر انقلاب در موارد مختلف و به دفعات درخصوص اهمیت این موضوع صحبت کرده‌اند (که از آن جمله صحبت‌های ایشان در مهرماه ۱۳۹۱ در مصلای امام خمینی بجنورد است).

برای پرداختن به این موضوع و طراحی سبک زندگی‌ای که بتوان صفت اسلامی را به آن نسبت داد، باید به دو مساله اصلی پاسخ داد: «سبک زندگی به خودی خود، به چه معناست؟» و «سبک زندگی اسلامی باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟» در اینجا به اختصار به این دو مساله می‌پردازیم.

● معنای سبک زندگی

سبک زندگی عبارت است از زمینه و ساز و کار ثابت و کلی زندگی، زمینه و سازوکاری که انسان اهداف خود را به واسطه آن تعیین می‌کند و نحوه رسیدن به اهدافش را درون آن می‌جوید.

یکی از مهم‌ترین تبعات سبک زندگی فرد، شکل و نوع شخصیت فرد است.‌ بنابراین سبک زندگی به هیچ وجه امری انتزاعی نیست، بلکه واقعی‌ترین و انضمامی‌ترین موضوع در باب زندگی فرد است.

سبک زندگی به عینی‌ترین و واقعی‌ترین مشخصه‌های زندگی فرد مربوط می‌شود. سبک زندگی به خلاصه‌ترین عبارت مربوط می‌شود؛ به «رفتار» انسان‌ها و هر آنچه مربوط به رفتار است؛ از جمله کیفیت و کمیت آن. ۱

ویژگی انضمامی و واقعی بودن سبک زندگی باعث می‌شود بحث از سبک زندگی در علوم مختلف مطرح شود، چراکه رفتار انسان در علوم متفاوت و از منظرهای متفاوت مورد پژوهش قرار می گیرد.

مثلا در جامعه‌شناسی، بحث از سبک زندگی در طبقات اجتماعی مختلف به میان می‌آید و در تاریخ، بحث از سبک زندگی ایرانی‌‌ها‌ در ادوار مختلف تاریخ مطرح می شود.

در بعضی از موارد، بحث از سبک زندگی در یک علم خاص، پای علوم دیگر را به میان می‌کشد. برای مثال در همان مورد سبک زندگی ایرانیان در ادوار مختلف تاریخ، به خودی خود، مباحث اقتصادی و پژوهش در باب منابع معیشتی طبقات اجتماعی مختلف ایرانی در ادوار مختلف تاریخی ایجاد می‌شود. به این ترتیب بحث از سبک زندگی به موضوعی بین رشته‌ای بدل می شود.

● ویژگی‌های سبک زندگی از منظر اسلامی

سبک زندگی اسلامی در کنار ویژگی‌های رفتاری، دارای یک ویژگی اصلی و بنیادین است که عبارت است از جنبه ذهنی و اعتقادی آن.

به عبارت دیگر، هرچند موضوع اصلی سبک زندگی رفتارهای انسان است و سبک زندگی به خودی خود چندان کاری با باورها و درونیات فرد ندارد، اما اگر صفت اسلامی به سبک زندگی نسبت داده شود، از آنجا که رفتاری دارای بنیان اسلامی محسوب می‌شود که ناشی از باورها و گرایشات اسلامی باشد، بحث از ذهنیات مطرح خواهد شد.

بنابراین بنیادی‌ترین ویژگی سبک زندگی دینی و ممیزه اصلی آن با بدیل‌هایش، بحث از درونیات و ذهنیات فرد است. وقتی سبک زندگی در چارچوب روان‌شناسی یا پزشکی مطرح می‌شود، موضوع مورد مطالعه صرفا رفتار افراد است.

سبک زندگی در پزشکی با مسائلی چون الگوی تغذیه فرد، ساعات کار او، میزان پیاده‌روی او در روز، جایگاه ورزش در اوقات زندگی‌اش و ... دنبال می شود اما این مساله که فرد به چه چیز معتقد است و به چه چیز باور ندارد و براساس چه باورهایی فلان غذا را می‌خورد ولی مثلا گوشت فلان حیوان را نمی‌خورد، در بحث سبک زندگی در علم پزشکی مطرح نیست.

این مساله‌ای مربوط به درونیات فرد است و نه رفتار او. اما در سبک زندگی اسلامی به درونیات و نیات فرد توجه می‌شود زیرا از آنجا که ایمان اساسا موضوعی مربوط به درون انسان و باور قلبی اوست، زمانی که نسبت اسلامی و بطور کلی ایمانی به امری داده می‌شود، بحث از باورها و درونیات فرد به ناچار مطرح می‌شود بنابراین سبک زندگی باید با باورهای دینی هماهنگ باشد؛ این هماهنگی از دو منظر مهم است.

اول از منظر خود دین: اگر دین اسلام را به عنوان کامل‌ترین دین که بناست سعادت دنیوی و اخروی ما را تامین کند، انتخاب کردیم و به‌ آن ایمان آوردیم، پس برای رسیدن به این هدف و نیز اهداف والاتری چون قرب به منشأ یگانه هستی، باید سبک زندگی خود را هماهنگ با این دین تعریف کنیم.

دوم از منظر روان‌شناختی: هماهنگی بین درون و برون فرد از عوامل مهم ایجادکننده آرامش در افراد محسوب می‌شود. حال اگر درون فرد به چیزی ایمان داشته باشد ولی برون او با آن ایمان و باور هماهنگ نباشد، به خودی خود زمینه ایجاد تشویش و اضطراب درون فرد ایجاد می‌شود. پس هماهنگی بین باورهای دینی و سبک زندگی در کنار منظر دینی، از منظر روانشناختی نیز زمینه‌ساز آرامش و تعادل در زندگی فرد است.

ویژگی دومی که در باب سبک زندگی اسلامی باید به آن توجه کرد، هماهنگی آن با علوم روز است. شاید پذیرش این ویژگی از منظر برخی متدینین، نوعی علم‌زدگی ناموجه به‌نظر آید.

چرا باید سبک زندگی خود را مطابق با علوم تعریف کنیم؟ مگر چنین نیست که دین ما را کفایت می‌کند و مگر این طور نیست که یافته‌های علوم تجربی مدام در تغییر و اصلاح است و خود دانشمندان علوم تجربی نیز بعضا اعتراف می‌کنند که همواره احتمال خطای اکتشاف‌های آنها وجود دارد؟ آری چنین است ولی باید به این نکته توجه داشت که علوم تجربی در هر زمان، نمایانگر برداشت متخصصان انسان‌های زمانه است، برداشت‌هایی که بر مبنای ادله و شواهدی صورت گرفته که در دسترس همگان است و هر فردی می‌تواند با فراگیری مقدمات لازم، آنها را تجربه و تصدیق کند.

پس علوم تجربی به نوعی فهم مقبول و متعارف زمانه را بازتاب می‌دهد. حال اگر بنا باشد فردی سبک زندگی خود را که انضمامی‌ترین و مشهودترین رفتارهای انسان بر مبنای آن تعیین می‌شود، به نحوی تنظیم کند که هیچ توجهی به چنین فهم متعارف و مقبول انسان‌های هم عصر خود نداشته باشد، به خودی خود زمینه انزوا و گوشه‌گیری خود را فراهم کرده است.

بی‌توجهی به علوم روزمره، یعنی بی‌توجهی به فهم و درک انسان‌های هم‌عصر خود، آن هم فهم و درکی که با تلاش و کوشش چندین ساله انجام شده و نتایج آن نیز در بهبود زندگی انسان‌ها مشهود است.

پس مخالفت صریح و مطلق ‌یا بی‌توجهی به علوم، یعنی مخالفت یا بی توجهی به فهم انسان‌های هم عصر و در نتیجه انزوا یا دشمنی آشکار با اکثر هم‌عصران. از سوی دیگر هیچ گاه دین اسلام چنین مخالفت یا بی‌تفاوتی‌ نسبت به علوم زمان را توصیه نکرده است. بلکه همواره پیروان خود را به طلب علم، حتی در شرایط دشوار، دعوت نموده است بنابراین مطابقت سبک زندگی اسلامی با علوم زمان، هم دستوری است اسلامی و هم مطابق با عقل.

ویژگی‌های دیگر سبک زندگی اسلامی را می‌توان از تبعات ویژگی‌های اول و دوم دانست؛ مثلا توجه همزمان به بعد جسمانی و روحانی انسان.

طبق باورهای اسلامی انسان دارای دو جزء است: روح و بدن. از سوی دیگر بر‌مبنای باورهای علمی، ناملایمات و نیز مطلوبات انسان‌ها را می‌توان به دو بخش جسمانی و دینی تقسیم کرد.

حال سبک زندگی‌ای که باید مبنای رفتارهای فرد باشد، هم ناظر به بعد جسمانی او باشد و هم مسائل روانی او را در نظر گرفت و از آنجا که از نگاه دینی، مسائل روانی فرد، مربوط به بعد روحانی اوست، پس سبک زندگی اسلامی باید در کنار توجه به اهداف و نیازهای دنیوی، به بعد روحانی و اخروی او نیز توجه داشته باشد.

پانوشت:

۱ـ رهبر معظم انقلاب در بخشی از صحبت های خود در باب سبک زندگی، به این خصوصیت انضمامی بخوبی اشاره داشتند: ... چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می‌دهد که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مساله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مساله خط، مساله زبان، مساله کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مامور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخش‌های اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است.

ساعد فیض آبادی