پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

۶ قالب روحی مدگراها


۶ قالب روحی مدگراها

بررسی تخصصی افرادی که در جامعه به دنبال مدگرایی هستند

پیش از آنکه بهار، قدم به کوچه‌ها بگذارد و رنگ و بوی عید و بهار در کوچه و خیابان بپیچد شلوغی بازارها، تنوع اجناس و همرنگی لباس پشت ویترین مغازه‌ها، همواره آمدن سال نو را نوید می‌دهند.

هر ساله دوزندگان و تولیدکنندگان لباس‌های زنانه، مردانه و بچگانه رنگ مشخص و گاه طرح یکسانی را به طور عمده وارد بازار خرید کرده و به اصطلاح مد سال و رنگ سال را معرفی می‌کنند.

مدها اگر در جامعه در قالب یک نرم حرکت کنند امری عادی و اجتماعی تلقی می شوند ولی اگر از حد گذشته و به شکلی بیمارگونه در جامعه گسترانده شوند تبدیل به یک بیماری اجتماعی می‌شود.

مد یک پدیده وسیع جامعه‌شناسی است و به عقیده بسیاری از جامعه‌شناسان، حضور مدها در جامعه یک نیاز ثانویه اجتماعی است. نیازی که در جامعه، معمولاً پس از ارضای نیازهای اولیه مطرح شده و افراد به دنبال تنوع‌طلبی و تغییر سبک در زندگی‌شان مشتاق می‌شوند، اما اینکه حضور مد در جامعه تا چه مقدار نرمال است و گذر از چه مرزهایی آن را غیرطبیعی می‌سازد، نیاز به بحث بیشتری دارد.

● مد نیاز جامعه امروزی

غالب جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان علت پدید آمدن مدها را در جامعه، یک نیاز برای آن جامعه می‌دانند.دکتر علیرضا شریفی‌یزدی- جامعه‌شناس- در این باره می‌گوید: «در کشورهای پیشرفته پدیده مد امری عادی، روتین و قابل قبول است و غالب کشورها به بودن پدیده اجتماعی مد در جامعه‌شان اعتراضی ندارند. اما چون این پدیده اجتماعی همواره گسترش پیدا می‌کند و از حد مجازی می گذرند، یک معضل اجتماعی جدی برای جوامع محسوب می‌شود.»

وی می‌گوید: «مدها اگر در جامعه در قالب یک نرم حرکت کنند امری عادی و اجتماعی تلقی می شود ولی اگر از حد گذشته و به شکلی بیمارگونه در جامعه گسترانده شوند تبدیل به یک بیماری اجتماعی می‌شود.» دکتر شریفی‌یزدی درباره این بیماری می‌گوید: «هنگام گسترش نابجای مدها، جامعه در خود فرومی‌رود و سرمایه اجتماعی کاهش پیدا می‌کند، افراد جامعه کمتر به یکدیگر اعتماد دارند و مفهوم ناامنی و بی اعتمادی به یکدیگر بیش از پیش در جامعه رواج پیدا می‌کند و افراد جامعه در سردرگمی پیچیده‌ای فرومی‌روند.»

گسترده شدن بیماری مد در جامعه باعث می‌شود غالب افراد و بخصوص جوانان و نوجوانان ـ که سرمایه‌های اجتماعی هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند ـ بسیار با آن درگیر شده و اهداف اصلی‌شان را فراموش کنند. دکتر علی‌همت یارزاده، روانشناس درباره این بیماری اجتماعی می‌گوید: «وقتی افراد درگیر مشکلات و مسائل حاشیه‌ای می‌شوند ساعت‌ها وقت و هزینه برای آن صرف کرده و عمده اهداف خود را گم می‌کنند.»

دکتر هوشنگ احدی‌خاطر، جامعه‌شناس درباره تشکیل مد در میان جوانان اظهار می‌دارد: «پس از آنکه صاحبان سرمایه به طور گسترده یک نوع مد را در میان جامعه رواج دادند. غالب افراد به سمت آن رنگ یا طرح مد شده گرایش پیدا می‌کنند افرادی که تب مد دارند دائماً سعی می‌کنند مطابق با مد روز حرکت کرده و آنچه مد می‌شود را زود بر تن کنند و در عین حال تمایلی برای همرنگی با همه اعضای جامعه نداشته وبه فکر تمایز از دیگران می افتند و در واقع این افراد چند قدم به سمت اجتماعی شدن برمی‌دارند اما بعد از اینکه مد فراگیر شد، رفتار خلاف اجتماع را برگزیده و حرکت جدیدی در راه مد می‌کنند و بدین ترتیب مد گسترش پیدا می‌کند. صاحبان سرمایه نیز از این پدیده اجتماعی خوب باخبرند و همواره در جهت به‌روز کردن مدها هستند.»

● مد، نیازسازی سرمایه‌داران

جوامع به‌دلیل پیشرفت‌های علمی، اجتماعی و فرهنگی پس از مدتی انعطاف‌پذیری بالاتری پیدا کرده و در نتیجه در مسیر تحولات اجتماعی‌اش، انعطاف‌پذیری بیشتری درباره حضور مد در جامعه نشان می‌دهد. اما آنچه باعث تداوم و گسترش مد در جامعه می‌شود، نظام‌های سرمایه‌داری است که مد را در یک جامعه گسترش و تغییر داده و آن را کنترل می‌کند.

دکتر شریفی یزدی در این‌باره می‌گوید: «ما در جامعه به دو نکته مهم در ارتباط با مد برمی‌خوریم؛ اولین نکته نیاز جامعه به مد است و نکته دیگر نیازسازی برای جامعه است که معمولاً از طرف شرکت‌های تولیدی و سرمایه‌داری کنترل می‌شود. شرکت‌های تولیدی برای اینکه همیشه بازار فروش اجناس‌شان به راه باشد همواره در حال تغییر مد هستند.»

شرکت‌های تولیدی در داخل و خارج از جوامع، معمولاً واسطه‌ها و گروه‌های تحقیقاتی متعددی برای کنترل بازار و مدها دارند. آنها خصوصاً در کلانشهرها دائماً در حال جست‌وجو و تحقیق هستند تا دریابند جامعه به چه چیز نیاز بیشتری داشته و مطابق با آن محصولات خود را ساخته و به بازار عرضه کنند.آنها با لحاظ کردن اصول روانشناسی محصولات خود را وارد بازار کرده و به فروش می رسانند.

دکتر همت یارزاده می‌گوید: «شرکت‌های تولیدی باتوجه به شرایط فکری، روانی، اجتماعی و حتی سیاسی حاکم بر جامعه محصولاتشان را تولید و عرضه می‌کنند و اولین بحث جامعه شناسی را که در تولیداتشان مدنظر قرار می‌دهند بحث رنگ است. خصوصاً رنگ سال که معمولاً در کلانشهرها تب همه‌گیری دارد. آنها با توجه به شرایط فکری و روانی جامعه رنگی را در نظر گرفته و به طور گسترده محصولاتشان را وارد بازار می‌کنند. بعد از مدتی رنگ وارد بازار شده به عنوان رنگ سال مد شده و با طرفداری همه‌جانبه روبه‌رو می‌شود. بعد از آن خریداران در برابر انتخاب رنگ تسلیم شده و بیشتر به دنبال طرح مورد علاقه خود می‌گردند. محققان و واسطه‌های مد شرکت‌های سرمایه‌داری در این رابطه نیز سلیقه‌های مردم را سنجیده و با تولیدی جدید، مد وارد بازار شده را گسترش بیشتری می‌دهند.»

وی می‌افزاید: «این شرکت‌ها نخست ممکن است کالایی را به قیمت ارزان وارد بازار کرده تا آن را مد کنند. سپس با استقبال مردم به تدریج طرح و رنگ محصولاتشان را تغییر داده و بدین ترتیب پله پله قیمت‌های محصولات را مطابق آخرین مد سال تغییر می‌دهند و بدین ترتیب خریداران مدها نیز به قیمت‌ها و تفاضل آنها عادت کرده و درنتیجه طرفداران بی‌چون و چرای مد می‌شوند.

از این رو همیشه نیاز جامعه و افراد نیست که آنها را به سمت مد می‌کشاند بلکه اثر «زیرآستانه‌ای» تبلیغات شرکت‌ها و سرمایه‌داران نیز افراد را به طور غیرفعال به سمت خود می‌کشد.

یعنی این که افراد ناخواسته و بدون این که خود متوجه شوند به سمت مد کشیده می‌شوند.»

● چه کسانی بیشتر به سمت مد حرکت می‌کنند؟

همه افراد جامعه یک شیوه تفکری و تصمیم‌گیری ندارند. زیرا آنها در طبقات مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... هستند. بنابراین درست نیست که بگوییم همه افراد در نهایت به مد احتیاج پیدا می کنند.دکتر احدخاطر، جامعه شناس در این باره می‌گوید: «جامعه از قومیت‌ها، فرهنگ‌ها و قشرهای مختلف اجتماعی تشکیل شده است هر یک از آنان شیوه‌های تفکری متفاوتی دارند. برخی از قشرها و قوم‌ها تنها یک فرهنگ رفتاری را پذیرفته و از آن تبعیت می‌کنند ولی برخی دیگر انعطاف بیشتری نشان داده و تحت تأثیر خرده فرهنگ‌ها یا حتی فرهنگی کلان‌تر قرار می‌گیرد. از این رو پذیرش مد در میان برخی اقشار و قوم‌ها امکانپذیر نیست و آنها اساساً پیروی از مد را باطل می‌دانند ولی در دیگر شهرهای صنعتی پذیرش مد مقبولیت بیشتری داشته و غالب افراد آن را می‌پذیرند. در کشورهای سنت‌گرا غالباً اصرار بر این است که مد تابع فرهنگ و ریشه‌های جامعه باشد. بنابراین اگر شرکت‌های سرمایه‌داری و خریداران تابع فرهنگ و ریشه‌های آن باشند حرکتی بهنجار داشته و مد پذیرش بیشتری در جامعه دارد.»

دکتر شریفی یزدی درباره تقسیم بندی مد میان اقشار جامعه می‌گوید: «در یک تقسیم بندی در کشور روی مد، تحقیقات نشان می‌دهد، بیشترین طالبان مد افراد نوجوان و جوان هستند و به لحاظ جنسیتی زنان بیشتر از مردان طالب مد هستند.

از طرف دیگر قشر متوسط بیشتر از دیگر اقشار جامعه مصرف کننده مد است. نحوه گرایش به مد در اقشار بالا و پائین جامعه متفاوت است. غالب اقشار پائین دست جامعه کاری به مد ندارد. زیرا قدرت خرید آنان این امکان را نمی‌دهد. اقشار بالا دست جامعه نیز ارزش‌های باثباتی برای پوشش و رفتار خود قائل است و گرایشی به آنچه اکثریت جامعه می‌پسندند ندارد، چون قدرت خرید او با قشر متوسط متفاوت است. قشر متوسط جامعه مد را بیشتر قبول داشته و به خصوص جوانانش تنوع‌طلب‌تر بوده و مد برایش یک ارزش محسوب می‌شود. از این رو شرکت‌های تولیدکننده و سرمایه‌داری نیز بیشتر روی علایق و سلیقه‌های این قشر از جامعه سرمایه‌گذاری می‌کند.»

دکتر احدخاطر نیز دراین باره می‌گوید: «مد باعث می‌شود طبقه‌بندی نامعقولی میان افراد جامعه به پا شده و طبقات بالا قیمت‌های بالا، طبقات پائین قیمت‌های پائین را پذیرفته و گاه طبقات پائین برای رسیدن به معیارهای مد طبقات بالاتر هزینه و وقت زیادی را صرف کنند که این مسئله یک بیماری اجتماعی در جامعه محسوب می‌شود.»

دکتر مهدیس کامکار، روانپزشک و پژوهشگر مسائل اجتماعی در این باره می‌گوید: « افراد غالباً برای این که نشان دهند از دیگران برتری دارند نیازمند اعتماد به نفس بالاتری هستند و بنابراین سعی می‌کنند آن را از محیط خارج بگیرند. فردی که به لحاظ ویژگی‌های رفتاری، فردی و موفقیت‌هایش نمی‌تواند خود را به اثبات برساند. چاره‌ای ندارد جز این که با گرفتن عزت نفس از بیرون خود را ثابت کند درحالی که با این کار نه تنها مقبولیت او بالاتر نمی رود بلکه مسیری معکوس پیدا کرده و عزت نفس و اعتماد به نفسش نیز کمتر خواهد شد.»

● اثرات روانی مد روی افراد جامعه

حرکت به سمت ایده‌آل بهینه افراد را به سمت امنیت روانی می‌کشاند و گذر از آن در جامعه موجی از یک بیماری را پدید می‌آورد؛ بیماری که در آن افراد صرفاً برای رسیدن به مد سال یا مد روز مشغله ذهنی فراوان داشته و دچار آشفتگی و سردرگمی می‌شوند. قربانیان همیشگی مد توجهی بیش از اندازه به مد دارند به طوری که اگر از مد جا بمانند یا به معیارهای اصلی مد دست پیدا نکنند گرفتار افسردگی و ناراحتی‌های خلقی و روانی فراوانی می‌شوند.

دکتر همت یارزاده در این باره می‌گوید: «افرادی که در حد مقبول به سمت مد حرکت می‌کنند هرگز گرفتار مشکلات روانی ناشی از آن نمی‌شوند زیرا این افراد مشغله فکری نسبت به مد نداشته و فشار مالی و ذهنی زیادی را در این رابطه تحمل نمی‌کنند اما افرادی که برای رسیدن به مد تلاش بی‌وقفه و بسیار پرهزینه می‌کنند معمولاً مشکلات روانی عمده‌ای دارند. توجه غیرمعمول به مد یکی از نشانه‌های «هیپوکندریا» وخیم است. افراد مبتلا به این بیماری اضطراب‌های شدیدی درباره وضعیت فعلی و سلامت جسمی‌شان دارند و این مشغله فکری دائماً آنها را به لحاظ روانشناختی به عقاید دیگران وابسته کرده و سعی می‌کنند از لابه‌لای عقاید دیگران، آن خود احترامی مطلوبشان را پیدا کنند. این افراد اعتماد به نفس پائین‌تری دارند و سعی می‌کنند آن را پشت ظاهری آراسته و رفتاری به روز پنهان کنند.»

● انواع مدها

در میان جامعه انواع و اقسام مدهای ظاهری و پوششی، رفتاری و... وجود دارد که هر یک از آنها معنای جامعه‌شناختی و روانشناختی خاص خود را دارد.

▪ مدل کلاسیک: این مدل، مدل رایجی است و غالب افراد یک جامعه آن را می‌پذیرند. این مدل غالباً همان رفتار و پوشش ملی- مذهبی و فرهنگی یک جامعه را رواج داده و فرهنگ دیگری را غالب نمی‌کند. بیشتر افرادی که به خود اتکا دارند و نیازی به تبعیت از دیگران در خود حس نمی‌کنند به سمت این مد رفته و پوشش مناسب را انتخاب می‌کنند.

▪ مدل اسپرت (ورزشی): این مدل نیز مدل رایجی است و بیشتر در میان جوانان کاربرد دارد. در این مدل افراد سعی می‌کنند با پوشش و کفش ورزشی در جامعه حضور پیدا کنند. البته مقبولیت این مدل نیز در جامعه زیاد است ولی به عنوان یک مدل رسمی و اداری شناخته نمی‌شود چون غالباً پوشش‌های ورزشی رنگ‌هایی شاد و تند دارند.»

▪ مدل ژنده پوشی (کهنه پوشی): این مدل در میان نوجوانان رایج‌تر است. در این مدل که برگرفته از مدل‌های به انحراف کشیده شده کشورهای غربی است نوجوانان گرایش دارند لباس پاره پوشیده و با ظاهری ژولیده وارد جامعه شوند. نوجوانان در این سن نیازمند توجه هستند و با این پوشش سعی در جلب توجه دارند. در میان جامعه جوانان هم گهگاه این مدل‌ها به چشم می‌خورد. به عقیده متخصصان این افراد به لحاظ روانشناختی غالباً دچار مشکل بوده و غفلت اجتماعی دارند.

▪ مد بیگانه (خارجی): این مد در جامعه ما کمتر رواج دارد که افراد با پوشش سایر کشورها مثل کشورهای هندی، چینی، عربی و... در جامعه ظاهر شوند. به عقیده روانشناسان افرادی که از این مدهای خارجی برای پوشش و ظاهر خود استفاده می‌کنند در بیشتر مواقع دچار یک آشفتگی در هویت فرهنگی و اجتماعی‌شان هستند. افرادی که نمی‌توانند هویتی مشخص برای خود تعریف کنند، با پوششی خارجی هویت خود را چیز دیگری معرفی می‌کنند.

▪ مد نظامی: بیشتر افرادی که از این مد پیروی می‌کنند لباس‌های به رنگ خاکی تن کرده، الگوی جنگی به خود می‌گیرند، لباس‌های عجیب و غریب به تن کرده و پوتین‌های سنگین پا می‌کنند. غالباً کودکان این مدل را خیلی دوست دارند و آنها مطابق با خیالاتشان این لباس‌ها را تن می‌کنند. پسران نوجوان نیز برای اینکه دوست دارند به سربازی بروند یا در آینده مسئولیت نظامی داشته باشند این مدل را می‌پسندند. اما دخترانی که گرایش به این مدل لباس دارند غالباً گرفتار یک مشکل در هویت فردی‌شان هستند که نیازمند واکاوی روانی در این افراد دیده می شود. این دختران به طور ناهشیارانه هویت جنسی‌شان را قبول ندارند و در سر آرزوی سربازی و رفتارهای خشن پسرانه را می‌پرورانند. متأسفانه در بسیاری از مواقع پذیرش این مد از سوی دختران باعث می‌شود به لحاظ هنجارهای اجتماعی به انحراف کشیده شده و مشکلات فردی و اجتماعی فراوانی پیدا کنند.

▪ مدل ملی: این پوشش، پوشش اصیل هر جامعه است که در بسیاری از جوامع کم‌رنگ شده است. جامعه جهانی به دلیل نیاز به یک همرنگی غالباً تمایل دارد به یک مدل بهینه و بهنجار رسیده و به این شکل یکدلی و یکرنگی خود را نشان دهد.

البته مدها و مدل‌ها تنها به نوع پوشش افراد اختصاص ندارد، بلکه در بسیاری از مواقع در گستره‌ای از رفتار افراد نیز دیده می‌شود و از نشستن، صحبت کردن، راه رفتن، آرایش مو و صورت را شامل می‌شود. اینکه آیا یک مد یا مدل بهنجار است یا خیر، باید به مصدا‌ق‌های آن توجه کنیم و اگر متعارض با ارزش‌ها و فرهنگ‌های جامعه بود آن را ضد فرهنگ و مدلی نامناسب بنامیم.

دکتر شریفی یزدی می‌گوید: «یکی از عواملی که پذیرش مد را در جامعه ما با مشکل مواجه می‌کند متضاد بودن آن با فرهنگ قناعت است. مد غالباً گرایش به سمت تجمل‌گرایی دارد و با نظام قناعت‌گرایی جامعه ما در تضاد است.» در نهایت اگر مد در حد بهینه و مطلوب بوده و باارزش‌های اجتماعی، قومی و فرهنگی جامعه در تضاد نباشد مطلوب است.

نسرین زارعی