یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
تاملی در مفهوم زمان
مفهوم زمان از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته و از قدیم تا به حال نظرات فلسفی و فیزیکی متفاوتی در مورد مفهوم و تعریف زمان ارائه شده است. سه مسئله عمده در مبحث زمان عبارتند از بحث وجود زمان، ارتباط میان زمان و حرکت و مسئله پیوستگی. در این متن سعی میشود از منظرهای علمی، فلسفی و فیزیکی مفهوم زمان مورد بررسی و مطالعه واقع شود و نظرات مختلف ارائه شده مورد بررسی قرار گیرد[۱]-[۱۱]. از دیدگاه اسطورهای، زمان به رویدادها وابسته است و با آنها تعریف میشود به عبارتی، این رویدادها هستند که زمان را تعیین میکنند اما به مرور با رشد فکر بشر وابستگی زمان از رویدادها جدا شد. در گذشته دو برداشت برجستهای که از زمان وجود داشت، بحث خطی بودن و دایروی بودن زمان بود. در دیدگاههای مرتبط با دایروی یا خطی بودن، موارد مختلف و گاه متضادی دیده میشود که ریشه در طرز تفکر و دیدگاه نظریهپردازان و معتقدان به آن مفهوم دارد. یکی از کلیترین نظرات راجع به دایروی بودن زمان، همان مبحث تناسخ است که بیشتر در تفکر شرقی ریشه دارد. در این دیدگاه، انسان چند مرتبه و در صور مختلف پا به عرصه وجود گذاشته و با صور و حالات مختلف زمان، حیات برای او تکرار میشود تا این که نهایتا با تحمل رنجها و مرارتهای دنیوی، رستگار شده و به حقیقت بپیوندد. البته این دیدگاه، نهایتا سرانجامی برای بشر قائل است و فلسفه تکرار در آخر به انجام میرسد. دیدگاه دیگر، معتقد است که به مانند دایره، در حیطه زمان، اول و آخر به یکدیگر پیوند میخورند.
طرز تفکر رایج از این برداشت به گروهی برمیگردد که به سال کبیر اعتقاد داشتند، یعنی تکرار متناوب حوادث به همان سبک و سیاق قبلی خود. هراکلیتوس از نظریهپردازان این تفکر بود. تفکر مشابهی هم وجود داشت که معتقد به تکرار بود ولی در جزئیات تفاوت قائل بود و از جمله صاحبنظران این دسته میتوان به آناکسیماندر و امپدوکلس اشاره کرد. رواقیون هم به نوعی این دیدگاه دایروی بودن زمان را قبول داشتند. نکتهای که در میان نظرات ذکر شده وجود دارد، اعتقاد به وجود آغاز و پایانی برای هر دوره است و آن را نباید با نظرات کسانی اشتباه گرفت که این دنیا را چون دایرهای بسته برای انسان در نظر گرفتهاند که بنابر آن، بشر نه آغازش را میداند و نه پایاناش را. به عبارتی برخی دایروی بودن دنیا را نه به واسطه تکرار (Cycling) بلکه به علت مشخص نبودن مبدا و مقصد آن و به مثابه یک دور باطل و نه تکرار دورههای زمانی در نظر میگیرند. به قول خیام: در دایرهای کامدن و رفتن ماست / آن را نه بدایت نه نهایت پیداست / کس مینزند دمی در این معنی راست / کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست یا: چون میگذرد عمر چه شیرین و چه تلخ / پیمانه چو پر شد چه نیشابور و چه بلخ / خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی / از سلخ به غره آید از غره به سلخ.
دیدگاه دیگر زمان را خطی در نظر میگیرد که البته با پیشرفت علم، بیشتر این دیدگاه مورد پذیرش واقع شد که زمان خطی است. جالب آن که در این تعریف هم برداشتهای متفاوتی وجود دارد. ادیان سامی این دیدگاه را قبول دارند البته برای زمان هم مبدا قائل هستند (که همان داستان آفرینش انسان توسط خدا است) و هم مقصد (که همان پایان دنیاست) و نهایتا جهان آخرت را مطرح میکنند که به نوعی همان قلمروی بیزمان برخی فلاسفه است که در ادامه بدان هم خواهیم پرداخت. برداشت دیگر از خطی بودن زمان مربوط به تفکری است که برای زمان، ابتدایی قائل است ولی انتهایی متصور نیست (دیدگاه تاریخمدارانه از زمان) و عکس این مطلب نیز برای عدهای قابل قبول است، یعنی افرادی که معتقدند شروع و آغاز زمان مشخص نیست ولی پایان آن نابودی هستی است و نیز دیدگاه مبنی بر تعریف زمان بر اساس روش ترمودیناکی که در ادامه معرفی میشود، به نوعی بر این تفکر منطبق است. جالب آن که مصراع «آن را نه بدایت نه نهایت پیداست» نیز، به نوعی، موید خطی بودن زمان البته با ناآگاهی از مبدا و مقصد آن، یا به عبارتی تعریف واقعی خط است؛ چراکه از منظر ریاضی دیدگاه ادیان سامی از زمان، پارهخطی است و نه خط و دو برداشت بعدی هم نیم خط هستند. از منظری علمی که با مطالب فوق هم مرتبط است، زمان را با دو تعریف متفاوت در نظر میگیرند: دیدگاه ترمودینامیکی و دیدگاه تاریخمدار. در دیدگاه اول، که بولتزمان از معتقدان بدان بود، زمان بر الگوهایی از رفتار مبتنی است که در سیستمهای ساده دیده میشود و مطابق قانون دوم ترمودینامیک، سیستمهای باز به مرور زمان به سمت بینظمی و ناپایداری میل میکنند. از منظر تاریخمدارانه، زمان بر مبنای سیستمهایی پیچیده تعریف شده است که امکان انباشت (Accumulation) اطلاعات و تجربیات را دارند لذا در این سیستمها، گذر زمان به سمت پایداری و نظم است.
نکته دیگری که برای زمان در نظر گرفتهاند و یکی از تمایزات میان زمان و مکان تعریف کردهاند وجود تقارن در مکان و برخلاف آن، عقیده به این موضوع است که زمان تنها شاخص فیزیکی است که جهتدار است و متقارن نیست. با این حال، افرادی بودند که سعی کردند این دو نظریه متضاد را به هم نزدیک کرده یا ترکیب کنند که لیزر از جمله این افراد است. وی پیشنهاد داد که محور زمان را در سطح میکروسکوپی متقارن فرض کنیم که در این راه از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ نیز بهره جست. از دید وی این نظر که جهان از حالتی نامتعادل شروع شده است و به سمت تعادل میرود، همان قدر محتمل است که نظر عکس آن.
قبل از آن که به بحث پیرامون مفهوم زمان مطلق از دیدگاه نیوتن و نسبیت اینشتین بپردازیم، بهتر است مروری هم بر نظر و دیدگاه فیلسوفان غربی درمورد مفهوم زمان داشته باشیم. از قدیم، چند دیدگاه متفاوت از نظر فیلسوفان یونانی درباره مفهوم زمان مطرح بود که بهطور عمده میتوان به مبحث پیدایش زمان از مکانی بیکران و عدم تمایز آن از تغییرات انضمامی اشاره کرد که در آن روی میدهند تا این که بحث رابطه میان وجود و زمان مطرح گردید و در دورهای زمان را در مرتبهای پایینتر از وجود در نظر گرفتند که میتوان به تعبیر حرکت ذرات ثابت برای زمان اشاره کرد. در ادامه، به جای نظر حرکت ذرات ثابت، هراکلیتوس مفهوم صیرورت را مطرح ساخت که مطابق آن هر مرحله گذرا به ضد خود تبدیل میشود که این تعریف پیش درآمدی برای نظریه تز و آنتی تز هگلی بود. عمدهترین دیدگاه مطرحشده، نظریه قلمروی بیزمان وجود و حوزه زمانمند تغییر بود که از نظریهپردازان و معتقدان بدان میتوان به افلاطون که زمان را تصویر متحرک ابدیت میدانست تا فلوطین، سنت آگوستین که زمان را به صورت انبساط نفس یا همان جان انسانها در نظر میگرفت ولی در مرتبه اعلا، زمان را نفیشده تلقی میکرد، اسپینوزا با طرح ابدیت، لاپلاس که مفهوم قلمروی بیزمانی را معادل قانون عام کیهانی قرار داد و شوپنهاور با طرح مفهوم اراده برای قلمروی بیزمان اشاره کرد. از طرفی، ارسطو هم زمان را در قالب حرکت بیان میدارد ولی حرکت را زمان در نظر نمیگیرد[۶]. از دیدگاه وی، همچنین زمان جنبه عددی حرکت با نظر به اجزای پیاپی آن است. وی در نهایت ساعت یکنواخت کیهانی را مطرح ساخت که بدون حرکت کرههای سماوی زمانی وجود نخواهد داشت و زمان حرکت کرههای سماوی است. با این حال، برونو ساعت یکنواخت کیهانی را رد کرد و معتقد بود که به تعداد حرکات زمانهای متفاوت وجود دارد.
دیدگاه مطرح دیگر، نظر کانت و فلاسفه ایدهآلیست بود که زمان را پدیدهای ذهنی و انتزاعی در نظر گرفته و معتقد بودند که عینیتی در مورد آن وجود ندارد. از دیدگاههای فلسفی دیگر می توان به نظریه اگزیستانسیالیستها اشاره کرد که زمان را مفهوم اصلی پرسش در مورد بودن انسانها میدانند و بودن را با زمان در نظر میگیرند[۷]. هنری برگسون نیز معتقد است که زمان نه یک مدیوم همگن حقیقی و نه یک مفهوم انتزاعی است بلکه زمان همان (Duration) مدت و دوره وجود است[۸]. با این حال همانگونه که پیشتر اشاره شد، دو دیدگاه فیزیکی عمده در مورد زمان مطرح شده است: زمان مطلق و زمان نسبی. مفهوم زمان مطلق که واضع آن نیوتن بود عبارت است از[۹]: «زمان مطلق، حقیقی و ریاضی از خود و به طبع خود، به نحو یکنواخت جریان دارد، بدون ملاحظه هر امر بیرونی. زمان نسبی، ظاهری و عرفی، مقداری محسوس از زمان مطلق است که از طریق حرکت اجسام اندازه گرفته میشود». با این حال، افرادی چون لایبنیتز و فیزیکدان و فیلسوف اتریشی، ارنست ماخ، با این نظریه مخالف بودند. لایبنیتز به نسبی بودن مکان و زمان معتقد بود و زمان را به صورت توالی ادراکات میدانست. تا این که نظریه نسبیت اینشتین که مطابق آن زمان برای ناظر متحرک در فضا نسبت به ناظر ساکن روی زمین کندتر میگذرد، مطرح شد و نظریه نیوتن و زمان مطلق از نظر علمی مردود شد.
به عبارتی، بعد چهارمی به نام زمان هم به مختصات مکانی اضافه گردید. نکته جالب آن که بعد از بیان قانون نسبیت کورت گودل در مقالهای با عنوان رابطه میان تئوری نسبیت و فلسفه ایدهآلیسم بیان فلسفی ساختار جدید زمانی مکانی را به صورت زیر مطرح کرد[۱۰]: «به نظر میآید که اثبات صریحی برای نظریه فیلسوفانی مانند پارمیندس، کانت و ایدهآلیستهایی جدید باشد که عینی بودن تغییر را انکار میکردند و حرکت را به صورت مفهوم انتزاعی ذهنی در نظر میگرفتند». جالب آن که پس از مشاهدات نجومی ادوین هابل در سال ۱۹۲۹ از اجرام آسمانی که بیانگر این بود که تمامی کهکشانها با سرعتی متناسب با فاصله آنها از ما دور میشوند و در نظر گرفتن این نکته که از نظر فیزیکدانان ماده بهطور یکنواخت در جهان توزیع شده است[۶] لذا حرکت کهشانها در قالب انبساط کلی جهان توجیه و درک میشود. با این حال، این انبساط کلی است که به ما اجازه میدهد تعریف سیستم مرجعی جهانی برای گذر و جریان ماده داشته باشیم. به عبارتی، ما بعد از بیگبنگ یک زمان جهانی تعریف میکنیم که بدان زمان کیهانشناسی(Cosmological) گویند. نکته جالب آن که با این تعریف، کیهانشناسی مدرن که مفهوم زمان با حرکت کلی ماده در جهان نسبت داده میشود، تعریف ارسطو از حرکت کرات سماوی تداعی میشود. اما از منظری دیگر، نیز این شباهت عمیقتر میشود: ارسطو میگوید که بدون حرکت کرات سماوی زمانی وجود نخواهد داشت، تئوری نسبیت ماده، انرژی و مختصات زمان-مکان را به یکدیگر پیوند داده و از منظر کیهانشناسی نیز ماده کلی، زمان- مکان را معنا میبخشد. بحث بعدی مربوط به تشخیص مفهوم زمان در ذهن و درون آدمی است. دستگاه تشخیص زمان در جانداران ساختاری بیوشیمیایی دارد. زمان در پردازنده ذهن آدمی و حتی دیگر جانداران کارکردی دوگانه دارد. از طرفی انسان را با تغییرات و تکرارهای محیط منطبق میسازد و از طرفی، نقش همزمانسازی (Synchronization) رفتار،حالات، اعمال و واکنشها را برعهده دارد.
نکته جالب، تاخیر میان دریافت و پاسخ یا همان واکنش در سیستم ذهنی آدمی است که شکافی بین آینده و گذشته ایجاد میشود. به عبارتی، هستی، در اکنون و حال قرار دارد در حالی که سیستم پیچیده پردازش ذهن به واسطه پردازش اطلاعات و سیگنالهای دریافتی از حال کمی عقبتر بوده و لذا محرومیت از آن را با ایجاد حال مصنوعی در شکاف بین گذشته و آینده جبران میکند. در این وقفه است که سیستم از میان گزینههای مختلف پاسخ مطلوب خود را انتخاب میکند و به نمایش میگذارد. در واقع، اختیار در عین وجود جبر خارجی در این حالت معنا مییابد البته برخی معتقدند که انتخاب بین گزینههای محدود هم نوعی اختیار محدود و کنترل شده است. و بدینسان، ذهن آدمی را با سیستمهای هوش مصنوعی مقایسه میکنند که در هوش مصنوعی، انتخاب پاسخ مناسب بر اساس اطلاعاتی است که طراح سیستم یا کاربر آنها را در اختیار سیستم قرار داده است و سیستم هوش مصنوعی بر اساس قوانین و شروط و مفروضاتی که برای آن تعریف شده، انتخاب خود را انجام میدهد. از دیدگاه عدهای، ذهن آدمی هم همین خاصیت را دارد و بر اساس آموزشهایی که از بدو تولد دیده و قوانینی که در طبیعت بشر نهاده شده، انتخابهایاش را انجام میدهد. آخرین مطلبی که طرح میکنم، مربوط به ارتباط رفتار اندامهای انسان با قانون نسبیت و نسبی بودن زمان است. یعنی این که اگر با سرعتی متفاوت از سرعت ناظر زمینی یا به اصطلاح همان سرعت جهانی حرکت کنیم، اندامها و ذهن انسان متوجه گذشت کند زمان میشود یا به معنایی دیگر، دیرتر پیر میشود. پاسخ این سوال هم از طریق آزمایش میونها[۱۱] داده شد که تاییدی بر اندازهگیری و درک زمان نسبیتی توسط اندامها بود و هم از دیدگاه ساختار بیوشیمیایی ذهن؛ چراکه در آن هنگام این ساختار خود را با زمان جدید تطبیق میدهد. جالب است که اینجا هم بهگونهای تعریف کانت از زمان تداعی میشود. به عبارت دیگر، ساختار بیوشیمیایی ذهن انسان در تطابق با محیط، زمان را مرتبط با موقعیتی که انسان در آن قرار دارد(زمان نسبیتی) تشخیص داده و انسان را با آن هماهنگ میکند
امیر فرخپیام
توضیحات
[۱] ملیچ چابک، زمان، مترجم: فاطمه مینایی، منبع: سایت باشگاه اندیشه- به نقل از فرهنگ تاریخ اندیشهها، جلد دوم، چاپ اول ۱۳۸۵.
[۲] ، حسین جوادی، مفاهیم بنیادی فضا و زمان، شبکه فیزیک هوپا.
[۳] The concept of Time in Indian Mythology, TEMPLENET.
[۴] Greene, Brian: The Fabric of the Cosmos; Space, Time and the Texture of Reality, Random House, ۲۰۰۴.
[۵] Robert Brison, A concept of space and time as perceptions evolved from a single quantized entity in nature.
[۶] Aichelburg, Peter C., “On the evolution of the concept of time and its implication for modern cosmology”, “Science and Religion: Global Perspectives”, June ۴-۸, ۲۰۰۵, in Philadelphia, PA, USA, a program of the Metanexus Institute.
[۷] ترانه جوانبخت، فهوم زمان از دیدگاه هایدگر.
[۸] Bergson, Henri (۱۹۰۷) Creative Evolution. trans. by Arthur Mitchell. Mineola: Dover, ۱۹۹۸.
[۹] Newton I. Philosophiae Naturalis Pricipia Mathematica (۱۹۶۷) quotations from Sir Isaac Newton´s mathematical Priciples of natural Philosophy and his System of the World F. Cajori, Univ. of California Press; Berkeley (۱۹۶۲)
[۱۰] Gödel K. in Albert Einstein: Philosopher-Scienist Edt. P.A. Schilpp, Cambridge Univ. Press, London (۱۹۶۹)
[۱۱] Brian Greene, The Elegant Universe: Superstrings, Hidden Dimensions, and the Quest for the Ultimate Theory.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست