جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

زندگی و زمانه روبرت شومان


زندگی و زمانه روبرت شومان

روبرت شومان از برجسته ترین موسیقی دانان قرن ۱۹ به شمار می رود که در ۸ ژوین ۱۸۱۰ در زویکاو Zwicka آلمان دیده به جهان گشود, او فرزند آخر خانواده شش نفری خود محسوب می شد

روبرت شومان از برجسته‌ترین موسیقی‌دانان قرن ۱۹ به شمار می‌رود که در ۸ ژوین ۱۸۱۰ در زویکاو (‏Zwicka‏) آلمان دیده به جهان گشود، او فرزند آخر خانواده شش نفری خود محسوب می‌شد. پدرش، آگوست شومان، ناشر، رمان نویس و کتاب فروش بود. روبرت علاقه‌مندی به ادبیات را از او به ارث برده بود، مادرش نیز پیانو می‌نواخت و از هفت سالگی به پسر کوچکش نیز آموزش داد، وی در خانواده‌ای اهل هنر زاده شد و استعداد خود را نیز تا جایی ادامه داد که وی را بزرگ‌ترین موسیقی‌دان ِ قرن ۱۹ می‌دانند.

وی در سراسر عمر از ضعف جسمانی و مشکلات عدیده‌ای در رابطه با سلامتی‌اش رنج می‌برد. این نارسایی‌ها با گذر زمان شکل حادتری به خود گرفت و سرانجام زمینه اصلی را برای مرگ زودهنگام او فراهم کرد. علل اصلی مشکلات جسمانی شومان، نارسایی‌هایی بود که به شکل موروثی به او رسیده بود.

شومان از همان ابتدای دوران جوانی به شدت به نوشته های ژان پل ریشتر دل بست و تا حد زیادی تحت تاثیر آن قرار گرفت. حتا گاهی خود به نوشتن می‌پرداخت اما هیچ گاه کار را برای مدت طولانی ادامه نمی‌داد. پدر شومان تقریبا در آن دوران تنها کسی بود که گرایشات درونی فرزند خود را درک می‌کرد اما بعد از مرگ او تا مدت‌ها هیچ محرکی از بیرون فعالیت‌های موسیقایی شومان را پیگیری نمی‌کرد تا جایی که عطش وی به موسیقی برای مدتی از بین رفت و او برای تامین معاش خانواده به دانشگاه لایپزیک برای تحصیل حقوق رفت ولی این وضعیت تا زمانی ادامه پیدا کرد که شومان برای نخستین بار با فردریک ویک ملاقات کرد، او چنان تحت تاثیر قرار گرفت که فعالیت‌های پیشین خود را از سر گرفت و بعد از مدتی دوباره به علاقه گذشته خود (موسیقی) روی آورد و به تدریس نوازندگی پیانو پرداخت و اولین قطعات خود را در زمینه موسیقی ارائه داد، وی به همراه فریدریش ویک اولین نشریه مستقل موسیقی را به نام "مجله جدید موسیقی" که تا امروز در آلمان چاپ می‌شود نیان نهاد،

وی دلباخته دختر استاد خود "کلارا" شد و این دو با مخالفت‌های فراوان باهم ازدواج کردند و در واقع در این دوران کلارا الهام‌بخش موسیقی‌دان جوان بود.

آثاری که روبرت شومان در نخستین سال‌های ازدواج با کلارا خلق کرده سرشار از عشقی نیرومند و آفریننده است. ترانه‌های آوازی، آثار مجلسی، کارهای پیانویی و سمفونی‌ها از عشق پرشور او حکایت دارند. روبرت شومان، پس از ناکامی‌های اولیه، سرانجام موفق شد به عنوان آهنگساز جایگاهی معتبر پیدا کند. فلیکس مندلسون که مدیریت کنسرواتوار لایپزیگ را به عهده داشت، با شومان دوست بود و از او حمایت می‌کرد. اما موسیقی شومان در لایپزیگ خریدار زیادی نداشت.

در این شهر مردم به آثار لودویگ وان بتهوون، فلیکس مندلسون و فریدریک شوپن علاقه داشتند. کلارا در هر فرصتی با اجراهای استادانه و ظریف یادآوری می‌کرد که همسر او نیز آهنگسازی بزرگ است. در کرانه‌ی راین در سال ۱۸۵۰ شومان در چهل سالگی همسر و فرزندان خود را به دوسلدورف آورد و مدیریت ارکستر این شهر را به عهده گرفت. در نخستین آثار این دوره شور و نشاط او از موفقیت هنری در محیط تازه، شادابی از طبیعت سرشار حوزه راین نمایان است و گواه آن سمفونی سوم اوست: سمفونی راینی. اما دوران شادمانی شومان در کرانه‌ راین زودگذر بود. او به زودی به بحران روحی سنگینی دچار شد که انگیزه‌ واقعی آن تا امروز ناشناخته مانده است. در تمام اوقات با اندوه و افسردگی دست به گریبان بود. با وجود این بخشی از مهم‌ترین کارهای شومان در این مرحله پایانی شکل گرفته است: کنسرتوی ویولونسل، کنسرتوی ویولون، قطعه مس و قطعه عزای رکوئیم.

کلارا که هشت فرزند برای روبرت شومان به دنیا آورده بود، با پیکری ظریف و روحیه‌ای حساس، از قدرت روحی بالایی برخوردار بود، به گونه‌ای که توانست هم خانواده پرجمعیت را اداره کند و هم قریحه و استعداد هنری خود را پرورش دهد.

شومان در میان آهنگسازان دوره رومانتیک از دو جهت چهره شاخصی دارد.

‏‎۱‎‏) بر خلاف همتایان هم‌زمان خود نه از خردسالی که از آغاز دوره جوانی به سوی موسیقی رفته است.

‏‎۲‎‏) پیش از موسیقی به تحصیل حقوق و فلسفه پرداخته بود و زمانی هم که به موسیقی روی آورده از تحصیل اصلی خود دست نکشیده و سرانجام توانسته دکترای خود را در فلسفه به دست آورد.

به دلیل همین آشنایی با فلسفه و شعر و ادبیات، موسیقی او نیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است.

او طی شانزده سال یعنی تا پایان عمر کوتاه خود، چهار سنفونی، چهار اوورتور، سه سونات برای پیانو، دو سونات برای ویولن و پیانو، چند تریو، کوارتت و کوئینتت، چند کنسرتو برای ویولن، پیانو و ویولن سل، یک اوراتوریو و شماری رومانس و اتود و ترانه‌های شاعرانه آفریده است.

با آن که شومان در برخی از آثار خود زیر تاثیر آهنگسازان مختلفی چون باخ، بتهوون و شوبرت قرار داشته ولی آفریده‌هایی نیز دارد که از این تاثیر بر کنار مانده و لحن ویژه مستقل او را با خود دارد. تم‌های او در آخرین آفریده‌هایش غالبا شاعرانه، کوتاه و موجز و ریتم‌ها، متنوع و دارای سنکوپ‌های مستمر است.

سرانجام وی در ۲۹ ژوئیه ۱۸۵۶ پس از دو سال زندگی در آسایشگاه در شهر بن درگذشت، پس از وی کلارا در طول چهل سال زندگی پس از شومان با برگزاری کنسرت‌هایی شومان را هر چه بیشتر به مردم معرفی کرد.

بینا پارسی