دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مسكو پكن منافع مشترك


اولین تمرین مشترك بین روسیه و چین با یك سناریوی جدی در ۲۵ آگوست گذشته برگزار شد

این سناریو بدین شكل تعریف شد كه تروریست هایی كه شبه جزیره «شاندونگ» را تصرف كرده بودند، ابتدا هدف حمله نیروهای آبی - خاكی قرار گرفتند و سپس چتربازان و نیروی هوایی آخرین ضربات را بر آنان وارد آوردند.سپس یك نیروی حافظ صلح تحت سرپرستی سازمان ملل متحد به ابتكاراتی نظیر جداسازی نیروهای درگیر و نظارت بر مناطق درگیری سابق با استفاده از هلی كوپتر و جنگنده پرداخت. تمرین های بین المللی بسیار شبیه به خط لوله ها هستند: ساختارهای ژئوپولتیكی كه در حاشیه آنها وجود دارند، خود پروژه ها را بی اهمیت می كنند. اولین تمرین مشترك چین و روسیه (حداقل در قرن بیست و یكم) چه از نظر تعداد نیروهای درگیر (۱۰ هزار سرباز و دهها ناو و زیردریایی و جنگ افزارهای هوایی با برد بلند) و چه از لحاظ جلب توجه مطبوعات و رسانه های بین المللی غیرمنتظره بوده است.اما آنچه بیشتر قابل توجه است، آن كه این دو همسایه بزرگ تا به حال هیچگاه چنین تمرین مشترك عظیمی با یكدیگر برگزار نكرده بودند. دو كشور دارای ۴۳۰۰ كیلومتر مرز مشترك و پیوندهای نظامی گسترده ای هستند. براساس اخبار روزنامه چینی «رنمین ریبائو»، در ۳ سال گذشته چین تمرین های مشتركی با قرقیزستان، تاجیكستان و قزاقستان و همچنین روسیه در آسیای مركزی داشته است. با كشورهای هند، پاكستان و فرانسه نیز تمرین های مشترك دریایی برگزار كرده است كه تمرین مشترك با فرانسه در ساحل شبه جزیره «شاندونگ» انجام شده است. تمرین با پاكستان در منطقه «سین كیانگ» (مرز چین و تاجیكستان) و با هندوستان در منطقه كوهستانی تبت انجام شده است. همچنین تمرین مشتركی با بریتانیا نیز انجام شده است. براساس گزارش های رسمی دولت چین، ظرف سه سال گذشته، این كشور ۱۲ تمرین مشترك با كشورهای دیگر داشته اند و روسیه تنها شریك نظامی چین به شمار نمی رود. اگر وارد حوزه سیاست شویم، توجه به نزدیكی چین و روسیه واجد اهمیت می شود.

طی ۲ تا ۳ دهه آینده، چین به بزرگترین قدرت اقتصادی جهان تبدیل می شود. به همین ترتیب، این كشور به بانفوذترین قدرت سیاسی - نظامی جهان نیز تبدیل خواهد شد. آیا این وضع به نفع روسیه خواهد بود؟ بدون شك، چنین خواهد بود، زیرا در سایه قدرت گرفتن چین به مدت چند دهه چند مركز سیاسی - نظامی در جهان پدید خواهد آمد كه عبارتند از: چین، هندوستان، ایالات متحده آمریكا و اتحادیه اروپا، در سایه افزایش رقبا، فرصت رشد برای قدرت های كوچك تر پدید خواهد آمد. اگر حاكمیت یك قدرت به مدت طولانی ادامه یابد، هر كشور دیگر برای نیل به حقوق خود و رهایی از یوغ كشور نیرومند باید بجنگد كه این جنگ ممكن است از حوزه منطقه ای خارج شود.

به علاوه، آیا می توان قدرت گرفتن چین یا هندوستان را به نفع روسیه دانست؟ البته چنین است، زیرا فلسفه و فرهنگ سیاسی این دو كشور با اكثریت جامعه روسیه همخوانی دارد و این همخوانی در آینده نزدیك تغییر نخواهد كرد. روسها و چینی ها و هندی ها در این مورد كه در جهان امروز چه مواردی قابل انجام و چه مواردی غیرقابل انجام هستند، اشتراك نظر دارند. این بدان معنی نیست كه تنشی بین سه كشور بروز نخواهد كرد، اما میزان اشتراكات هنوز بسیار قابل توجه هستند. از سوی دیگر، از نظر تئوریك، چین یا هر كشور دیگری، اگر آنقدر نیرومند شود كه تمام كشورهای دیگر را پشت سر بگذارد برای روسیه خوشایند نخواهد بود، اما احتمال بروز چنین معضلی حداقل تا اواخر قرن ۲۱ بعید به نظر می رسد.

آیا روسیه حامی ایجاد بی ثباتی در مناطق غربی چین، آنچنان كه برخی سازمان های غیردولتی آسیای مركزی با حمایت از «انقلاب های رنگین» در سایر نقاط جمهوری های اتحاد شوروی سابق مطرح كرده اند، است؟ به طور قطع، پاسخ منفی است. داشتن یك همسایه غنی و نیرومند برای روسیه به طور قطع و یقین از داشتن یك همسایه فقیر و نفرت آور بهتر است. هر دو كشور چین و روسیه این درس را در ۳ مقطع تاریخی، یعنی در دهه های ۶۰ و ۷۰ و ۹۰ میلادی از یكدیگر آموختند. آیا تشكیل یك ائتلاف سیاسی یا نظامی علیه ایالات متحده آمریكا به وسیله روسیه و چین قابل توجیه است؟ به طور قطع، چنین نیست. اگرچه دو كشور كمتر به این حقیقت اعتراف می كنند، اما هر دو كشور چین و روسیه روابط خود را با ایالات متحده واجد ارزشی بالاتر و والاتر از روابط دو جانبه به حساب می آورند.

برای چین، ایالات متحده یك شریك بازرگانی قابل توجه است. هم اینك تبادلات بازرگانی دو كشور به سالانه ۱۷۰ میلیارد دلار می رسد. به علاوه، بیش از ۷۰ درصد ذخایر ارزی چین یعنی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار به صورت اوراق قرضه آمریكایی است. این وابستگی دو جانبه بدین معنی است كه روابط چین و آمریكا بیشتر صلح آمیز است و این موضوع در بودجه نظامی چین كه به گفته كارشناسان نظامی چینی، ۶ درصد بودجه نظامی آمریكا است، تجلی یافته، اگرچه آمریكایی ها مدعی اند كه این میزان ۲۰ درصد بودجه نظامی آمریكا است.

آیا روسیه و چین حامی گسترش روابط دو جانبه تجاری - اقتصادی هستند یا خیر؟ به طور قطع، چنین است، زیرا این چین و نه ژاپن یا كره جنوبی است كه به زودی به شریك تجاری عمده «سیبری» یا «خاور دور» تبدیل خواهد شد. به علاوه، چین به مواد خام و بازارهای آسیای مركزی و روسیه نیازمند است. این الگوی پیچیده ای از همكاری ها است و پیشبرد آن منوط به گسترش و تعمیق گفت وگوها است.

در عین حال، تلاش برای كشف علت واقعی تمرین مشترك چین و روسیه و پی بردن به سناریوی حقیقی آن یا تهدیدی كه احتمالاً از جانب آسیای مركزی برای هر دو كشور موجود است، به جایی نخواهد رسید. تمرین جاری یك اپیزود جداگانه نیست، بلكه بخشی از روندی است كه تازه آغاز شده است.

منبع: خبرگزاری ریانووستی

ترجمه: محمدرضا خداقلی پور