حجاب و شخصیت

امروزه بحث حجاب با عناوین مختلف در بین مسوولین و مردم بسیار داغ است و هر کسی بر اساس نگرش خود نظری بر روی این مساله فرهنگی اجتماعی دارد

امروزه بحث حجاب با عناوین مختلف در بین مسوولین و مردم بسیار داغ است و هر کسی بر اساس نگرش خود نظری بر روی این مساله فرهنگی- اجتماعی دارد. در بحث های مختلف که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رخ داده است همواره حجاب سعی شده است به شکلی ارایه شود که محدودیت ایجاد نکند و هدف از حجاب مصونیت عنوان شده است.

بسیاری بر این امر تکیه می کنند و حتی شعار "حجاب مصونیت است نه محدودیت" به صورت های مختلف در جامعه به نمایش در آمده است اما این شعار که بسیار بر زبان ها رانده می شود آن قدر تکراری شده که برخی از جوانان امروزی آن را به حساب نیاورده و آنچنان که باید و شاید به آن اهمیت نمی دهند. در عصر ارتباطات گسترش ماهواره و اینترنت و فراوانی سایت های غربی باعث شده است تا جوانان بیشتر به آن سمت کشیده شوند و حجاب را یک محدودیت برای خود در نظر بگیرند که این مساله نشان دهنده این موضوع است که شعار فوق آنچنان که باید و شاید در جامعه نهادینه نشده است.عده ای دیگر نیز که دغدغه حجاب را در سر می پرورانند راهی دیگر را انتخاب کرده اند و سعی دارند حجاب را معقولانه نشان دهند که این امر نیز با چالش های بسیاری در بین جوانان روبرو شده است.

زیرا کسانی که به تبیین این نوع روش می پردازند با کلماتی ثقیل سعی دارند تا جوانان را به سوی حجاب تشویق کنند که سنگین بودن و قابل فهم نبودن این نوع گفتار باعث شده است تا بسیاری از جوانان آن طور که باید به این موضوع روی خوش نشان ندهند. اینکه در این مطلب بر روی جوانان تاکید شده است به خاطر این موضوع است که بیشتر مخاطبین حجاب را جوانان تشکیل می دهند و نفوذ به فکر آنان بسیار سخت و دشوار است زیرا آنها در مرحله ای هستند که بسیار علاقمندند خود تجربه کنند و کمتر می توان این قشر را متقاعد کرد. اما راهی که بسیار در خصوص حجاب مورد استفاده قرار گرفته است و هیچ اثری جز بدتر کردن اوضاع را به همراه نداشته بحث برخورد انتظامی و قضایی با مساله حجاب است.مسوولین امر باید این نکته را در نظر بگیرند که مساله حجاب امری است فرهنگی و مستقیما با تفکر شخص در ارتباط است و این راه تنها ره آوردی که دارد ایجاد بی اعتمادی و نوعی ترس از ارگان های اجرا کننده است.

حجاب را نمی توان با زور در فکر کسی تزریق کرد و زور تنها باعث می شود تا شخص مورد نظر از هدف ما دورتر شود.همانطور که در طرح گشت ارشاد شاهد بودیم این طرح آنچنان که باید و شاید با موفقیت همراه نشد.

اما راهی که شاید بتواند مقداری جوانان و حتی بسیاری از مردم را به تامل وادارد برخورد منطقی با حجاب است. حجاب باید به شکلی تفسیر شود که جوان را به تفکر در آن تشویق کند.اگر الگوها و نمونه های امروزی در این امر دخیل شوند و در مقابل الگوهایی که جوانان امروزه به عنوان مد از آن استفاده می کنند قرار بگیرد آنگاه این قشر به تفکر فرو خواهد رفت. راهکارهای بسیاری است تا بتوان الگوهای مناسب امروزی پیدا کرد و جوانان را می توان متوجه شخصیت و نوع پوشش آنها قرار دارد.اگر جوان را بتوان متقاعد کرد که رعایت حجاب چه برای مردان و چه برای زنان شخصیتی مضاعف برای آنها به ارمغان می آورد آنگاه به راحتی می توان در تفکر آنها رسوخ کرد و پایه های بعدی رفع بدحجابی را بنیان نهاد. باید به قشر جوان فهماند که پیروی از الگوهای غربی، تنها شخصیت آنها را در جامعه به زیر سوال خواهد برد. نمونه های بسیاری از انسان های موفق در دنیا وجود دارند که با ظاهری آراسته شخصیتی والا پیدا کرده اند که به نمونه هایی از آن اشاره خواهیم کرد.

در دنیا و حتی کشورهای غربی نمونه های بسیاری از رعایت شئونات وجود دارد که می تواند مورد توجه قرار بگیرد. یکی از زمینه هایی که می توان بر روی شخصیت های آن مانور داد ورزش فوتبال و مربیان موفق این عرصه است.ورزش فوتبال به خاطر علاقمندانی که دارد همواره مورد توجه قرار دارد و می توانند از نظر چهره و چگونگی نوع پوشش مورد نظر قرار بگیرند.پپ گواردیولا سرمربی تیم بارسلونا اسپانیا که توانسته با این تیم به افتخارات بسیاری دست یابد،خوزه مورینیو که بدون شک بهترین مربی حال حاضر جهان است، سر آلکس فرگوسن مربی کهنه کار و اسکاتلندی منچستر یونایتد، آرسن ونگر مربی موفق آرسنال، لیونل مسی بهترین فوتبالیست حال حاضر جهان، ایگر کاسیاس جی جی بوفون از بهترین دروازه بانان جهان، و بسیاری از نمونه های دیگر که می توان از اسم آنها استفاده کرد.

به راستی کدامیک از این شخصیت ها موهای خود را به مدلfashion در آورده اند و به مانند معدود بازیکنانی که بیشتر مانکن هستند به مانند دیوید بکهام موهای خود را تاج خروسی کرده اند؟این افراد در حال حاضر در جهان دارای محبوبیت بی نظیری هستند اما هنگامی که به ظاهر آنها در جامعه نگاهی بیندازیم خواهیم دید که تا به حال آنها با قیافه های عجیب و غریب دیده نشده اند.حال باید این سوال را از جوانی که به فرهنگ و تیپ های عجیب و غریب غربی علاقمند است پرسید که اگر قرار باشد کسی را الگوی خود برای شکل و قیافه قرار دهد آیا به اصطلاح گیتاریست گروه متالیکا را با آن چهره نامتجانس الگوی خود قرار می دهد یا شخصی محبوب مانند لیونل مسی را؟ ریش های عجیب و غریب و موهای برق گرفته، شخصیتی مناسب از یک جوان می سازد یا تیپ های معقولی مانند خوزه مورینیو؟ البته شاید در نمونه های فوق عده ای اخلاق و خصوصیات فردی آنها را بهانه ای برای موجه جلوه ندادن چهر ه های فوق قلمداد کنند اما باید گفت در این قیاس تیپ و اثر بخشی نوع پوشش در نگاه دیگران مد نظر است و به هیچ عنوان خلق و خو و رفتارهای شخصیتی مد نظر نیست.

در جامعه ایرانی بیشتر شخصیت افراد قبل از سخن گفتن از روی شکل و شمایل تشخیص داده می شود و نوع برخورد در مرحله دوم قرار دارد که بحث حجاب نیز با بحث نوع پوشش ارتباط برقرار می کند. تفکر در سوال های مطرح شده با الگوهای امروزی برای آقایانی که تیپ های خواننده های غربی را بسیارمورد پسند می دانند. ضرورتی انکارناپذیر است اما الگوهایی هم برای آقایان در سیاست دنیا وجود دارد که می تواند با توجه به جایگاه سیاسیون و مورد توجه رسانه ها قرار گرفتن این افراد بسیار تاثیرگذار باشد.

سوالی که می تواند قوه تفکر جوانان را تحریک کند این است که آیا تا به حال کدامیک از شخصیت های سیاسی کشورهای دیگر را دیده اید که موهایی آشفته و لباس هایی ناموزون به تن دارند؟با نگاهی کوتاه به برنامه های مختلف تلویزیون و حتی برنامه های خبری خارجی به راحتی می توان نوع پوشش آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و به این نکته فکر کرد که اگر تیپ های به اصطلاحfashion خوب است پس چرا هیچ یک از افراد فوق این نوع پوشش را انتخاب نمی کنند؟ کدامیک از افراد فوق را دیده اید که تا به حال تی شرت کوتاه و شلوارهای لی پاره به تن کنند؟ این سوالاتی است که می توان برای فکر فعال یک جوان مطرح کرد تا مقداری با تامل به نوع پوشش خود نگاه کنند ودر مقایسه ای ارزیابی کنند که دوست دارند که مرد با پرستیژ باشند یا یک هیپی آشفته؟

در کشور ما بیشتر تمرکز حجاب برروی بانوان است و آنها در مساله حجاب جایگاهی خاص را به خود اختصاص داده اند. متاسفانه عده ای سعی دارند تا این قشر به هر روشی چادر به سر کند که با توجه به اینکه نیمی از جمعیت کشور را بانوان تشکیل می دهند و با توجه به تفکرات مختلف امری بسیار سخت و حتی می شود گفت محال است. پس باید الگوهایی را مد نظر قرار داد که بتوان آنها را بیشتر به سوی حجاب تشویق کرد.در مورد بانوان طرح های تشویقی بسیار جوابگو خواهد بود و زنان ما نیز به مانند مردان با مقداری تفکر به راحتی می توانند به حجاب دلخواه جامعه دست یابند.با مقداری تفکر به راحتی می توان به این جواب پاسخ داد.

اما نمونه های بسیاری در خصوص نوع پوشش بانوان در جهان وجود دارد که بهترین آن همسر رئیس جمهور ترکیه است. ترکیه از دولتی لاییک تشکیل شده است. اما همسر رییس جمهور این کشور با پوششی اسلامی در مقابل دوربین ها ظاهر می شود و به این امر افتخار می کند. آیا این زن نمی توانست به مانند همسر سارکوزی برهنگی را تبلیغ کند؟ زمانی که سارکوزی از همسر سابق خود به خاطر یک مانکن جدا شد بسیاری از مردم این کشور به این امر اعتراض کردند و بسیاری از روزنامه های این کشور همسر جدید وی را ابزاری تبلیغاتی برای سارکوزی نامیدند و وی را به دستمال کاغذی تشبیه کردند که سارکوزی به خاطر زیباییش آن را مورد استفاده قرار داده است.

حال این سوال مطرح خواهد شد که آیا بانوان ما دوست دارند به عنوان ابزار مورد استفاده قرار بگیرند؟ ۱۰۰درصد پاسخ این جواب منفی خواهد بود.زیرا بانوان ما خود بر جایگاه واقعی اشان اشراف کامل دارند ولی قصد از این پرسش تفکر در این امر است. زنان ایرانی با بازدید از آثار باستانی ایران نیز می توانند به جایگاه واقعی خود پی ببرند.

آثار حک شده در تخت جمشید به خوبی نشان می دهد زمانی که یونانیان و رومیان آثار خود را با زنان برهنه ارایه می دادند ایرانیان چهره ای از زنان خود بر روی دیوارها حک نمی کردند تا عفت آنها زیر سوال نرود.یونانیان زنان خود را با برهنگی به افتخار می رساندند و ایرانیان با برخورد مناسب خود.حال این سوال نیز مطرح خواهد شد که اگر برهنگی زنان مناسب و خوب بود چرا اجداد ما به این امر دست نمی زدند؟در آن زمان که دین اسلام هنوز در عرصه جهان طنین انداز نشده بود چرا مردمان پارسی بازهم حجب و حیا را نگه می داشتند؟با مقداری تامل در این سوالات به خوبی می توان به جایگاه زن در جامعه و تاثیر حجاب در روابط اجتماعی آنها دست یافت.بانویی که حجاب خود را رعایت نمی کند همواره در دید مردان به عنوان یک ابزار استفاده می شود و این موارد را می توان در کشورهای غربی به خوبی مشاهده کرد.

به هر حال همان طور که مشاهده می شود دراین مقال تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و بحث حجاب به هر دو گروه تعمیم داده شده است.جوانان ایران زمین با مقداری تامل در این زمینه به راحتی می توانند به نوع پوشش مناسب برای خود دست پیدا کنند و راه خود را از بیراهه جدا کنند.به یاد داشته باشید که شخصیت جوانان ما بسیار بالاتر از این است که عده ای به آنها به خاطر پوشش تذکر دهند یا آنها را بخاطر پوشش نامناسب راهی دادگاه هایی کنند که جای اراذل و اوباش است.

نویسنده : علیرضا لرک