جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

عاشقانه زیستن و در اوج ماندن


عاشقانه زیستن و در اوج ماندن

یادی از مجموعه به یادماندنی «رعنا»

شاید همه ما اولین صحنه‌ای که از مجموعه تلویزیونی «رعنا» به یاد می‌آوریم، سکانس فلاش‌بکی است که سعید نیک‌پور در حالی که در کوچه پس‌کوچه‌های شهر سوار بر دوچرخه‌اش است با دیدن رعنا (گلچهره سجادیه) سیب‌های داخل سبد جلوی دوچرخه‌اش بر زمین پخش می‌شود و پس از آن همراه یکدیگر سیب‌ها را جمع می‌کنند.

این سکانس یکی از تاثیرگذارترین صحنه‌های مجموعه تلویزیونی رعناست که به زیبایی و زبانی ساده، روایتگر عشق است.

داوود میرباقری پس از ساخت مجموعه تلویزیونی «گرگ‌ها»، خرداد ماه سال ۱۳۶۸ مجموعه‌ای با عنوان رعنا را با موضوعی درباره حوادث انقلاب با بازی گلچهره سجادیه، پرویز پرستویی، بهزاد فراهانی، رسول نجفیان، رویا تیموریان، فاطمه گودرزی و سعید نیک‌پور جلوی دوربین برد.

این مجموعه که در گروه فیلم و سریال شبکه یک تهیه شده بود، یک سال پس از تولید از این شبکه پخش شد و در آن زمان توانست مخاطبان بسیاری را جذب کند.

میرباقری در دومین کار تلویزیونی خود در مجموعه‌ای هشت قسمتی، داستان دختری به نام رعنا را روایت می‌کند.

او دختر سنایی از صابون‌پزهای قدیمی تهران است. رعنا برادری به نام منصور دارد. پس از چندی مردی به نام دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا می‌آید و با وجود مخالفت‌های منصور با او ازدواج می‌کند، اما پس از گذشت مدت زمانی، دانایی به خاطر شرکت در فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته می‌شود. پس از سال‌ها پسر رعنا که بشدت درگیر انقلاب اسلامی و مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود می‌شود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده می‌شود.

گرچه در دهه ۶۰ تعداد مجموعه‌هایی که با موضوع حوادث انقلاب ساخته شد کم نبود، اما می‌توان گفت میرباقری با ساخت مجموعه‌ای که نه‌تنها روایتگر حوادث انقلاب بود، بلکه با زبانی شیرین عشق را روایت می‌کرد، تابوشکنی کرد. او نشان داد کارگردان قابل قبولی است و می‌تواند آینده درخشانی داشته باشد.

طی روایت این داستان، مقطعی از تاریخ معاصر را نیز روایت کرد. بخش عمده‌ای از داستان مجموعه رعنا به شیوه فلاش بک روایت می‌شد.

البته در آن سال‌ها استفاده از فلاش‌بک به عنوان شیوه ارجاع به گذشته ساده و دم دستی تلقی می‌شد و این‌که هر نویسنده هر کجا کم می‌آورد به فلاش‌بک مراجعه می‌کرد، اما داوود میرباقری در این قصه کم نیاورده بود، بلکه بعمد و از روی علاقه این شیوه را انتخاب کرد. به همین دلیل صحنه‌های فلاش‌بک بموقع در داستان گذاشته شده بود.

در واقع او با ساخت این کار، سطح سلیقه مخاطب تلویزیون را ارتقا بخشید و به آنها یاد داد چگونه باید یک مجموعه را دنبال کند و از دیدن آن لذت ببرد؛ مجموعه‌ای که علاوه بر این‌که روایتگر اتفاقات تاریخ معاصر است، بلکه به زیبایی هم به گذشته‌ها نقبی می‌زند.

او نشان داد می‌توان با یک اثر خاص هم؛ بینندگان عام را جذب کرد. به همین دلیل او از روایت قصه یک خطی پرهیز کرد و در دل اتفاقات روز به حوادث گذشته هم پرداخت.

بعضی موقعیت‌های دراماتیک قصه رعنا، ریشه‌‌اش در خاطرات تلخ و شیرین گذشته است. به همین علت استفاده از فلاش‌بک در ایجاز، ساختار و پرداخت کلی این قصه کمک می‌کرد و او هم به زیبایی از این مساله بهره برد.

میرباقری در این اثر نشان داد انسان مجموعه‌ای از سبک‌‌هاست که البته این سبک‌ها براساس شخصیت اصلی و شروع درست آن ایجاد می‌شود لذا در بیشتر موارد در یک قصه، کاراکترها نه حال و نه گذشته‌ای مشخص دارند و نه فکری به آینده، به همین دلیل او در پی ارتباط منطقی و درست میان این سه عرصه یعنی گذشته، حال و آینده بود و این ارتباط درست در مجموعه رعنا دیده شد.

محور اصلی قصه رعنا، عشق است و عشق هم مقوله‌ای است جاودانه که در هر زمان قابلیت مطرح شدن دارد. بنابراین میرباقری به دنبال رابطه‌ای خاص با زمان فعلی در آن نبود. به همین دلیل ما این عشق را فقط در شخصیت رعنا نمی‌بینیم و در دخترش هم دیده شد که نقش آن را رویا تیموریان بازی کرده بود.

او حاضر نمی‌شود عشق پوریا، پسر دایی‌اش ـ رسول نجفیان ـ را بپذیرد و به دنبال یک عشق دیگر است، عشقی که برایش پر‌از مفاهیم مقدس است.

در صحنه‌هایی که در مجموعه رعنا شاهد بحث و جدل‌های او با دایی و پسر دایی‌اش هستیم به زیبایی یک تابوشکنی دیگر نشان داده می‌شود و آن هم نگاه مستقل یک زن است که با وجود احترام زیادش برای بزرگ‌ترها، سر حرفش می‌ایستد و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی با پسر دایی‌اش ازدواج کند.

صحنه‌های بگو و مگوی این مجموعه به زیبایی در قاب تصویر قرار گرفته بود، بویژه در صحنه‌ای که رویا تیموریان خطاب به دایی و پسر دایی‌اش می‌گوید من دوست دارم روی پوست خربزه راه بروم تا بدانم چه لذتی دارد.

بعد از بحث و جدل‌ها و رفتن رعنا و دخترش از خانه برادرش، اما دایی و پسر دایی کوتاه نمی‌آیند و تصمیم می‌گیرند برای رعنا و دخترش مشکلاتی ایجاد کنند، اما تنها کسی که جلوی این دو شخصیت می‌ایستد و مقابله می‌کند دختر این خانواده (فاطمه گودرزی) است که پدر و برادرش را با اسلحه تهدید می‌کند.

دیالوگ‌هایی که در این صحنه شنیده می‌شود، از دیگر تابوشکنی‌های داوود میرباقری در این مجموعه تلویزیونی است.

می‌توان گفت مجموعه رعنا، پایه‌گذار شرایط جدیدی در تلویزیون بود، حتی در آن سال‌ها این فرم نگارش، تصویربرداری و حضور شخصیت زن تا این حد جدی و با کارایی بالا در تلویزیون و حتی سینما نبود.

میرباقری با رعنا، حرکت جدیدی را در تلویزیون آغاز کرد. شخصیت زن در مجموعه رعنا خیلی قوی بود.

علاوه بر آن در فیلمنامه به مساله انقلاب هم به شکل صحیحی پرداخت شده بود.

در مجموعه رعنا، دو زن محور اصلی قصه بودند. نگاه حساس و ویژه به زن به عنوان مادر، عاشق و کسی که می‌تواند برای زندگی خودش تجربه کند، یکی از ویژگی‌های مجموعه رعنا بود و به همین دلیل تا این حد در میان مردم محبوب شد.

شاید یکی از محبوبیت‌های این مجموعه به انتخاب هوشمندانه داوود میرباقری برمی‌گردد که سعی کرد با انتخاب بهترین بازیگران تئاتر، یک اثر ماندگار از خودش را در دهه ۶۰ به جا بگذارد.

میرباقری خودش نیز زمینه تئاتری داشت و با دقت به پیشنهادهای بازیگران گوش می‌داد. بنا به گفته بازیگران این مجموعه، او هرگز سلیقه‌ای عمل نکرد، بلکه با منطق دلیل مخالفتش را نسبت به پیشنهاد بازیگر می‌داد.

رعنا یکی از به یاد ماندگارترین آثار بازیگرانی بود که در این اثر حضور داشتند. همدلی، هم زبانی، آزاد بودن در نظر و... امتیازات کار به حساب می‌آید.

با آن‌که در این مجموعه بازیگرانی همچون رویا تیموریان نخستین کار تصویری‌اش را تجربه می‌کرد، اما توانست به شکل شایسته‌ای بهترین بازی را از خودش به اجرا بگذارد.

داوود میرباقری در آن زمان با دیدن نمایشی با نام «مریم و مردآویج» به کارگردانی بهزاد فراهانی که رویا تیموریان در آن بازی کرده بود، او را برای بازی در مجموعه تلویزیونی رعنا انتخاب کرد.

رویا تیموریان که در آن دوره تئاتر کار می‌کرد، علاقه‌مند بود تا وقتی به پختگی لازم نرسد، کار تصویر انجام ندهد. گرچه برخی به او می‌گفتند دیر می‌شود یا سن‌اش بالا می‌رود، اما او به این حرف‌ها بی‌توجه بود. آنچه برایش اهمیت داشت، این بود که چگونه وارد شود و چطور بماند.

حتی پس از «رعنا» پیشنهادهای زیادی داشت، اما او دوباره به سمت تئاتر رفت تا بتواند خودش را برای بار دیگر آماده کند. این دیدگاه رویا تیموریان در مقوله بازی باعث شد بازی او در مجموعه رعنا به یاد ماندنی شود.

● زنانه‌ای تاثیرگذار

مجموعه تلویزیونی «رعنا» به حدی جذابیت‌های فیلمنامه، کارگردانی و بصری دارد که پس از گذشت بیش از ۲۰ سال از پخش این مجموعه هنوز هم مردم درباره این مجموعه حرف می‌زنند و خاطره این مجموعه هنوز در ذهن‌شان مانده است، حتی چند سال پیش این مجموعه در بازپخش هم موفق بود و توانست نگاه نسل جوان را هم به خودش جلب کند.

از دیگر تابوشکنی رعنا بویژه در قصه می‌توان به صحنه‌ای اشاره کرد که رویا تیموریان خودش به خواستگاری می‌رود.

رعنا یک کار زنانه، بسیار لطیف و تاثیرگذار بود.

رعنا، تجربه نمایشی جدیدی برای داوود میرباقری و تلویزیون بود و این مجموعه براساس فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخته شد.

رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سال‌های بعد کشور است.

ساختار نمایشی خوب و شخصیت‌‌پردازی‌های اصولی، مقبول و دیالوگ‌ های خوب از امتیازهای مجموعه رعنا بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوشفکر نشان داد.

مریم طالبی