یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

خاتمی دوباره می آید


خاتمی دوباره می آید

تحلیل ها و پیامدهایی که پس از حوادث تخریبی علیه خاتمی شکل گرفته, ضرورت حضور موثرتر او در عرصه سیاسی را به ذهن می زند و برخی برآنند که او باید گامی فراتر از آنچه برای خود تعریف کرده, برداشته و به عرصه رقابت سیاسی قدم بگذارد

تحلیل ها و پیامدهایی که پس از حوادث تخریبی علیه خاتمی شکل گرفته، ضرورت حضور موثرتر او در عرصه سیاسی را به ذهن می زند و برخی برآنند که او باید گامی فراتر از آنچه برای خود تعریف کرده، برداشته و به عرصه رقابت سیاسی قدم بگذارد، نکته یی که شاید برای برخی غیرمنتظره می نماید؛ با این توصیف که خاتمی اعلام کرده که عطای مناصب سیاسی را به لقایش بخشیده و بنا ندارد جای کسی را در این عرصه تنگ کند و با یک تقاضای اخلاقی از دیگران خواسته است که آنها نیز جای او را تنگ نکنند،ولی چنین گزاره هایی در عالم سیاست- حتی شرافتمندانه آن- بی معنی است؛ اولاً؛ زمانی این گزاره صحیح است که خاتمی سیاست را کاملاً رها کرده و عزلت گزیده و راه عافیت جویی و تنزه طبیعی برگزیند، جز آن چگونه می توان مدعی شد که عرصه را بر دیگران تنگ نکرده است؟

حضور متعهدانه او در عرصه سیاست، نه تنها جای دیگران را تنگ و تنگ تر، که حتی برخی از آنها معتقدند، راه نفس کشیدن آنها را محدودتر خواهد کرد، بنابراین وقتی قسمت اصلی گزاره ناصحیح باشد، انتظار نتیجه اخلاقی آن نیز بیهوده است، ثانیاً؛ مشکل مخالفان خاتمی، منصب داری او نیست، بلکه تفکر و اندیشه او است که امروز در سطح گسترده یی از نخبگان کشور پذیرفته شده است.

حال چه خود او باشد و چه همفکران او. شاید تحمل حضور او برای مخالفانش آسان تر از دیگران باشد، چون در دوران هشت ساله ریاستش نشان داد که نه تنها خودکامه و کینه ورز نیست، که عنایتش به مخالفان بیش از موافقان است، ثالثاً چنین تقاضای اخلاقی را از کسانی می توان توقع داشت که نگاه شان به سیاست ناهماهنگ با متقاضی نباشد و او نیک می داند که عمده تفاوت او با دیگران در همین نکته ظریف و با اهمیت است.

رعایت اخلاق در سیاست، فقط شایسته مردان پاک نهاد و متعهدی است که خود را از دلبری قدرت رهانیده و به خویشتن ناآلوده خویش تکیه داشته باشند و تجربه نشان داده که هماوردی او با چنین افرادی نیست، گرچه هیچگاه بزرگان از تاثیر و تغییر آدم ها ناامید نبوده اند.البته نویسنده معتقد بر عدم حضور خاتمی در رقابت سیاسی بوده و دلایل خاصی نیز بر آن دارد و نه معتقد به عدم فعالیت سیاسی، و معتقد است راه عافیت جویی و تنزه طلبی، حاصل رنج پیشینه او و دیگران را به باد خواهد داد؛ نتیجه یی که حتماً آن را نمی پسندد.ولی این نوشتار در پی طرح نظرات و تحلیل هایی است که در پی حرکات سخیف و کودکانه این چند روزه فرصت طرح جدی تری یافته است و دلایل آمدن دوباره و حتی زود هنگام خاتمی به عرصه رقابت سیاسی را تقویت می کند و می طلبد جدی تر مورد بررسی و نقد قرار گیرد.

تحقق امری عظیم را بر تعارفات فروتنانه نهادن، ابداً در سیاست ورزی- حتی اخلاقی و مطلوب آن- جایی ندارد.

تعارفات اخلاقی در تعاملات فردی است و سیاست از امور جمعی است، می توان الزامات هر کدام را در جای خود دید، نه اینکه یکی را به جای دیگر نشاند،واقعیت آن است که به اعتقاد او و بسیاری از صاحبنظران، ادامه روند فعلی مدیریت کشور، ممکن است سه دهه تلاش و خون دل مسوولان و مدیران را یکسره بر باد دهد و جهت رو به توسعه کشور را به فرودی با بازگشت بسیار پرهزینه برای مردم و کشور تبدیل کند، بنابراین به همان دلیل که خاتمی حضور در عرصه سیاسی را بر خود فرض می داند و رنج حاصل از آن را می پذیرد و جز آن را خیانت به کشور و مردم خود تلقی می کند؛ به همان دلیل نمی باید به نفی حضور مجدد خود در عرصه رقابت سیاسی تاکید کند، جز آنکه آثاری دیگر بر حضور او مترتب است که توجه به آن ابعاد بیشتری از آن را روشن خواهد کرد.

۱) ائتلاف و همگرایی در جبهه اصلاحات، یک راهبرد پذیرفته شده و تنها راه موفقیت اصلاح طلبان است و شاید کمتر کسی در ضرورت و حتمیت آن تردیدی داشته باشد. زمینه مهم این همگرایی، انگشت گذاشتن بر مصادیقی است که وفاق بیشتری را در میان اصلاح طلبان دارد. بدون شک اتفاق نظر جبهه بزرگ اصلاحات به خاتمی، بیش از دیگر گزینه های احتمالی است و حضور او وحدت کلمه یی جامع بر مصداقی آزمون شده را ایجاد خواهد کرد. دایره این وفاق حتی ممکن است فراتر از جبهه اصطلاحات را در برگرفته و نیروهایی را که اصل عقلانیت در عرصه سیاست را پذیرفته اند به خود جلب کند.

۲) حضور خاتمی مدعیان احتمالی دیگر در جبهه اصلاحات را به دلیل جایگاه او، منصرف و همگرایی بی نظیری را به نمایش خواهد گذاشت و جز آن ممکن است توجیه مدعیان را مشکل و زمینه را حتی برای مدعی تراشی رقیب مهیا سازد. همانند آنچه در انتخابات نهم اتفاق افتاد. اهمیت و حساسیت دوره آینده می طلبد که مصادیقی پا به میدان رقابت بگذارند که زمینه هرگونه اختلاف را از ریشه بخشکاند و این پتانسیل فعلاً در خاتمی بیش از دیگران است.

۳) امید به حضور او، انگیزه یی قوی و با نشاط در میان نیروهای اصلاحات ایجاد خواهد کرد و تحرک و کارایی شگرفی را به آنها خواهد بخشید. این حضور بدان دلیل که بسیاری از تاریکی ها را به روشنایی تبدیل و بلاتکلیفی و ابهامات زیادی را مرتفع می سازد، ضمن تامین روحیه مناسب برای تلاش در میان اصلاح طلبان، بهره از زمان را به صورت شایسته ًیی تامین خواهد کرد. این نشاط و تحرک، مطمئناً اثر ویژه یی نیز بر انتخابات مجلس هشتم خواهد گذاشت.

۴) امید به حضور خاتمی در رقابت های آینده، نه تنها میان نیروهای ستادی اصلاح طلبان، بلکه موج جدیدی از تحرک و امید را در میان توده های مردم ایجاد و حضور او در مجامع عمومی را با اقبال و شور ویژه یی روبه رو خواهد کرد. خاتمی از رقابت خارج شده، با خاتمی مدعی تفاوت عمده یی دارد و مدعی بودن معنی و مفهوم ملاقات ها، سفرها و دیدارهای او را از گنگی خارج و زبان ویژه یی به آن خواهد بخشید.

۵) واقعیت آن است حال که جریان مقابل دست بردار نیست و خاتمی فراموش شده و بلااثر را می جوید و برای آن در هر صورت تلاش خواهد کرد و از طرفی خاتمی نیز حاضر به تحمل چنین وضعیتی نیست؛ پس می بایست از تمام پتانسیل خود برای پیشبرد اهدافش سود جوید. خاتمی باید بپذیرد که با همه انتقادات و کاستی ها، او امروز از محبوب ترین شخصیت های سیاسی این کشور است و آن را حتی مخالفان او نیز دریافته اند و اگر جز این بود این گونه نگران حضور سیاسی و در نتیجه تخریب او برنمی آمدند،بهره صحیح و کامل از این پتانسیل، فقط در گرو حضور او در رقابت سیاسی است و جز آن باید هزینه کامل در برابر بهره ناقص را تحمل کند و این کار با هیچ عقل سیاسی سازگار نیست.

خاتمی نباید به مخالفان خود اجازه حرکت کودکانه دهد، بلکه باید با باز کردن میدان آنها را مردانه به رقابتی با برنامه فراخواند. گرچه آنها مرد چنین میادینی نیستند، ولی کشاندن آنها به چنین رقابت و چالشی، زمینه حرکات کودکانه را محدود و جهت چالش ها را به مسائل کلان سوق خواهد داد. در آن صورت او و همفکرانش هم فرصت مناسب جهت دفاع از عملکرد خود را خواهند یافت و هم بستر مناسب برای نقد و ارزیابی رقیبان فراهم خواهد آمد.

۶) مسلم آن است که تخریب گران بسندگی بردار نیستند و هرچه به موقعیت های تاثیرگذار نزدیک تر شویم، حجم آن را افزایش خواهند داد و خاتمی می بایست خود را برای همین مقدار حضور سیاسی، آماده تحمل هزینه های دیگر کند.

آنها تفاوتی میان نقش او در کار سیاسی یا حضور او در رقابت سیاسی قائل نیستند و با فقدان آن، امکان ارزیابی هزینه و فایده در کار سیاسی یا رقابت مستقیم سیاسی وجود ندارد، ولی شواهد نشان می دهد که محتمل است حضور در رقابت سیاسی، کمی احتیاط را بر آنها تحمیل کرده و آنها را به خاطر نتایج سوء احتمالی آن، به عقلانیت و محاسبات سیاسی بکشاند و غیر آن، معنایی جز بازگذاردن دست تخریب گران در عملیات بعدی ندارد.البته عاقلانه آن بود که خاتمی منصرف شده از حضور در قدرت را ارج نهند و تاثیر محدود او را مدیریت کنند، ولی چنین انتظاری از پهلوانان میدان ندیده بیهوده است. آنها باید بفهمند که هر حرکت فکر نشده آنها، ممکن است پاسخی خلاف انتظار آنها را در پی داشته باشد.

۷) حضور خاتمی در عرصه رقابت، عملاً روش های تخریبی را به زمینه یی جدید برای گسترش نفوذ خاتمی تبدیل خواهد کرد. تخریب گران به خوبی می دانند یا اگر نمی دانند بدانند که بسیاری از اتهامات اگر درباره برخی در میان مردم دارای زمینه باشد، در مورد خاتمی ابداً کارساز و تاثیرگذار نیست و نتیجه آن فقط برانگیختن افکار عمومی در توجه بیشتر به خاتمی خواهد شد.اگر جریان اصلاحات کمتر در زمینه تخریب و اتهام ناروا تجربه اندوخته، ولی در چگونگی تبدیل آن به ضد خودش بی تجربه نیست. حال که آنها توصیه بردار نیستند، باید از حالت تدافعی و انفعال بیرون آمد و عرصه یی جدید برای آنها گشود.

۸) سال جاری از طرف رهبر انقلاب سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گرفته است. این نامگذاری هوشمندانه، حاکی از ضرورت و تاثیر آن در اعتلا و پیشبرد امور کشور و برداشتن تهدیدهای منطقه یی و بین المللی است.بدون تردید اعلام حضور خاتمی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری با توجه به وضعیت داخلی، منطقه یی و بین المللی می تواند به زیباترین نمادهای وحدت ملی تبدیل شود. ظرفیت فکری وجودی او می تواند دایره یی گسترده به همه اقشار و اقوام اجتماعی داده و امید و انگیزه یی جدید در میان آنها پدید آورد.

۹) خاتمی نه تنها یک چهره مقبول داخلی است و در میان مردم خود از پایگاه قابل توجهی برخوردار است، بلکه شخصیتی جهانی است که در منطقه و عرصه های بین المللی مورد احترام و توجه ویژه است. او امروز در میان حجم گسترده تبلیغات علیه ایران، تشیع و اسلام، تنها زبان موثر و البته باشنونده است که به پاسخ درخور و مستدل و عقلانی از ایران و اسلام پرداخته است؛ اسلامی که رحمانیت و عقلانیت و کرامت انسان در آن اصل است و خشونت و واهی گویی در آن راه ندارد.

بدیهی است چنین موقعیتی امروز فقط در نام و شخصیت او شکل گرفته است و این پشتوانه با اعلام حضور مجدد او، بسیاری از تهدید های نگران کننده منطقه یی و بین المللی را به فرصت های جدید تبدیل خواهد کرد و شاید از این جهت نتوان برای او بدیلی یافت. اگر خاتمی نگران وضعیت موجود است که نمی تواند نباشد، پس نباید در حضور مجدد خود تردیدی به خود راه دهد. برخی معتقدند که اعلام حضور زودهنگام خاتمی، همین امروز تاثیرهای شگرفی بر وضعیت منطقه یی و بین المللی ما خواهد گذاشت.او نباید تاثیر خود را به خواستن یا نخواستن افرادی موکول کند که از درک واقعیات عاجزند.

و نباید در برابر سیاه نمایی ها و تهدید ها و احتمالات واهی، تردیدی به خود راه دهد. تحمیل ناشایست، تحمیل به مردم است و جز آن تحلیل بردن توان و قدرت مردم به نفع قدرت گرایان است. خاتمی می داند، اعتماد و علاقه فراهم آمده در او، از آن مردم است، امانتی که نه حق تباه سازی و نه اجازه انبان سازی آن را دارد. اگر در پی تکلیف است باید منهای حاشیه ها، جایگاه تاثیر و نقش آفرینی خود را بشناسد و از آن غفلت نکند.

۱۰) نمی توان دوران هشت ساله زمامداری او را بدون کاستی دانست. اشکالاتی بر برنامه و حرکت او وارد بود که خود نیز بر قسمتی از آن اعتراف داشته و دارد. دوران ۴ ساله- که البته نیمی از آن گذشته- فرصت مغتنمی است که ضمن برنامه ریزی مجدد با فراغت بیشتر، ورود کم نقص تری را دنبال کند.حجم بسیار نخبگان برجسته و باتجربه در همه ابعاد و خوشبختانه یا متاسفانه تماماً از کار بر کنار شده، پتانسیل عظیمی را در اختیار خاتمی می گذارد که برای دوران جدید خود، برنامه جامع تر و علمی تری را تدوین و دنبال کند و این مهم زمانی محقق خواهد شد که خاتمی عزم بر ورود خود را از امروز دنبال کند.

امروز بهره جامع از این خرد گسترده جمعی، فقط برای خاتمی میسر است که اگر در راستای تحقق این عزم به کار گرفته شود، برآیندی بسیار ذی قیمت و شایسته به بار خواهد آورد.نکته یی نیز در نهایت گفته می شود که اعلام حضور تلویحی خاتمی یا عدم نفی آن، بسیاری از موارد پیش گفته را محقق خواهد ساخت و خاتمی می تواند منظور از حضور خود را یک عمل صرفاً سیاسی تلقی کند و پتانسیل آن را در مدت باقیمانده به کار گیرد و آن را در راستای ایجاد زمینه سیاسی مناسب برای پیشبرد اصلاحات ارزیابی کند.

برای او فرصت باقی است که با نزدیک شدن زمان انتخابات گزینه های گوناگون را بررسی و شرایط را بهتر تحلیل کرده و تصمیم روشن تر بگیرد. او در صورتی که دلایل قابل قبولی برای نیامدن داشته باشد، می تواند در آن زمان فرد مورد حمایت خود را به جامعه معرفی و از او حمایت کند. این حرکت قسمت اعظم این پتانسیل را به فرد مورد نظر او منتقل کرده، ضمن اینکه مدت زمان تا آن روز را به بستری فعال با نشاط سیاسی تبدیل خواهد کرد.لذا خاتمی باید به این دلایل و دلایل بسیار دیگر نیک بیندیشد و حال که مخالفان او جز با آمدنش به قناعت و آرامش نمی رسند، بهتر است از آنها سلب آرامش نکنند،،

مصطفی درایتی



همچنین مشاهده کنید