جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خرج هایی که مخاطب را از سالن سینما دور می کند


خرج هایی که مخاطب را از سالن سینما دور می کند

در جستجوی معنایی برای سینمای به اصطلاح فاخر

سینمای ایران هیچ گاه خاطره خوشی از واژه سازی‌های مدیران و بر مسند نشستگان نداشته و تنها خاطره‌اش از این لفاظی‌ها روبرو شدن با تعداد زیادی اثر سینمایی بلا استفاده و حجم زیادی از بخشنامه‌ها و هزینه‌هاست برای توجیه واژه‌هایی که در معنا و معیار استفاده شان همچنان مناقشه بسیاری وارد است. این روزها گویا نوبت به واژه پر طمطراق «سینمای فاخر» رسیده است. نظام واژه سازی در میان تصمیم‌گیرندگان سینمای ایران در طول سال‌های اخیر حال و روزچندان قابل دفاعی نداشته و هر شخص یا هر منش فکری که مدتی بر مسند نشسته با خلق واژه‌هایی ذهن گرایانه سعی در بیان آنچه در ذهن می‌پرورانده داشته است بی آنکه سراغی از معنای بیرونی برای این واژگان بگیرد.برای نمونه مدت‌ها واژه «سینمای معناگرا» نقل محافل بود و بودجه‌های بسیاری صرف تثبیت این واژه در گفتمان سینمایی ایران و در ادامه ساخت آثاری در حیطه این واژه شد. اما همیشه یک سوال بی جواب باقی ماند که مگر می‌توان اثر سینمایی بی‌معنا هم خلق کرد که حالا سخن از آثار معناگرا به میان آمده است؟ مگر نه اینکه حتی آثاری که در حوزه سینمای پوچ گرایانه یا حتی ابزورد ساخته می‌شوند به دنبال معنایی تحت عنوان ابزورد یا پوچ گرایی هستند؟ و ... که هیچ وقت مشخص نشد که صرف این همه هزینه مادی و معنوی برای رسیدن به این معنا به چه کار سینمای ما آمد.

در سالهای اخیر واز پی رویکردی که مدیران این روزها بر مسند نشسته سینما دارند واژه «فیلم فاخر» تبدیل به ویترین کاری مدیران شده و هرجا که بناست ارقام میلیاردی برای ساخت یک اثر هزینه شود از پرچم سینمای فاخر نشانی به میان می‌آید. بازهم همان سرنوشتی که سینمای معناگرا برای رسیدن به یک تعریف برای خودش رقم زد در مورد سینمای فاخر هم در حال تکرار شدن است.اساسا مشخص نیست وقتی سخن از سینمای فاخر به میان می‌آید مراد نظر ساخت آثار پرهزینه و عظیم است «big production» یا آثاری که مایه فخرو مباهات سینمای ایران باشند و بتوانند در عرصه‌های داخلی و جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند یا ساخت آثار تاریخی و دینی و تبدیل کردن سینما به تریبونی برای معرفی معانی و مفاهیم مدنظر مدیران سینمایی است.هر یک از این احتمالات زمانی می‌تواند به معنای اصلی شان نزدیک باشند که در مقیاس سینمای ایران و داشته‌ها و نداشته‌هایش مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرند. اگر مراد نظر مدیران از به کار گیری واژه سینمای فاخر همان معنای ساخت آثار عظیم سینمایی(big production ) که به طور خاص در هالیوود یا بالیوود و برخی کشورهای اروپایی تولید می‌شود باشد باید گفت که این رویکرد تنها می‌تواند به یک هدف گذاری بلند مدت شبیه باشد و نه استراتژی میان مدت برای برون آوردن سینمای ایران از حالت رکود و رخوت و احتضار.رسیدن کشورهایی که از آنها نام آورده شد به مرحله ای که توان ساخت آثار سینمای عظیم را یافته اند از مسیر بهره بردن از سینمای نظام مند ساختار منسجم تولید و البته ظرفیت سازی درست برای ارائه اثر و اکران جهانی آن است و قطعا صرف هزینه‌های هنگفت برای ساختن اثری گران قیمت به هر طریق ممکن مراد نظرشان نبوده و نیست چه که اگر بود این روزها سینماهای جهان هم همان حال و روز سینماهای خالی ایران را تجربه می‌کردند و مدیرانی که سعی در توجیه این امر داشتند.

اما اگرمراد مدیران از سینمای فاخر سینمایی باشد که بتواند سینمای ایران را در عرصه جهانی به جایگاه و درجه ای که شایسته آن است برساند و با تکیه بر واقعیت‌های مالی و فنی و با نگاهی آگاهانه به چرخه تولید و نمایش فیلم در جهان و با بهره بردن از داشته‌های فکری و استعدادهای سینماگران ایرانی به عنوان یکی از قطب‌های سینمای مستقل دنیا مطرح کند، باید گفت کم نیستند سینماگرانی که به این مهم دست یافته اند سینماگرانی مثل کیارستمی‌یا مجیدی و پناهی یا در مقیاسی تکامل یافته تر و جهانی تر سینمای اصغر فرهادی. اما در ساده ترین شکل روبه رو شدن با واژه فاخر می‌توان به معنای لغوی آن رجوع کرد.

در لغت نامه دهخدا از واژه «فاخر» به معنای «بهترین هر چیزی» یا «گرانمایه» یاد شده است.در ادامه این تلاش برای فهم کردن آنچه به کلام روزانه مدیران سینمای دولتی ایران تبدیل شده برای مفهوم گرانمایه هم لزوما به معنای پرارزش از بعد مادی نمی‌رسیم و گرانمایگی امری ذاتی و برخاسته از خود امر گرانمایه تعریف شده است.اما مفهومی‌که از دل اظهار نظرهای مدیران و البته نمونه اثر به اصطلاح فاخر از دید آنها قابل ردگیری است هیچ شباهتی به معنا ومفهوم لغوی آن در زبان فارسی ندارد مگر از منظری به شدت مادی گرایانه و مرتبط با مسئله «مایه» که در ادبیات رایج به معنای “پول” یا “ اسکناس”شناخته می‌شود.نتیجه عملکرد مدیران وسیاست گذاران سینمایی و نه صرفا نظرات رسانه ای شان اذهان مخاطب تنها را به سمت آثار به شدت پرخرج و به همان نسبت به شدت بی مخاطبی می‌اندازد که تنها کارکرد آن خالی کردن خزانه سینمای ایران و ایجاد رضایت در سطح مدیران و همفکران سیاست گذار سینماست.این روزها استفاده از واژه سینمای فاخر بیشتر به هجو کشیدن واژه فاخر و در سطحی والا تر هجو کردن معنای سینما را تداعی می‌کند و به کار بردن آن در گفتمان سینمایی بیشتر شبیه همان کاری است که «مل بروکس» در آثارش با تاریخ و به هجو کشیدن وقایع و اسطوره‌های تاریخی کرد با این تفاوت که در گونه ایرانی آن خنده هم نصیب مخاطب نمی‌شود.

به نظر می‌آید بسته شدن بیش از پیش دایره تصمیم گیرندگان برای سینمای ایران و از سویی خالی ماندن سینماها از پی سیاست‌های غلط چند ساله اخیر، مدیران را بر آن داشته تا با تمام داشته‌های فکری شان برای جوابگو بودن تلاشی بکنند و از آنجا که از تمام ملزومات تولید آثار سینمایی استاندارد تنها پول را در اختیار دارند سراغی از سینمای فاخر گرفته‌اند بی‌آنکه مشخص کنند مراد نظرشان از به کار بردن واژه فاخر چیست جز صرف هزینه‌های هنگفت و بی بازگشت.قطعا هنوز هم قانون شیرین نشدن دهان با تکرار واژه حلوا بر کاینات برقرار است و شیرینی واژه دهان پر کن «فاخر» حال و روز تلخ سینمای ایران را شیرین نمی‌کند.

نویسنده : محمدرضا مقدسیان