سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

راز سرزندگی در ۸۲ سالگی


راز سرزندگی در ۸۲ سالگی

گفت وگو با هوشنگ حریرچیان بازیگر مجموعه تلویزیونی «پژمان»

احمد محمد اسماعیلی

هموطنان اصفهانی ما، آدم‌های شیرین، رک، حاضرجواب، صریح‌اللهجه و زیرکی هستند. کلام و گویش و سرزندگی «هوشنگ حریرچیان» هم هنگام گفت‌وگو جذابیت‌ خاصی دارد...

او مثل بیشتر بازیگران باسابقه، تجربه حضور در صحنه تئاتر را دارد و از پرورش‌یافتگان شیوه بازیگری تئاتر اصفهان است. این هنرمند سال‌ها با «رضا ارحام‌صدر» در تئاتر سپاهان ایفای نقش کرده و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با بزرگانی مانند علی حاتمی، کمال تبریزی و محمدرضا هنرمند، سابقه همکاری داشته است. حضور موفقیت‌آمیز حریرچیان در مجموعه «ساختمان پزشکان» به کارگردانی سروش صحت، باعث شد این همکاری در مجموعه تلویزیونی «پژمان» هم ادامه پیدا کند. با او درباره ویژگی‌های نقش‌اش و حضور در کارهای طنز و مسائل سلامت و تغذیه و رمز و راز سرزندگی‌اش در ۸۲ سالگی گفت‌وگویی کرده‌ایم.

▪ رمز و راز سرحال بودن و سرزندگی شما در۸۲ سالگی چیست؟

اهل ورزش‌ هستم و قرار است در مسابقه‌های خروج از نی‌قلیان شرکت کنم و جزو نفرات برتر شوم! (باخنده) شاید با درخشش در این مسابقه‌ها به خارج ترانسفر هم بشوم! از شوخی گذشته، من سرزنده‌ام چون هر روز صبح ورزش و نرمش‌های سبکی انجام می‌دهم، زندگی را سخت نمی‌گیرم و زندگی‌ام با طنز همراه است. اصلا زود عصبانی و ناراحت نمی‌شوم.

▪ آدم مثبت‌اندیشی هستید؟

بله، چرا خودم را با منفی‌بافی ناراحت کنم؟ البته آدم الکی‌خوشی نیستم.

▪ نوع رابطه شما با اطرافیانتان چگونه است؟

رابطه خوب و صمیمی‌ای با آنها دارم.

▪ قبول دارید شباهت‌های زیادی از نظر ظاهری با مرتضی احمدی دارید؟

ایشان از استادان و بزرگان بازیگری هستند و باید با من در مسابقه‌های عبور از نی‌قلیان رقابت کنند، اما بعد از من دوم می‌شوند!

▪ بعد از حضور در مجموعه «پژمان» محبوبیت شما میان اطرافیان افزایش پیدا کرده است؟

از یکی پرسیدند: «داداشت را بیشتر دوست داری یا رفیقت؟» طرف جواب داد: «داداشم، به شرط اینکه رفیقم باشد!» به هر حال کسانی که با من رفت‌وآمد دارند، با کارهای تئاتری و سینمایی‌ام آشنا هستند و به کارم احترام می‌گذارند. شاید اگر سال‌ها قبل همسرم راضی می‌شد به تهران بیاییم، در مجموعه‌های تلویزیونی بیشتری بازی می‌کردم. حالا هم از موقعیتم راضی هستم.

▪ اهل دکتر رفتن هم هستید؟

پسرم پزشک است و هراز گاهی معاینه‌ام می‌کند و هر ۶ ماه یک بررسی پزشکی کامل انجام می‌دهم. خوشبختانه کلسترول و چربی‌خونم طبیعی است. فقط فشارخونم مقداری پایین است.

▪ بیشتر چه نوع غذاهایی می‌خورید؟

به غیر از صابون که کلاغ می‌خورد، همه نوع غذایی می‌خورم!(با خنده)

▪ اهل بریانی‌خوردن هستید؟

بریانی‌هایی که همسرم در خانه درست می‌کند، می‌خورم. بریانی‌های رستوران‌های اصفهان چرب و پر از سویاست.

سلامت: به جز بازیگری، شغل دومی هم دارید؟

نه، اما گاهی کفش‌های خودم و اهالی منزل را واکس می‌زنم.

▪ اهل حضور در کارهای خیرخواهانه اجتماعی هستید؟

در خیلی از برنامه‌های خیرخواهانه دعوت می‌شوم و با کمال افتخار در آنها حضور پیدا می‌کنم. البته چون بازیگران از اقشار کم‌درآمد جامعه هستند، کمک مالی چندانی نمی‌توانم انجام بدهم.

▪ وقتی زاینده‌رود را خشک و بی‌آب می‌بینید چه حس و حالی پیدا می‌کنید؟

ناراحت می‌شوم. بارها همراه سایر هنرمندان اصفهانی با مسوولان شهر و استانداری صحبت کرده‌ایم، اما ظاهرا نتیجه‌ای نداشته است و نام این رود را بهتر است خشک‌رود بگذاریم.

▪ برای اولین‌بار با حضور در فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن» نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر از جشنواره فجر شدید. آیا حضور در این فیلم نقطه عطفی در کارنامه بازیگری شماست؟

با «کمال تبریزی» در چند فیلم دیگر مثل «فرش باد» هم همکاری داشته‌ام. متاسفانه نتوانستم برای فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن» سیمرغ بهترین بازیگر را به دست بیاورم و نامزد دیگری این جایزه را گرفت.

▪ کار‌ با علی حاتمی چه ویژگی‌هایی داشت؟

حضور در فیلمی به کارگردانی علی حاتمی از افتخاراتم بود. قرار بود در چند کار دیگر ایشان هم بازی کنم که این امکان به دلایل گوناگون ایجاد نشد. مرگ ناگهانی حاتمی ضایعه بزرگی در سینمای ایران بود و جایگزینی هم نخواهد داشت.

▪ شیوه بازیگری اصفهانی‌ها چه ویژگی‌هایی دارد؟

بازیگران اصفهانی بیشتر آدم‌های طناز و کمدینی هستند و با شیرینی می‌توانند متن‌ها را بازی کنند. بازیگر باید در بازی‌اش حس و حال داشته باشد و یکنواخت بازی نکند.

▪ آیا شما در نقش‌های جدی هم بازی کرده‌اید؟

بله، نقش‌های جدی زیادی بازی کرده‌ام. در فیلم «یه بوس کوچولو» و «فرش باد» نقش‌هایم جدی و واقعی بود. هرگز هم لهجه را به تمسخر نگرفته‌ام. یادم می‌آید در سرصحنه «ساختمان پزشکان» سروش صحت از من خواست با لهجه اصفهانی حرف بزنم، اما چون مدت‌ها بود این کار را انجام نداده بودم، با لهجه صحبت‌کردن برایم کمی دشوار بود.

▪ نقش پدری که در «ساختمان پزشکان» بازی کردید، ویژگی‌های تیپیکال داشت؟

بله و ویژگی‌های تیپیکال پدر در «ساختمان پزشکان» به علت فضای طنز مجموعه خوب از کار درآمده بود.

▪ در «قاعده بازی» هم در عین جدی بودن نقشتان، در فضا‌سازی کمدی فیلم موثر بازی کردید.

بله، احمدرضا معتمدی، کارگردان کاربلد و آگاهی است. یادم می‌آید عده‌ای برای بازدید، سرصحنه فیلم آمده بودند و با دیدن من به احمدرضا معتمدی گفتند این بازیگر زیرخاکی را از کجا پیدا کرده‌ای! (باخنده)

▪ معمولا بازیگران اصفهانی در کارهای بداهه تبحر خاصی دارند. شما در کارهایی که انجام می‌دهید چقدر سراغ بداهه می‌روید؟

با توجه به شناختی که کارگردان‌ها از من دارند، بیشتر آنها اجازه می‌دهند در مواقع لزوم از بداهه استفاده کنم. البته هنگام تمرین با کارگردان این بداهه‌ها را مطرح می‌کنم و سرخود کاری انجام نمی‌دهم. من تابع نظر کارگردان به‌عنوان نفر اول در ساخت یک فیلم هستم.

▪ آیا در بازیگری الگوی خاصی داشته‌اید؟

الگوی خاصی نداشتم اما در محضر بزرگان بازیگری شاگردی کرده‌ام و سعی کردم دانش‌های موردنیاز را به دست آورم. به بازی‌شان نگاه کردم اما سراغ تقلید نرفتم. همیشه سعی کردم «هوشنگ حریرچیان» باشم و نگویند که مثل فلانی بازی می‌کند. رضا ارحام‌صدر یا جمشید مشایخی برای اینکه از کسی کپی نکرده‌اند، همیشه در تاریخ بازیگری کشورمان نام ماندگاری دارند.

▪ تحت‌تاثیر نوع بازی ارحام‌صدر نبودید؟

نه، نزدیک به ۳ دهه درکنارش بازی کردم، اما سعی نکردم بشوم ارحام‌صدر، زیرا اگر هر چقدر هم خوب بازی می‌کردم، به من می‌گفتند بازیگر خوبی هستی، اما مثل ارحام‌صدر بازی می‌کنی!

▪ از چه سالی با رضا ارحام‌صدر همبازی بودید؟

از سال ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۵۶ در تئاتر حضور داشتم. از شهریور ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۴۴ در تئاتر سپاهان بودم. از سال ۱۳۴۴ با گروه تئاتر ارحام‌صدر همکاری کردم. از آن به بعد هم با برنامه «صبح جمعه» به کارگردانی آقای مستجاب‌الدعوه همکاری می‌کردم و هفته‌ای ۳ ‌بار به تهران می‌آمدم.

▪ ارحام‌صدر در سینما هم تا حدی تاثیرگذار بود؟

«ارحام‌صدر» با حضور در فیلم «شب‌نشینی در جهنم» به کارگردانی «مشوق سروری» توانست حضور موفقی را در سینما تجربه کند و فکر می‌کنم این فیلم بهترین تجربه بازیگری او در سینما بود. ارحام‌صدر با توجه به نوع بازی‌اش همیشه آزادی عمل در کارش داشت اما در سینما اوضاع فرق می‌کند بنابراین محدودتر می‌شد. به همین دلیل فکر می‌کنم ارحام‌صدری که در تئاتر بازی می‌کرد، از ارحام‌صدری که جلوی دوربین بازی می‌کرد، تاثیرگذاری بیشتری داشت.

▪ اصفهانی بودن سروش صحت باعث شد در کار ارتباط بهتری با هم داشته باشید؟

سروش صحت بازیگر توانا و قابلی است و دغدغه‌ها و نیازهای بازیگران را می‌شناسد. صحت، آدم‌طناز و بذله‌گویی است و این طنازبودن را در نوشته‌هایش می‌توان ‌مشاهده کرد. ویژگی دیگر کارهای سروش صحت این است که متن کار را همراه سایر نویسندگان روز به روز می‌نویسد. این شیوه کار باعث می‌شود از تمام نظرها و اتفاق‌هایی که هنگام فیلمبرداری می‌افتد، استفاده کند. این مساله باعث غنای کیفیت فیلمنامه و خود مجموعه هم می‌شود. نکته مهم توانایی، قابلیت و سرعت عمل بالای سروش است که سریع متن‌ها را دکوپاژ می‌کند. در کل با کمتر کارگردانی کار کردم که همه این ویژگی‌ها را داشته باشد.

▪ از مردم عادی و کوچه و بازار هم درباره بازی‌تان سوال می‌کنید؟

نه، فرصت این کارها را ندارم و فیلمبرداری در زمان فشرده انجام می‌شود و این امکان را به دست نمی‌آورم که بتوانم نظرهای مردم را بشنوم. البته من آدم نقدپذیری هستم و تلاش می‌کنم نقدهای درست را بپذیرم. دوستی در خیابان به من خرده‌گرفت که چرا روی خساست اصفهانی‌ها در بازی‌ات تمرکز می‌کنی، در جواب گفتم این خساست نیست، بلکه اقتصاد و مدیریت هزینه‌های زندگی به شیوه اصفهانی است. هنگام پخش مجموعه «ساختمان پزشکان» هم خانم مسنی با ناراحتی به من گفت چرا میان پسرهایت تفاوت قائل می‌شوی و ناصر را بیشتر دوست داری؟ در جواب توضیح دادم چون ناصر در راه‌های خلاف و ناصواب حرکت می‌کرد، با مهربانی به او تلاش می‌کنم در مسیر صحیح زندگی قرارش بدهم اما «نیما» پسر خوب و تحصیلکرده‌ای است و نیازی به این نوع حمایت‌ها ندارد.

▪ نقش پدرهایی که در مجموعه‌های «ساختمان پزشکان» و «پژمان» بازی کردید، از یک نظر مشابه است؛ این پدرها مدام در حال تحقیر‌ پسرهایشان هستند. درست است؟

در سریال «پژمان» پدر به جز پژمان پسر دیگری دارد که در خارج از کشور زندگی و به کشور مراجعت می‌کند. این پسر تحصیلکرده و دارای زن و زندگی است و موقعیت مناسب اجتماعی دارد اما پژمان در سی و چند سالگی نه شغل، نه آینده و نه زن و بچه‌ای دارد. حتی با شیطنت از پدرش می‌خواهد که وضعیت زمین‌هایش را در اصفهان مشخص کند، بنابراین پدر با نقدهایی که به رفتارهای پژمان دارد، می‌خواهد او را هوشیار کند که به زندگی‌اش سر و سامان بدهد و به امید تیم‌دار شدن نماند. از طرفی پدر هم دستی در ورزش دارد و در زمان جوانی دو و میدانی‌کار بوده است.

▪ برای‌ بار اول است که در یک مجموعه پدری دارید که مواظب رفتارهای شماست؟

بله، این سعادت را پیدا کردم که در این مجموعه پدری داشته باشم که از من حمایت کند(با خنده)! اردشیر کاظمی، بازیگری که در سریال پژمان نقش پدر من را بازی می‌کرد، ۸-۷ سالی از من کوچک‌تر است ولی چون حافظه خوبی نداشتند و نمی‌توانستند متن‌ها را حفظ کنند، در بیشتر صحنه‌ها خواب بودند! سروش صحت گاهی متن را در اختیار اردشیر کاظمی قرار می‌داد تا بگوید و چون این متن‌‌ها کوتاه و موجز بودند، با تکرار در چند برداشت،‌ آنها را می‌گفتند.