چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

انسان، طبیعت و طب رایج


انسان، طبیعت و طب رایج

تمام موجودات زنده با امکانات و محدودیت های خاصی پا به این کره خاکی می گذارند. انسان از زمانی که خود را شناخته با تعامل با طبیعت رو به رو بوده است. او در وجود خود به کیفیتی حیاتی …

تمام موجودات زنده با امکانات و محدودیت های خاصی پا به این کره خاکی می گذارند. انسان از زمانی که خود را شناخته با تعامل با طبیعت رو به رو بوده است. او در وجود خود به کیفیتی حیاتی پی برده است. در انسان این کیفیت حیاتی تحت تاثیر طبیعت تغییر می کند و به نظر می رسد خالق هستی توانمندی های نامحدود و بالقوه ای را در نهاد انسان قرار داده که راه شکوفایی آنها تعامل با محیط و لمس تضادهاست. در واقع انسان با استفاده از به فعل درآوردن نیروهای بالقوه موجود در خودش رشد می کند و در این میان کیفیت حیاتی دستخوش تغییر می گردد. اوج تجربه کیفیت حیاتی را سلامتی می نامیم و بیماری به نوعی حالت دیگر سلامتی در نظر گرفته می شود. شرط لازم برای رشد و زندگی، حفظ کیفیت حیاتی است. یک دیدگاه فلسفی درباره ماهیت وجودی انسان بر تصادفی بودن است، با تاکید بر ساختار فیزیکی، دیدگاه دیگر هدفمند بودن انسان و چند بعدی بودن انسان با تاکید بر ساختار روحانی انسان است.

باید به این نکته توجه داشت که وجود فیزیکی انسان تنها ابزاری برای رسیدن به اهداف متعالی است. بشر در راه تامین موثر سلامتی، عملا کار زیادی انجام نداده است. علیرغم پیشرفت های امروزی در مواجهه با بیماری های حاد، بحران واقعی در مورد بیماری های مزمن، این ترس از دست رفتن کامل سلامتی انسان را به وجود آورده است. تاریخ هم نشان داده که درمان رایج در مواجهه با بیماری های مزمن و پیش رونده، ناتوان است. به این ترتیب، فرآیند درمان بیشتر به جای درمان قطعی به درمان های تسکین دهنده نزول پیدا کرده است. به اعتقاد من، وابستگی زیادی که از همه سو، با در نظر گرفتن مفروضات بنیادین موجود در مراقبت های پزشکی رایج به وجود آمده، نتیجه سیل عظیمی از مردم دردمند است که امروز خواهان تسکین اندک و حتی نامناسب، ولی قابل دستیابی طب رایج هستند.

طب رایج، قوانین و اصول حاکم بر سلامت و بیماری را توضیح نداده است. شاید بتوان گفت که بی انصافی نخواهد بود که این شیوه پزشکی که خود را شاخه ای از علم دانسته و با همه ساختار خود به جای قوانین و اصول بر حدس و گمان استوار است بر این حدس و گمان ها پایان دهد. تئوری ها و تحقیقات نشان می دهد که هم میکروب و هم استعداد فیزیکی هر دو برای بروز فرآیند بیماری ضروری اند. پزشکان امروزی، به کشتار میکروب ها، باکتری ها و ویروس های جدید سرگرم شده اند و برای کشتن آنها داروهای قدرتمندی تولید می کنند. همه تلاش ها بر علت میکروبی متمرکز و استعداد فیزیکی قربانیان به کلی نادیده گرفته شده است. حجم عظیم داروهای تجویز شده جهت درمان قطعی طراحی نشده اند.

اگر هم به عوارض جانبی آنها اعتنایی نداشته باشیم، آنها ابدا علت بیماری را هدف قرار نمی دهند. بلکه صرفا تسکین کورکورانه ایجاد می کنند. این امر به خودی خود، نشانه ای از ناتوانی پزشکی مدرن در برخوردی موثر و قاطع با بیماری است.

پزشکی رایج ساختار قدرتمندی در امور مالی، ارتباطات سیاسی و موازین حقوقی برپا ساخته است. ایده آل ترین سیستم درمان براین است که باید موثر باشد، حداقل عوارض را داشته باشد. تاثیر آن نباید صرفا تسکینی و یا در جهت محو نشانه های بیماری باشد، بلکه باید با افزایش توان فردی به واسطه افزایش قدرت ذاتی و کلی هر فرد در زندگی، عمل کند. همچنین نباید بیش از حد گران باشد، باید به آسانی برای همه اقشار مردم قابل فهم و در دسترس باشد.

نویسنده : سعید تهرانی



همچنین مشاهده کنید