یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

خردورزی زن در اندیشه علی ع


خردورزی زن در اندیشه علی ع

در ادبیات متون اسلامی, زنان در موارد بسیاری به نقص عقل موصوف شده اند در این میان, گفتار امام علی علیه السلام در نهج البلاغه از برجستگی ویژه ای برخوردار است

ایشان در آن گفتار زنان را به "سست رأیی" و "نقصان عقل" متهم می‏كنند. در این باب چند سؤال مطرح است:

۱. آیا این جملات از علی علیه‏السلام صادر شده است؛ به عبارت دیگر آیا این سخنان واقعا از علی علیه‏السلام می‏باشد؟

۲. در صورت صحّت صدور، مراد علی علیه‏السلام از زنان كیانند؟ آیا زنان ویژه‏ای بوده‏اند؟ یعنی آیا این سخن به اصطلاح یك قضیه فی‏واقعه است؟ یا مقصود نوع زن در برابر نوع مرد می‏باشد؟

۳. در صورتی كه نوع زن مراد باشد، آیا روایت درصدد بیان "فصل مقوّم" زنان می‏باشد؟ یا فقط شامل زنان عهد علی علیه‏السلام می‏باشد، و از شمول زمانی برخوردار نیست؟

تا آنجا كه نگارنده اطلاع دارد تا همین دهه‏های اخیر برداشتی كه عموما از متون دینی درباره زنان می‏شد، "ناقص العقل" بودن ایشان بود و این ویژگی را جبلی و سرشت زن می‏پنداشتند چنان كه كشفی در تحفهٔ الملوك می‏نویسد: "زنان به سبب ضعف عقل و سفلت مرتبه كه دارند و لازم خلقت و جبلّت ایشان است البته مرتكب بعضی از امور كه نباید بشوند می‏شوند"۱

برداشت مذكور، مؤلفه اصلی پارادایم حاكم (مرد سالاری) بر اندیشه‏های موجود در حوزه‏های علمی بود. لیكن، اخیرا به تبع تحولات ساختاری به نفع زنان، در كلیت اندیشه مذكور تشكیك صورت می‏گیرد؛ راستی چگونه می‏توان زنان ایرانی را كه در سال‏های اخیر در ورود به دانشگاه‏ها گوی سبقت را از مردان ربوده‏اند، به همان سهولت قبلی، كه اكثریت زنان بی‏سواد بودند، ناقص العقل نامید؟ جهت ابهام زدایی، ابتدا مفهوم "عقل" را در اندیشه امیرالمؤمنین علیه‏السلام تعریف نموده و سپس با استناد به شواهد تاریخی، متون دینی و نظریه‏های موجود، اندیشه ایشان را درباره خرد ورزی زنان تبیین كرده، و می‏كوشیم به سؤالات پیشین پاسخ دهیم.

مفهوم عقل در اندیشه علی علیه‏السلام

به امام علیه‏السلام عرض شد: عاقل را برای ما توصیف كن! فرمود: "خردمند كسی است كه هر چیزی را در جای خود نهد".۲ تعریف فوق، تعریف مفهومیِ جامعی است كه همانند هر تعریف مفهومی دیگر، هنوز به حالت مشهود در نیامده است، فلذا ناچاریم شاخص‏هایی را كه ایشان به صورت اشاره به مفهوم فوق، بیان داشته‏اند متذكر شویم. تا مفهوم عقل برای خواننده، ملموس‏تر شود. از طرف دیگر، بود و نبود یكی از این شاخص‏ها در فرد یا گروهی نشانگر قوت یا نقص عقل آن فرد یا گروه می‏باشد.

الف. گفتار منطقی

علی علیه‏السلام فرمود: "از ویژگی خردمند آن است كه چیزی را نگوید كه امكان تكذیب آن داده شود".۳ خردمند منطقا به گونه‏ای سخن می‏گوید كه ضمن این كه صغراهای سخن متقن می‏باشد، از توالی صغری و كبری نتیجه به دست می‏آید و به لحاظ منطقی قابل تكذیب نیست برخلاف "كانا"۴ كه سخن وی سست و نشان دهنده كاستی خرد اوست.

ب. گفتمان استدلالی

علی علیه‏السلام فرمود: "خردمند هرگاه سخن گوید آن را با حكمت و مثال همراه سازد ولی احمق هرگاه سخن بگوید به دنبال آن سوگند یاد می‏كند".۵ خردمند ضمن این كه به گفتار منطقی توانایی دارد، برای صحت گفتار خویش به حكمت یعنی استدلال عقلی و مثال یعنی یافته‏های تجربی استشهاد می‏كند؛ به عبارت بهتر به گفتمان استدلالی تن می‏دهد. در مقابل، فرد احمق قسم می‏خورد یعنی از طرف گفت‏وگو می‏خواهد بدون استدلالِ منطقی ـ تجربی حرف او را بپذیرد، كه این شیوه گفتمان از نظر امام علی علیه‏السلام نشانه حماقت و بی‏خردی است.

ج. طرد باطل

"به علی علیه‏السلام گفته شد خردمند كیست؟ فرمود: كسی كه باطل را [از خود] براند".۶ خردمند نه تنها سخن بی‏پایه و اساس نمی‏گوید بلكه، سخنان بی‏منطق و باطل را همواره طرد می‏كند و تحت تأثیر القائات دیگران اقدام به باطل، از جمله گواهی دروغ و نظایر آن، نمی‏كند.

د. پیش بینی

علی علیه‏السلام فرمود: خردمندی به واقع رسیدن با ظن و تخمین و آگاهی یافتن به آنچه كه نیست با به كار بردن آنچه كه هست می‏باشد".۷ (العقل الاصابهٔ بالظن، و معرفهُٔ ما لم یكن بما كان)

طبق تعریف فوق، عقل یك فرآیند ذهنی است كه فرد به وسیله آن از معلوم به مجهول پی می‏برد و از مقدمات به نتیجه می‏رسد. پس مقصود علی علیه‏السلام از عقل همان خرد ریاضی است كه شخص عاقل را به حل معادلات ریاضی قادر می‏سازد. البته عقل توسعه یافته می‏تواند "مسائل اجتماعی" را نیز درك نموده و همبستگی‏ها را پیدا كند. ناگفته نماند، پیش گویی بدون استناد از شاخص‏های "خردورزی" نیست بلكه آینده‏نگریِ توأم با استدلال و پیش‏بینیِ همراه با برنامه از شاخص‏های عقل می‏باشد چرا كه واژه تدبیر در سخنان علی علیه‏السلام این ایده را رهنمون می‏سازد كه ایشان فرمود: "هیچ خِرَد چون اندیشیدن نیست".۸ البته شاخص‏های دیگری نیز در سخنان علی علیه‏السلام برای مفهوم عقل بیان شده است كه از ذكرش صرف نظر می‏شود. زیرا موارد مذكور، برای این مقال وافی به مقصود است. لیكن جهت روشن‏تر شدن مفهوم عقل در اندیشه علی علیه‏السلام و كنكاش بیشتر به مقتضای موضوع ذكر چند نكته خالی از فایده نیست.

۱. عقل، غریزه خدادادی است كه خداوند در بدو تولد در وجود انسان به ودیعت می‏گذارد. علی علیه‏السلام فرمود: "خرد، ذاتی و از ابتدای ولادت است".۹

۲. گرچه غریزه عقل در بدو تولد در وجود انسان به ودیعت گذاشته شده ولی بدون تربیت به منصه ظهور نمی‏رسد. از دیدگاه علی علیه‏السلام ، عقل طی فرآیند تعامل اجتماعی قدرت بروز پیدا می‏كند، ایشان می‏فرمایند: "خردمندی با تعامل [اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... [ظهور پیدا می‏كند".۱۰ هم او می‏فرمود: "خردمندی غریزه‏ای است كه تجارب اجتماعی آن را می‏پروراند."۱۱

۳. افرادی كه از تعامل اجتماعی و تربیت انسانی محروم بمانند این غریزه خدادادی در وجود آنها به منصه ظهور نمی‏رسد۱۲، و حتی افراد عاقل نیز اگر تعامل با دیگر خردمندان را ترك نمایند در خردورزی ایشان كاستی ایجاد می‏گردد؛ چه این كه علی علیه‏السلام فرمود: "كسی كه از خردمندان حرف نشنود عقلش بمیرد"۱۳، فلذا توصیه می‏كنند: "با خردمندان چه دشمن، یا دوست، همنشین باش، زیرا خردمندی [آنها] بر خرد [تو] می‏افزاید."۱۴

متن سخنان علی علیه‏السلام در مورد زنان

علی علیه‏السلام بعد از جنگ جمل، كه به صحنه گردانی عایشه و به بهانه خونخواهی عثمان خلیفه سوم برپا شد، زنان را با عباراتی توبیخ نموده است كه سید رضی قدس‏سره این عبارت‏ها را در خطبه هشتادم نهج‏البلاغه بیان نموده است:

"مردم! ایمان زنان ناتمام است، بهره آنان ناتمام، و خرد ایشان ناتمام. نشانه ناتمامی ایمان، معذور بودنشان از نماز و روزه است ـ به هنگام عادتشان ـ و نقصان بهره ایشان، نصف بودن سهم آنان از میراث است نسبت به سهم مردان؛ و نشانه ناتمامی خرد آنان این بود كه گواهی دو زن چون گواهی یك مرد به حساب رود، پس از زنان بد بپرهیزید و خود را از نیكانشان واپایید، و تا در كار زشت طمع نكنند، در كار نیك از آنان اطاعت ننمائید."۱۵ علی علیه‏السلام در وصیت‏نامه خویش به فرزند بزرگش امام حسن مجتبی علیه‏السلام جملاتی را به زبان می‏راند كه متفرع بر "كاستی خرد زنان" می‏باشد. ایشان در فرازی از وصیت نامه می‏فرمایند: "بپرهیز از رأی زدن با زنان كه زنان سست رأیند، و در تصمیم گرفتن ناتوان، و در پرده‏شان نگاه‏دار تا دیده‏شان به نامحرمان نگریستن نیارد كه سخت در پرده بودن آنان را از ـ هر گزند ـ بهتر نگاه دارد، و برون رفتنشان از خانه بدتر نیست از بیگانه كه بدو اطمینان نداری و او را نزد آنان درآری. و اگر چنان كنی كه جز تو را نشناسند، روا دار؛ و كاری كه برون از توانای زن است به دستش مسپار، كه زن گل بهاری است لطیف و آسیب‏پذیر، نه پهلوانی است كارفرما و در هر كار دلیر، و مبادا در گرامی داشت ـ وی خود را ـ از حد بگذرانی تا او را به طمع افكنی و به میانجی دیگری وادار گردانی".۱۶ علی علیه‏السلام در فقره مذكور زن را گل بهاری دانسته و در موارد سخت و طاقت فرسا از وی سلب مسوؤلیت می‏نماید. البته همچنان كه لحن گفتار نشان می‏دهد، سخن از سلب مسوؤلیت است نه محروم داشتن، لیكن جملات فوق بیان روان‏شناختی علی علیه‏السلام درباره زن می‏باشد كه در ضمن بیان ویژگی روان‏شناختی زن، مدیریت وی را در خانه به مرد سپرده و شیوه اداره را نیز بیان می‏كند. و توصیه می‏كند كه مرد، ضمن اجتناب از واگذاری كارهای طاقت‏فرسا به زن، در گرامیداشت وی نیز از حد اعتدال خارج نشود كه موجب سوء استفاده باشد. توصیه دیگر "پرده نشینی" زن می‏باشد، به طوری كه زن با سایر مردان آمد و شد نداشته باشند. البته می‏دانیم كه نتیجه عدم "تعامل اجتماعی"، كاستی عقل زنان می‏باشد كه ایشان را از شایستگی مشورت نمودن می‏اندازد. زیرا همان‏طور كه قبلاً اشاره نمودیم از دیدگاه علی علیه‏السلام با "تجارت" و "تعامل اجتماعی" عقل به منصه ظهور می‏رسد.

نظریه‏های معاصر درباره خردورزی زنان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.