سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
اجرای سیاست تعدیل زیرساخت مناسب نداشت
اقتصاد ایران دوران بسیار پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. برنامه اول توسعه در زمانی به اجرا در آمد كه ایران از جنگ هشت ساله تحمیلی فارغ شده بود و نیاز به یك بازسازی اساسی در ساختار اقتصادی داشت ، در چنین شرایطی این برنامه حول«سیاست تعدیل اقتصادی» شكل گرفت و برنامه های توسعه ای آن آغاز شد. نیاز به گفتن ندارد كه این برنامه با چه مشقتی پشت سر گذاشته شد و عواقب آن چه بود و همین اشاره بس كه برنامه دوم كه در اصل ادامه همان برنامه اول بود «در جا» متوقف شد و به جای آن برنامه «تثبیت» اجرا شد این در حالی بود كه «جوهر» سیاست تعدیل اقتصادی در تداوم آن نهفته بود. برنامه سوم كمابیش تلفیقی از تجربیات برنامه های اول و دوم بود . این برنامه با اینكه در اجرا با مشكلاتی مواجه شد اما به اعتقاد اكثر كارشناسان موفق ترین برنامه توسعه ای كشور در سالهای پس از انقلاب بود. اكنون آنچه پیش روی ما است دو برنامه تقریباً ناموفق و یك برنامه موفق به اضافه برنامه چهارم كه از لحاظ ساختاری با سه برنامه قبلی متفاوت است . بررسی تجریبات ، شكست ها و موفقیت های برنامه های اقتصادی و اعلام آن باید از اصول حرفه ای هر رسانه باشد و در این راستا ما بر آن شدیم كه از نظرات افراد خبره و صاحبنظر در برنامه ریزیهای توسعه اقتصادی استفاده كنیم . لذا در اولین گفت و گو با دكتر«علینقی مشایخی» استاد مدیریت دانشكده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف مسائل و مشكلات پیرامون اقتصاد ایران در سه برنامه قبلی توسعه و نیز حال را طرح كردیم. لازم به یادآوری است این صفحه برای اظهار نظر دیگر « صاحبنظران» باز است و ما از نظرات آنها برای بهتر شدن برنامه ریزی و رفع كاستی ها استفاده خواهیم كرد .
منصور بیطرف
محور این گفت وگو، ارزیابی اقتصاد ایران طی شانزده سال گذشته است. در این دوران، چند برنامه توسعه تدوین شد و در دستور كار دولت قرار گرفت. شما مشكل اقتصاد ایران در مدت مذكور را در چه می دانید؟ نبود طرح و برنامه جامع، كاستی های برنامه یا مواردی دیگر؟
برای اینكه یك مجموعه موفق باشد، داشتن برنامه كافی نیست برای اینكه مجموعه ای موفق باشد عناصر دیگری باید وجود داشته باشد و به نظر من مشكلی كه در نظام اداره كشور وجود داشت، عدم اجرای خوب برنامه ها بود. به طور كلی برای موفقیت وجود عناصری در كنار برنامه الزامی است: باید یك ساختار اجرایی و سازمانی مناسبی باشد تا برنامه را پیگیری كند، باید یك نظام كنترلی مناسب وجود داشته باشد نه اینكه مچ گیری كند بلكه ارزیابی كند به طور منظم بازخورد بگیرد و اگر از برنامه انحرافی مشاهده شد، آن را اصلاح كند، باید نیروهای انسانی واجد شرایط در مناصب اجرایی باشند، باید یك سیستم ارزیابی انگیزشی وجود داشته باشد كه مجموعه را به طرف پیاده كردن برنامه سوق بدهد. اینها چنانچه وجود نداشته باشد حتی اگر بهترین برنامه ها را داشته باشید، معلوم نیست كه اجرا و پیاده شود. بحث دیگری هم كه بسیار مهم به نظر می رسد اینكه چقدر محتوا و مغز برنامه توسط كسانی كه می توانند در اجرا و پیگیری تأثیر بگذارند، فهمیده یا پذیرفته شده باشد چون برنامه محتویاتی دارد و براساس نگرش و فلسفه ای تنظیم شده كه ممكن است آن نگرش و فلسفه عمیقاً توسط كسانی كه می توانند تأثیر بگذارند در اینكه اجرا و پیگیری بشود، فهمیده نشده باشد یا اگر برایشان تفهیم شده باشد، قبولش نداشته باشند در نتیجه در عمل كار دیگری بكنند. بنابراین می توان به عامل بسیار مهمی اشاره كرد و آن اینكه برنامه های توسعه به طوركامل اجرا نشده. مثلاً برنامه تعدیل اقتصادی كه پیگیری و اجرای صحیح نشد. اساساً سیاست تعدیل چنان اصول منطقی و متینی دارد كه مخالفت كردن با آنها بسیار سخت است یكی اینكه می گوید دولت به همان میزان خرج كند كه درآمد دارد یعنی تعادل. بین هزینه ها و درآمد دولت و اگر دولت بیشتر از درآمد خود خرج كند، قرض می كند، پایه پولی را بالا می برد، نقدینگی زیاد می شود، تورم افزایش می یابد. در آن برنامه ها هم به جای اینكه كسری بودجه واقعاً از بین برود و تعادل برقرار شود، مقداری كسری بودجه مخفی شد. كاری كه شد این بود كه مقداری از اعتبارات تكلیفی به عهده بانكها گذاشته شد و به جای آنكه دولت برای پروژه ها قرض كند، گفتند پروژه ها خودشان از بانك قرض بگیرند و معلوم بود كه این قرض ها پس دادنی نیست.
مورد دیگر كه تعدیل می گوید این است كه میزان واردات و صادرات باید متعادل باشد با تنظیم نرخ ارز. پس اگر واردات بیشتر از صادرات باشد، معنی اش این است كه شما ارز بیشتری نیاز دارید برای اینكه وارد كنید و چون تقاضای ارز بیشتری دارید، باید قیمت ارز بالا برود تا این تعادل حفظ شود، حالا اگر این رابطه را قطع كنید، مشكل پیش می آید. همان طور كه در برنامه اول یا اوایل برنامه دوم بود كه دولت به رغم سیاست تعدیل، سعی كرد نرخ ارز را دستوری تعیین كند. مثلاً بخشنامه می كردند كه نرخ ارز باید ۱۳۰ تومان نباشد و ۹۰ تومان باشد یا ۷۰ تومان و... گویی نرخ ارز از این بخشنامه تبعیت می كرد. این كار را كردند از آن طرف هم گفتند برای اینكه نشان بدهیم ارز داریم، هر كسی هر چقدر می خواهد با همان نرخ دستوری گشایش اعتبار كند. هجوم به سمت گشایش اعتبار رفت هیچ مكانیزمی هم نبود كه كنترل كند میزان اعتبار گشایش شده و تعهدات ارزی چقدر است و چه طور با میزان درآمدهای ارزی در تعادل قرار می گیرد بعد به یكباره باخبر شدند كه تعهدات زیادی برای كشور ایجاد شده بود. چون نرخ ارز پایین بود و هركس می رفت واردات می كرد به نفعش بود. به گونه ای كه گفته می شد بعضی ها جنسی را وارد می كردند و قیمت آن را بالاتر اظهار می كردند و ارز بیشتری با قیمت ارزان می گرفتند كه این كار، منفعتی دوجانبه داشت و خیلی ها آن زمان ماشین آلات كارخانجاتی را با همین شیوه وارد می كردند و ارز بیشتری گرفتند و بعد آن ارز را به ریال با قیمت بیشتری فروختند. كل كارخانه برایشان مجانی بود و مازاد هم ایجاد شده بود حالا مهم نبود كه كارخانه درست كار می كند یا نه، سودش را در زمان ایجاد كارخانه گرفته بودند. پس به این توجه نشد كه تعادل با نرخ ارز حفظ شود، یعنی از طرفی نرخ ارز را به طور دستوری تعیین كردند بعد هم هر كسی هر چقدر خواست توانست وارد كند. این هجوم واردات، عدم تعادل بین صادرات و واردات ایجاد كرد و بدهی بزرگی برای كشور درست شد. در نتیجه آن بدهی باید پرداخت می شد و چند سال باید بخش عمده ای از درآمد ارزی كشور را بابت بدهی می دادند لذا دولت مجبور شد طوری كشور را اداره كند كه گویی درآمد نفت نصف آن میزان واقعی است به طور مثال اگر ۱۶ میلیارد دلار درآمد نفت داشتیم و ۸ میلیارد دلار برای پرداخت بدهی ها در سال مصرف می شد مانند این بود كه با ۸ میلیارد دلار باید كشور اداره می شد و این، كسری بودجه زیادی ایجاد كرد، نقدینگی بسیار بالایی ایجاد كرد و تورم را بالای ۵۰ درصد برد. نرخ تورم كه به ۵۰ درصد رسید، بعضی آن را به حساب برنامه تعدیل گذاشتند در صورتی كه عدم پیروی از سیاست تعدیل چنین چیزی را به وجود آورد و بعد همان فشار هم باعث شد كه سیاست های تعدیل متوقف شود.
در همین مورد خاص سیاست تعدیل، آیا نباید زیرساختاری فراهم می شد و سپس این برنامه در آن بستر به اجرا درمی آمد؟بله در اجرای سیاست تعدیل باید زمینه هایی فراهم كرد كه بعضی فشارهای كوتاه مدت به گروههایی از مردم را كاهش دهد یا جذب كند. یكی از اصول برنامه تعدیل این است كه كالاها با نرخی كه عرضه و تقاضا معلوم می كند و با نرخی كه می شود در سطح بازار بین المللی مبادله كرد قیمت گذاری شوند وگرنه قیمت ها علامت غلط به اقتصاد می دهد و منابع اقتصادی اعم سرمایه و نیروهای انسانی به تولید كالاهای موردنیاز نمی پردازند و اقتصاد منابع خودش را هدر می دهد. این، یكی از جهت گیری های كلی تعدیل است. با این تعریف ما نباید انرژی را قیمت گذاری كنیم و وقتی شما انرژی را ارزان قیمت گذاری می كنید، زیرساخت های جامعه طوری شكل می گیرد كه مصرف انرژی زیاد می شود. مثلاً اتلاف انرژی در ساختمانها زیاد می شود، سیستم حمل و نقل طوری شكل می گیرد كه انرژی بیشتری مصرف می شود حمل و نقل عمومی و ریلی توسعه نمی یابد و قاچاق مواد سوختی هم شكل می گیرد اینها همه معنی اش این است كه مملكت این مبلغ انرژی را هدر می دهد در صورتی كه اگر این رویه اشتباه در پیش گرفته نمی شد، می توانست منابعی كه به صورت انرژی هدر می رود صرف بهبود آموزش، بهبود بهداشت و... شود و حالا اگر ما داریم سوبسید انرژی كلان را می دهیم كه هر سال هم بیشتر و بیشتر می شود و مسأله را بزرگتر می كند، اشتباه است و باید این سوبسید را برداریم و سیستم را به سمتی ببریم كه قیمت انرژی واقعی باشد تا علامت درستی به مصرف كنندگان و تولیدكنندگان بدهد تا انرژی در كشور هدر نرود و بتوان مازاد آن را صادر كرد و یا منابع آن را صرف كارهای اساسی تری كرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست