جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

تأملی بر جامعه بدون كاغذ


از دهه ۱۹۵۰ تا امروز, كتابخانه ها بیشتر از هر زمان دیگری در طی تاریخ خود, دستخوش تغییرات سریع و عمیق شده اند البته این تغییر به علت كاربرد رایانه و فناوری های مخابراتی پیش آمده است فناوری, كلیه فعالیت های ما را در زمینه نگهداری ركوردها بهبود بخشیده و در ترویج اشتراك منابع بین كتابخانه ها بسیار موفق بوده است

از دهه ۱۹۵۰ تا امروز، كتابخانه‌ها بیش‌تر از هر زمان دیگری در طی تاریخ خود، دستخوش تغییرات سریع و عمیق شده‌اند. البته این تغییر به علت كاربرد رایانه و فناوری‌های مخابراتی پیش آمده است. فناوری، كلیه فعالیت‌های ما را در زمینه نگهداری ركوردها بهبود بخشیده و در ترویج اشتراك منابع بین كتابخانه‌ها بسیار موفق بوده است. كتابخانه بدون دیوار هم اكنون واقعیت پیدا كرده زیرا بسیاری از افراد، اكنون می‌توانند به فهرست‌هایی دست یابند كه نمایشگر منابع موجود در یك كنسرسیوم كتابخانه‌ای است و حتّی در پاره‌ای موارد می‌توانند از راه دور به نام خود از كتابخانه‌های دیگر كتاب دریافت كنند یا فتوكپی مورد نیاز خود را درخواست نمایند؛ این مواد بعداً به طور مستقیم از طریق پیك، پست، یا به شیوه‌های الكترونیكی به دست آن‌ها می‌رسند.كتابخانه‌ها از جهت در اختیار قرار دادن پایگاه داده‌های الكترونیكی به صورت سی‌دی-ر‌ام، یا تسهیل در دستیابی شبكه‌ای به منابعی كه موجودیت فیزیكی در كتابخانه ندارند، بسیار مفید بوده اند.

بعضی از كتابخانه‌ها از این منابع برای ارائه خدمات‌آگاهی‌رسانی جاری(۱) سفارشی‌به استفاده‌كنندگان خاص بهره گرفته‌اند. پیشرفته‌ترین كتابخانه‌ها از نظر فناوری، بیش‌تر تكنولوژی خود را به مراجعین راه دورمعطوف می‌كنند، كه خدمات الكترونیكی دریافت می‌كنند ولی اصلاً لازم نیست شخصاً به كتابخانه مراجعه كنند.ظاهراً فناوری همه مشكلات را حل كرده و همه چیز در كتابخانه عالی است. آیا به راستی این گونه است؟

●چشم اندازی به حقیقت می پیوندد

بیش از بیست سال پیش، در كنفرانسی در فنلاند نظریه «جامعه بدون كاغذ» را مطرح كردم، جامعه‌ای كه در آن نظام‌های ارتباطی عمدتاً بدون استفاده از كاغذ و مبتنی بر شبكه، و دارای بسیاری از ویژگی‌های شبكه اینترنت امروزی بود. این طرح متعاقباً در كتاب‌های مربوط به نقش كتابخانه و كتابدار در عصر الكترونیك بسط داده شد.این گونه مقالات انتقال از دوره ارتباط «كاغذی» به دوره ارتباط «الكترونیكی» را بسیار مطلوب تلقی می‌كردند. اما هنگامی كه عملاً این انتقال اتفاق افتاد از میزان اشتیاق من نسبت به پیشرفت‌ها و پیامدهای آن كاسته شد و در چند سال گذشته عملاً نسبت به این پیشرفت‌ها و پیامدهای آن دید منفی پیدا كرده‌ام.البته فناوری فواید زیادی داشته است، چه فوایدی كه ما آن‌ها را عادی می‌انگاریم نظیر برق، تا پیشرفت‌های مهم صنعتی، كشاورزی و – شاید مهم‌تر از همه- بهداشت. اما پیشرفت تا حدودی تحت‌الشعاع زیان‌های فناوری قرار گرفته است.شاید منفی‌ترین نتیجه فناوری در عصر حاضر، روند انسان‌زدایی آن باشد. گرچه این امر ممكن است در دیگر كشورهای جهان آن چنان شدید نباشد، اما در ایالات متحده آمریكا به ندرت می‌توان در آن سوی خط تلفن صدای انسانی شنید. اگر به ندرت به كسی تلفن بزنم در آن سوی خط یا رایانه است یا پیام‌گیر. از آن بدتر تعداد فزاینده تلفن‌هایی است كه توسط رایانه‌‌ها به من می‌شود. از دیگر نمونه‌های انسان‌زدایی می‌توان از عابر بانك‌ها به جای صندوقدار بانك، و استفاده از تلویزیون و اینترنت برای خرید، به جای مراجعه حضوری به فروشگاه‌ها نام برد.

●كتابداری بدون نظر انتقادی

گرچه فناوری فوایدی برای كتابخانه‌ها در برداشته، منطقی است كه تصور كنیم زیان‌هایی نیز به بار آورده. متأسفانه بیش‌تر كتابداران كاملاً درباره فناوری اطلاعاتی بی انتقادند. ظاهراً مسحور رایانه شده‌اند و به جای آن كه رایانه را وسیله ای برای رسیدن به اهداف دلخواه خود بدانند، آن را هدف تلقی می كنند.

كتابدارانی كه آگاهی‌های بیش‌تری دارند نیز ادعاهای نابجایی می‌كنند كه به هیچ وجه قابل پشتیبانی نیست. مثلاً در گزارش «كمیسیون اروپایی» در سال ۱۹۹۷ تحت عنوان كتابخانه‌های‌عمومی و جامعه اطلاعاتی چنین می‌خوانیم:هدف نهایی ]كتابخانه‌ها[ در بستر جامعه اطلاعاتی، فراهم آوردن امكان دسترسی به هرگونه اطلاعات توسط هر كس، در هر زمان و در هر مكانی است. فناوری در این مورد جوابگو است ...آیا به واقع چنین است؟ چه توجیه احتمالی برای این اظهارات افراطی وجود دارد؟ ظاهراً این افراد معتقدند چنانچه اطلاعات خاصی در یك پایگاه اطلاعاتی الكترونیكی در جایی موجود باشد، می‌توان به راحتی به آن دست یافت. چنین ادعایی كاملاً خالی از حقیقت است.

●جستجو‌كردن و نیافتن

در چند سال گذشته در تحقیقاتی شركت داشته‌ام كه این واقعیت را برملا می‌سازند. در اولین تجربه، مراجعه‌كنندگان نسبتاً كاركشته، پایگاه‌های اطلاعاتی سی‌دی-رام را به منظور یافتن اطلاعات لازم برای پژوهش‌های‌خود مورد استفاده قرار دادند و یافته‌‌های حاصله با یافته‌های به دست آمده از كاوش‌های مشابه توسط یك كتابدارباتجربه و نیز تیمی از كتابداران مجرب مقایسه گردید.با توجه به این معیارها، كاربران – كه اعضای هیئت علمی و دانشجویان دكترا بودند – فقط به یك‌سوم موارد موجود در پایگاه اطلاعاتی كه در ارزیابی نهایی با پژوهش آن‌ها ارتباط مستقیم داشت دست یافتند.جالب این است كه بیش‌تر این كاربران از نتایج كار خود بسیار راضی بودند، تا این كه متوجه شدند چه موارد مهمی را از دست داده‌اند. متأسفانه كتابدار مجرب نیز تقریباً به اندازه كاربران خطا كرده بود و حتی تیم كتابداران نیز بسیاری از موارد مربوط و مهم موجود در پایگاه اطلاعاتی را از دست داده بود.هر یك از شركت‌كنندگان در این تحقیق، یعنی كاربران، كتابدار مجرب، و تیم كتابداران، اقلام مهمی را یافتند كه دیگران نیافته بودند. نتایج این تحقیق بسیار مشابه نتایجی‌است كه در گزارش‌تحقیق‌تفكوساراچویك(۲) و همكارانش در سال ۱۹۹۸ با عنوان «بررسی جستجو و بازیابی» در «مجله جامعه آمریكایی علوم اطلاع‌رسانی»(۳) (شماره ۵، سال ۸۸، ص ۱۷۶-۱۶۱) به چاپ رسید. بررسی آنان، در مقیاسی بسیار وسیع‌تر، نشان داد كه كتابداران مختلف، كه همگی در كار كاوش مجرب بودند، در یك موضوع واحد و یكسان شیوه‌های مختلفی را برای انجام جستجو به كار گرفتند. از راهبردها و اصطلاحات متفاوتی بهره گرفتند و مكرراً اطلاعات متفاوتی را نیز بازیابی كردند. آنان نیز همچون من در تحقیق خود، گاهی این واقعیت را دیده اند كه مجموعه موارد مرتبطی كه به وسیله یك كاوشگر به دست می‌آید، با مجموعه مرتبط دیگری كه به وسیله كس دیگری حاصل شده كاملاً متفاوت است.در یك وضعیت آرمانی، كاربری كه از فهرست یك كتابخانه استفاده می‌كند باید بتواند بهترین موادی را كه در كتابخانه درباره موضوع تحقیق او موجود است بازیابی كند. با این وصف، پژوهشی كه در دانشگاه ایلینویز انجام دادم نشان داد كه حتی مجربترین جستجوگر فهرست پیوسته(۴) آن دانشگاه هم فقط بخش كوچكی از مواد موردنظر در خصوص عناوین مختلف را پیدا می‌كند، هر چند هم كه این مواد قطعاً در فهرست موجود باشند. علاوه بر آن، دستیابی به همین بخش كوچك نیز بعضاً مستلزم بازیابی صدها مورد از منابعی بود كه بیش‌تر آن‌ها اصلاً ارتباطی با موضوع پژوهش نداشت.

●فهرست‌های ناقص

فهرست‌های معمول در كتابخانه برای دستیابی به موضوع وسیله ناقصی است. در فهرست كتابخانه‌های ایالات متحده به طور متوسط برای هر كتاب حدود دو و نیم (۵/۲) سر عنوان موضوعی وجود دارد كه با توجه به فهرستی كه حاوی چند میلیون كتاب است. به هیچ وجه قدرت تشخیص لازم را ندارند. تبدیل فهرست كتابخانه از شكل برگه‌ای به صورت الكترونیكی فقط یك پیشرفت سطحی است، زیرا تعداد نقاط دسترسی موضوعی فقط اندكی افزایش یافته است. به همین صورت، جستجو از طریق كلیدواژه‌ها در عنوان و در شماره‌های رده‌بندی نیز كمك چندانی نمی‌كند. همان طور كه یكی از دانشجویان من در پژوهش دوره دكترای خود نشان داده، نقاط بازیابی‌موضوعی كه از طریق واژه‌های عنوان، سرعنوان‌های موضوعی، و شماره‌های رده‌بندی پدید می‌آیند به جای این كه شیوه‌های مختلفی را فراهم آورند، یكدیگر را تكرار می‌كنند.

این مطالعات نشان می‌دهند كه كتابداران نتوانسته‌اند برای این ادعا كه فناوری دستیابی به اطلاعات را آسان‌تر كرده، دلیل كافی بیابند. البته از جهت فیزیكی دسترسی به متون منتشر شده و ترسیمی(۵) بسیار مطلوب‌تر شده، اما دسترسی فكری به محتوای این متون پیشرفت چندانی نداشته است. شاید به این معنا، یك پدیده «دسترسی مداوم»(۶) وجود داشته باشد: پیشرفت در ابزارهای جستجو صرفاً كمك می‌كنند تا بتوانیم سطح دستیابی موضوعی خود را به اطلاعات، تناسب با میزان رشد پراكندگی، و میزان افزایش در حد ثابتی حفظ كنیم. به عبارت دیگر، پژوهشگر امروز به نسبت میزان اطلاعات موجود و در دسترس امروز در همان سطح به اطلاعات دستیابی دارد كه مثلاً پژوهشگر دههء ۱۹۵۰.در حرفهء ما منافع فناوری، بویژه در زمینه دسترسی موضوعی، بیش از حد بزرگنمایی شده است. فراهم سازی امكان استفاده مستقیم كاربران كتابخانه از پایگاه اطلاعاتی الكترونیكی لزوماً به معنای استفاده موثر از آن‌ها نیست. تغییر شكل فهرست‌برگه‌های به یك پایگاه اطلاعاتی الكترونیكی‌ با امكان دسترسی پیوسته، به‌خودی ‌خود موجب پیدایش ابزار كاوش موضوعی بهتر نمی‌شود. ادغام چند فهرست با هم به پیدایش پایگاه‌های اطلاعاتی بسیار‌بزرگ‌تری منجر‌می‌شود كه‌از‌نظر دسترسی موضوعی، حتی از اجزای قبلی، كم‌تر مفید واقع می‌شوند.علاوه بر آن، به نظر می‌رسد كه برای بسیاری از كاربران كتابخانه، استفاده از فهرست‌های خودكار بسیار دشوارتر از استفاده از فهرست‌های برگه‌ای است. روزنامه «تایمز»(۷) چاپ لندن اخیراً در گزارشی از نارضایتی گسترده از كتابخانه ملی در پاریس(۸) (كه گاه به گونه‌ای خشن بیان می‌شود) خبر داد و آن را یك مانع رایانه‌ای خارق‌العاده دانست كه افراد عادی را از دستیابی به یازده میلیون كتاب انبار شده، باز می‌دارد. یكی از پژوهشگران كه از این ویترین خودكار دیدار كرده، از آن با عنوان «بدترین كتابخانه‌ای است كه تاكنون دیده‌ام» یاد می‌كند. وی ادامه می‌دهد: «دست یافتن به كتاب‌ها دشوار است، و وقتی هم به آن‌ها دست پیدا می‌كنی، اغلب اشتباه شده است».


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.