سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

صنعت سرگرمی


صنعت سرگرمی

پشت همه سرگرمی ها یک بازی کلامی وجود دارد «ما سراغ سرگرمی ها نمی رویم تا سرگرم شویم, بلکه از آن جهت سراغ سرگرمی ها می رویم تا بتوانیم دوباره کار کنیم »

پشت همه سرگرمی ها یک بازی کلامی وجود دارد: «ما سراغ سرگرمی ها نمی رویم تا سرگرم شویم، بلکه از آن جهت سراغ سرگرمی ها می رویم تا بتوانیم دوباره کار کنیم.»

چنین نتیجه گیری شاید خیلی خشک به نظر برسد اما در حقیقت از جوامع بدوی و شکارچی گرفته تا شهرهای صنعتی کنونی، انسان ها همواره به راهی در پی فراغت، سرگرمی و استراحت فیزیکی و روانی بوده اند. بنابراین، رابطه حرکت و کار با سرگرمی و فراغت دوسویه است. هر آنچه کار، کیفی تر است، سرگرمی ها پرتنوع تر و برنامه ریزی شده تر هستند. این که تا چه اندازه امکان و تنوع سرگرمی دارید بماند، اما ۳ اصل عمده پای ثابت تمام لحظات خوشایند و دلپذیر سرگرمی هاست:

۱) تجربه سرگرمی بیشتر یک تجربه روحی و روانی است

۲) داوطلبانه است

۳) هرچه سرگرمی ارزشمندتر و شایسته تر باشد انگیزه بیشتری را به طرف خود جلب می کند.

اوقات فراغت و در پی آن سرگرمی یکی از دلپذیرترین تجربه های زندگی روزانه بشر است اما در پس این تمنای همگانی کارکرد گسترده ای برای سرگرمی وجود دارد همان چیزی که امروزه در جهان به عنوان صنعت سرگرمی شناخته شده است. ملت ها بسته به فرهنگ ، میراث تاریخی، شرایط روز، امکانات مادی و سیاست های اجتماعی و فرهنگی خود و صدالبته بسته به میزان خلاقیت، برنامه ریزی و نبوغ اجتماعی خود دریچه ها و راه های گوناگونی را برای سرگرمی دارند، آنها را آزموده اند یا شیوه های نوین تری را بدان می افزایند و یا شیوه های کهن تر را غنی تر می کنند و بر بار جذابیت آن می افزایند. بدین ترتیب سرگرمی تنها بازی اوقات فراغت نیست، سرگرمی یکی از چرخ دنده های اصلی موتور زندگی انسان هاست آنها سرگرم می شوند، اندکی یا بیشتر شاد و سرخوشند و یا آرامش و سکوت را تجربه می کنند اما به هر ترتیب به نوعی بازسازی انرژی مشغولند.

● سرگرمی ها از کجا آمدند

با این همه یک ورود اساسی تر به دنیای سرگرمی لازم است. اوقات فراغت زمانی ورای اوقات کار یا فعالیت های اساسی زندگی است. زمانی که افراد آن را پیش یا پس از فعالیت های اجباری مانند کار، فعالیت شغلی، مدرسه، کارخانه و استرس های روزانه به دلخواه می گذرانند. یونانی ها واژه اوفات فراغت را براساس «آزاد بودن» اختراع کردند.

آنچه در زیرمجموعه سرگرمی ها قرار می گیرد می تواند نوعی فعالیت روانی یا فیزیکی باشد. قدم زدن یا یوگا کمترین فعالیت فیزیکی را دارد اما فوتبال یا کاراته انرژی بیشتری صرف می کند و به همان میزان هم انرژی بیشتری به وجود می آورد. برخی فعالیت های دیگر مانند شطرنج یا نقاشی انرژی روانی بیشتری را می طلبد. با این حال عمده سرگرمی ها غیرفعالند، چیزی که افراد در آن فعالیت فیزیکی یا روانی عمده ای ندارند. مانند رفتن به سینما، تماشای تلویزیون ... این دسته بیشتر نوعی استراحت یا تفریحات ساده هستند. در این بین بسته به نوع زندگی و فعالیت، مردم انگیزه های متفاوتی برای تفریحات خود دارند. آنهایی که بیشتر کارهای ساکن دارند به تفریحات فیزیکی تمایل بیشتری دارند مانند ورزش، مسابقات، کوهنوردی و ... اما مردمی که بیشتر فعالیت فیزیکی و بدنی دارند ترجیح می دهند تا اوقات فراغت راحت، آرام و ساکن تری داشته باشند مانند کتاب یا مجله خواندن یا تماشای تلویزیون. برخی از مردم سرگرم ساختن کلکسیون های تمبر، کارت پستال هستند یا سرگرم جمع آوری مدل های اتومبیل و اشیای عتیقه هستند که نوعی آسودگی و راحتی را دربردارد. بیشتر مردم به تفریحات اجتماعی و دستجمعی علاقه مندند. رفتن به رستوران با دوستان، بیرون رفتن با خانواده، تماشای فیلم، بازی و شادی های دستجمعی از این قبیل اند. برخی از مردم هم تفریحاتی را انتخاب می کنند که در پی هدف های درازمدت تری است. مثلاً نوعی تفریح یا سرگرمی را انتخاب می کنند که آنها را نوعی فعالیت جدی هم ممکن است نزدیک کند. مثلاً برخی از مردم آموزش های نیمه وقت انتخاب می کنند که حکم نوعی آموزش های دلبخواه دراوقات فراغت را دارد ولی آنها را به تخصص های حرفه ای هم نزدیکتر می کند. اختصاص اوقات فراغت از جامعه ای به جامعه دیگر تفاوت می کند. چنانچه براساس یافته های مردم شناسان، جوامع شکارچی اوقات فراغت اساسی تری نسبت به جوامع پیچیده امروزی داشته اند. در جوامع صنعتی، اوقات فراغت یا سرگرمی بیشتر وجه مثبت دارد زیرا فعالیت های تفریحی به خدمات و تجهیزات بیشتری نیاز دارد که همین نیازها به باروری اقتصاد کمک می کند. بنابراین آنها که وضع مالی بهتری دارند هم تفریحات بهتری دارند. کسانی که اعتیاد به کار دارند کار را به عنوان گذران اوقات فراغت خود انتخاب می کنند البته چنین چیزی در نهایت بین افراد و خانواده نوعی عدم توازن ایجاد می کند.

● کدام سرگرمی

گذشته از تمام تمایلات آشکار و پنهانی که مردم و جوامع و فرهنگ های مختلف در پرداختن به اوقات فراغت خود دارند. طیف وسیع و شناخته شده ای از انواع سرگرمی ها وجود دارد که تقریباً در بیشتر فرهنگ ها ردپایی از آنها دیده می شود. تفریحات کلاسیک شامل نمایش، کمدی، ورزش، کنسرت ها، هنرهای نمایشی، شعبده بازی، اپرا، نمایش موزیکال و رقص های محلی است. تئاتر و صنایع موسیقی موارد گسترده ای از بازیگران، نویسندگان، آهنگسازان، خوانندگان، ارکسترها و سالن های نمایش را دربرمی گیرد. انتشارات نیز دسته دیگری از سرگرمی ها هستند در این بین نویسندگان، روزنامه نگاران، ناشران، کتابفروشان و حتی چاپخانه داران هم جزو این دسته هستند. اما دسته مهمی از سرگرمی ها به بازدیدها و نمایشگاه ها مربوط می شود. موزه ها، پارک های سرگرمی، نمایشگاه ها، موسیقی خیابانی و wax museum مانند چیزی که شبیه سازی شخصیت های کشوری، فرهنگی و سیاسی است. یکی از مهم ترین صنایع سرگرمی صنعت سینما، تلویزیون و رادیو همچنین رسانه های جدید مانند CD و DVD و حتی موبایل و sms، سایت های اینترنتی و بازی های کامپیوتری هستند. این ردیف رایج ترین و شناخته شده ترین موارد سرگرمی ها هستند. با این حال ویژگی های محلی و فرهنگی مناطق مختلف نیز حاوی میراثی گسترده از انواع شیوه های سرگرمی است که بسته به حال و هوای محل زندگی، باورها، مذاهب و فرهنگ محلی متفاوت است. بسیاری از آنها در زیر سایه شیوه های جدید زندگی رنگ باخته اند، برخی دوباره زنده و بازسازی می شوند و برخی شکل و رنگ جدیدی می گیرند.

● چه کسی سر شما را گرم می کند

چنین گستره متنوع و پرقدمتی از سرگرمی ها نشانگر نیاز انکارنشدنی انسان ها به سرگرمی است. سرگرمی به حتم پرکننده بسیاری از خلأها و نیازهاست. اما مهمترین نکته درگیر سرگرمی ها، چگونگی پرداختن به آن است. این که اوقات فراغت انسان ها چگونه تنظیم می شود، چگونه برنامه ریزی می شود تا چه اندازه سرگرمی ها بارور می شوند تا چه اندازه مجال آزادتری برای پرداختن به آنها و در نتیجه رشد و غنی سازی آنها وجود دارد. اندازه گیری چنین شاخصی در جامعه، کار چندان سختی نیست. کافی است به بارزترین رفتارهایی که مردم برای پرکردن اوقات فراغت خود انجام می دهند، مراجعه شود. یکی از نکاتی که در برخی نظرسنجی ها در مورد رفتارشناسی سرگرمی ایرانی ها اشاره شده است دراز کشیدن در برابر تلویزیون و غذا خوردن در بیرون خانه است. به حتم برخی هم هستند که به کنسرت، نمایش، سینما، ورزش و ... می روند اما این که چرا تنها گروه مشخصی به رفتارهای دسته دوم گرایش دارند به بررسی عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی نیازمند است. صنعت سینما یکی از این موارد است. صنعتی که بسیاری از کشورها تمرکز اوقات فراغت جامعه را برآن گذاشته اند. محمود مختاریان استاد دانشگاه رشته ارتباطات به نمونه ای در این مورد اشاره می کند: «در سال ۱۹۲۰ از کل ۱۲۰ میلیون جمعیت مردم آمریکا تنها ۹۵ میلیون آنها به سینما می رفته اند و مشهور است که اگر دیدید ۵ نفر آمریکایی در حال صحبت کردن هستند، ۴ نفر آنها در مورد آخرین فیلمی که دیده اند صحبت می کنند.» با این حال سرگرمی تنها سینما نیست. روزنامه سوئدی National post آخرین صفحه شماره اول نشریه خود در سال ۲۰۰۷ یعنی درست یک روز مانده به سال نو مسیحی را به یک صفحه کامل کارتون اختصاص می دهد و در این یک صفحه وقایع برجسته سال ۲۰۰۷ را از نگاه کارتون به مشتریان خود ارائه می دهد.

بدین ترتیب نشریات و فرهنگ نوشتاری گذشته از یک کالای فرهنگی به نوعی به کمک اوقات فراغت مردم نیز می آیند. ماهیت روزنامه های آخر هفته با دیگر روزهای هفته تفاوت دارد، نوعی کارکرد سرگرمی و اوقات فراغت بیشتر رعایت می شود. نشریات در رده های متفاوت جدول، ورزشی، موضوعات جذاب شخصیت ها و رده روشنفکری پرکننده اوقات فراغت مردم هستند. نمایش و موسیقی یکی دیگر از ظرفیت های بالقوه برای پرکردن اوقات فراغت مردم است. در انگلستان برخی نمایش ها تا ۱۵ سال بر روی صحنه می مانند. همچنان که موسیقی در رده های مختلف سنتی، کلاسیک مشتریان خاص و ثابت خود را دارد از گروه جوانتر و یا طبقات عوام تر جامعه نیز غافل نمی ماند.

● از کار مانده، از سرگرمی رانده

ورای تمام این نمادها و تصویرها جامعه ای که سرگرمی های متنوع، برنامه ریزی شده و در دسترس ندارد دچار نوعی رخوت و کسالت می شود. بدین ترتیب کسانی که آخر هفته لذتبخش یا اوقات فراغت جذابی ندارند، روزهای کاری پرانرژی نیز ندارند چنین چیزی ورای کمیت تعطیلات در تقویم سالانه است. کیفیت سرگرمی ها و اوقات فراغت می تواند تنها در یک هفته در سال خلاصه شود اما اثر فراگیری داشته باشد.

شاخه های مختلف هنر مستعدترین و از سویی جذاب ترین پرکننده های اوقات فراغت هستند. این که تا چه حد به نمایش (هنری یا سرگرم کننده) موسیقی (هنری یا سرگرم کننده)، سالن های سینما، نمایشگاه ها و ... بها می دهیم. از سویی مردم نیازمند اطلاع رسانی هستند. به حتم اگر فرصت انتخاب کالای فرهنگی و سرگرم کننده متنوع تری وجود داشته باشد، در کنار شیوه های معمول گذران وقت مانندگرایش به غذا خوردن، فرصت های بیشتری برای لذت بردن از وقت آزاد وجود خواهد داشت. آنچه در تقویم اوقات فراغت ایرانی کم نیست مناسبت ها و ظرفیت های بالقوه اوقات فراغت است. اما برنامه ای برای پرکردن این ظرفیت های خالی موجود نیست، تعداد اعیاد ملی یا مذهبی در کشور ما کم نیستند اما یک مشاهده موضوعی کافی است تا نشان دهد در پایان چنین روزهایی چه خاطره یا انرژی از گذران یک روز تعطیل برای بیشتر خانوارها باقی مانده است. در ورای تمام سرگرمی ها عنصر قابل تأمل باور به سرگرمی چه به عنوان یک صنعت چه به عنوان اوقات شادمانی و فراغت برای مردم است. باوری که در نهایت سود آن به موتور اقتصادی و سلامت اجتماعی و روانی مردم بازمی گردد.

با این حال هر برنامه ای برای مردم سرگرم کننده نخواهد بود. مهمترین ویژگی سرگرمی آزادی انتخاب و داوطلبانه بودن آن است. این همان چیزی است که محمود مختاریان استاد دانشگاه بدان اشاره می کند: «نخست باید اعتماد مردم را به دست آورد سپس باید بسترسازی و زمینه سازی کرد، سپس آن برنامه یا مورد به خصوص، برجسته و به نوعی جریان سازی می شود و سپس فرهنگسازی می شود ودر نهایت حاصل پنهان این جریان نوعی تمدن سازی خواهد بود.»

خیلی پیچیده نیست اگر به سرگرمی چه به عنوان اوقات فراغت فردی خود بها بدهیم و چه در سطح سیاستگذاری های کلی جامعه بها داده شود تنها حاصل آن سرگرمی و گذران دلپذیرتر زمان های خالی فراغت نخواهد بود. در سطح فردی این که شما انتخاب کنید تمام ساعات روز را روبه روی تلویزیون بگذرانید در نهایت تلویزیون بلای مغز شما می شود گویا شما تمام روز را بدون این که غذایی بخورید، آدامس جویده اید. مغز شما سرتاسر روز را موج تلویزیونی جویده است. اما اگر ساعتی را نیز به بازدید از موزه، تئاتر، موسیقی، نمایشگاه ولو نمایشگاه عکس یا حتی پنیرهای محلی و یا حتی لحظه ای را در طبیعت بگذرانید، در نهایت برآیند سرگرمی های شما بر سلامت روحی و روانی و رشد فکری شما نیز تأثیر خواهد گذاشت.

چنین جریانی در مورد سیاست های کلی سرگرمی های یک جامعه نیز روند مشابهی دارد اگر به نوع، چگونگی و تنوع و آزادی سرگرمی های افراد جامعه بها داده شود حاصل آن تنها سرگرمی مردم با همه فوایدی که دارد نخواهد بود، در حقیقت بلوغ فکری و سلیقه فرهنگی و هنری مردم جایی برای رشد داشته است.

مهری حقانی