پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
بیعت پیش از دموكراسی
در اصل مشاركتی بودن نظام سیاسی اسلام حرفی نیست و تقریبا تمامی اندیشمندان مسلمان براساس نصوص دینی به وجود مشاركت تودهای در تشكیل حكومت اذعان دارند. حال این مشاركت بر مبنای وصایت و از طریق بیعت باشد یا بر مبنای مشورت و اجماع و اینكه مشاركت مردم موجد مشروعیت نظام سیاسی میشود یا موجب مقبولیت آن، مورد اختلاف نظر وسیع و دامنهداریست كه معمول مباحث فقه و فلسفه و كلام سیاسی است.
از جمله نظریات و الگوهائی كه میتواند مبنای مردمسالاری در حكومت دینی شود، نظریه بیعت است كه دارای ریشههای تاریخی و مبانی اعتقادی پایداری در اسلام است. نه تنها شخص رسولالله(ص) از ابتدای دعوت تا زمان ارتحال بارها با مردم بیعت میكردند كه معروفترین آنها بیعتهای عقبهٔ اول ودوم و بیعت رضوان و بیعت غدیرخم هستند، بلكه این شكل از مشاركت سیاسی توسط خلفای راشدین، امامان معصوم علیهمالسلام و پس از آنها تمامی خلفای اموی و عباسی یك اصل اولیه برای حاكمیت شناخته میشد.
به ویژه در سیرهٔ درخشان امام علی(ع) نقش حضور و مشاركت مردم كاملا برجسته و آشكار است چنانكه یكی از دلایل پذیرفتن خلافت را علیرغم علاقه به آن «حضور الحاضر» بیان میكنند و در جایجای خطالبه خود، حقوق مردم بر تعیین و انتخاب و نظارت بر والی را به آنها یادآوری میكنند. مقالهای كه پیش روی شماست موضوع بیعت را به عنوان اساس نظریهٔ مشاركت سیاسی در اسلام به دقت مورد شرح و بررسی قرار داده است كه امیدواریم مورد استفاده و توجه شما واقع گردد.
●●مقدمه
مردم سالاری دینی در ادبیات انقلاب و تبیین جایگاه نقش مردم در جمهوری اسلامی در مطالعات جامعهشناسی سیاسی بسیار حائز اهمیت است واز زوایای مختلف قابل تجزیه و تحلیل میباشد. دو مولفه دموكراسی و دین اركان اصلی پدیده مردم سالاری دینی را تشكیل میدهند. دین به مفهوم حق حاكمیت الهی طبق نص صریح قرآن سنت، مظهر اراده الهی میباشد و دموكراسی به مثابه حق حاكمیت ملت برسرنوشت خویش وآزادی حق انتخاب و حق زندگی به شمار میرود كه مظهر اراده مردمی را به نمایش میگذارد. مردم سالاری وجه مشترك حكومتهای جمهوری در سایر جهان محسوب میشود. به همین دلیل براساس اصول فكری خاص تعابیر متفاوتی از حق حاكمیت مردم ارائه شده است. آنچه كه از گفتار بزرگان دین در خمیر مایه اصلی نظریه بیعت مشهور است این مطلب اساسی است كه اصل بیعت و قرارداد، خارج از مرزهای ایدئولوژیكی مطرح شده و دارای مقبولیت همگانی است و تمامی جوامع آن را پذیرفتهاند و برای آن احترام و اهمیت قائلند. براین اساس این اصل در سطح اعلای خود در قالب قرارداد اجتماعی و بیعت با فرمانروا تبلور مییابد، اما هرگز بدان محدود نمیشود. این مقاله با توجه به مفهوم مردمسالاری و تاكید بر حكومت مردمسالاری دینی درصدد پاسخ به این پرسشهای اساسی است كه با تاكید بر چارچوب نظری بیعت در اندیشه سیاسی شیعه عمدهترین مولفههای این نظریه در تقویت و تاسیس مردمسالاری دینی چیست؟ و نظام سیاسی مردمسالاری دینی براساس نظریه بیعت بر چه اعتقادی استوار است؟
فرضیه مقاله كه پاسخی است به دو سوال فوق عبارت است از: مردم سالاری دینی در چارچوب نظری بیعت براساس حق انتخاب مردم برسرنوشت خویش به عنوان یك امرالزام آور برای ملت و حكومت در میثاقی كه با نظام دینی منعقد میشود قابل توجه است.
●نظریه بیعت و مردمسالاری دینی
مفهوم بیعت در عرف دینی كاركرد مشاركتی مردم در سرنوشت خویش را نشان میدهد و اصطلاح مشخص جامعهشناختی در توضیح مشاركت مردم در حق تبیین سرنوشت محسوب میشود. از این منظر بیعت یكی از اركان مهم مردم سالاری و جمهوریت به مفهوم حق حاكمیت مردم به شمار میآید. مطالعه روند این پدیده سیاسی- اجتماعی در تاریخ صدر اسلام و بعد از آن در دورههای مختلف خلافت و امامت مبین اهمیت طرح نظریه بیعت و كاركرد قدرتمندانه، متنوع و مختلف آن در ابعاد سیاسی- اجتماعی است. تا جایی كه هرگونه مطالعه جامعهشناختی در خصوص اسلام و شناسایی مولفههای حكومتی آن بدون دستیابی به درك صحیح از بیعت به منزله حوزه كاركردی مشاركت و حاكمیت سیاسی، ناقص است.
بیعت یكی از اساسیترین مفاهیم اسلام است كه در عهد رسول الله موافقت و اظهار رضایت به اسلام در درجه اول و پس از آن پذیرش حكومت رسول الله به شمار میرفت.۱ بیعت در اسلام به معنی قرارداد میان گروهی از مردم با یك نفر در خصوص امور معینی كه تصمیمگیری در آن امور از سوی آن گروه به آن شخص تحت شرایطی یا به طور مطلق واگذار میشود محسوب میگردد و بیعت كنندگان متعهد میشوند از تصمیمات آن شخص اطاعت نمایند.۲ اولین بیعت مردم با پیامبر اسلام، بیعت عقبه بود كه به آن بیعت نخستین عقبه گفته میشود. در این بیعت دوازده نفر از انصار حضور داشتند كه در سال دوازدهم مبعث انجام گرفت. این بیعت شامل موارد ذیل بود: برای خدا شریكی قائل نشویم، زنا نكنیم، فرزندان خود را نكشیم، در كار نیك پیامبر را یاری كنیم، به یكدیگر تهمت نزنیم و نهایتا عدم عصیان مردم از رسول خدا.
دومین بیعت مسلمانان در سال سیزدهم بعثت بود كه به دومین بیعت عقبه معروف است. در این بیعت هفتاد و پنج نفر از مسلمانان مرد و زن انصار حضور داشتند. پیامبر در این پیمان از مردم بیعت گرفت و اظهار داشت كه با شما بیعت میكنم تا چنانكه زنان و فرزندان خویش را حمایت میكنید، مرا نیز حمایت كنید.
موارد بیعت در عقبه دوم بنا به نقل عباده بن صامت چنین است:« بیعت برای فرمانبرداری و اطاعت در سختیها و راحتیها و در حال اكراه و آزادی عدم منازعه با صاحبان ام(حكومت) اظهار حق و نداشتن ترس از هیچ چیز بوده است.»۳
بیعتهای انفرادی بعدی نوعا براساس هجرت و جهاد بودند اما پس از فتح مكه بیعتها فقط بر اسلام و جهاد تاكید داشتند. روشن است كه در همه موارد اساسی، بیعت برپایه اسلام قرار داشته است. سومین بیعت مسلمانان، به بیعت رضوان یا بیعت زیردرخت معروف است كه میان مسلمانان و پیامبر در نزدیكی شهر مكه به سال ششم هجرت صورت گرفت.۴
بیعت مردم با رسول خدا به طور كلی دو جنبه داشته است: یكی حمایت مردم از پیامبر در امر ثبوت و ابلاغ رسالت و دیگری بیعت اجتماعی و سیاسی. امر بیعت برای مردم اجباری نبوده و مردم به صورت اختیاری در آن شركت میكردند. بر این اساس بیعت سنت حسنهای در فرهنگ سیاسی- اجتماعی اسلام محسوب میشود كه به انتخاب مسیر هدایت جامعه در دست مصلحان توسط مردم كه به مقبولیت حاكمیت میانجامد توجه دارد. سنگ بنای بیعت در زمان پیامبر استقرار یافت و این روند براساس سنت و سیره پیامبر و ائمه معصومین به صورت پایه محكمی در تكوین حق انتخاب شهروندان درآمد. در طول زمان امامت علی(ع) نیز مردم برای تبیین سرنوشت خویش به بیعت با علی(ع) اقدام نمودند و بدون هیچگونه تحمیلی و با رضایت تمام برای خود حاكم انتخاب كردند.
در این باره به روایتی اشاره خواهد شد كه در آن امام علی(ع) در مقابل طلحه و زبیر كه میخواستند به مكه رفته و در آنجا بیعت خود را با آن حضرت بشكنند میگوید:« این مردم بودند كه به در خانه من آمدند، به زور بر منبر خلافتم نشاندند» و میپرسد این طور نیست! آنها جواب مثبت میدهد. علی(ع) سپس میفرماید:«آیا شما با رضایت و رغبت دست بیعت به من دادید یا كسی بیعت را بر شما تحمیل كرده است؟ گفتند: یا امیرالمومنین كسی این بیعت را بر ما تحمیل نكرده است» در این روایت نیز نقش مردم در تبیین سرنوشت خود و نیز آزادی كاملا مشهود است۵ و آزادی انتخاب مردم در بیعت تجلی دارد. به طوری كه این جمله امام علی(ع) نیز دلالت بر این امر دارد:«مردم به بیعت دعوت شدند، هركس كه بر من بیعت كرد، پذیرفته و آن كس كه امتناع ورزید به حال خود واگذاشتم.»
سنت و سیره سیاسی ائمه در باب حق حاكمیت مردم كه سعی شده است در نظام جمهوری اسلامی عینیت یابد و مترادف با جمهوریت و حاكمیت اراده ملت تلقی شود براساس اصول مشتركی بنا شده است. امام خمینی(ره) میفرماید:«مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد یا گروه یا دستهای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارد. جامعه اسلامی ایران كه با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاكمیت قوانین خدا را پذیرفته و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلَّم قدرت تشخیص و انتخاب كاندیدای اصلح را دارند مردم سرنوشت خودشان به دست خودشان است و انتخابات برای تحصیل سرنوشت شما ملت است.»۶ نتیجه اینكه بیعت كه مبین مشاركت آزادانه مردم در زندگی و مسایل آنهاست ریشه عمیق در فرهنگی دینی دارد. نظام جمهوری اسلامی كه ساختار آن جمهوری میباشد، مطابق با آخرین دستاوردهای بشری مشاركت مردمی را در قالب جمهوری اسلامی تحقق بخشیده و توانسته است تعریف كاملا ملموسی با تعریف روند مشاركت سیاسی مردم در قالب بیعت عمومی بر سرنوشت خویش مشخص سازد. این امر تایید فرمایش امام(ره) است كه بارها در تفسیر واژه جمهوری میفرمودند كه منظور ما همان جمهوری متداول است۷ كه محتوای آن براساس ارزشهای اكثریت مردم ایران اسلامی است.
واژه جمهوری ماخذ از لغت Republic و برگرفته از ریشه لاتینRespublicg به معنی چیز یا امر و كلمه(Res) به معنای مرتبط به همگان(Publicas) میباشد. از زمانی كه واژه جمهوری در ادبیات سیاسی فارسی متداول شده است مراد از آن نوع نظام سیاسی و طرز حكومتی است كه به جای پادشاه و سلطان كه اقتدار موروثی داشت، یك تن از طرف مردم برای مدت معینی برای اداره امور كشور انتخاب شود. امروزه وقتی از واژه جمهوری برای شكل نظام سیاسی و ساختارهای حكومتی آن استفاده میشود منظور همان نظام نمایندگی مستقیم یا غیرمستقیم یا به نوعی تفكیك قواست كه در سدههای اخیر به اتكای حمایت اكثریت شهروندان یك كشور، فرد و یا گروهی با گرایش حزبی خاص برای مدت معینی قدرت مشروع را در اختیار دارند و با اختیارات و تكالیف مندرج در قانون اداره امور كشور را برعهده میگیرند. بر این اساس كه قرابت بین این برداشت از جمهوری با دموكراسی كه از تركیب دمو مردم و كراسی حكومت كردن میباشد، وجود دارد چرا كه در این تعبیر مراد آن است كه قاطبه مردم به امور همگانی توجه دارند. همین معنی در بطن واژه، ملت یا جمهوری نیز وجود دارد. اساسیترین عنصر این نگرش در جمهوریت و دموكراسی تاكید بر مشاركت مردم، اراده عمومی و رضایت اكثریت است. مردم سالاری كه مبین درجه تحقق دموكراسی در یك جامعه میباشد با میزان حضور مردم در صحنه سیاسی قابل سنجش است.
براساس نظریه بیعت كه به نقش مردم در امر تصمیمگیری و انتخاب حاكم در چارچوب قانون تاكید دارد پایههای نظری مفهوم بیعت با اصول حاكم بر الگوی مشاركتی در یك نظام مردمی كه ساختار حكومتی آن جمهوریت است مناسبت دارد. از حیث ساختاری اگر بیعت، مشاركت و مداخله مردم در سیاست را در یك نگاه كلان، انتخاب نوع و مدل حكومت بدانیم در میان انواع حكومتها، حكومت جمهوری ذاتا با مشاركت سیاسی و بیعت همراه است و وجود اصل بیعت اسلام مقدم بر جمهوری است.
محمدرحیم عیوضی
پی نوشتها
رسول جعفریان، تاریخ تحول خلافت، انتشارات حوزه علمیه قم، ۱۳۷۳، ص۳۵
محمد هرندی، فقها و حكومت، تهران، انتشارات روزبه، ۱۳۷۹، ص۳۰
احمد بن یحیی البلاوزی، انصاب الاشراف، تحقیق محمد حمیدالله، جلد نخست، مصر دارالمعارف، ص۲۵۳
محمد آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ص۴۶۵
عبدالفتاح عبدالمقصود، امام علی بن ابیطالب، ترجمه: سید محمدمهدی اصغری، شركت سهامی انتشار، ص۳۳۸
صحیفه نور، جلد نوزدهم، ص۲۰۶
یرواند آبرهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: گل محمدی و فتاحی، تهران، نشرنی، ۱۳۷۷، ص۲۷۴
امام و انتخابات، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ۱۳۷۰، ص۴۷
جان اسپوزیتو، اختیارات ولی فقیه را كاملا دموكراتیك می دانم، كتاب نقد، شماره ۳
عیسی لولائی، مبانی سیاست در اسلام، تهران، انتشارات وزارت ارشاد، ۱۳۷۷، ص۲۷۵
محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلامیه، مطبعه الحمیدی، شعبان،(۱۳۷۶هـ.ق)، جلد سوم، ص۲۵۳
آیت الله جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت: فقاهت و عدالت، تهران، انتشارات اسراء، ۱۳۷۸، ص۸۳
مشاركت سیاسی، جمعی از استاتید و محققین به اهتمام علی اكبر علیخانی، تهران، نشر سفیر، ۱۳۷۷، ص۱۳۷
صحیفه نور، جلد سوم، ص۴۲
همان، جلد سوم، ص۲۱۲
همان، جلد نوزدهم، ص۲۰۶
همان، جلد هفتم، ص۳۴
همان، جلد بیستم، ص۱۷۰
همان، جلد بیست و یكم، ص۷۸ و۹۴
همان، جلد چهارم، ص۱۹۰
سوتیترها
آنچه كه از گفتار بزرگان دین در خمیر مایه اصلی نظریه بیعت مشهور است این مطلب اساسی است كه اصل بیعت و قرارداد، خارج از مرزهای ایدئولوژیكی مطرح شده و دارای مقبولیت همگانی است و تمامی جوامع آن را پذیرفتهاند و برای آن احترام و اهمیت قائلند. این اصل در سطح اعلای خود در قالب قرارداد اجتماعی و بیعت با فرمانروا تبلور مییابد، اما هرگز بدان محدود نمیشود.
مفهوم بیعت در عرف دینی كاركرد مشاركتی مردم در سرنوشت خویش را نشان میدهد ویك اصطلاح مشخص جامعهشناختی در توضیح مشاركت مردم در حق تعیین سرنوشت خویش محسوب میگردد. از این منظر بیعت یكی از اركان مهم مردم سالاری و جمهوریت به مفهوم حق حاكمیت مردم به شمار میآید.
نظام جمهوری اسلامی كه ساختار آن جمهوری میباشد، مطابق با آخرین دستاوردهای بشری مشاركت مردمی را در قالب جمهوری اسلامی تحقق بخشیده و توانسته است تعریف كاملا ملموسی با تعریف روند مشاركت سیاسی مردم در قالب بیعت عمومی بر سرنوشت خویش مشخص سازد.
بیتردید باید مهمترین اقدام انقلاب اسلامی را تركیب ساختارجمهوری با اسلام در نظر گرفت. اكثریت مردم كشور مسلمانند و خواهان مشاركت و بیعت با یك ساخت حكومت دینی هستند و مفهوم جمهوری را مقید به اسلام میدانند و قانون اساسی نیز كه مبتنی بر خواست و اراده همگانی است این مفهوم و گرایش اكثریتی را تایید مینماید
نظریه بیعت وجه بارز نظام سیاسی ایران میباشد و تعیین جمهوری اسلامی از حیث شكل و محتوا با تاكید بر جمهوریت و اسلامیت نظام برپایه آراء مردم استوار است. انقلاب اسلامی نیز با نام اسلام و تاكید بر حق حاكمیت مردم بر سرنوشت خود كه در همه اركان نظام استوار است شكل گرفت. برگزاری بیش از بیست دوره انتخابات گوناگون مبین این ادعاست و تداعی بخش این جمله امام خمینی(ره) كه میفرمودند:«میزان رای ملت است.»
اسپوزیتو میگوید:«اگر قلب دموكراسی مشاركت سیاسی تا تكثرگرایی و حقوق بشر است، من فكر میكنم اسلام نسبت به این مسایل موضعی بازدارد و منابع متعددی در معارف اسلامی وجود دارد كه از این نظریه حمایت میكنند. مشاركت مردم در حكومت و مسایل مرتبط به خودشان و اداره جامعه براساس شریعت، نوعی دموكراسی را سامان میدهد و التزام حكومت به ضوابط و احكام اسلامی به عنوان زمینههایی برای مدل اسلامی دموكراسی تلقی میگردد. قانون اساسی و تجربه بیست ساله جمهوری اسلامی، كاملا شكلی از یك دموكراسی بسیار جدی در دنیا است. »
در یك جامعه اسلامی مفاهیمی چون دموكراسی در روند مشاركت و همیاری با نظام سیاسی، حق انتخاب و حقوق سیاسی مردم كه مشروعیت دینی آن در قالب نظریه بیعت تبیین شده است، در چارچوب این نظریه وجود دارد. در واقع هرگونه درك جامع از جایگاه مردم سالاری نیز منوط به تجزیه و تحلیل مفهوم بیعت است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست