جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
شاهین ها و كبك ها پایان عصر ملت دولت ها
▪ سرمقاله مدرسه با نظر به بخش نگاه ویژه
۱) داستان از دوره رنسانس آغاز شد، زمانیكه ماكیاوللی به جمهوری روم باستان نظر كرد، درباره جلال و شكوه آن تأمل كرد، عظمت آن را با انحطاط زمانه خود مقایسه نمود و سرانجام نتیجه گرفت كه دولت شهرهای آزاد و خودمختاری چون روم و آتن، در مقایسه با دولت شهرهای تابع، از آنرو به رونق و قدرت و ثروت رسیدند كه آزاد و خودگردان بودند و هرآنچه به مصلحت خود میدیدند، عمل میكردند و تابع هیچ قدرتی به استثنای قدرت جامعه نبودند. بعد از ماكیاوللی نوبت به هابز رسید كه ایدههای او را بر مبنای ادله فلسفی (و نه تاریخی) بسط دهد و قویترین استدلالهای زمانه را در لزوم پدید آوردن یك قدرت عالی مركزی ارائه دهد. او انسانها را در وضعیت طبیعیشان، به جانورانی درندهخو تشبیه میكرد كه طبعی خودخواه و پست دارند و در جنگ دائمی با یكدیگر به سر میبرند. او برای رهایی از این وضعیت و امنیت بخشیدن به حیات جمعی آدمیان به وجود یك قدرت عالی مركزی قائل بود: قدرتی كه انسانها مطابق قرارداد اجتماعی پدید میآورند و حقوق طبیعی خود را به او واگذار میكنند تا از این طریق بر بیم از مرگ غلبه كنند. در سایه هیبت این قدرت، آدمیان به صلح و امنیت در كنار یكدیگر زیست میكنند و به پیمانهای خود وفادار باقی میمانند. چنین قدرتی از نظر هابز میبایست مطلق میبود و همه وسایل و لوازم اقتدار را در اختیار میداشت. او این قدرت عالی را به لویاتان تشبیه میكرد: همان موجود افسانهای كه ذكرش در كتاب ایوب آمده است، همان كه با او مثل گنجشك نمیتوان بازی كرد، همان كه هیبت در مقابل او به رقص میآید، همان كه از نَفَس او اخگرها افروخته میشود، همان كه چون برخیزد نیرومندان هراسان میشوند، همان كه بر خاك نظیری ندارد و همان كه بر جمیع حیوانات سركش پادشاه است. بدینسان هابز مبدع نظریهای شد كه آرام آرام به آئین عمومیِِ همه جهانیان تبدیل شد. این آیین در مقام تحقق، در طی چندین قرن اشكال مختلفی به خود گرفت، گاه دموكراتیك شد، گاه به صورت پادشاهی درآمد، گاه خود را به شكل جمهوری نشان داد، گاه صبغه فاشیستی بهخود گرفت و ... اما هرچه بود دولت بود، دولتی كه قلمروِ خود را داشت و بر مردمی كه حدی از همبستگی اجتماعی را داشتند و ملت نامیده میشدند حكمرانی میكرد.
۲) فارغ از تأملات فلسفی هابز و دیگر فیلسوفان، آنچه در جهان خارج از ذهن اتفاق میافتاد نیز بر ایده شكلگیری ملت ـ دولت مؤثر بود و به آن نیرو میبخشید: تحولات اقتصادی به نابودی بخش بزرگی از نظام فئودالی منجر شده بود و گروههای اجتماعی جدیدی پدید آمده بودند كه نیاز داشتند ازطریق اشكالی جدید بهیكدیگر مربوط شوند. اصلاحات دینی، مرجعیت مسیحی دولت را از بین برده بود. زبان لاتین نفوذ خود را از دست داده بود و كاربرد زبانهای محلی روز به روز بیشتر میشد. ارتباطات تسهیل میشد و سفرهای امن فزونی میگرفت. آرام آرام انسانها میفهمیدند كه به لحاظ زبان، عادات فرهنگی و مذهب از یكدیگر متفاوتاند و برمبنای این تفاوت میتوانند سرنوشتی متفاوت برای خود رقم زنند. از سوی دیگر ادوات جدید نظامی اختراع میشد، ارتش پیادهنظام شكل میگرفت، ناوگانهای پرهزینه پدید میآمد و همه اینها قدرت نظامیای به حكمرانان میداد تا خود را از حد متنفذان محلی بالاتر برده و در شكل دولتمردانی كه میخواهند از همگونی سیاسی مردم خود دفاع كنند، ظاهر شوند. آن آگاهی مردم از تفاوت خود و دیگری ـ بر مبنای زبان، فرهنگ، مذهب و ... ـ كمكم شكل نفرت بخود گرفت. فرانسویها یاد گرفتند كه از اسپانیاییها متنفر شوند و سوئدیها از دانماركیها. این نفرتها به وقوع جنگهای متعدد منجر شد و نتایج این جنگها، البته بیشاز ملاحظات فلسفیِ فیلسوفان در فرایند «ملت ـ دولت» سازی مؤثر بود. سرانجام در اواسط قرن هفدهم و در پایان جنگهای سیساله معاهده وستفالی میان چند قومِ در حال نبردِ اروپایی منعقد شد. این معاهده در واقع به انشعاب در امپراتوری مقدس روم رسمیت میبخشید. ملت ـ دولتها را برمبنای زبان، فرهنگ و گاه مذهب از هم متمایز میكرد و براساس این تمایز، محدوده و مرز هریك را تعیین میكرد، هریك از ملت ـ دولتها را در محدوده مرزهای خود، مختار و مستقل معرفی میكرد و آنان را به احترام به فرمانفرمایی ملت ـ دولتهای دیگر فرامیخواند.
۳) اما این ملت ـ دولت چه تفاوتی با دولت سنتی داشت؟ در واقع قبل از تكوین دولت مدرن، ما با دولتها سروكار داشتیم، چنانكه با ملتها، اما آنچه ملت ـ دولت را به مثابه یك ساختار جدید مطرح میكرد در درجه اول به وجود یك قدرت سیاسی متمركز بازمیگشت كه این ویژگی در دولتهای سنتی مفقود بود. در واقع یكپارچگی اقتصادی ـ سیاسیای كه با مدرنیته محقق شد، این امكان را برای دولت پدید آورد كه اقتدار خود را در سرتاسر حوزه حاكمیتاش بگستراند و بهگونهای بیسابقه در زندگی اتباع خود دخالت كند. علاوه برآن در ساختار جدید، حق به كاربردن خشونت از قدرتهای محلی سلب میشد و منحصراً در اختیار دولت قرار میگرفت. ملت هم در ساختار ملت ـ دولت از رعایا به شهروندان تبدیل میشد: شهروندانی كه حقوق و تكالیف برابر داشتند و در امور عمومی و سیاسی جامعه مشاركت میكردند. مسأله دیگر به انسجام فرهنگی و زبانی مربوط میشد كه ساختار هر ملت ـ دولت براساس آن بنا میشد. اگرچه در این مورد استثنا زیاد بود و هماینك نیز به ندرت ملت ـ دولتی را میتوان یافت كه به چنین انسجامی بهطور تام و تمام نائل شده باشد، اما دستكم، آرمان هر ملت ـ دولتی رسیدن به چنین انسجامی بوده است. مرز نیز مساله دیگری بود كه در شكل فعلیاش با ایده ملت ـ دولت محقق شد. در جهان سنتی هر دولتی قلمرویی داشت و این قلمروها در هم میخلیدند. هرچه از مركز یك امپراتوری به پیرامون میرفتیم از نفوذ قدرت مركزی كم میشد تا جایی كه كاملاً از بین میرفت، اما این جای بخصوص را هیچگاه بهطور دقیق نمیشد مشخص كرد.
در پیرامونِ قدرتهایِ مركزی نیز با قدرتهای محلی سروكار پیدا میكردیم كه یا همواره تحت الحمایه بودند یا در دورهای سر به شورش میزدند و دولت متبوع را عوض میكردند. نه مرز میان این قدرتهای مركزی مشخص بود و نه مرز میان این قدرتهای مركزی و دولتهای خراجگذار. نظامی از دولتها با مرزهای مشخص در جهان گذشته وجود نداشت و این چیزی بود كه با ایده ملت ـ دولت پدید آمد. مقاوله وستفالی در واقع سنگبنای معاهدات بینالمللیای بود كه در آن حق حاكمیت دولتها در محدوده مرزهای خودبه رسمیت شناخته میشد. بدینسان همزمان با انتشار لویاتانهابز (۱۶۵۱) نخستین لویاتانها نیز در عرصه تاریخ پدید آمدند (۱۶۴۸)، لویاتانهایی كه باهم برابر بودند، قدرت مطلق داشتند، مستقل بودند و هیچیك از آنها نمیتوانست در امور دیگری مداخله كند.
۴) با انقلابهای امریكا و فرانسه، مسئولیت تامین رفاه مردم و خوشبخت كردن آنها نیز بر دوش لویاتان نهاده شد و از آن پس ایده ملت ـ دولت معتقدان بسیار یافت و سودای داشتنِ لویاتانی از خود، به اندیشهای فراگیر در جهان تبدیل شد. در بخش به خوابِ تاریخ رفته جهان نیز، دیوانسالاران سنتی، امرای نظام، شیوخ اهل افتاء و بعدها انقلابیون هریك به قدر خود كوشیدند تا بر بنیان نظامی قبیلهای، دولت مدرن پدید آورند. رعیت هنوز به شهروند تبدیل نشده بود اما باید وانمود میكرد كه شهروند است. به خیابانها میریخت، سر صندوقها میرفت، به منازعات بیفرجام گسیل میشد تا لویاتان دربرابر لویاتانهای دیگر بلند جلوه كند. ایده Nation-State كه در اصلِ غربیِ آن، ملت بر دولت تقدم دارد، در ترجمهها به دولت ـ ملت (State-Nation) تبدیل شد، كه خطایی آشكار، اما قابل فهم بود. این خطا احتمالاً از آنجا نشأت میگرفت كه میتوان دولت ساخت، بیآنكه ملت كه از اصل مفهومی مدرن بود، پدید آمده باشد. میتوان لویاتان ساخت، بیآنكه شهروند، احترام به حقوق بشر، جامعه مدنی، هویت فرهنگیِ ملی، طبقه متوسط، بازار ملی و مؤسسات اقتصادی رقابتپذیر به وجود آمده باشد.
نتیجه اما ناامید كننده بود. لویاتانهای نوظهور، نه توانستند رفاه مردم را تامین كنند، نه خواستند حقوق بشر را مدنظر قرار دهند و نه پیشرفت به ارمغان آوردند. آنها نظامهای كهن را ویران كردند، بیآنكه به نظامی مدرن شكل دهند. بیكاری، فقر، اختلاف فاحش طبقاتی، ظهور گروههای مطرود اجتماعی، مهاجرت نخبگان، ... و در یك كلمه در حاشیه تمدنِ جهانی ماندن، نتیجه عملیِ فرمانفرماییِ این لویاتانهای بیمار بود. در دوره جنگ سرد حق حاكمیت این لویاتانها البته به رسمیت شناخته میشد، اما با از بین رفتن نظام دوقطبی ارزش استراتژیكیِ برساخته این لویاتانها نیز از بین رفت. تهاجم به عراق نقطه عطفی در تاریخ ملت ـ دولتها بود. اصول مربوط به خودمختاری و استقلال دولتها در منشور سازمانمللمتحد آشكارا نقض شد، بیآنكه اعتراضی جدی برانگیخته شود. چه باك اگر لویاتان عراقی جنگافزاری غیرمتعارف نداشته باشد، تهاجم به آن را میتوان به نقض گسترده حقوق بشر مربوط دانست.
استقلالی كه لویاتان از آن بهرهمند بود از استقلال تك تك شهروندان در انتخاب صورتهای دلخواه زندگیشان نشأت میگرفت. بدون این شهروندان مستقل، لویاتان در جامعه جهانی محترم نخواهد بود و حقوقی برابر نخواهد داشت. كسی به مرزهایش وقعی نخواهد گذاشت و قلمرواش محفوظ نخواهد ماند. بدون این شهروندان آزاد، لویاتان به موجود ناكارآمد و رقتانگیزی تبدیل خواهد شد، به موجودی كه نیرومندان از آن نخواهند هراسید و نَفَس او دیگر اخگری نخواهد افروخت. به گنجشكی خواهدماند كه اسیر عقاب است، یا به كبكی كه زسر پنجه شاهین قضا غافل است. نه دیگر، هابز هم اگر بود از دیدن این لویاتانهای آسیمهسر ذوقی نمیكرد.
مولف : جلال توكلیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست