شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
تقویت امانتداری مهمترین نیاز جامعه
از مهمترین دغدغههای عصر ما تضعیف و كم رنگ شدن خصلت زیبا و خدا پسندانه امانتداری است. فراگیر شدن این پدیده ناشایست ممكن است در تمام ردههای جامعه تأثیر منفی بگذارد. حتی بعید نیست در اثر عملكرد برخی افراد اساساً این صفت والای انسانی جایگاه ارزشمند خود را از دست بدهد و در نتیجه انسانهای امین و درستكاری عقب رانده شده و نكوهش شوند و افراد خیانت پیشه و چاپلوس و دروغگو مورد مدح و ستایش و تشویق قرار گیرند. این امر همان وارونه شدن ارزشها و تبدیل آن به ضد ارزش میباشد كه امیرمؤمنان علی(ع) در خطبه ۱۰۸ نهج البلاغه آن را پیشبینی كرده و فرمود: «و غار الصّدق و فاض الكذب و استعملت المودّهٔ باللسان و تشاجر النّاس بالقلوب و صار الفسوق نسباً و العفاف عجباً و لبس الاسلام لبس الفرو مقلوباً؛راستی از میان رفته و دروغ شایع میشود مردم در زبان با هم دوست و در دل با هم دشمن میشوند، به گناه افتخار میكنند و از پاكدامنی به شگفت میآیند و اسلام را همچون پوستینی واژگونه میپوشند.»
عبدالواسع جبلی نیز در این زمینه چنین سروده است:
منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا
زین هر دو نام ماند چو سیمرغ و كیمیا
شد راستی خیانت و شد زیركی سفه
شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا
بنابراین برای جبران این مشكل اخلاقی در جامعه متولیان امور فرهنگی لازم است قدمهائی برداشته و در حدّ توان و امكانات خود در رفع این خلأ اخلاقی بكوشند تا خدای ناكرده به جائی نرسیم كه معروفها منكر و منكرها معروف شود. ارزش ضد ارزش و خلافكاریها و فریب دادنها و اختلاسها به عنوان كارهای مورد پسند و زرنگی و هوشیاری تلقی گردد. اگر ما بتوانیم با تقویت و پرورش امانتداری در وجود افراد تحولی ایجاد كرده و افراد جامعه را زیر پوشش صفات اخلاقی بویژه امانتداری گرد آوریم بسیاری از مشكلات و گرفتاریها، برطرف شده و برخی از مشكلترین پروندههای قضائی دیگر تشكیل نخواهد شد. چرا كه اكثر درگیریها، اختلافات از خیانت در امانت و دروغگوئیها و تجاوزها به حقوق همدیگر سرچشمه میگیرد. امّا در صورت ایمان به راستی و امانتداری و دانستن فوائد و بركات بیشمار اجتماعی و فردی آن خیلیها آنرا با جان و دل پذیرفته و به سوی آن متمایل میشوند. در این مقاله تلاش شده برخی از روشهای تقویت امانتداری در افراد جامعه از منظر قرآن و اهل بیت(ع) بررسی شود و به عنوان راهكاری عملی در منظر شیفتگان اهل بیت(ع) قرار گیرد.
۱) آشكار ساختن اهمّیت امانتداری
همچنانكه میدانیم كه اشتیاق به چیزی بعد از معرفت و شناخت ارزش آن است و میانبرترین راه برای نشان دادن اهمّیت هر چیزی شناساندن صحیح آن و بیان كردن منافع و فوائد اوست. گذشته از این انسان فطرتاً طالب سود و نفع بوده و تلاش میكند با جلب منفعت و دفع مفسده، عزت نفس خویش را كه یك نیاز طبیعی است به دست آورد و در نهایت غریزه كمالجوئی خود را ارضا كند. بنابراین ما میتوانیم با ذكر آثار و بركات امانتداری و تأثیر آن، كمال شخصیت انسان و توضیح اهمّیت آن در زندگی افراد و سطح جامعه، مردم را به سوی امانتداری ترغیب نموده و این ویژگی را در وجود آنان تقویت كنیم.
شواهد فراوانی در سیره و تاریخ ائمه اطهار(ع) و زندگی بزرگان دین در رابطه با این شیوه وجود دارد كه ما به برخی از آنان اشاره میكنیم:
امام باقر(ع) در مورد اهمیت فوق العاده امانتداری میفرماید: «علیكم بالورع والاجتهاد و صدق الحدیث و اداء الامانهٔ الی من ائتمنكم علیها برّاً كان او فاجراً، فلو انّ قاتل علیّ بن ابی طالبٍ(ع) ائتمننی علی امانهٍٔ لادّیتها الیه؛(۱) بر شما باد! پارسائی، تلاش و كوشش، راستگوئی و بازدهی امانت به هر كسی كه شما را امین ساخته و امانتی به شما سپرده است شخص نیكوكار باشد یا بدكار، اگر قاتل علی بن ابیطالب (ع) بر من امانتی بسپارد مطمئناً من آنرا برای او باز خواهم گرداند.»
این بیان شیوای پیشوای پنجم(ع) با استفاده از این شیوه در توسعه و گسترش فرهنگ امانتداری صورت گرفته است. در بعضی از روایات ضمن توصیه به امانت داری و راستگوئی، این ویژگی ارزشمند مهمترین ملاك ارزیابی ایمان و شخصیت افراد قرار گرفته است. امام صادق(ع) فرمود: «لا تغترّوا بصلاتهم، و لا بصیامهم فانّ الرّجل ربّما لهج بالصّلاهٔ و الصوم حتی لو تركه استوحش ولكن اختبروهم عند صدق الحدیث و اداء الامانهٔ؛ به نماز و روزه افراد فریب نخورید چه بسا برخی از مردم به نماز و روزه عادت كرده و به آن شیفته میشود تا آنجائی كه اگر این عادت را ترك كند به هراس میافتد ولی آنها را با راستگوئی و اداء امانت آزمایش كنید.»
امام صادق(ع) با این گفتار حكیمانه خویش اهمیت امانتداری و راستگوئی را آن چنان بالا برده كه میزان شخصیت، اعتماد كردن و در واقع ملاك سنجش ایمان راستین افراد قرار داده است. زیرا نماز و روزه ظاهری و سایر اعمال عبادی افراد را نمیتوان معیار ارزش قرار داد برای اینكه ممكن است بعد از مدتی اینها جزء عادات شخصی وی شده باشد و فرد بدون توجه به روح عبادت آن اعمال را انجام دهد و یا به انگیزههای غیر خدائی به عبادت اشتغال ورزد كه هیچگونه تأثیری در تكامل روح و پیشرفت فضائل اخلاقی در انسان ندارد بلكه گاهی عبادتهای بی خاصیت افراد تأثیر منفی در نسل جدید میگذارد.
بنابراین در شناخت ایمان راستین باید به راستگوئی و امانتداری افراد تكیه كرد. در همین رابطه امام جواد(ع) از امیرمؤمنان (ع) نقل فرمود كه: «لاتنظروا الی كثرهٔ صلاتهم و صومهم و كثرهٔ الحجّ و المعروف وطنطنتهم باللیل، انظروا الی صدق الحدیث و اداء الامانهٔ؛(۲) نگاه نكنید به بسیاری نماز و روزه افراد یا اینكه زیاد به حج میروند و در ظاهر كارهای نیك انجام میدهند و شبها دعا و زمزمه دارند (این اعمال شما را فریب ندهد) شما فقط دقت كنید به راستگوئی و اداء امانت آنها». با توجه به این سخنان ارزنده ما باید افراد جامعه خود را از اهمیت این خلق پسندیده در نزد خداوند و رهبران الهی آگاه سازیم و همچنین به كارگماری افراد و سپردن مسئولیتها را با توجه به این معیار انجام دهیم و گرنه ممكن است در جامعه ما افرادی پیدا شوند كه در مراسم مذهبی شركت میكنند، به دین داری تظاهر نمایند در حج رفتن پیشقدم بوده و بارها مشرف شوند امّا در راستگوئی و امانتپردازی دچار مشكل باشند و نتوانند از عهده برآیند: البته امانتداری از منظر امام صادق(ع) سه مرحله دارد كه باید یك شخص امین در هر سه مرحله موفق باشد و گرنه نمیتوان به وی امین و امانتدار راستین اطلاق كرد. آن حضرت فرمود: «لایكون الامین امیناً حتّی یؤتمن علی ثلاثهٍٔ فیؤدّیها: علی الاموال و الاسرار و الفروج، و ان حفظ اثنین و ضیّع واحدهًٔ فلیس بامینٍ؛(۳) كسی را نمیتوان امین دانست تا اینكه در سه مورد امانتداری خود را نشان دهد: در حفظ اموال، حفظ اسرار و حفظ ناموس اگر چنانكه دو مورد را مراعات كند اما در یكی بلغزد او امین نخواهد بود.» ناگفته نماند كه این مراحل به ترتیب درجات امانتدار را نشان میدهد زیرا امانتداری در اموال آسانتر از اسرار است و این دو آسانتر از امانتداری در ناموس است.
این همه اهتمام و توجه ویژه به مقوله امانتداری در سیره اهل بیت(ع) اگر به عموم بیان شود. میتواند در پایداری و تقویت این روحیه والا آحاد مردم را یاری كند.
آیا میدانید مهمترین عاملی كه سبب شد علی(ع) در نزد پیامبر(ص) به آن مقامات عالیه دست یابد چه بود؟ امام صادق در پاسخ به این پرسش فرمود: «فانّ علیاً(ع) انّما بلغ ما بلغ به عند رسول اللّه (ص) بصدق الحدیث و اداء الامانهٔ؛(۴) همانا علی(ع) به آن مقامات عالی در نزد رسول خدا با راستگوئی و اداء امانت نائل شد».
۲) یاد آوری فوائد و بركات
بیان فوائد بیشماری كه برای امانتداری ذكر شده تأثیر فراوانی در تقویت روحیه امانتداری در افراد دارد. به عنوان نمونه رسولخدا(ص) در این زمینه فرمود: «الامانهٔ تجلب الغنی؛حفظ و اداء امانت موجب جلب ثروت میشود.» آن حضرت با این بیان شیوا یكی از فوائد امانتداری را بیان كرده و مردم را به سوی آن ترغیب میكند. البته علت این قضیه روشن است اگر فردی امین و درستكار باشد مردم به آنها اعتماد میكنند و در اثر اطمینان و اعتماد مورد توجّه خلق قرار میگیرند و مردم كارهای خود را به آنان واگذار كرده و كار و زندگیشان رونق میگیرد.
در این زمینه میتوان با استفاده از آیات و روایات متعدد و خاطرات و نظرات بزرگان دین و تجربیات شخصی آثار و فوائد بیشمار امانتداری را بررسی كرده و به مسئولین، مدیران، جوانان، زنان و مردان جامعه اسلامی بیان كرده و توضیح داد.
آنچه از بررسی روایات بر میآید برخی از فوائد امانت داری عبارتند از: حاكم شدن فضای اعتماد به همدیگر، گسترش امنیت و آسایش در جامعه، تحكیم جایگاه اجتماعی افراد، داشتن زندگی شاد و نشاط آور، كامل شدن ایمان و فضائل اخلاقی، محبوبیت نزد خداوند متعال، رسیدن به سرچشمه فضائل، تقویت احساس اعتماد به نفس و آرامش وجدان، هماهنگی با انبیاء و اولیاء، مأیوس شدن شیطان، امنیت در روز قیامت، ایجاد وحدت و همدلی.(۵)
اساساً بدون شناخت منافع و آثار یك عمل خیر انجام آن غیر مقدور است زیرا انسان انگیزه و محرّكی برای آن نخواهد داشت. مولای متقیان فرمود: «من لم یعرف منفعهٔ الخیر لم یقدر علی العمل به؛(۶) هر كس بهرههای اعمال نیك را نداد برای انجام آن قادر نخواهد بود.
برای توضیح بیشتر نقل خاطرهای از سیره تربیتی امام صادق(ع) در این زمینه مناسب مینماید:
عبدالرحمن بن سیابه كوفی میگوید: موقعی كه پدرم از دنیا رفت، یكی از دوستانش برای تسلیت به منزل ما آمد و پس از تفقد و دلداری، از وضع مالی ما جویا شد. برایش توضیح دادم كه پدرم هنگام مرگ مالی بجای نگذاشت و ما هم اكنون دست خالی هستیم. او هزار درهم به من داد و گفت: با این پول، خرید و فروش كرده و از منافعش مخارج زندگی را، تأمین نماو در حفظ و نگهداری اصل آن مراقبت كن!
من بی اندازه از اقدام به موقع آن مرد مسرور شدم و نزد مادرم دویدم و گشایشی را كه خداوند برایمان فراهم نموده بود برای او گفتم و شب را با خوشحالی تمام بسر بردیم. روز بعد بازار رفتم و به شخصی كه با پدرم سابقه رفاقت داشت مراجعه كردم. او برای من مقداری كالای تجارتی و و پوشاك خرید و من در مغازهای آنها را در معرض فروش گذاشتم. خریدو فروش لباس ادامه یافت و من به فضل الهی از این راه سود كلانی بردم و كارم رونق گرفت. موسم حج فرا رسید و شوق زیارت خانه خدا و انجام مناسك حج در دلم افتاد، مادرم را از نیت خود با خبر كردم. او گفت: پسرم! تو قبل از سفر حج وظیفه مهمتری داری كه باید انجام دهی و آن این است كه هزار درهم امانت آن مرد را به او برگردانی و خود را از بدهكاری مردم نجات دهی. من آن پول را آماده كردم و نزد او رفته و امانت را به صاحبش تسلیم نمودم. گفت: چرا پول را بر میگردانی؟ اگر مقدارش كم است بر آن بیفزایم؟ گفتم: نه. قصد سفر حج دارم و خواستم امانت ترا قبل از سفر رد كرده باشم، صاحب پول آنچنان خوشحال شد كه گویا من آن مبلغ را از جیب خودم به وی بخشیدم. آنگاه به تهیه مقدمات سفر پرداخته و قدم در راه خدا نهادم.
پس از انجام مناسك، به مدینه رفته و به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدم. گروه بسیاری از مردم در اطراف آن حضرت گرد آمده و مسائل خود را از حضرت میپرسیدند.
من كه جوانی نورس بودم پائین مجلس نشستم. هنگامی كه مجلس خلوت شد، امام(ع) به من اشاره كرد و من نزدیك رفتم.
از من پرسید: آیا كاری داری؟ خودم را معرفی كردم. از پدرم سؤال كرد: گفتم: وفات كرد! حضرت ناراحت شد فرمود: خدایش رحمت كند، آیا ثروتی برای تو باقی گذاشت؟ گفتم، نه. پرسید: پس مخارج حج را از كجا آوردی؟ من نیز داستان آن مرد نیكوكار و تجارت خود را برای امام (ع) شرح دادم، پیش از آنكه سخنان من تمام شود، حضرت با نگرانی پرسید: با پول امانتی آن مرد چه كردی؟ گفتم: آنرا به او رد كردم. فرمود: احسنت! كار خوبی كردی! میخواهی ترا نصیحتی بكنم؟ گفتم: بله، فدایت شوم. فرمود: بر تو باد راستگوئی و امانتداری! انسان راستگو و امانتدار شریك مال مردم است. آنگاه انگشتان دستانش را درهم داخل كرد و فرمود: این چنین!(۷)
عبدالرحمن بن سیابه در ادامه میافزاید: بعد از آن من سفارش امام(ع) را به كار بستم و تا الآن (آنچنان وضع مالیم خوب شده است كه) سیصد و شصت هزار درهم حقوق مالی و وجوهات شرعیه پرداختهام.(۸)
پیشوای ششم در این روایت، علاوه بر اینكه، این جوان كوفی را بخاطر امانتداری ستوده و تشویق میكند، برای شناساندن و تقویت امانتداری در وجود او، ضمن توصیه به این خصلت زیبا، آثار و بركات آنرا نیز بر وی یادآور میشود تا او با آگاهی بیشتری به سمت امانتداری متمایل شود. همچنین مادر این جوان نیز كه در تحریك و ترغیب فرزندش به ادای حقوق مردم پافشاری كرده و قاطعیت نشان میدهد در این زمینه سرمشق مناسبی برای پدران و مادران و مسئولین است. گذشته از اینها، بازگرداندن سپردههای مردم در هنگام مسافرت كه به پیروی از سیره اهل بیت (ع) انجام یافته ـ بویژه آنكه امام(ع) با نگرانی از او میپرسد:
وقتی به سفر آمدی با آن ودیعه چه كردی؟ ـ یكی دیگر از پیامهای تربیتی اهلبیت (ع) به آحاد مردم بویژه بر متولیان امر میباشد. افزون بر اینها در این روایت پرداختن وجوهات شرعیه مورد توجه قرار گرفته كه یكی دیگر از اقسام امانتداری است.
۳) آموزش عملی امانتداری
در میان شیوههای تربیتی آموزش عملی بهترین و موفقترین طریقه تعلیم و تربیت است. پند و اندرزی كه از راه گوش ما به قلب انسان راه مییابد قطعاً مؤثر است ولی اثرش محدود و موقتی است، بدین جهت اگر مبلغ و مربی به موعظه تنها اكتفاء كند و گفته هایش در عمل او محسوس نباشد تأثیری بر مخاطب نخواهد داشت. ولی اگر او گفتارش را در رفتار نشان دهد اثری عمیق و ماندگار در دلهای مخاطبان گذاشته و مؤثرترین انگیزه را برای عمل ایجاد خواهد كرد. راز موفقیت رسول اكرم(ص) و پیشوایان معصوم(ع) در تربیت انسانها را باید در همین حقیقت جستجو نمود. پیامبر اسلام (ص) قبل از بعثت در مكه در اثر عملكرد شایسته خویش، به لقب «امین» شهرت یافت و یا در سختترین بحرانهای زندگی اش كه حتی جانش در خطر بود و میخواست به سوی مدینه مهاجرت كند، علی(ع) را مأمور نمود كه امانتها را به صاحبانش برگرداند، گرچه آنان دشمن او بودند، قرآن از پیامبران بزرگ الهی به عنوان امین یاد میكند.(۹) و بالاخره نمونههای فراوانی در سیره عملی اهل بیت(ع) در این زمینه وجود دارد، كه ما را به این واقعیت رهنمون میشود. بنابراین سرمشق عملی بودن رهبران جامعه، مدیران ارشد، مربیان، معلمان چنین تأثیر ماندگاری در تقویت روحیه امانتداری در افراد دارد.
ما فقط به نقل دو نمونه از سیره عملی رسول اكرم(ص) در زمینه پاسداری از امانت بسنده میكنیم:
الف) پیامبر اكرم (ص) دوران جوانی را قبل از بعثت میگذراند و هنوز با خدیجه ازدواج نكرده بود كه به عنوان وكیل با اموال خدیجه یك سفر تجارتی به سوی شام رفت. قبل از سفر خدیجه كسی را به دنبال آن حضرت فرستاد كه: راستگوئی، امانت داری و اخلاق پسندیدهات توجه مرا جلب كرده است من حاضرم دو برابر آنچه به دیگران میدادم، به تو بدهم و دو غلام ویژه خود را با تو همراه خواهم كرد كه در تمام مراحل سفر در تحت فرمان تو باشند.
پیامبر(ص) این پیشنهاد را پذیرفت و به همراه كاروان به شام رفت. سفر پایان یافت و همگی اهل كاروان با سودی سرشار و بی سابقه به مقصد رسیدند. خدیجه در مورد وكیل جوان و امین قریش از غلام خود سؤال كرد. او نیز وقتی از كرامات، صفات برجسته و پسندیده و امانتداری حضرت محمد(ص) به خدیجه گزارش داد خدیجه گفت: میسره! كافی است علاقه مرا به محمد(ص) دو چندان كردی. برو من تو و همسرت را آزاد كردم.(۱۰)
ب) در ماجرای هجرت پیامبر(ص) از مكه به سوی مدینه حضرت رسول(ص) علی (ع) را در مكه گذاشت كه امانتها و سپردههای مردم را ادا كند زیرا قریش آن حضرت را پیوسته در جاهلیت به امانتداری و راستگوئی میشناختند و او را محمد امین میگفتند و امانتهای بسیاری به آن حضرت میسپردند و هم چنین در موسم حج در مكه زائران حرم امانتهای خویش را نزد آن حضرت به ودیعه میسپردند و بعد از بعثت نیز این برنامه ادامه داشت برای همین به علی (ع) در هنگام هجرت فرمود: صبح و شام در ابطح ندا كن و با صدای بلند بگو: هر كس نزد محمد(ص) امانتی به ودیعه نهاده بیاید و از من بگیرد و امانتهای مردم را در ملأ عام و آشكارا به آنان تحویل ده زیرا تو جانشین من هستی.(۱۱)
علی(ع) نیز به نقش عملی مربی گرانقدرش حضرت رسول خدا(ص) مباهات كرده و میفرماید: «یرفع لی فی كلّ یومٍ علماً من اخلاقه و یأمرنی بالاقتداء به؛ آن حضرت برای من هر روز از سجایای پسندیده خود پرچمی میافراشت و امر میفرمود، عملاً از اخلاق آن حضرت پیروی كنم.(۱۲)
پرورشهای عمیق و عالمانه و عملی رسول اكرم(ص) تمام استعدادهای نهانی وجود مقدس علی(ع) را شكوفا نموده و در مدت كوتاهی به عالیترین مدارج انسانیت رسانید و این گویای تأثیر شگرف رفتار بزرگان، رهبران و مربیان جامعه در اعمال و رفتار آحاد مردم و جوانان و نوجوانان میباشد. یكی از بزرگان در ضمن سخنانی كه خطاب به مبلغان و مربیان ایراد میكرد چنین گفت: اگر شما یك ماه تمام در رابطه با یك موضوع اخلاقی صحبت كنید و تمام جوانب و زوایای آنرا بررسی و موشكافی نموده و با شكلی زیبا و سخنانی شیوا بر مخاطبین عرضه كنید در مدت كوتاهی تمام گفتههای شما و یا اكثر سخنانتان از حافظه شنوندهگان پاك میشود اما در طول این مدت اگر یك عمل مثبت و یا منفی قابل توجه از شما سر بزند آن عمل تا مدتهای مدید در خاطر آنان باقی خواهد ماند.
۴) شناساندن اسوههای امین
تأثیر الگو و نقش پذیری انسان از وی یك امر طبیعی است كه از غریزه تقلید سرچشمه میگیرد. حس تقلید یكی از نیرومندترین غرایز بشری است كه در طبیعت هر انسانی به ودیعت نهاده شده است و در صورت هدایت صحیح آن میتواند دستاوردهای ریشه دار و سودمندی را برای شخص در پی داشته باشد. در حقیقت وجود غریزه تقلید زمینه ساز تأثیر الگوها و اسوه هاست.
از شاخصترین ویژگیهای مكتب تربیتی اسلام ارائه الگوهای كامل و بی عیب و نقص برای پیروان خود میباشد كه آنها را میتوان مظهر جلال و جمال و كمال حضرت حق قلمداد كرد. در همین راستا یكی از شیوههای تربیتی قرآن شناساندن اسوه و سرمشق میباشد. بر خلاف سایر مكاتب تربیتی و مادّی كه در آن مدل روشن و كاملی از انسانهای خودساخته و ایده آل برای عرضه به مردم وجود ندارد. از منظر آئین وحیانی اسلام رسول اكرم(ص) بارزترین الگوی كامل و تمام عیار برای مسلمانان میباشد و خداوند در این زمینه فرمود: «لقد كان لكم فی رسول اللّه اسوهٌٔ حسنهٌ؛(۱۳)مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا(ص) سرمشق خوبی است.»
هر چقدر مسلمانان بیشتر از آن حضرت پیروی كنند و در اخلاق و رفتار و كردار از آن بزرگوار تأسّی جویند بیشتر به كمالات نزدیك خواهند شد. یكی از مهمترین ویژگیهای رسول خدا(ص) امانتداری وی است كه دوست و دشمن آنرا پذیرفته بود. او در امانتداری نه تنها سرمشق مسلمانان بلكه الگوی همه انسانها بود. رسول خدا نه تنها خود چنین بود بلكه یاران خویش را نیز با این ویژگی ارزش داده و برای امور مهم برمیگزید و امانتداری و صداقت را در سرلوحه برنامه هایش قرار داده بود. به همین جهت امام صادق(ع) در پیام خود به عبداللّه بن ابی یعفور به این نكته تأكید كرده و فرمود: ای عبداللّه! دقت كن در آن چیزی كه حضرت علی(ع) را در نزد رسول خدا(ص) سرافراز كرد و به آن مقامات عالی رسانید، پس تو هم آنها را برای خودت لازم بدان و شخصیت خویش را به آن صفات زیبا بیارای! بدان! مطمئنّاً علی (ع) در نزد پیامبر(ص) به آن درجه و عظمت نرسید مگر با راستی و امانتداری.(۱۴)
گذشته از این میتوان برای ترویج و تقویت امانتداری نمونههای عینی و ملموس را از عصر خود شناسائی كرده و معرفی كنیم. هر كجا فردی امین و درستكار باشد او را به دیگران شناسانده و خصلتهای نیكویش را بستائیم. خاطرات، و داستانها و هرگونه مطالبی را در این زمینه منتشر سازیم. در قرآن حضرت یوسف و حضرت موسی و سایر پیامبران الهی را با صفت امین در ناموس و اسرار و اموال ستایش كرده و با روشنترین عبارات معرفی میكند. زندگی ائمه اطهار(ع)، یاران شایسته آن بزرگواران، علمای صاحب نفس، عرفای برجسته و انسانهای پاك و وارسته در هر عصر و زمانی میتواند مطرح شده و سرمشق دیگران باشد. گاهی نیز میتوان با ارائه نشانهها و علامتهای انسانهای وارسته آنها را شناساند. روزی پیامبر اكرم(ص) رو به مردم كرده و فرمود: آیا میخواهید مؤمن واقعی را بشما معرفی كنم؟ مؤمن كسی است كه انسانهای با ایمان او را بر جان و مال خود امین بدانند.(۱۵)
۵) تشویق و تكریم انسانهای امین
تشویق در روح و جان آدمی اثر فوق العاده و معجزه آسائی دارد و او را در انجام كار مصممتر میكند چرا كه هر انسانی طبعاً خودش را دوست دارد و احترام و قدرشناسی دیگران عزت نفس او را تقویت كرده و از ته دل مسرور میسازد. این شیوه محركی بسیار قوی برای رساندن افراد تشویق شده به سوی اهداف مطلوب میباشد. آری تكریم و تشویق، افراد را در مداومت آن عمل به شوق میآورد و او را ناخواسته به سوی تكرار عمل میكشاند. در مقابل ناسپاسی، دلسردی و یأس بدنبال دارد. علی(ع) میفرماید: هرگز نیكوكار و بدكار در نزد تو یكسان نباشند زیرا چنین روشی نیكوكار را در كار نیك بی رغبت كرده و بدكار را به سوی كار بد سوق میدهد.(۱۶) تجربه نشان داده است كه هرگاه متولیان و دست اندركاران جامعه در مقابل فردی كه فعالیتهای دلسوزانه و مخلصانه انجام میدهد بیتفاوت باشند و عمل نیك وی را مورد ستایش و تحسین قرار ندهند او برای ادامه فعالیتهای دلسوزانه كمتر علاقه نشان میدهد و یا مأیوس میشود.
از منظر اسلام اصل تشویق و تنبیه به عنوان یك اصل مسلّم تربیتی پذیرفته شده است و اساساً وجود بهشت و جهنم، انذار و تبشیر پیامبران و آیههای مربوط به پاداش و كیفر، وعده و وعیدهای شوقانگیز و هراسناك و سایر موارد جلوههائی از تشویق و تنبیه است.
خداوند متعال حضرت یوسف(ع) را به خاطر امانتداری و حفظ ناموس مردم در نوجوانی، تشویق و ستایش میكند و او را با صفات زیبای "امین"، "محسن"، "متقی" و "مخلص" تحسین كرده و علاوه بر اعطای حكومت دنیوی، وعده پاداش نیك اخروی و فضل و رحمت الهیه به وی مقرر داشته و دوازدهمین سوره قرآن را به تمجید و تكریم از آن شخصیت وارسته و امین اختصاص داده است. امام صادق(ع) نیز عبدالرحمن بن سیابه را بخاطر ادای امانت تشویق و تحسین نمود. در هر صورت برای تقویت روحیه امانتداری در افراد، جوانان، مسئولین و سایر ردههای اجتماعی بهتر است از این شیوه قرآنی بهره بگیریم. بدون تردید تشویق كارگزاران امین، متصدّیان درستكار و مدیران و مجریان و كارگران و كارفرمایان و سایر آحاد مردمی كه امانتداری خود را به نوعی در جامعه ثابت كردهاند نتایج خوب و ثمر بخشی را به دنبال خواهد داشت.
۶) استفاده از هنر
انسان طبیعتاً از هنر لذت میبرد و از شیوههای متنوع و جدید نیرو میگیرد، چه زیباست برای انتقال و آموزش صفات نیك از روشهای هنری و القاءات غیر مستقیم بهره گیریم. به كارگیری هنر و شیوههای جدید عصر در قالب فیلم، كارتون، تآتر، نقاشی، خط، مسابقه، معمّا، شعر، سرود، خاطره، قصه، برنامههای رایانهای و...میتواند ما را در ترویج آموزههای اخلاقی و دینی یاری كند. اگر بجای این همه برنامههای بی خاصیت و گاهی زیانبار هنری، تلویزیونی و سینمائی، بازیگران و هنرپیشهها در نقش انسانهای امین و درستكار البته با پشتوانهای قوی و...عمل كنند یقیناً در تمام مردم بویژه در نسل جدید نفوذ خواهند كرد و ویژگیهای اخلاقی و معنوی را خواهند پذیرفت.
این برنامههای هنری، اگر با سوژههای مثبت و با شیوههای صحیح تربیتی تنظیم و اجرا گردد، ضمن بیان وقایع تاریخی، معرفی زندگی و شخصیت افراد صالح، آشكار ساختن آثار سوء انحرافات و كجرویهای افراد خائن و منحرف، روح و قلب مخاطبان خود را تسخیر كرده و تا عمق حوادث وقایع آنان را با خود همراه میكند و با همین شیوه میتوان الگوهائی ملموس و محسوس از افراد امین در اذهان مخاطبان مجسم ساخته و گفتار و رفتار آنان را سرمشق قرار داد.
در فرهنگ اسلامی برای تربیت افراد استفاده از خلاقیتهای هنری و روشهای غیر مستقیم جایگاه ویژهای دارد. بخش اعظمی از تربیتهای قرآنی با بهرهگیری از هنر قصه، تمثیل، موزون و همگون بودن آیات ـ كه جذابیت ویژهای برای خواننده و شنونده دارد ـ حركات نمایشی(مانند داستان آموزش خاك سپاری جنازه هابیل برای قابیل توسط حركت نمایشی دو كلاغ و یا مرافعه نمایشی دو فرشته در پیش حضرت داوود(ع)) شیوه سؤال و جواب و سایر روشهای هنری بیان شده است.
خداوند متعال تأثیر هنر در انحراف مردم را در قرآن كریم بیان كرده و به آثار سوء خیانت سامری كه با یك هنرنمائی (مجسمه سازی) همراه بود اشاره میفرماید و همچنین با نقل قصههای شیرین و جذّاب به فوائد و آثار امانتداری و عواقب زشت خیانت در امانت میپردازد.
حضرت امیر مؤمنان علی(ع) در برابر خواست نامشروع برادرش عقیل، كه از آن حضرت تقاضا میكرد مقداری گندم از بیت المال مسلمانان به صورت غیر قانونی به او بدهد و در امانت مردم خیانت كند؛ میلهای آهنی داغ كرده و به دست او نزدیك نمود. آنگاه كه او حرارت آتش را احساس كرد بانگ نالهاش بلند شد. امام (ع) به او فرمود: «اتئنّ من حدیدهٍٔ احماها انسانها للبعه و تجرّنی الی نارٍ سجرها جبّارها لغضبه؛(۱۷)آیا تو از آهن پارهای كه آدمی آنرا برای بازی خود (در ضمن یك حركت نمایشی) سرخ كرده ناله میكنی؟ و مرا بسوی آتشی كه خداوند قهار آنرا از روی خشم خویش افروخته، میكشانی؟! و بدین ترتیب آثار خیانت را عملاً به او فهمانید.
۷) تكرار و مداومت
اهمیت تكرار و دوام پیگیری در یك برنامه ترتیبی و پرورش اخلاقی و رشد خصلتهای نیك، در نهاد انسانها بر كسی پوشیده نیست. در بیان فرق میان تعلیم و تربیت گفتهاند: كه در تربیت،تكرار و ممارست یك اصل اجتنابناپذیر است. تكرار موجب میشود تا خصلتهای پسندیدهای كه مورد نظر مربّی است در عمق جان مخاطب نفوذ كرده و به صورت یك عادت و ملكه درآید.
برای ترویج امانتداری لازم است كه این موضوع در رأس برنامههای تبلیغی، فرهنگی قرار گیرد، موضوعات امانتداری پیگیری شود و پیامها و برنامههای مربوطه به صورت مداوم تكرار شود.
در برنامه آموزشی و تربیتی پیشوایان دین ما این شیوه به صورت گستردهای مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، دستورات اكید به مداومت در نماز و روزه و بطور كلی انجام دائمی تكالیف شرعیه، توصیه و ترغیب به تلاوت مكرر قرآن، تكرار برخی آیات بیش از سی مرتبه و توصیه به زنده نگه داشتن ایام اللّه، یاد و نام و خاطره اهل بیت(ع) (بویژه عزاداری امام حسین(ع)) ترغیب به زیارتهای مكرر، دعاها و مراسمهای مذهبی،ممارست به كارهای پسندیده و صفات نیكو، نمونههائی از روش تكرار در فرهنگ اهل بیت(ع) است. آنان برای عمق بخشیدن به روحیه امانتداری در روح و جان مسلمانان با پیامهای متعدد بیان فوائد و بركات آن سعی میكردند كه آنرا به صورت یك عادت در وجود افراد در آورند. تكرار موضوع امانت و امین در آیات قرآن و صدور اخبار و احادیث فراوان كه موجب فتح بابی در متون روائی و فقهی شده است، نشانگر بهرهمندی پیشوایان معصوم ما از شیوه تكرار و مداومت میباشد.
حجهٔالاسلام عبدالكریم پاكنیا
پینوشتها:
۱. تحف العقول، ص ۲۹۹.
۲. وسائل، ج ۱۹، ص ۶۹.
۳. تحف العقول، ص ۳۱۶.
۴. وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۶۷.
۵. تفصیل این بخش را در مقاله آثار امانتداری از نگارنده میتوانید مطالعه كنید.
۶. غررالحكم، حدیث ۹۰۰۹.
۷. الكافی، ج ۵، ص ۱۳۴.
۸. بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۳۸۴.
۹. انی لكم رسول امین، این آیه شریفه مكرر در مورد پیامبران الهی در قرآن بیان شده است.
۱۰. فروغ ابدیت، ج ۱، ص ۱۹۰.
۱۱. حیوهٔالقلوب، ج ۲، ص ۴۶۱.
۱۲. حلیه الابرار، ج ۲، ص ۳۰.
۱۳. سوره احزاب، آیه ۲۱.
۱۴. وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۶۷.
۱۵. اصول كافی، باب مؤمن و علاماته، ح ۱۹.
۱۶. نهج البلاغه، عهدنامه مالك اشتر.
۱۷. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست